او یک روحانی مذهب حنفی و پیرو تفکر و سلوک حوزه علمیه دیوبندی است که اهل توسل و زیارت بزرگان و محب اهلبیت (علیهم السلام)اند. به قاعده این پیشینه فکری توقع این است که مرزبندی جدی میان او با تفکر وهابیت به عنوان تکفیرکننده محبان اهل بیت برقرار باشد. اما برخلاف این تصور بویژه در سالهای اخیر رابطه نزدیکی میان او با خاندان آل سعود وجود داشته است؛ قرابتی که خود را چند سال پیش در مراسم «ختم بخاری» زاهدان و در ارسال یک عبای سعودی به عنوان هدیهای از سوی ملک عبدالله پادشاه وقت عربستان و استقبال گرم و فرای تصور از شیخ سعودی حامل هدیه نشان داد. رابطهای که اگر مشابهش میان یکی از علمای شیعه عربستان با جمهوری اسلامی ایران برقرار میشد نه تنها از سوی آل سعود تحمل نمیشد که به جاسوسی برای ایران متهم و به برخوردی همچون آنچه بر شیخ شهید نمر رفت منجر میشد.
مراوده امام جماعت مسجد مکی با سعودیها اما اثرات سوء خود را در موضعگیریهای ماههای اخیرنشان داده است. رگههای پررنگی از همنوایی با سناریوی تجزیهطلبی که تلاش برای اجرای آن با تحریک اقوام و مذاهب در ماههای اخیر به اوج رسیده در موضعگیریهای اخیر مولوی عبدالحمید رخ نموده است تا او بتواند با تحریک اختلافات شیعه و سنی بخشی از پازل تجزیهطلبان برای ایران را تکمیل کند. آشکاری مسأله به نحوی است که به گزارش فارس، شنیده شده که برخی اطرافیان عبدالحمید به وی یادآوری کردهاند که وحدت شیعه و سنی جزو اصول اعتقادی جمهوری اسلامی است و در این زمینه با افرادی که از این خط قرمز عبور کنند، در هر لباس و مذهبی اعم از شیعه و سنی مدارا نخواهد شد.
مواضع متعارض
از ویژگیهای دیگر مولوی عبدالحمید شاید بتوان به موضعگیریهای باب روز او اشاره کرد. ویژگی که سبب شده او در طول زمان در سمتهای متفاوتی از یک موضوع واحد بایستد و در رویکردی که به نظر میرسد خالی از توجه به انتفاع سیاسی، رسانهای و حتی اقتصادی نیست مواضعی متعارض بیان کرده است.
او که در همین روزهای اخیر به یکی از منتقدان جدی طالبان و سیاستهایش در افغانستان تبدیل شده، در ادوار مختلف در زمره حامیان طالبان بوده است. او در سال 98 صلح طالبان و دولت امریکا را مصداق «پیروزی حق بر باطل» و مقدمه اجرای شریعت عنوان کرد.
در سیاست داخلی هم همین چرخش بر اساس وعدههای سیاستمداران و منافع پیشبینی شده جریان داشته است.
با این حال همواره در ذیل همه این موضعگیریهای سیاسی که در مواعدی همچون فتنه 88 جنبه تحریک آمیز کاملاً بر آن تفوق داشته نوعی تأکید بر وجود شکاف میان شیعه و سنی به عنوان آتش تهیه اختلافات مذهبی مورد استفاده گروههای تجزیهطلب برقرار بوده است.
بر همین اساس امام جماعت مسجد مکی به همان سیاق که خود را در مواقعی همراه با منافع ملی و همسو با سیاستهای نظام جمهوری اسلامی نشان داده در مواعد فتنه از موضعگیری علیه نظام نیز ابایی نداشته است قطعاً تا آنجا که منافع و موقعیتش در مخاطره قرار نگیرد.