۱۳۹۳/۰۹/۲۹
–
۳۹۸ بازدید
در مورد مکتب تفکیک و دیدگاه آن در باره ولایت فقیه توضیح دهید؟
مقدمه :
دین اسلام بعنوان پایان بخش تمام ادیان الهى و کامل ترین نسخه دستورات خداوند براى زندگانى هر دو جهانى انسان ، بطور عموم و مذهب حقه جعفریه بطور خصوص ، آینه اى تمام نما و تنها چراغ هدایت فرا روى بشریت مى باشد .
هر چند این دین از ویژگى هاى منحصر به فردى بهره مى برد ولى در درون آن گروهها ، فرقه ها ، مکاتب و . . . در طول تاریخ رخ نموده اند که از جمله مى توان به فرقه هاى زیدیه ، اسماعیلیه ، فطحیه و مکاتبى همچون اخباریون ، اصولیون ، فلاسفه و جریان هایى چون حجتیه ، و . . . اشاره نمود که هر کدام بر اساس توان و باور خود به نوعى در تلاش براى دست یابى به حقایق دینى بوده اند .
یکى از مکاتب فکرى ( که از سوى برخى علماى شیعه ایجاد گردیده است ) مکتب تفکیک مى باشد که تکیه اصلى و اساسى خود را بر معارف وحیانى مى داند به این که هر چه باید و لازم است مى بایست از این منبع الهى اخذ شود بدون این که میان آنها با معارف بشرى خلط و یا التقاطى حاصل گردد .
بى تردید اینان در درون منظومه دینى ، قابل تعریف بوده و هیچ گونه جدایى اى از دین ندارند ولى با نگاهى که به دین دارند نوع خاصى از آن را ارائه مى نمایند و جایگاه و اصالت خاصى براى آموزه هاى دینى قائل بوده و دغدغه دین دارند .
اصل پاسخ :
ما براى ارائه پاسخى جامع ، از ابعاد مختلف این مکتب را مورد بررسى قرار مى دهیم .
1 : موسس
این مکتب که در مشهد ایجاد گردیده میرزا مهدى اصفهانى ، مؤسس آن بوده است . وى درسال 1303 ه . ق تولد و 1365 ه . ق درگذشت و پس از او ، شاگردانش به دنبال نشر گستردهى اندیشههاى استاد افتادند . ( به نقل از سایت فرهنگى نیلوفر )
2 : اولین نام گذارى
اصطلاح مکتب تفکیک ، اولینبار توسط آقاى محمدرضا حکیمى در مقالهاى با همین عنوان در یکى از شمارههاى سال 1372 ه . ش نشریهى کیهان فرهنگى بهکار برده شد .
3 : شخصیت ها و اندیشوران مکتب
الف : شیخ مجتبى قزوینى
ب : میرزا جواد تهرانى
ج : میرزا حسنعلى مروارید
د : سیدان
و : سیّدموسى رزآبادى قزوینى
ى : شیخ هاشم قزوینى
ز : علىاکبر الهیان تنکابنى
و . . .
4 : مهم ترین بنیان ها و اصول فکرى
الف : خودبسایى معرفت دینى
ب : متّکى نبودن فهم و تفسیر دین بر نظریات فلسفى و عرفانى
ج : تقدم ظواهر قرآن و سنّت بر نظریّات فلسفى و عرفانى
د : رد هر گونه تأویل و پرهیز از التقاط معارف قرآنى با سایر معارف . ( مقاله : شرحى بر مکتب تفکیک . محمد رضا روحانى . به نقل از سایت خبرى تحلیلى فرهنگ انقلاب اسلامى )
5 : باورها
بینانگذاران این مکتب بر این باورند که :
الف : مى بایست میان روش هاى مختلف دسترسى به حقایق جدایى انداخت . در حقیقت قایل به تفکیک روش هاى مختلف معرفت شناختى هستند .
ب : آنان به شدت به روش معرفتى ملاصدرا شیرازى مى تازند و روش او را موجب خلط روشى شناختى مى دانند .
ج : مکتب تفکیک نمىگوید : فلسفه و عرفان نخوانید . مىگوید : در تعقّل مستقل باشید ، نه مقلّد یونان و . . .
د : موضوع عقل و تعقّل در این مکتب نقش بنیادین دارد منتها تعقّل ، باید به روش قرآنى باشد تا انسان را از تعقّل صورى به تعقّل نورى برساند . ( همان )
6 : مکتب تفکیک و نظریه ولایت فقیه
الف : نظرى
پیروان مکتب تفکیک از آنجا که همگى از فقیهان و اصولیان برجستهى حوزههاى علمیه بودهاند ، اساسا هیچگونه مخالفت نظرى اساسى نه با بنیادهاى اندیشهى سیاسى امام و نه با سطوح بیرونى و روئین آن نداشتهاند . زیرا از سویى نگاه ویژه و بازخوانى اجتهادى امام از متون و منابع کهن عرفان نظرى و فلسفه که بهطورکلى به احیاى نقش آموزهها و ارزشهاى اسلامى در جهان معاصر انجامید ، ربطى به موارد مناقشهى تفکیکیان و اهل فلسه و عرفان نظرى نداشت . ثانیا در ساحت روئین نظریهى سیاسى امام که مرتبط با دانش فقه و اصول و تا اندازهاى کلام اسلامى و نقش فقها در ادراهى جامعه بود ، نگاه ایشان مورد پذیرش قاطبهى فقها بود . برخى اختلافات در این زمینه که در بعضى منابع تاریخ شفاهى و خاطرات ، ثبت شده نیز یا به تردید برخى فقها در امکان به ثمر رسیدن نهضت و روش مبارزه برمىگردد و یا به مسئلهى حدود و اختیارات ولى فقیه که هیچیک خدشهاى در اصل نظریهى ولایت فقیه وارد نمىسازد . ) به نقل از سایت سیاست ایران )
بنابراین بطور نظرى هیچ کدام از فقهاى این مکتب با اصل موضوع ولایت فقیه تعارضى نداشته بلکه به آن اعتقاد دارند که حداقل چیزى که در این باره مطرح است اثبات ولایت براى فقهاى جامع الشرائط در سه حوزه قضا ، فتوا و امور حسبى مى باشد که هیچ فقیه شیعى آن را انکار نکرده است .
ب : عملى
1 : مخالفان انقلاب اسلامى
در اینباره مىتوان طیفى از چهرهها را با رفتارها و عملکردهاى گوناگون در میان تفکیکیان مشاهده کرد . گروهى از آنها که از نظر فکرى تحت تأثر فعالیتهاى تبلیغى شیخ محمود حلبى و انجمن حجتیه بودند ، پیش از انقلاب از فعالیتهاى مبارزاتى علیه رژیم شاه و قرار گرفتن در کنار فداکاران نهضت امام خمینى سر باز مىزدند . بهانهى آنها این بود که :
الف : خطر اصلى براى اسلام و جامعهى مسلمانان در این زمان بهائیت است .
ب : مبارزه علیه رژیم شاه علیرغم هزینههاى زیاد ، راه به جایى نمىبرد و بىفایده خواهد بود .
2 : موافقان انقلاب اسلامى
اما بیشتر عالمان برجستهى تفکیکى در طول مبارزات نهضت اسلامى پیش از پیروزى انقلاب اسلامى و همچنین در دوران استقرار جمهورى اسلامى و تثبیت آن ، همراهىها و همسویىهاى آشکار و پنهان بسیارى از خود نشان دادهاند . براى نمونه شیخ مجتبى قزوینى که در اواسط دههى چهل شمسى به دیدار حق شتافت ، تا هنگامى که زنده بود ، به حمایت بىدریغ از امام و بهویژه مرجعیت ایشان پرداخت .
روشن است که پشتیبانى از مرجعیت امام در آن زمان ، آنهم از سوى چهرهى شناخته شده و وارستهاى چون ایشان ، معنایى جز تثبیت و تقویت حرکت بیدارگرانهى امام خمینى نمىتوانست داشته باشد .
دیگر چهرههاى شناخته شدهى این مکتب همچون آیتالله میرزا جوادآقا تهرانى ، آیتالله میرزا مهدى نوغانى و آیتالله حسنعلى مرورارید نیز در فعالیتهاى مبارزاتى مردم مشارکت داشتهاند . علاوه بر صدور اعلامیههاى فراوان انقلابى علیه رژیم در مقاطعى چون تصویب لایحهى انجمنهاى ایالتى و ولایتى ، فاجعهى فیضیه ، و تبعید امام به ترکیه و نیز کمک به خانوادههاى زندانیان مسلمان در بند و دستگیرى از آنها ، دیدارهاى تاریخى با حضرت امام در مقاطع حساس مانند آزادى ایشان از حصر رژیم در فروردین 1343 ه . ش و نیز در سال 57 ه . ش پس از بازگشت ایشان از تبعید به میهن ، جلوههایى از همبستگى و همسویى تفکیکیان با مردم و رهبر انقلاب اسلامى است .
پس از انقلاب نیز آیتالله میرزا جواداقاى تهرانى با حضور در جبهههاى نبرد حق علیه باطل ، ارادت خود را به ایمان انقلابى جوانان مدافع میهن اسلامى نشان داد و مردم را به حضور شجاعانه در جبههها به تبعیت از فرمان امام خمینى دعوت نمود .
همچنین دیدارهاى مکرر آیتالله مروارید با رهبر معظم انقلاب اسلامى در مشهد در فاصلهى برگزیده شدن ایشان به رهبرى تا هنگام درگذشت آیتالله مروارید و تمجید ایشان از انتخاب مجلس خبرگان رهبرى ، نمونهى دیگرى از همگامى تفکیکیان در فرایند تثبیت نظام جمهورى اسلامى است . ( همان )
بنابراین در یک ارزیابى کلى و نهایى مى توان گفت اندیشوران مکتب تفکیک ، با موضوع ولایت فقیه و نظام اسلامى در تعارض نبوده بلکه در بسیارى از موارد ، موید آن نیز مى باشند .
منابع :
1 : « سایت خبرى تحلیلى فرهنگ انقلاب اسلامى {L= http://www.farhangnews.ir/site/Default.aspx?tabid9071dIsweN6dIC2 =L} »
2 : « سایت فرهنگى نیلوفر {L= http://neeloofar.ir/the-news/1-religion/513-1389-04-11-21-44-lmth. =L} 29 »
3 : « سایت سیاست ایران {L= http://iranpolicy.ir/post-xpsa. =L} 1 »
دین اسلام بعنوان پایان بخش تمام ادیان الهى و کامل ترین نسخه دستورات خداوند براى زندگانى هر دو جهانى انسان ، بطور عموم و مذهب حقه جعفریه بطور خصوص ، آینه اى تمام نما و تنها چراغ هدایت فرا روى بشریت مى باشد .
هر چند این دین از ویژگى هاى منحصر به فردى بهره مى برد ولى در درون آن گروهها ، فرقه ها ، مکاتب و . . . در طول تاریخ رخ نموده اند که از جمله مى توان به فرقه هاى زیدیه ، اسماعیلیه ، فطحیه و مکاتبى همچون اخباریون ، اصولیون ، فلاسفه و جریان هایى چون حجتیه ، و . . . اشاره نمود که هر کدام بر اساس توان و باور خود به نوعى در تلاش براى دست یابى به حقایق دینى بوده اند .
یکى از مکاتب فکرى ( که از سوى برخى علماى شیعه ایجاد گردیده است ) مکتب تفکیک مى باشد که تکیه اصلى و اساسى خود را بر معارف وحیانى مى داند به این که هر چه باید و لازم است مى بایست از این منبع الهى اخذ شود بدون این که میان آنها با معارف بشرى خلط و یا التقاطى حاصل گردد .
بى تردید اینان در درون منظومه دینى ، قابل تعریف بوده و هیچ گونه جدایى اى از دین ندارند ولى با نگاهى که به دین دارند نوع خاصى از آن را ارائه مى نمایند و جایگاه و اصالت خاصى براى آموزه هاى دینى قائل بوده و دغدغه دین دارند .
اصل پاسخ :
ما براى ارائه پاسخى جامع ، از ابعاد مختلف این مکتب را مورد بررسى قرار مى دهیم .
1 : موسس
این مکتب که در مشهد ایجاد گردیده میرزا مهدى اصفهانى ، مؤسس آن بوده است . وى درسال 1303 ه . ق تولد و 1365 ه . ق درگذشت و پس از او ، شاگردانش به دنبال نشر گستردهى اندیشههاى استاد افتادند . ( به نقل از سایت فرهنگى نیلوفر )
2 : اولین نام گذارى
اصطلاح مکتب تفکیک ، اولینبار توسط آقاى محمدرضا حکیمى در مقالهاى با همین عنوان در یکى از شمارههاى سال 1372 ه . ش نشریهى کیهان فرهنگى بهکار برده شد .
3 : شخصیت ها و اندیشوران مکتب
الف : شیخ مجتبى قزوینى
ب : میرزا جواد تهرانى
ج : میرزا حسنعلى مروارید
د : سیدان
و : سیّدموسى رزآبادى قزوینى
ى : شیخ هاشم قزوینى
ز : علىاکبر الهیان تنکابنى
و . . .
4 : مهم ترین بنیان ها و اصول فکرى
الف : خودبسایى معرفت دینى
ب : متّکى نبودن فهم و تفسیر دین بر نظریات فلسفى و عرفانى
ج : تقدم ظواهر قرآن و سنّت بر نظریّات فلسفى و عرفانى
د : رد هر گونه تأویل و پرهیز از التقاط معارف قرآنى با سایر معارف . ( مقاله : شرحى بر مکتب تفکیک . محمد رضا روحانى . به نقل از سایت خبرى تحلیلى فرهنگ انقلاب اسلامى )
5 : باورها
بینانگذاران این مکتب بر این باورند که :
الف : مى بایست میان روش هاى مختلف دسترسى به حقایق جدایى انداخت . در حقیقت قایل به تفکیک روش هاى مختلف معرفت شناختى هستند .
ب : آنان به شدت به روش معرفتى ملاصدرا شیرازى مى تازند و روش او را موجب خلط روشى شناختى مى دانند .
ج : مکتب تفکیک نمىگوید : فلسفه و عرفان نخوانید . مىگوید : در تعقّل مستقل باشید ، نه مقلّد یونان و . . .
د : موضوع عقل و تعقّل در این مکتب نقش بنیادین دارد منتها تعقّل ، باید به روش قرآنى باشد تا انسان را از تعقّل صورى به تعقّل نورى برساند . ( همان )
6 : مکتب تفکیک و نظریه ولایت فقیه
الف : نظرى
پیروان مکتب تفکیک از آنجا که همگى از فقیهان و اصولیان برجستهى حوزههاى علمیه بودهاند ، اساسا هیچگونه مخالفت نظرى اساسى نه با بنیادهاى اندیشهى سیاسى امام و نه با سطوح بیرونى و روئین آن نداشتهاند . زیرا از سویى نگاه ویژه و بازخوانى اجتهادى امام از متون و منابع کهن عرفان نظرى و فلسفه که بهطورکلى به احیاى نقش آموزهها و ارزشهاى اسلامى در جهان معاصر انجامید ، ربطى به موارد مناقشهى تفکیکیان و اهل فلسه و عرفان نظرى نداشت . ثانیا در ساحت روئین نظریهى سیاسى امام که مرتبط با دانش فقه و اصول و تا اندازهاى کلام اسلامى و نقش فقها در ادراهى جامعه بود ، نگاه ایشان مورد پذیرش قاطبهى فقها بود . برخى اختلافات در این زمینه که در بعضى منابع تاریخ شفاهى و خاطرات ، ثبت شده نیز یا به تردید برخى فقها در امکان به ثمر رسیدن نهضت و روش مبارزه برمىگردد و یا به مسئلهى حدود و اختیارات ولى فقیه که هیچیک خدشهاى در اصل نظریهى ولایت فقیه وارد نمىسازد . ) به نقل از سایت سیاست ایران )
بنابراین بطور نظرى هیچ کدام از فقهاى این مکتب با اصل موضوع ولایت فقیه تعارضى نداشته بلکه به آن اعتقاد دارند که حداقل چیزى که در این باره مطرح است اثبات ولایت براى فقهاى جامع الشرائط در سه حوزه قضا ، فتوا و امور حسبى مى باشد که هیچ فقیه شیعى آن را انکار نکرده است .
ب : عملى
1 : مخالفان انقلاب اسلامى
در اینباره مىتوان طیفى از چهرهها را با رفتارها و عملکردهاى گوناگون در میان تفکیکیان مشاهده کرد . گروهى از آنها که از نظر فکرى تحت تأثر فعالیتهاى تبلیغى شیخ محمود حلبى و انجمن حجتیه بودند ، پیش از انقلاب از فعالیتهاى مبارزاتى علیه رژیم شاه و قرار گرفتن در کنار فداکاران نهضت امام خمینى سر باز مىزدند . بهانهى آنها این بود که :
الف : خطر اصلى براى اسلام و جامعهى مسلمانان در این زمان بهائیت است .
ب : مبارزه علیه رژیم شاه علیرغم هزینههاى زیاد ، راه به جایى نمىبرد و بىفایده خواهد بود .
2 : موافقان انقلاب اسلامى
اما بیشتر عالمان برجستهى تفکیکى در طول مبارزات نهضت اسلامى پیش از پیروزى انقلاب اسلامى و همچنین در دوران استقرار جمهورى اسلامى و تثبیت آن ، همراهىها و همسویىهاى آشکار و پنهان بسیارى از خود نشان دادهاند . براى نمونه شیخ مجتبى قزوینى که در اواسط دههى چهل شمسى به دیدار حق شتافت ، تا هنگامى که زنده بود ، به حمایت بىدریغ از امام و بهویژه مرجعیت ایشان پرداخت .
روشن است که پشتیبانى از مرجعیت امام در آن زمان ، آنهم از سوى چهرهى شناخته شده و وارستهاى چون ایشان ، معنایى جز تثبیت و تقویت حرکت بیدارگرانهى امام خمینى نمىتوانست داشته باشد .
دیگر چهرههاى شناخته شدهى این مکتب همچون آیتالله میرزا جوادآقا تهرانى ، آیتالله میرزا مهدى نوغانى و آیتالله حسنعلى مرورارید نیز در فعالیتهاى مبارزاتى مردم مشارکت داشتهاند . علاوه بر صدور اعلامیههاى فراوان انقلابى علیه رژیم در مقاطعى چون تصویب لایحهى انجمنهاى ایالتى و ولایتى ، فاجعهى فیضیه ، و تبعید امام به ترکیه و نیز کمک به خانوادههاى زندانیان مسلمان در بند و دستگیرى از آنها ، دیدارهاى تاریخى با حضرت امام در مقاطع حساس مانند آزادى ایشان از حصر رژیم در فروردین 1343 ه . ش و نیز در سال 57 ه . ش پس از بازگشت ایشان از تبعید به میهن ، جلوههایى از همبستگى و همسویى تفکیکیان با مردم و رهبر انقلاب اسلامى است .
پس از انقلاب نیز آیتالله میرزا جواداقاى تهرانى با حضور در جبهههاى نبرد حق علیه باطل ، ارادت خود را به ایمان انقلابى جوانان مدافع میهن اسلامى نشان داد و مردم را به حضور شجاعانه در جبههها به تبعیت از فرمان امام خمینى دعوت نمود .
همچنین دیدارهاى مکرر آیتالله مروارید با رهبر معظم انقلاب اسلامى در مشهد در فاصلهى برگزیده شدن ایشان به رهبرى تا هنگام درگذشت آیتالله مروارید و تمجید ایشان از انتخاب مجلس خبرگان رهبرى ، نمونهى دیگرى از همگامى تفکیکیان در فرایند تثبیت نظام جمهورى اسلامى است . ( همان )
بنابراین در یک ارزیابى کلى و نهایى مى توان گفت اندیشوران مکتب تفکیک ، با موضوع ولایت فقیه و نظام اسلامى در تعارض نبوده بلکه در بسیارى از موارد ، موید آن نیز مى باشند .
منابع :
1 : « سایت خبرى تحلیلى فرهنگ انقلاب اسلامى {L= http://www.farhangnews.ir/site/Default.aspx?tabid9071dIsweN6dIC2 =L} »
2 : « سایت فرهنگى نیلوفر {L= http://neeloofar.ir/the-news/1-religion/513-1389-04-11-21-44-lmth. =L} 29 »
3 : « سایت سیاست ایران {L= http://iranpolicy.ir/post-xpsa. =L} 1 »