۱۳۹۲/۱۱/۲۹
–
۱۸۰ بازدید
میخانه
در اصطلاح اهل عرفان «میخانه» را بر سه معنی اطلاق می کنند:
اوّل عالم فیض و نور مطلق و جامعیّت اسماء و صفات که «مِی» معرفت از آن جا افاضه می شود.
در اصطلاح اهل عرفان «میخانه» را بر سه معنی اطلاق می کنند:
اوّل عالم فیض و نور مطلق و جامعیّت اسماء و صفات که «مِی» معرفت از آن جا افاضه می شود.
دوم مقام عشق و محبّت که باده ی والهی و شوق از آن جا می رسد.
سوم نفس عارف که مجمع انوار معرفت و مملو از باده ی محبّت است.
(حضرت علاّمه حسن حسن زاده ی آملی حفظه الله/ هزار و یک کلمه/ ج 1/ کلمه ی99 / ص129/
ناشر: مؤسّسه ی بوستان کتاب قم/ طبع چهارم/ سال 1386)
حضرت امام خمینی رحمه الله هم در شعر خود از این عبارت «میخانه» استفاده نموده اند:
چشم بیمار
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوس أنا الحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار فکنده است به جانم شرری
که به جان آمدم و شهره ی بازار شدم
در «میخانه» گشایید به رویم شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جامه ی زهد و ریا کندم و بر تن کردم
خرقه ی پیر خراباتی و هشیار شدم
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند می آلوده مددکار شدم
بگذارید که از بتکده یادی بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم
(حضرت امام روح الله الموسوی الخمینی سلام الله علیه و قدّس سرّه الشّریف/ دیوان امام/ ص 142/ ناشر: مؤسّسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله/ طبع: پنجاه و هفتم/ سال: 1390)
مهم ترین معرفت و ارزنده ترین چیز
… مهم ترین معرفت و ارزنده ترین چیزی که انسان را به کار می آید، همان معرفت انسان مر ذات خود را است، که به معرفت نفس و روان شناسی و علم النّفس و مانند این عبارات تعبیر می شود، و باید گفت: خود را باش و خود را بشناس. …
(حضرت علاّمه حسن حسن زاده ی آملی حفظه الله/ هزار و یک کلمه/ ج 1/ قسمتی از کلمه ی122 / ص182/
ناشر: مؤسّسه ی بوستان کتاب قم/ طبع چهارم/ سال 1386)