دیدن و تشرف بی واسطه و مستقیم به محضر نورانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه لیاقت و شایستگی هایی ویژه می خواهد، از این رو تنها برخی از موحدان به باریابی محضر مطهرش توفیق می یابند. هر خارق عادت یا کرامتی که به دست ناشناسی صورت می گیرد. رسیدن فیض از ناحیه او به دیگران است. سرچشمه فیاض الاهی وجود مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه است. امّا لزومی ندارد آن ناشناس وجود مبارک حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه باشد. بلکه آن حضرت شاگردان صالحی دارد که به امر ایشان گره از کار فروبستة دیگران می گشایند و واسطة رسیدن فیض امام به آنان می شوند. آنچه برای همگان ضروری و میسور است، ایجاد و حفظ ارتباط روحی و معنوی با آن حضرت است که در پرتو رعایت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصیل خواهد شد. انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نیابت از آن حضرت و اهدای ثواب آن به ارواح طیّب عترت طاهره علیهم السلام از بهترین راه هایی است که می تواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمین کند و بهترین حالت در چنین نیابتی، آن است که انسان در برابر عمل خویش از آن امام خواسته ای نداشته باشد. چه بسا نحوه درخواست و عمل از قدر عملش بکاهد: چون خواستة ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بیشتر به حجاب تمنیات ما محجوب است، مطلوب مورد توقّع ما نیز محدود خواهد بود. پس بهتر است برابر این ادب، به پیشگاه آن حضرت چیز خاصّی را پیشنهاد ندهیم، زیرا او از خاندان «سجّیتهم الکرم؛ ادب شان کریم بودن» است. انتظار عطای شایسته ایشان عجل الله فرجه الشریف را داشتن به نوعی عبادت و اقتدای به روش و سیره آنان است. آنچه آن حضرت به اقتضای سجیّة کریم خویش عطا بفرمایند ماندنی است. آنان چون درخور خویش عطا کنند, هم قابلیت و ظرفیت می بخشند و هم مقبول و مظروف؛ گاه گرچه به شخص عطا می کنند، ظهور و فضل عطایشان جامعه ای را بهره مند می سازد؛ مانند آنچه حضرت رضا علیه السلام به شاگرد خویش جناب زکریا بن آدم در برابر استجازة او برای خروج از قم فرمود: «شما در قم بمانید. خدای سبحان به برکت شما عذاب را از مردم قم بر می دارد، آن گونه که به برکت مزار پدرم عذاب را از ساکنان آن منطقه برداشته است». این نمونه ای از آن عطا و لطف بیکران است. چون پیکرش در زمینی مدفون شود، آن برکت در تمام آن شهر جریان یابد. متوجه باشیم این سخن در مورد معامله نمودن ما بر انجام اعمال نیابتی برای آن وجود مقدس و گرانمقدار برای بهرمندی از عطای در خور آنان و محدودیت مطلوب ما گفته شده است. بدین معنی نیست که انسان اگر مشکل خاصی دارد، با امام خویش در میان نگذارد و از او نطلبد.