تصمیم شما بسیار مقدس، دشوار و پر از سنگلاخ است . هر چه عمل برای خدا سخت باشد پاداش آن نیز نزد خدا به مراتب بیشتر خواهد بود. اولین قدم خوب درس خواندن تا تسلط یافتن در حدکافی به مبانی برای انجام چنین وظیفه ای به نحو احسن است. . مهمترین نکته تبلیغ دین در آن محیط توصیف ویژگیهای اخلاقی حضرت رسول الله صلوات الله علیه و آله را برای دیگران بیان نمودن بعد از مزین بودن گوینده بدانهاست. مردم به اخلاق و رفتار فرد مبلغ و اتکای او به خدای متعال توجه دارند. برایشان باید روشن شود این مُبّلِغ چه دین و فرهنگی را برای هدایت مردم به سوی خدای متعال دارد. . اخلاق و رفتار مبلغ و سلوک شخصی اش تا حد زیادی می تواند در مردم اثر و نفوذ داشته باشد . این حرکت اولی است که بایستی روی آن کار شود . تبلیغ یک مسئله تخصصی است . الآن در دنیا تبلیغ جنبه علمی و تخصصی پیدا کرده است. ابزارهای به روز برای اطلاع رسانی و تبلیغات وجود دارد. گفتگوی مستقیم هم خیلی مؤثر است. ذکاوت ، شجاعت ، تدین ، جوان بودن ، قدرت قلم و بیان داشتن، آشنایی کامل با زبان ، قناعت و زهد آراستگی ظاهر پوششی و شکل و نوع لباس اهمیت دارد . یک مبلغی با ظاهری در هم ریخته دارای یکی از عوامل غیر مستقیم تاثیرگذار بر میزان نفوذ اجتماعی در میان مخاطبین می باشد. استراتژی تبلیغ مهدویت با پشتوانه عمیق مبتنی بر مبانی دینی و علمی میتواند پاسخگوی فراوانی نیازهای بشریت امروز در ابعاد مختلف مادی و معنوی باشد. زیرا مبتنی بر فطرت و نگرش جهان شمول استوار است. مسئلهی موعود درهمهی تمدنها مطرح است اما در تمدن اسلام و شیعه بسیار عینی است. هویت تمدن شیعه با موعود آخرالزمان مفهوم و معنا مییابد، تمدنهای دیگر منجیشان یک منجی ذهنی است. مهدویت در مکاتب و اندیشههای دیگر، یک امر مبهم و صرفاً آرمانی با زاویهها و مشخصات جبرگرایانه است. بیشتر به عنوان اتفاقی در بستر تاریخ مورد توجه قرار میگیرد. به نوعی از جبریات در فلسفه تاریخ به شمار میرود. در نگاه تشیع مهدویت یک اصل کاملاً روشن و یک آرمان با رویکرد واقعگرایانه است. در اندیشه تشیع، سخن از انسانی شریف است. همراه با سایر مردم انتظار میکشد؛ منتظری است که با ما زندگی میکند، دردها و غصهها را احساس میکند و مقام ولایت تکوینی در بین مردم دارد. تشیع نبوت را با حضرت محمد صلی الله علیه و آله ختم شده و تنها مذهبی است که ولایت را رابطه هدایت و تکمیل نبوت می داند. اندیشهی پربار مهدویت در طول تاریخ از تهاجم فکری و فرهنگی و آسیب بداندیشان و دشمنان آگاه و دوستان نادان در امان نبوده و هرازچندگاهی دستخوش تهدیدها و آسیبها قرار گرفته است. ما در عصر غیبت کبری به سر میبریم. در این عصر برای منتظران شرایطی مطرح و باید ملتزم به آن شرایط بود. باید دارای برنامهی مشخص و مداوم بود. در عصر غیبت اهداف میبایست در راستای زمینه سازی ظهور طراحی گردد. باید این استراتژی در نظام اجتماعی و تبلیغی در سطوح مختلف تبیین و تعریف شود. برای مثال در سطح نظام آموزش عالی، رسانهی ملی و مساجد و مدارس و حتّی مهدهای کودک در ارکان مختلف لحاظ شود.
موارد ضروری مورد نظر یک مبلغ مهدویت:
مطابق آیات و روایات و مستندات دینی؛ انتظار در واقع نوعی آمادگی است، آمادگی برای تهذیب نفس و پاک زیستن، امادگی برای حرکت، حرکتی آگاهانه و ارادی و هدفمند، توأم با دگرسازی و زمینه سازی و سرانجام آمادگی. برای حضور در نهضت عظیم مهدی موعود که آغاز آن ظهور نور و پایان آن شکست تاریکی و ظلم و نتیجهی آن برپایی حکومت عدل الهی است.
استاد شهید مرتضی مطهری دربارة مفهوم انتظار متناسب با برداشتهای متفاوت این اندیشه را منشأ رشد و پویایی یا رکود و عقب ماندگی منتظران دانسته است، به طوری که ویژگیهای دوگونه انتظار (مثبت) و منفی) را اینگونه بیان میکنند: «انتظار فرج و آرزو و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری که سازنده و نگهدارنده، تعهدآور، نیروآفرین و تحرک بخش است، به گونهای که میتواند نوعی عبادت و حقپرستی شمرده شود؛ و انتظاری که گناه است: ویرانگر، اسارت بخش و فلج کننده و نوعی (اباحیگری) باید محسوب شود.
این دو نوع انتظار فرج، معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم مهدی موعود است و این دو نوع برداشت به نوبه خود، از دو نوع بینش درباره تحولات در انقلابهای تاریخی ناشی میشود.»[1]«در نگاه انتظار ویرانگر و منفی – که متأسفانه در جامعهی ما هم طرفدار دارد- هر اصلاحی در جامعه محکوم است چرا که باید ظلم و تباهی رواج داشته، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد،تا انفجاری رخ دهد و انتظار به سر آید. بنابراین هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطهی روشن است. تا در صحنه اجتماع نقطهی روشنی هست دست غیب ظاهر نمیشود، برعکس، هر گناه و فساد و هر ظلم، تبعیض و حق کشی و هر پلیدیای به حکم این که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریبالوقوع میکند، رواست، زیرا «الغایات تبرر المبادی» هدفها، وسیلههای نامشروع را مشروع میکنند. پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است. این جاست که گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایی.»[2]با کمال تأسف در عصر غیبت فقدان یک برنامهی مشخص که اسم آن را استراتژی تبلیغ مهدویت بگذاریم، مشاهده میشود. جهان امروز از ابزار رسانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات برای دستیابی به اهداف خود نهایت استفاده را میبرد. حجم کتابها، فیلم ها،کنفرانس ها و … در سالیان اخیر علیه اعتقادات شیعی، به ویژه موضوع مهدویت و انتظار از سوی دستگاههای اطلاعاتی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس، رژیم صهیونیستی و … . ترویج و تبلیغ نگرش آخرالزمانی مسیحی – یهودی و تقبیح و تحقیر نگرش آخرالزمانی و موعود باوری اسلامی در سطح بسیار وسیع ساخته و منتشر میشود. کتابهای سطحی، نازل، عوام پسندانه و مبتنی بر باورهای سست و خرافی با موضوع مهدویت در داخل و خارج به جای بارور نمودن روحیه امید، سرزندگی، تلاش، تکاپو، دردل جوانان این سرزمین و بالا بردن سطح هشیاری، احساس مسؤولیت و آمادگی آنها برای ظهور، بذر یأس و نومیدی، عزلت گزینی وگوشهنشینی، بیمسئولیتی و بیتفاوتی، سستی و رخوت را در دل آنان میکارند. یکی از معضلات جامعهی ما فعالیت کسان یا جریاناتی است که تحت عنوان مهدویت خرافاتی را به جامعه و نسل جوان تحمیل میکنند و با احساسات و اعتقادات مردم بازی میکنند و بستر مناسبی برای خرافهپردازی فراهم مینمایند، متأسفانه در برخی موارد موفق هم شدهاند و حقیقت انتظار که میبایست در جان منتظران شعلههای مسئولیت بیافریند را تبدیل به تحذیر نموده و احساساتی فاقد معرفت را دامن زدهاند. پیامد ناگوار این جریان، اهل تعقل واندیشه را نسبت به مهدویت بدبین و زمینه انحرافهای فکری را فراهم میآورد و در نتیجه مخالفان مهدویت و نحلههای فکری و انحرافی امکان رشد و گسترش مییابند. به گونهای مطرح میشود که با حقیقت مهدویت مغایرت دارد. علمای دین دلهای متزلزل شیعیان ناتوان را حفظ میکنند، هم چنان که کشتیبان مکان کشتی را حفظ میکند. این دسته از علماء در نزد خداوند دارای مقام و فضیلت بسیاری هستند. کسی که سرپرستی یتیمان آل محمد صلی الله علیه و آله را که از امام خود دور افتاده، در نادانی خویش سرگردان مانده ودر دستان شیاطین ودشمنان اهل بیت گرفتار آمدهاند، به عهده گیرد و آنها را از چنگال دشمنان رهایی بخشد و از حیرت و جهالت خارج سازد و وسوسههای شیاطین را از آنها دور کند، و بادلایل پروردگارشان و برهانهای امامانشان دشمنان اهل بیت را مقهور سازد، تا عهد خدا بر بندگانش را به بهترین شکل حفظ نماید، در نزد خداوند چنین عالمانی بر عابدی که در بهترین مواقع به عبادت پرداخته، برتری دارد، بیشتر از آنچه آسمان بر زمین، و عرش و کرسی و حجابها بر آسمان برتری دارند. برتری او بر چنین عابدی مانند برتری ماه شب چهارده بر کوچکترین ستاره آسمان است.
مهدویت شیعی یک جنبش کاملاً علمی و یک حرکت اساساً درونی است و اگرچه یک حقیقت هستی شناختی است اما بر مبنای معرفت شناختی انسان ها پایه دارد و از آن مایه میگیرد. لذا بسیاری از مردم که اساساً هیچ گونه دینداری ای را تا پیش از ظهور حضرت برنمیتافتند با شنیدن ندای عالمانه حضرت و آگاهیای که در سطر سطر سخنان و حرکات ودعوتهای ایشان میبینند بر مبنای انسانیت خود و آنچه از عوالم دیگردر درونشان به یادگار مانده است به ندای آسمانی حضرت لبیک میگویند و ایمان میآورند. این البته به معنای عدم جنگ حضرت با بدکاران و ستمکاران عالم نیست بلکه بدان معناست که جنگ با کسانی صورت میگیرند که از روی تعصب برآمده از جهالت وعناد توانایی حضور در عالم نورانی ونور عالمگیر وجود حضرت ندارند و خود به خود باید کنار بروند چرا که جایی که نور است ظلمت معنایی ندارد…»[3]
ـــــــــ
[1] . مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی ازدیدگاه فلسفه تاریخ، انتشارات صدرا، صص 7 و 8.
[2] . همان، ص 62 به بعد.
[3] .محمد شیخ الاسلامی، مهدویت شیعی و جنبش نرمافزاری.
موارد ضروری مورد نظر یک مبلغ مهدویت:
مطابق آیات و روایات و مستندات دینی؛ انتظار در واقع نوعی آمادگی است، آمادگی برای تهذیب نفس و پاک زیستن، امادگی برای حرکت، حرکتی آگاهانه و ارادی و هدفمند، توأم با دگرسازی و زمینه سازی و سرانجام آمادگی. برای حضور در نهضت عظیم مهدی موعود که آغاز آن ظهور نور و پایان آن شکست تاریکی و ظلم و نتیجهی آن برپایی حکومت عدل الهی است.
استاد شهید مرتضی مطهری دربارة مفهوم انتظار متناسب با برداشتهای متفاوت این اندیشه را منشأ رشد و پویایی یا رکود و عقب ماندگی منتظران دانسته است، به طوری که ویژگیهای دوگونه انتظار (مثبت) و منفی) را اینگونه بیان میکنند: «انتظار فرج و آرزو و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری که سازنده و نگهدارنده، تعهدآور، نیروآفرین و تحرک بخش است، به گونهای که میتواند نوعی عبادت و حقپرستی شمرده شود؛ و انتظاری که گناه است: ویرانگر، اسارت بخش و فلج کننده و نوعی (اباحیگری) باید محسوب شود.
این دو نوع انتظار فرج، معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم مهدی موعود است و این دو نوع برداشت به نوبه خود، از دو نوع بینش درباره تحولات در انقلابهای تاریخی ناشی میشود.»[1]«در نگاه انتظار ویرانگر و منفی – که متأسفانه در جامعهی ما هم طرفدار دارد- هر اصلاحی در جامعه محکوم است چرا که باید ظلم و تباهی رواج داشته، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان گردد،تا انفجاری رخ دهد و انتظار به سر آید. بنابراین هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطهی روشن است. تا در صحنه اجتماع نقطهی روشنی هست دست غیب ظاهر نمیشود، برعکس، هر گناه و فساد و هر ظلم، تبعیض و حق کشی و هر پلیدیای به حکم این که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریبالوقوع میکند، رواست، زیرا «الغایات تبرر المبادی» هدفها، وسیلههای نامشروع را مشروع میکنند. پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است. این جاست که گناه، هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهایی.»[2]با کمال تأسف در عصر غیبت فقدان یک برنامهی مشخص که اسم آن را استراتژی تبلیغ مهدویت بگذاریم، مشاهده میشود. جهان امروز از ابزار رسانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات برای دستیابی به اهداف خود نهایت استفاده را میبرد. حجم کتابها، فیلم ها،کنفرانس ها و … در سالیان اخیر علیه اعتقادات شیعی، به ویژه موضوع مهدویت و انتظار از سوی دستگاههای اطلاعاتی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس، رژیم صهیونیستی و … . ترویج و تبلیغ نگرش آخرالزمانی مسیحی – یهودی و تقبیح و تحقیر نگرش آخرالزمانی و موعود باوری اسلامی در سطح بسیار وسیع ساخته و منتشر میشود. کتابهای سطحی، نازل، عوام پسندانه و مبتنی بر باورهای سست و خرافی با موضوع مهدویت در داخل و خارج به جای بارور نمودن روحیه امید، سرزندگی، تلاش، تکاپو، دردل جوانان این سرزمین و بالا بردن سطح هشیاری، احساس مسؤولیت و آمادگی آنها برای ظهور، بذر یأس و نومیدی، عزلت گزینی وگوشهنشینی، بیمسئولیتی و بیتفاوتی، سستی و رخوت را در دل آنان میکارند. یکی از معضلات جامعهی ما فعالیت کسان یا جریاناتی است که تحت عنوان مهدویت خرافاتی را به جامعه و نسل جوان تحمیل میکنند و با احساسات و اعتقادات مردم بازی میکنند و بستر مناسبی برای خرافهپردازی فراهم مینمایند، متأسفانه در برخی موارد موفق هم شدهاند و حقیقت انتظار که میبایست در جان منتظران شعلههای مسئولیت بیافریند را تبدیل به تحذیر نموده و احساساتی فاقد معرفت را دامن زدهاند. پیامد ناگوار این جریان، اهل تعقل واندیشه را نسبت به مهدویت بدبین و زمینه انحرافهای فکری را فراهم میآورد و در نتیجه مخالفان مهدویت و نحلههای فکری و انحرافی امکان رشد و گسترش مییابند. به گونهای مطرح میشود که با حقیقت مهدویت مغایرت دارد. علمای دین دلهای متزلزل شیعیان ناتوان را حفظ میکنند، هم چنان که کشتیبان مکان کشتی را حفظ میکند. این دسته از علماء در نزد خداوند دارای مقام و فضیلت بسیاری هستند. کسی که سرپرستی یتیمان آل محمد صلی الله علیه و آله را که از امام خود دور افتاده، در نادانی خویش سرگردان مانده ودر دستان شیاطین ودشمنان اهل بیت گرفتار آمدهاند، به عهده گیرد و آنها را از چنگال دشمنان رهایی بخشد و از حیرت و جهالت خارج سازد و وسوسههای شیاطین را از آنها دور کند، و بادلایل پروردگارشان و برهانهای امامانشان دشمنان اهل بیت را مقهور سازد، تا عهد خدا بر بندگانش را به بهترین شکل حفظ نماید، در نزد خداوند چنین عالمانی بر عابدی که در بهترین مواقع به عبادت پرداخته، برتری دارد، بیشتر از آنچه آسمان بر زمین، و عرش و کرسی و حجابها بر آسمان برتری دارند. برتری او بر چنین عابدی مانند برتری ماه شب چهارده بر کوچکترین ستاره آسمان است.
مهدویت شیعی یک جنبش کاملاً علمی و یک حرکت اساساً درونی است و اگرچه یک حقیقت هستی شناختی است اما بر مبنای معرفت شناختی انسان ها پایه دارد و از آن مایه میگیرد. لذا بسیاری از مردم که اساساً هیچ گونه دینداری ای را تا پیش از ظهور حضرت برنمیتافتند با شنیدن ندای عالمانه حضرت و آگاهیای که در سطر سطر سخنان و حرکات ودعوتهای ایشان میبینند بر مبنای انسانیت خود و آنچه از عوالم دیگردر درونشان به یادگار مانده است به ندای آسمانی حضرت لبیک میگویند و ایمان میآورند. این البته به معنای عدم جنگ حضرت با بدکاران و ستمکاران عالم نیست بلکه بدان معناست که جنگ با کسانی صورت میگیرند که از روی تعصب برآمده از جهالت وعناد توانایی حضور در عالم نورانی ونور عالمگیر وجود حضرت ندارند و خود به خود باید کنار بروند چرا که جایی که نور است ظلمت معنایی ندارد…»[3]
ـــــــــ
[1] . مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی ازدیدگاه فلسفه تاریخ، انتشارات صدرا، صص 7 و 8.
[2] . همان، ص 62 به بعد.
[3] .محمد شیخ الاسلامی، مهدویت شیعی و جنبش نرمافزاری.