خانه » همه » مذهبی » نابودی زمین قبل ظهور

نابودی زمین قبل ظهور


نابودی زمین قبل ظهور

۱۳۹۸/۱۲/۱۴


۱۵۲۷۳ بازدید

سلام اینکه ناسا میگه قراره اردیبهشت ۹۹ یه شهاب سنگ بزرگ بخوره به زمین و نسل بشر رو نابود کنه درسته؟با این وضع ظهور امام زمان چی میشه؟

از سال 2012 تاکنون توجیهات علمی می تراشند و سال 2012 یا سالهای مختلفی را پایان عمر زمین در اثر تأثیرات و اقدامات سیاره ای خیالی به نام ایکس (نییرو) بر می شمارند .عده ای نظیر فرانسیس فوکویاما در کتاب پایان تاریخ خویش سال 2012 ر ا سال غلبۀ شیطان بر سرتاسر زمین معرفی می کنند و عده ای هم در مورد مسائل اجتماعی و برخی نیز درباره نفوذ فضائیان در این سال به زمین سخن می رانند. و لکن باید توجه داشت که تمامی این نظریات از کانون دنیای غرب برخاسته است که در طول تاریخ به تجربه ثابت شده است همواره به دنبال انحراف اذهان عمومی و پیشبرد اهداف غیر انسانی خود هستند و در این راستا از تمام ابزار تبلیغاتی خویش بهره می برند، لذا به شما توصیه می نماییم که به این گونه مطالب توجهی نکنید و در مقابل به قرآن و احادیث اهل بیت رو آورید که از منبعی خطاناپذیر صادر شده اند. طبق فرموده شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه روایتی با سند بسیار متقن و محکم در دست است که می فرماید: رسول گرامی اسلام به امیر المومنین وصیت کرد و ایشان به امام حسن مجتبی (ع) و ایشان به امام حسین (ع) …تا امام حسن عسکری (ع) به حضرت حجت (عج) وصیت نمود که اگر تنها یک روز از عمر این دنیا باقی باشد خداوند آن قدر آن روز را طولانی می کند تا امام زمان (عج) ظهور کرده و دنیا را پر از عدل و قسط نماید همان گونه که از ظلم و جور پر شده است. ( من لا یحضره الفقیه ،ج4،ص177 ) این روایت به همراه روایاتی دیگر مبنی بر طولانی بودن عمر حکومت امام زمان (عج) دروغ بودن مطالبی که درباره اتفاقات سال 2012 گفته می شود را به روشنی اثبات می نماید. برای مطالعۀ بیشتر می توانید به کتاب عصر ظهور شیخ علی کورانی مراجعه نمایید .البته در دنیای امروزی به دلیل وسعت ارتباطات و سرعت انتشار اخبار و مطالب این دست شایعات طبیعی هستند و چه بسا در بسیاری از فرهیختگان نیز تأثیر گذار باشند اما رجوع به عقل و در ادامه آن به کتاب الهی و منابع موثق دینی که با پشتوانه ای عقلی اثبات گشته اند ما را از این گونه مطالب بی نیاز می کنند.پاسخ تفصیلی این است که : از اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی بود که این زمان را در پایان هزاره دوم و شروع هزاره سوم معرفی نمودند. از آنجا که یکی از اساسی ترین اعتقادات این فرقه ، هزاره گرایی ( به معنای باور به وقایع و اتفاقات مهمی که در آغاز و پایان هر هزاره روی می دهد مانند ظهور عیسی مسیح یا سقوط ضد مسیح به قعر جهنم ) است و به طور مشخص ، گروه قابل توجهی ازآنها به هزاره گرایان مشهورند،همواره در محصولات مختلف فرهنگی و هنری شان ،اشاره به پایان یا آغاز هزاره نقش مهمی داشته است. (از پایه ای ترین باورهای این گروه ، هزاره خوشبختی یا هزار سال حکومت حضرت مسیح (ع) و پیروانش است که پس از وقوع جنگ آرماگدون و کشتار عظیم صدها میلیونی محقق می شود). از همین رو ، در بخشی از کتاب و فیلم رمز داوینچی( دن براون/آکیوا گلدزمن/ران هاوارد) پروفسور سر لی تیبینگ(که سالها به دنبال یافتن جام مقدس و راز آن بوده) ، در حالی که رابرت لنگدون و سوفی را در کلیسای وست مینستر لندن به گروگان گرفته تا با باز کردن رمز یک کریپتکس ، مکان راز خانقاه صهیون یا همان جام مقدس ( یعنی محل دفن مریم مجدلیه و اسناد مربوط به وی ) را بیابد ، می گوید که با پایان هزاره دوم و گذر از برج حمل به برج حوت ، قرار بوده که این راز از سوی خانقاه صهیون افشاء شود و دلیل همه جریاناتی که اتفاق افتاده را وابسته به همین موضوع و گذر مابین دو هزاره می داند. پیش از آغاز سال 2000 و در آستانه قرن 21 یا همان شروع هزاره سوم ، چه تبلیغات وسیعی صورت گرفت ( و متاسفانه از طریق رسانه های داخلی نیز دامن زده شد) که وقتی لحظه تحویل سال 2000 فرا برسد به یک دلیل ساده تکنولوژیک ( صفر شدن همه زمان ها برروی دستگاهها و سیستم های الکترونیک که هدایت بسیاری از فرآیندهای صنعتی و مکانیکی بشر امروز را در دست دارند) همه امور از کار افتاده و خواهد ایستاد. آنچه که پیش از آن در برخی فیلم های آخرالزمانی ، رویت شده بود. (مثلا فیلمروزی که زمین از حرکت ایستا ساخته رابرت وایز در سال 1957) .پس از سال 2000 هم به دفعات ، تاریخ و زمان پایان تمدن امروز بشری ، به خصوص از سوی اوانجلیست ها اعلام گردید و در رسانه هاشان ، توی بوق قرار گرفت.2001 ، 2003 ، 2006 و 2008 همگی زمان هایی بود که برای جنگ نهایی آرماگدون یا حاکمیت ضد مسیح و یا پایان جهان اعلام شد. بسیاری از ناظران آگاه به مسائل سیاسی و مقولات آخرالزمانی ، پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 و اسناد و شواهدی که در این ارتباط بدست آمده و افشاء گردید ، به این تئوری معتقد شدند که چنان فاجعه ای ، منجر به انهدام دو برج عظیم سازمان تجارت جهانی ، نمی تواند کار چند افغانی پاپتی کوههای هندوکش با نام طالبان یا مانند آن باشد و قطعا از یک طرح و نقشه دقیق برمی آید که سالها برروی آن کار شده و تعداد کثیری از سازمان های اطلاعلاتی و نظامی عمده جهان در آن سهیم هستند.( خصوصا که برخی از فیلم های تولید شده هالیوود مانند جاده آرلینگتون ، یکی دو سال پیش از وقوع حادثه 11 سپتامبر ، زمینه سازی تصویری آن را در ذهن مخاطبان جهانی انجام داده بودند). جریانات نظامی که به بهانه قضیه 11 سپتامبر از سوی آمریکا به دنیا تحمیل شد( مانند اشغال افغانستان و عراق) فرضیه فوق را تقریبا قطعیت بخشید. چراکه حملات مذکور در طول مدت بسیار کوتاهی انجام گرفت ، در حالی که بنا به اظهار نظر متخصصان نظامی ، چنین عملیات اشغالگرانه ای ، حداقل چندین ماه یا نزدیک به یکسال تدارکات و برنامه ریزی نیاز داشت . حتی امروز برخی از کارشناسان براین باورند که جنگ 33 روزه علیه مردم لبنان در تابستان سال 2006 میلادی با تکیه برهمین باور آرماگدونی و آخرالزمانی صورت گرفت تا یکی از تاریخ های اعلام شده از سوی اوانجلیست ها ، صورت حقیقت به خود بگیرد.و دقیقا پس از شکست اسراییل در جنگ 33 روزه بود که نخستین نشانه های تاریخ 2012 به عنوان پایان دنیا ، ابتدا در برخی از رسانه های وابسته به اوانجلیست ها نمایان شد. ابتدا کسی این مقوله را جدی نگرفت ، چون هنوز زمان 2008 ( یکی دیگر از تواریخ اعلام شده برای آخرالزمان) فرانرسیده بود. لازم به یادآوری است ، 2008 همان سالی است که در پایانش ، جنگ خونین رژیم اسراییل علیه مردم غزه صورت گرفت. اما گویا خود اوانجلیست ها هم چندان به سال 2008 و قتل عام غزه امیدی نداشتند که پیش از آن ، تاریخ 2012 را برای آخرالزمان اعلام کردند.به هر صورت از همان زمان ، سال 2012 به عنوان پایان جهان و به صورتی آرام و بطئی در بوق رسانه ها قرار گرفت. ابتدا برایش وجهه ای تقویمی تراشیدند ؛ اینکه پس از گذشت 26000 سال ، تقویم قوم مایا ( مردمی که قرن های قبل از ظهور مسیحیت در آمریکای مرکزی و جنوبی زندگی می کردند ) به آخر خود رسیده و به اصطلاح صفر می شود و همین موضوع باعث رخداد فجایعی در کره زمین خواهد شد. پس از آن گفته شد که پیش بینی های علمی نشان می دهد ، در سال 2012 ، خورشید منظومه شمسی در مرکز کهشان راه شیری قرار گرفته و همین باعث تاثیرات شدید اقلیمی برروی کره زمین شده که زندگی در آن را به نابودی خواهد کشاند. بعد از این فرضیه در بعضی از رسانه ها و این بار از قول برخی پیشگویان نقل شد که در سال 2012 ، کره زمین تحت تاثیر نیروهایی ( شاید همان قرار گرفتن خورشید در مرکز کهکشان) ، ناگهان حرکتی برعکس جهتی که اکنون در حال چرخیدن به دور خود است را آغاز خواهد کرد و همین موضوع این کره و زندگی انسانی برروی آن را زیر رو رو می نماید. اما از آنجا که چنین تغییر جهتی با هیچ عقل سالمی جور در نمی آمد ، به سرعت گفته شد که در تاریخ یاد شده ، کره زمین ناگهان از حرکت باز خواهد ایستاد!!سرانجام از قول نوسترآداموس (پیشگوی معروف) نیز بر 2012 به عنوان پایان تاریخ ، صحه گذاردند و فیلم مستندی تحت عنوان نوسترآداموس : 2012 نیز همزمان با نمایش فیلم سینمایی2012 به نمایش گذاردند. اما از آنجا که نوسترآداموس در هیچ کجای نوشته ها و مکتوباتش به چنین تاریخی ، صریحا اشاره نکرده است ، به نقاشی های وی رجوع کرده و با تفسیر و توجیه یکی از آن نقاشی ها ، این نتیجه را القاء کردند که نوسترآداموس در یکی از پیش گویی های پنهانش ، سال 2012 را آخرالزمان دانسته است. ( نکته جالب اینکه در همین فیلم مستند نوسترآداموس :2012 ، یک خاخام یهودی ضمن اشاره به شرایط امروز جهان وجود دارد که با شرایط آخرالزمان سازگار است ، می گوید ، در سال 2012 براساس یک روایتی ، تاریخ عبری یا یهودی نیز پس از طی 7000 سال به آخر خود می رسد!) از آنجا که همواره هالیوود ، تئوری ها و فرضیه های جعلی – خرافی حاکمان سیاسی و ایدئولوژیک خود را به تصویر کشیده ، این بار نیز دست به کار شد تا تازه ترین دست پخت تئوریک این حضرات را برپرده سینماها ببرد و در این میان چه فیلمسازی بهتر از رولند امریش که پیش از این ، آثار آخرالزمانی همچون روز استقلال ، روز بعد از فردا ، گودزیلا و 10 هزار سال پیش از میلاد را جلوی دوربین برده بود و از قضا این دفعه خودش نیز به طور مستقیم در نوشتن فیلمنامه با هارولد کلوسر مشارکت جست. در فیلم 2012 مجموعه ای از پیش بینی های ایدئولوژیک را با پدیده های طبیعی و کهکشانی و البته عناصر اسطوره ای در هم آمیخته تا این بار ، باورهای اوانجلیستی را در شکل و شمایلی تازه به خورد مخاطبان جهانی می دهد و … . یکی از موضوعاتی که از دیرباز ذهن آدمیان را درگیر خود کرده و علی رغم تلاش های نوع بشر در طول قرون و اعصار هنوز در هاله ی از ابهام است بحث از آینده جهان و به عبارتی عام این است که: آخر دنیا چه می شود ؟ این سؤال همانند پرسش از پیشینه جهان است که آن هم دقیقا روشن نشده و در حد فرضیاتی از دانشمندان تجربی مانده است .بسیاری از دانشمندان با توجه به شرایط کنونی زمین و بحرانهای موجود بسیار نگران حیات بشر بوده و به مطالعه بر روی حقایقی می پردازند که می تواند روزی منجر به اتمام حیات بر روی سیاره آبی شود.بر اساس شواهد علمی موجود و مدارک تاریخی قدیمی نظریه هایی که به احتمال نابودی جهان تا سال 2012 پرداخته است مورد بررسی قرار گرفته است.اینکه شواهد و قراین نشان دهنده این است که جهان ما رو به نابودی می رود که شکی در آن نیست، و در همه ادیان الهی یا غیر الهی مباحثی در این زمینه مطرح شده است در قرآن کریم به این موضوع به طور مشروح پرداخته شده است و آن زمان را هولناک و عظیم شمرده است و از در هم پیچیدن آسمان و زمین و متلاشی شدن کوهها و دریاها صحبت کرده است .در نزدیکی ظهور علائمی غیر عادی در آسمان مشاهده می شوند از جمله : ظهور ستاره سرخ رنگ که نشانه ای برای آغاز جنگ و خونریزیهای بسیار است ، ایستایی خورشید در آسمان از زوال تا غروب ، طلوع خورشید از مغرب آن ، ظهور دنباله داری که مدار آن بطور متناوب تکرار می شود و در دوره های مختلف حیات بر روزی زمین دیده شده و موجب تغییرات شدید جوی و آب و هوایی در زمین می شوددر متون زرتشتیان آمده است:… در آسمان نشانه گوناگون پیدا باشد…( زند بهمن‌یسن، ص 11، ف 6 ، بند 4 )در کتاب مقدّس می خوانیم :و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود…* و آن گاه پسر انسان( عیسی مسیح) را خواهند دید که بر ابری سوار شده، با قوّت و جلالِ عظیم می آید. (کتاب مقدّس، عهد جدید، ص 133، انجیل لوقا، ب 21 ، بند 25 و 27)بررسی روایات نشان می دهد که طلوع ستاره ای سرخ رنگ و سقوط شهاب سنگ یا ستاره دنباله دار که موجب خسف در زمین نیز می گردد، از علائمی است که به نزدیکی ظهور دلالت دارد.طبق روایات اسلامی، در ماه رمضان سال ظهور امام مهدی (علیه‌ السلام) حوادث بسیار عجیبی در جهان رخ می دهند که از زمان فرود آمدن آدم (علیه ‌السلام) تا آن زمان بی سابقه می باشند.برخورد شهاب سنگی بزرگ به زمین در روایات آخرالزمان ادیان دیگر هم آمده و این فرضیه به حدی قوی است که بر اساس آن فیلمهای متعددی هم ساخته اند و آن را نشانه پایان حیات کنونی بر روی زمین و شروع عصری جدید می دانند و زمان آن را سال 2012 اعلام کرده اند.در روایات اسلامی و قرآن کریم نیز به صراحت از آخر الزمان و برخورد ستارگان با یکدیگر و تیره شدن خورشید و به هم خوردن نظم سیارات و زلزله های شدید و آتشفشان به عنوان دلایلی برای نزدیکی قیامت یاد شده است. اما بر اساس روایات در هنگام ظهور و قبل از آن نیز از برخورد دنباله داری به زمین یاد شده که موجب کشته شدن عده زیادی می گردد ولی پایان جهان نیست و ضمن اینکه تاریخی برای آن تعیین نشده است. بطور خلاصه می توان گفت در نزدیکی ظهور علائمی غیر عادی در آسمان مشاهده می شوند از جمله : ظهور ستاره سرخ رنگ که نشانه ای برای آغاز جنگ و خونریزی های بسیار است ، ایستایی خورشید در آسمان از زوال تا غروب ، طلوع خورشید از مغرب آن ، ظهور دنباله داری که مدار آن بطور متناوب تکرار می شود و در دوره های مختلف حیات بر روزی زمین دیده شده و موجب تغییرات شدید جوی و آب و هوایی در زمین می شود . قرآن و روایات نیز زوال و نیستی جهان کنونی را مترادف با نیستی محض آن نمی داند بلکه آن را در بخشی از یک فرآیند قرارداده که به مفهومی پایانی برای آن متصور نیست. به این معنا که نیستی و زوال دنیا و جهان مادی کنونی برای تبدیل شدن به جهانی نو با شکل و شمایل و ماهیتی دیگر می باشد. تبدیل جهان مادی به جهانی دیگر نیازمند فروپاشی این دنیای مادی است که قرآن از آن به «یوم تبدل الارض غیرالارض والسموت» تعبیر می کند. آن چه از آیات قرآن – و حتی بعضی از سوره های اختصاصی که به مسأله پرداخته است- برمی آید، جهان هنگام تبدل از صورتی به صورت دیگر و ایجاد «طرحی نو» دچار حوادث و رخدادهایی می گردد که در قرآن از آن به «اشراط الساعه » تعبیر شده است.مفسران، برخی از تحولات اجتماعی و هم چنین فروپاشی نظام طبیعت و در هم پیچیده شدن و تبدیل آسمان و زمین پیش از ظهور قیامت را که در آیات گوناگونی به آنها اشاره شده، از نشانه های قیامت دانسته اند. در روایات نیز بر تحولات اجتماعی و دگرگونی های کیهانی که پیش از قیامت واقع می شود عنوان اشراط الساعه و نشانه های رستاخیز اطلاق شده است.در قرآن کریم به بسیاری از دگرگونی های طبیعی که در آن زمان رخ خواهد داد اشاره شده است مثل : -ظهور دود (گاز) در آسمان -دمیده شدن صور – تاریک شدن خورشید، ماه و ستارگان -شکافتن کرات – زلزله شدید – فروپاشی کوه ها و ….کسانی که دعاوی شبیه این دعاوی را دارند که کمتر از یک دهه به ظهور مانده است؛ یا پیرمردان ظهور را خواهند دید و یا … آنان نیز به «توقیت ظهور» رو آورده‌اند و مشمول روایات نهی از توقیت خواهند بود مم کن است سوال شود : چرا زمان قیامت مشخص نشده است؟نامعلوم بودن زمان و کیفیت وقوع قیامت، داراى اثر تربیتى است زیرا در صورت معلوم بودن آن چنانچه زمانش دور باشد، غفلت همگان را فرا مى گیرد و اگر نزدیک باشد، پرهیز از بدیها به شکل اضطرار و دور از آزادى و اختیار در مى آید.با وجود نامشخص بودن زمان وقوع قیامت، تعابیر قرآن حاکى از آن است که عمر کوتاه دنیا و همچنین دوران برزخ به قدرى سریع طى مى شود که به هنگام وقوع قیامت، انسان ها فکر مى کنند تمام این دوران چند ساعتى بیش نبود.«وَ یَقُولُونَ مَتَى هَـذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ، قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ ، فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَقِیلَ هَذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ »( سوره ملک ،آیه 25-27) ؛ «و می گویند: اگر راست می گویید، این وعده کی خواهد بود؟» بگو! «علم [آن] فقط پیش خداست و من صرفا هشدار دهنده ای آشکارم.» و آن گاه که آن[لحظه موعود] را نزدیک بینید، چهره های کسانی که کافر شده اند در هم رود، و گفته شود؛ «این است، همان چیزی که آن را فرا می خواندید!»« یَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِیبًا »( سوره احزاب ، آیه 63) ؛ «مردم از تو درباره رستاخیز می پرسند، بگو «علم آن فقط نزد خداست» و چه می دانی؟ شاید رستاخیز نزدیک باشد».خداوند بلند مرتبه به پیامبر عظیم الشأنش که علم نبوی دارد دستور می دهد به مردم بگو من زمان وقوع قیامت را نمی دانم و علم آن نزد خداست و بس که در چنین روزهایی هر کسی به خود جرأت ندهد که وقتی برای قیامت تعیین کند ، چرا که حکمت خداوند متعال ایجاب می کند که زمان قیامت پنهان باشد تا هر کس ظرقیت وجودی خود را نشان دهد اگر بنا بر دانستن زمان قیامت و مشخص بودن آن بود خداوند متعال خود به آن اشاره می کرد .«قُل لَّا یَعْلَمُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ بَلِ ادَّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمِونَ ».( سوره نمل آیاتت65و 66)«بگو: «هر که در آسمان ها و زمین است، جز خدا غیب را نمی شناسند و نمی دانند کی برانگیخته خواهند شد؟» [نه] بلکه علم آنان درباره آخرت نارساست؛ [نه] بلکه ایشان درباره آن، تردید دارند ، [نه] بلکه آنان در مورد آن کور دل اند.»گفتیم که خداوند متعال وقت قیامت را بنا بر مصالحی بیان نداشه است و تأکید دارد که علم به آن هم نزد خداست و بس . در مورد علائم قیامت و ظهور روایات بسیاری به ما رسیده است اما در تعیین وقت آن نه و اگر هم چنین روایتی وارد شده باشد عیب آن از همین جا که معارض با نص صریح قرآن است مشخص می شود .علاوه بر آن امامان عظیم الشأن ما از توقیت و تعیین وقت برای ظهور و به تبع آن قیامت به شدت بر حذر داشته اند.در بین روایات غیبت، یکی از مضامین مکرر و موکد، روایات نهی از توقیت (تعیین زمان برای ظهور) است. این روایت از پیامبر اسلام تا امام زمان (علیه السلام) نقل شده است و با تعبیراتی سخت و غلیظ بیان شده است. وقت ظهور سرّ الهی تلقی شده و بیان وقت، کذب و دروغ بر خداوند به شمار آمده است: کذب الوقاتون.(ر.ک. به کتاب‌های: الغیبه (شیخ طوسی) اکمال الدین و اتمام النعمه (شیخ صدوق) کتاب الغیبه (نعمانی) اصول کافی(کلینی) و منابع دیگر.)مسلمانی که به دین و قرآن خود باور دارد شایسته نیست که چنین القائات کذبی را بپذیرد و در امور خود هم ترتیب اثر دهد، بلکه شایسته است همواره در فکر هولناکی قیامت باشد و بر اعمال خود مواظبت کند چرا که در آن زمان مفر و پناهی جز خداوند متعال ندارد و البته مؤمنان رستگرانند و در پناه خدای خود از هر گزندی در امان خواهند ماند . این گونه روایات، که اگر متواتر نباشند، مستفیض می‌نمایند، تأمل برانگیز و مسئولیت سازند. همان گونه که تعیین دقیق زمانی، توقیت است؛ بیان حدود گونه زمانی نیز توقیت است. به عنوان نمونه، کسی که می‌گوید: ساعت 10 به ملاقات‌تان خواهم آمد؛ برای دیدارش وقت‌گذاری کرده است. همین گونه کسی که می‌گوید حدوداً ساعت 10، یا بین 10 و 11 به دیدارتان خواهم آمد، نیز «توقیت» دیدار کرده است و لذا اگر در آن محدوده زمانی دیدار رخ ندهد، متهم به خلف وعده خواهد شد. و خلف وعده هم البته که از گناهان کبیره است.از این رو، کسانی که دعاوی شبیه این دعاوی را دارند که کمتر از یک دهه به ظهور مانده است؛ یا پیرمردان ظهور را خواهند دید و یا … آنان نیز به «توقیت ظهور» رو آورده‌اند و مشمول روایات نهی از توقیت خواهند بود.حالا عده ای می خواهند بر پایه باورهای خود که مشخص نیست چه هدفی را دنبال می کنند این تنش را در جهان ایجاد کنند که فلان زمان ، زمان پایان دنیا و بروز و ظهور قیامت است و در این راه از ابزرهای پر قدرت رسانه و سینما استفاده می کنند که افکار پلید خود را در ذهن مخاطب نهادینه کنند تا به آن هدف ناپیدای خود برسند .مسلمانی که به دین و قرآن خود باور دارد شایسته نیست که چنین القائات کذبی را بپذیرد و در امور خود هم ترتیب اثر دهد، بلکه شایسته است همواره در فکر هولناکی قیامت باشد و بر اعمال خود مواظبت کند چرا که در آن زمان مفر و پناهی جز خداوند متعال ندارد و البته مؤمنان رستگرانند و در پناه خدای خود از هر گزندی در امان خواهند ماند.حالا بگذارید کسانی که برای دنیا و آخرت مردم تعیین تکلیف می کنند پناهگاه بسازند و خود را نجات یافته و وارثان دنیای جدید بدانند، ولی بدانند که: «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ » (سوره فتح آیه 10)حاشا که از آنچه در انتظارشان هست و خداوند متعال وعده فرموده مفری بیابند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد