خانه » همه » مذهبی » نامه سرگشاده در آستانه انتخابات؟

نامه سرگشاده در آستانه انتخابات؟


نامه سرگشاده در آستانه انتخابات؟

۱۳۹۴/۱۱/۲۹


۱۳۵ بازدید

با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز از ابراز لطف شما نسبت به خدمتگزاران این مرکز کمال تشکر و قدرشناسی را داریم. در ارتباط با نامه ی مذکور چند نکته قابل تامل و توجه است که در ادامه متذکر می گردیم: یک. در ابتدای سخن لازم است توجه شما را به این نکته جلب نماییم که رویکرد کلی همه ی مسوولان محترم نظام اسلامی می بایست به گونه ای باشد که فضا را برای تربیت نسل های جدید مدیران آماده نموده وضمن پرهیز از تصدی مشاغل گوناگونی که امکان حضور سایر افراد در آن ها وجود دارد، سهم خود را در فرهنگ سازی نسبت به این مساله ی مهم ایفا نمایند. دو.

با سلام و تحیت و قدردانی از مکاتبه ی شما با این مرکز از ابراز لطف شما نسبت به خدمتگزاران این مرکز کمال تشکر و قدرشناسی را داریم. در ارتباط با نامه ی مذکور چند نکته قابل تامل و توجه است که در ادامه متذکر می گردیم: یک. در ابتدای سخن لازم است توجه شما را به این نکته جلب نماییم که رویکرد کلی همه ی مسوولان محترم نظام اسلامی می بایست به گونه ای باشد که فضا را برای تربیت نسل های جدید مدیران آماده نموده وضمن پرهیز از تصدی مشاغل گوناگونی که امکان حضور سایر افراد در آن ها وجود دارد، سهم خود را در فرهنگ سازی نسبت به این مساله ی مهم ایفا نمایند. دو. انتشار این نامه در آستانه ی انتخابات مجلس شورای اسلامی و در خطاب به یکی از کاندیداهای شاخص جریان اصولگرایی، نیت و انگیزه ی تذکر مطرح در نامه که به عنوان مسئولیت اسلامی، ایرانی و انقلابی عنوان شده است را به شدت مورد شک و تردید قرار می دهد و آن را بیشتر به یک جنگ روانی علیه یک کاندیدای خاص از یک جریان مطرح سیاسی شبیه می سازد تا یک تذکر از روی احساس تکلیف شرعی و ملی و قانونی. که اگر غیر این بود نویسنده ی نامه می توانست به جای طرح این مساله در رسانه های عمومی، این سوال را با شخص جناب دکتر حداد در میان می گذاشت و ابتدا پاسخ ایشان را جویا می شد و در نهایت اگر هم فکر می کرد که خلاف قانونی رخ داده است می توانست مساله را به صورت یک شکایت به مراجع قانونی ارجاع دهد نه اینکه مساله را به صورتی بسیار مغرضانه در رسانه های عمومی آن هم در آستانه ی انتخابات در سطح جامعه مطرح نماید. سه. در این نامه به طرز رندانه ای شورای محترم نگهبان نیز مورد تخطئه قرار داده شده و تلویحا آن شورای محترم را به بی عدالتی در رعایت قانون نسبت به این کاندیدای خاص متهم نموده است. همین نکته نیز مجددا ظن سوء هر شخصی را نسبت به انگیزه ی نشر این نامه تقویت می نماید. چهار. اما در ارتباط با مساله ی مطرح در نامه باید عرض نماییم: اولا برخی از موارد مطرح در نامه اساسا شغل محسوب نمی گردند تا درباره ی علت تصدی آنها سوال شود. مثلا رئیس شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی در ایران/ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی/ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام/ مشاور عالی مقام معظم رهبری/ عضو شورای عالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی/ عضو هیأت امنای بنیاد ایران شناسی/ عضو هیأت امنای مؤسسه آموزشی مجمع جهانی اهل البیت/ عضو شورای برنامه ریزی و پژوهشی وزارت آموزش و پرورش تمام این موارد به صورت مشخص جایگاه هایی هستند که در آنها از تجربه و دانش افراد عضو در راستای بهینه کردن شرح وظایف هر یک از نهاد ها و مراکز فوق استفاده می گردد و در اکثر آنها تمامی اعضا به مانند دکتر حداد عادل از افرادی هستند که مسوولیت اصلی دیگری داشته و تنها به عنوان مشاور در این مراکز از آنها استفاده می گردد. اساسا در هر کشوری افراد صاحب تجربه و دانش به عنوان مشاور در جایگاه های گوناگون از دانش و تجربه ی آنها استفاده می گردد. ثانیا در ارتباط با موارد رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی / رئیس بنیاد سعدی / مدیر عامل بنیاد دایره المعارف اسلامی/مدیر عامل بنیاد دانشنامه جهان اسلام نیز باید عرض نماییم: بنابر فرض صحت حضور دکتر حداد عادل در این مناصب قطعا شایسته بود که فردی غیر از ایشان در این مناصب حضور پیدا می کرد تا شائبه این سخنان در اذهان عمومی از بین برود . اما در هر صورت به نظر می رسد که می بایست این مساله را با شخص دکتر حداد عادل در میان گذاشت و از ایشان در این مورد استفسار نمود. ثالثا در ارتباط با مغایرت تصدی این شغل ها با اصل 141 قانون اساسی باید عرض نماییم اگر این اصل با دقت مورد مطالعه قرار گیرد روشن می گردد که این اصل در صدد بیان ممنوعیت داشتن بیش از یک شغل دولتی برای رئیس جمهور ، معاونان وی، وزیران و کارمندان دولت می باشد. و بدیهی است که جناب دکتر حداد عادل مشمول هیچ کدام از این عناوین نمی شوند تا این اصل از قانون اساسی شامل حال ایشان گردد. بنابراین سوالی که برای انسان پیش میاید این است که آیا نویسنده ی نامه ی مذکور که خود را دارای دکترای حقوق معرفی نموده است حقیقتا این اصل قانون اساسی را مورد مطالعه قرارداه است یانه؟ و آیا شخصی که خود را دکترای حقوق معرفی می نماید تا بدین حد از اطلاعات حقوقی بی بهره می باشد یا انیکه مطلب چیز دیگری است؟ زیرا هر خواننده ای که حتی از تحصیلات خاصی برخوردار نباشد با خواندن این اصل متوجه می شود که این اصل از قانون اساسی فقط درباره ی ریاست جمهوری و معاونان وی و وزیران و کارمندان دولت است. این مطلب این ذهنیت را در انسان تقویت می کند که نامه ی مذکور صرفا و صرفا برای تخریب شخصیت دکتر حداد عادل به عنوان شخصیتی اثر گذار و در عین حال مومن و انقلابی تهیه شده است و هیچ انگیزه ی دیگری در تنظیم آن نقش نداشته است. مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی می نماییم. منتظر سوالات بعدی شما هستیم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد