۱۳۹۸/۱۱/۱۶
–
۹۳۸ بازدید
چرا ائمه نام فرزندان خود را عمر می گذاشتند؟
نام برخی از فرزندان امامان به خصوص حضرت علی علیه السلام ابوبکر ، عمر و عثمان بود . برای مثال نامگذاری حضرت علی علیه السلام را بررسی می کنیم : پاسخ اجمالی نام گذاری به ابوبکر:
اولاً: اگر قرار بود که امیر مؤمنان علیه السلام نام فرزندش را ابوبکر بگذارد، از نام اصلى او (عبد الکعبه، عتیق، و… ) انتخاب مىکرد نه از کنیه او .
ثانیا: ابوبکر کنیه فرزند علی علیه السلام بوده و انتخاب کنیه براى افراد در انحصار پدر فرزند نمىباشد؛ بلکه خود شخص با توجه به وقایعى که در زندگیاش اتفاق مىافتاد کنیهاش را انتخاب مىکرد.
ثالثاً: بنابر قولى، نام این فرزند را که ابوبکر است امیر مؤمنان علیه السلام، عبد اللّه گذارد که در کربلا سنّش 25 سال بوده است.
ابو الفرج اصفهانى مى نویسد:
قتل عبد الله بن علی بن أبی طالب، و هو ابن خمس و عشرین سنه ولا عقب له.
عبد الله بن علی 25 ساله بود که در کربلا به شهادت رسید و نسلی نداشت.(الاصفهانی، أبو الفرج علی بن الحسین (متوفای356)، مقاتل الطالبیین، ج 1، ص 22)
نام گذاری به عمر:
اولا-یکى از عادات عمربن خطاب تغییر نام افراد بود و بر اساس اظهار مورخان شخص عمربن خطاب نام عمر را برای فرزند حضرت علی علیه السلام گذارد و به این نام نیز معروف شد.
بلاذرى مىنویسد: وکان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن علیّ بإسمه.عمر بن خطاب، فرزند علی بن ابی طالب را به نام خودش نامگذارى کرد. ( أحمد بن یحیى بن جابر (متوفای279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 297)
ذهبى مىنویسد:ومولده فی أیام عمر. فعمر سماه باسمه. در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را براى وى انتخاب کرد. ( سیر أعلام النبلاء، ج 4، ص 134، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه: التاسعه، 1413هـ).
عمر بن الخطاب، نام افراد دیگرى را نیز تغییر داده است که به سه مورد اشاره مىکنیم:
1. إبراهیم بن الحارث بـه عبد الرحمن.
عبد الرحمن بن الحارث…. کان أبوه سماه إبراهیم فغیّر عمر اسمه.پدرش اسم او را ابراهیم گذاشته بود؛ ولى عمر آن را تغییر داد و عبد الرحمن گذاشت. (عسقلانی شافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852هـ)، الإصابه فی تمییز الصحابه، ج 5، ص 29، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل – بیروت، الطبعه: الأولى، 1412 – 1992)
2. الأجدع أبى مسروق بـه عبد الرحمن.الأجدع بن مالک بن أمیه الهمدانی الوادعی… فسماه عمر عبد الرحمن.
عمر بن الخطاب اسم اجدع بن مالک را تغییر داد و عبد الرحمن گذاشت. (عسقلانی شافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852هـ)، الإصابه فی تمییز الصحابه، ج 1، ص 186، رقم: 425، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل – بیروت، الطبعه: الأولى، 1412 – 1992)
3. ثعلبه بن سعد به معلی:وکان إسم المعلى ثعلبه، فسماه عمر بن الخطاب المعلى.نام معلی، ثعلبه بود که عمر آن را تغییر داد و معلی گذاشت. (الصحاری العوتبی، أبو المنذر سلمه بن مسلم بن إبراهیم (متوفای: 511هـ)، الأنساب، ج 1، ص 250)
ثانیاً : ابن حجر در کتاب الاصابه، باب «ذکر من اسمه عمر»، بیست و یک نفر از صحابه را نام مىبرد که اسمشان عمر بوده است.
1. عمر بن الحکم السلمی؛ 2. عمر بن الحکم البهزی؛ 3 . عمر بن سعد ابوکبشه الأنماری؛ 4. عمر بن سعید بن مالک؛ 5. عمر بن سفیان بن عبد الأسد؛ 6. عمر بن ابوسلمه بن عبد الأسد؛ 7. عمر بن عکرمه بن ابوجهل؛ 8. عمر بن عمرو اللیثی؛ 9. عمر بن عمیر بن عدی؛ 10. عمر بن عمیر غیر منسوب؛ 11. عمر بن عوف النخعی؛ 12. عمر بن لاحق؛ 13. عمر بن مالک؛ 14. عمر بن معاویه الغاضری؛ 15. عمر بن وهب الثقفی؛ 16. عمر بن یزید الکعبی؛ 17. عمر الأسلمی؛ 18. عمر الجمعی؛ 19. عمر الخثعمی؛ 20. عمر الیمانی. 21. عمر بن الخطاب.
(عسقلانی شافعی، الإصابه فی تمییز الصحابه، ج4، ص587 ـ 597، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل – بیروت، الطبعه: الأولى، 1412 – 1992)
آیا این نام گذاریها همه به خاطر علاقه به خلیفه دوم بوده؟!.
ثالثا – اسم عمر یکی از رایجترین نامها در بین عرب بوده و اختصاص به خلیفه ی دوم نداشته تا هر کس نام فرزندش را عمر گذاشت ، اشاره به او تلقّی شود. مثلاً اسم ابن ملجم ، عبد الرحمن بود ؛ آیا به صرف اینکه او علی (ع) را شهید نمود ، باید اسم عبدالرحمن را هم کنار بگذاریم؟ در زمان ائمه (ع) این اسامی ابداً کسی را به یاد خلفا نمی انداخت و استفاده از آن اسامی تبلیغ خلفا محسوب نمی شد . در قرون اخیر در میان شیعیان این اسمها برای خلفا اختصاص یافته اند و کسی از شیعیان از این نامها استفاده نمی کند .
نام گذاری به عثمان:
اولاً: نام گذارى به عثمان، نه به جهت همنامى با خلیفه سوم و یا علاقه به او است؛ بلکه همانگونه که امام علیه السلام فرمود به خاطر علاقه به عثمان بن مظعون صحابه گرامی پیامبر این نام را انتخاب کرده است.علی علیه السلام در باره ناگذاری پسرش به عثمان فرمود :إنّما سمّیته بإسم أخی عثمان بن مظعون. فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون ، عثمان نامیدم. (اصفهانی، أبو الفرج علی بن الحسین (متوفای356)، مقاتل الطالبیین، ج 1، ص 23)
عثمان بن مظعون محبوب دل پیامبر و امیرالمومنین بود. این عثمان کسی است که پیامبر خدا پس از مرگ او بدن او را بوسید و این نشانگر محبت بسیار زیاد پیامبر نسبت به اوست. حضرت امام صادق (ع) فرمود: ان رسول الله قبل عثمان بن مظعون بعد موته،( وسائل الشیعه، 20 مجلدی اسلامیه، ج 2، ص 934، کتاب الطهاره، ابواب غسل المیت باب 5، ح اول، باب جواز، تقبیل المیت؛ این روایت در منابع متعددی از اهل سنت هم آمده است، به طور نمونه رک: سنن ترمذی، ج 2، ص 229؛مستدرک حاکم نیشابوری، ج 1، ص 361؛ مجمع الزوائد هیثمی، ج 2، ص 20 و..) « پیامبر خدا عثمان بن مظعون را بعد از وفاتش بوسید». این حدیث، نشان میدهد که چه قدر این شخص عزیز بوده و به خاطر همین هم امیرالمومنین نام فرزندش را عثمان گذاشت.
ثانیاً: ابن حجر عسقلانى بیست و شش نفر از صحابه را ذکر مىکند که نامشان عثمان بوده است، آیا مىشود گفت: همه این نام گذاریها چه پیش و چه پس از خلیفه سوم به خاطر او بوده است. یقیناً چنین نبوده ؛ بلکه عثمان نیز از اسامی رایج بین عرب بوده است.برخی از از این عبارتند از :
1. عثمان بن ابوجهم الأسلمی؛ 2. عثمان بن حکیم بن ابوالأوقص؛ 3. عثمان بن حمید بن زهیر بن الحارث؛ 4. عثمان بن حنیف ؛ 5. عثمان بن ربیعه بن أهبان؛ 6. عثمان بن ربیعه ثقفی؛ 7. عثمان بن سعید بن أحمر؛ 8. عثمان بن شماس بن الشرید؛ 9. عثمان بن طلحه بن ابوطلحه؛ 10. عثمان بن ابی العاص؛ 11. عثمان بن عامر بن عمرو؛ 12. عثمان بن عامر بن معتب؛ 13. عثمان بن عبد غنم؛ 14. عثمان بن عبید الله بن عثمان؛ 15. عثمان بن عثمان بن الشرید؛ 16. عثمان بن عثمان ثقفی؛ 17. عثمان بن عمرو بن رفاعه؛ 18. عثمان بن عمرو الأنصاری؛ 19. عثمان بن عمرو بن الجموح؛ 20. عثمان بن قیس بن ابی العاص؛ 21. عثمان بن مظعون؛ 22. عثمان بن معاذ بن عثمان؛ 23. عثمان بن نوفل زعم؛ 24 . عثمان بن وهب مخزومی؛ 25. عثمان الجهنی؛ 26. عثمان بن عفان.
(عسقلانی شافعی، الإصابه فی تمییز الصحابه، ج 4، ص 447 ـ 463، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل – بیروت، الطبعه: الأولى، 1412 – 1992)
پاسخ تفصیلی
1. هیچ اسمى (غیر از نامهاى خداوند بارى تعالی) انحصارى نیست که مختص یک نفر باشد؛ بلکه گاهى یک اسم براى افراد زیادى انتخاب مىشد که با همان نام هم شناخته مىشدند و هیچ محدودیتى در این زمینه در بین اقوام و ملل وجود نداشته است؛ بنابراین، نامهایى از قبیل ابوبکر و عمر و عثمان از نامهاى مرسومى بوده است که بسیارى از مردم زمان پیامبر و یاران واصحاب آن حضرت و نیز یاران و دوستان و اصحاب امامان شیعه به همین نامها معروف و مشهور بودهاند، مانند:
أبوبکر حضرمی، ابوبکر بن ابوسمّاک، ابوبکر عیاش و ابوبکر بن محمد از اصحاب امام باقر و صادق علیهما السلام.
عمر بن عبد اللّه ثقفى، عمر بن قیس، عمر بن معمر از اصحاب امام باقر علیه السلام. و عمر بن أبان، عمر بن أبان کلبی، عمر بن ابوحفص، عمر بن ابوشعبه، عمر بن اذینه، عمر بن براء، عمر بن حفص، عمر بن حنظله، عمر بن سلمه و… از اصحاب امام صادق علیه السلام.
عثمان اعمى بصرى، عثمان جبله و عثمان بن زیاد از اصحاب امام باقر علیه السلام، و عثمان اصبهانى، عثمان بن یزید، عثمان نوا، از اصحاب امام صادق علیه السلام.
2. شکى نیست که شیعیان از یزید بن معاویه و اعمال زشت او تنفر شدیدى داشته و دارند؛ ولى در عین حال مىبینیم که در بین شیعیان و اصحاب ائمه علیهم السلام کسانى بودهاند که نام شان یزید بوده است؛ مانند: یزید بن حاتم از اصحاب امام سجاد علیه السلام. یزید بن عبد الملک، یزید صائغ، یزید کناسى از اصحاب امام باقر علیه السلام؛ یزید الشعر، یزید بن خلیفه، یزید بن خلیل، یزید بن عمر بن طلحه، یزید بن فرقد، یزید مولى حکم از اصحاب امام صادق علیه السلام.
حتى یکى از اصحاب امام صادق علیه السلام، نامش شمر بن یزید بوده است.
( جامع الرواه اردبیلی، ج 1 ص 402، ناشر: مکتبه المحمدی).
آیا این نام گذاریها مىتواند دلیل بر محبوبیت یزید بن معاویه نزد ائمّه و شیعیان آنان باشد؟ .
3. نامگذارى فرزندان روى علاقه پدر و مادر به افراد و شخصیتها صورت نمىگرفت وگرنه باید همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اکرم صلى الله علیه وآله نامگذارى مىکردند.
اگر نامگذارى به خاطر ابراز محبت به شخصیتها بود، چرا خلیفه دوم به سراسر ممالک اسلامى بخشنامه کرد که کسى حق ندارد فرزندش را به نام رسول خدا صلى الله علیه وآله نامگذارى کند؟
ابن بطال و ابن حجر در شرحشان بر صحیح بخارى مىنویسند: کتب عمر إلى أهل الکوفه الا تسموا أحدًا باسم نبى.
(إبن بطال البکری القرطبی، أبو الحسن علی بن خلف بن عبد الملک (متوفای449هـ)، شرح صحیح البخاری، ج 9، ص 344، تحقیق: أبو تمیم یاسر بن إبراهیم، ناشر: مکتبه الرشد – السعودیه / الریاض، الطبعه: الثانیه، 1423هـ – 2003م؛ عسقلانی شافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852 هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 10، ص 572، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفه – بیروت).
4. بنا به نقل شیخ مفید نام یکى از فرزندان امام مجتبى علیه السلام «عَمرو» بوده است، آیا مى شود گفت که این نامگذارى به خاطر همنامى با اسم عَمرو بن عَبدود و یا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟
(شیخ مفید، (متوفای413 هـ)، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج 2، ص 20، باب ذکر ولد الحسن بن علی علیهما ، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لتحقیق التراث، ناشر: دار المفید للطباعه والنشر والتوزیع – بیروت – لبنان، الطبعه: الثانیه، 1414هـ – 1993 م).
5. بنابر این نام ابوبکر، عمر، عثمان، یزید و مانند اینها نام عمومی و مربوط به عموم است و نام اختصاصی نیست. چنین نیست که نام ابوبکر متعلق به ابوبکر و مختص او باشد بلکه این نام یک نام عربی است و نام خوبی هم هست و مردم عرب آن را انتخاب می کردند. پس این نام ها، مربوط به این اشخاص نیست بلکه مربوط به مردم عرب است. هزاران نفر به این نام ها نامیده شده اند و هزاران نفر هم نامیده خواهند شد. فرض کنید که نام کسی حسین است مانند صدام حسین، آیا می توانیم بگوییم که چون صدام حسین دشمن ما بوده، پس نام حسین را برای بچه های خودمان انتخاب نمی کنیم؟! نمی توانیم چنین بکنیم چون نام حسین یک نام عربی زیبا است و مربوط به همه است و هر کس خواست می تواند آن را برای بچه اش انتخاب بکند. گر چه صدام حسین دشمن ماست ولی این اسم مال او نیست بلکه مال همه است. کلمه ابوبکر، عمر، عثمان و یزید هم اینچنین است. این نام ها مال آنها نیستند بلکه مال همه هستند. ممکن است دشمن شما نامش محمد باشد آیا شما از نام محمد متنفر می شوید؟! آیا نام محمد را برای بچه ات انتخاب نمی کنید؟! قطعا انتخاب می کنید چون این نام ، مختص این دشمن نیست بلکه مربوط به همه است. هیچ اسمی اختصاص به کسی ندارد . انتخاب هر اسمی برای انسان آزاد است و هر کس خواست می تواند انتخاب بکند مگر اینکه اسمی در یک زمانی میان مردم منفور بشود که در این صورت به طور متعارف مردم از آن دوری می کنند. در آن روزگار هنوز این نامها برای شیعیان منفور نشده بود و عموم مردم از آنها استفاده میکردند. پس نمی توان گفت که حضرت علی (ع) یا ائمه به خاطر دوستی با خلفا نام برخی بچه هایشان را ابوبکر، عمر و عثمان گذاشته اند.
اولاً: اگر قرار بود که امیر مؤمنان علیه السلام نام فرزندش را ابوبکر بگذارد، از نام اصلى او (عبد الکعبه، عتیق، و… ) انتخاب مىکرد نه از کنیه او .
ثانیا: ابوبکر کنیه فرزند علی علیه السلام بوده و انتخاب کنیه براى افراد در انحصار پدر فرزند نمىباشد؛ بلکه خود شخص با توجه به وقایعى که در زندگیاش اتفاق مىافتاد کنیهاش را انتخاب مىکرد.
ثالثاً: بنابر قولى، نام این فرزند را که ابوبکر است امیر مؤمنان علیه السلام، عبد اللّه گذارد که در کربلا سنّش 25 سال بوده است.
ابو الفرج اصفهانى مى نویسد:
قتل عبد الله بن علی بن أبی طالب، و هو ابن خمس و عشرین سنه ولا عقب له.
عبد الله بن علی 25 ساله بود که در کربلا به شهادت رسید و نسلی نداشت.(الاصفهانی، أبو الفرج علی بن الحسین (متوفای356)، مقاتل الطالبیین، ج 1، ص 22)
نام گذاری به عمر:
اولا-یکى از عادات عمربن خطاب تغییر نام افراد بود و بر اساس اظهار مورخان شخص عمربن خطاب نام عمر را برای فرزند حضرت علی علیه السلام گذارد و به این نام نیز معروف شد.
بلاذرى مىنویسد: وکان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن علیّ بإسمه.عمر بن خطاب، فرزند علی بن ابی طالب را به نام خودش نامگذارى کرد. ( أحمد بن یحیى بن جابر (متوفای279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 297)
ذهبى مىنویسد:ومولده فی أیام عمر. فعمر سماه باسمه. در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را براى وى انتخاب کرد. ( سیر أعلام النبلاء، ج 4، ص 134، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه: التاسعه، 1413هـ).
عمر بن الخطاب، نام افراد دیگرى را نیز تغییر داده است که به سه مورد اشاره مىکنیم:
1. إبراهیم بن الحارث بـه عبد الرحمن.
عبد الرحمن بن الحارث…. کان أبوه سماه إبراهیم فغیّر عمر اسمه.پدرش اسم او را ابراهیم گذاشته بود؛ ولى عمر آن را تغییر داد و عبد الرحمن گذاشت. (عسقلانی شافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852هـ)، الإصابه فی تمییز الصحابه، ج 5، ص 29، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل – بیروت، الطبعه: الأولى، 1412 – 1992)
2. الأجدع أبى مسروق بـه عبد الرحمن.الأجدع بن مالک بن أمیه الهمدانی الوادعی… فسماه عمر عبد الرحمن.
عمر بن الخطاب اسم اجدع بن مالک را تغییر داد و عبد الرحمن گذاشت. (عسقلانی شافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852هـ)، الإصابه فی تمییز الصحابه، ج 1، ص 186، رقم: 425، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل – بیروت، الطبعه: الأولى، 1412 – 1992)
3. ثعلبه بن سعد به معلی:وکان إسم المعلى ثعلبه، فسماه عمر بن الخطاب المعلى.نام معلی، ثعلبه بود که عمر آن را تغییر داد و معلی گذاشت. (الصحاری العوتبی، أبو المنذر سلمه بن مسلم بن إبراهیم (متوفای: 511هـ)، الأنساب، ج 1، ص 250)
ثانیاً : ابن حجر در کتاب الاصابه، باب «ذکر من اسمه عمر»، بیست و یک نفر از صحابه را نام مىبرد که اسمشان عمر بوده است.
1. عمر بن الحکم السلمی؛ 2. عمر بن الحکم البهزی؛ 3 . عمر بن سعد ابوکبشه الأنماری؛ 4. عمر بن سعید بن مالک؛ 5. عمر بن سفیان بن عبد الأسد؛ 6. عمر بن ابوسلمه بن عبد الأسد؛ 7. عمر بن عکرمه بن ابوجهل؛ 8. عمر بن عمرو اللیثی؛ 9. عمر بن عمیر بن عدی؛ 10. عمر بن عمیر غیر منسوب؛ 11. عمر بن عوف النخعی؛ 12. عمر بن لاحق؛ 13. عمر بن مالک؛ 14. عمر بن معاویه الغاضری؛ 15. عمر بن وهب الثقفی؛ 16. عمر بن یزید الکعبی؛ 17. عمر الأسلمی؛ 18. عمر الجمعی؛ 19. عمر الخثعمی؛ 20. عمر الیمانی. 21. عمر بن الخطاب.
(عسقلانی شافعی، الإصابه فی تمییز الصحابه، ج4، ص587 ـ 597، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل – بیروت، الطبعه: الأولى، 1412 – 1992)
آیا این نام گذاریها همه به خاطر علاقه به خلیفه دوم بوده؟!.
ثالثا – اسم عمر یکی از رایجترین نامها در بین عرب بوده و اختصاص به خلیفه ی دوم نداشته تا هر کس نام فرزندش را عمر گذاشت ، اشاره به او تلقّی شود. مثلاً اسم ابن ملجم ، عبد الرحمن بود ؛ آیا به صرف اینکه او علی (ع) را شهید نمود ، باید اسم عبدالرحمن را هم کنار بگذاریم؟ در زمان ائمه (ع) این اسامی ابداً کسی را به یاد خلفا نمی انداخت و استفاده از آن اسامی تبلیغ خلفا محسوب نمی شد . در قرون اخیر در میان شیعیان این اسمها برای خلفا اختصاص یافته اند و کسی از شیعیان از این نامها استفاده نمی کند .
نام گذاری به عثمان:
اولاً: نام گذارى به عثمان، نه به جهت همنامى با خلیفه سوم و یا علاقه به او است؛ بلکه همانگونه که امام علیه السلام فرمود به خاطر علاقه به عثمان بن مظعون صحابه گرامی پیامبر این نام را انتخاب کرده است.علی علیه السلام در باره ناگذاری پسرش به عثمان فرمود :إنّما سمّیته بإسم أخی عثمان بن مظعون. فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون ، عثمان نامیدم. (اصفهانی، أبو الفرج علی بن الحسین (متوفای356)، مقاتل الطالبیین، ج 1، ص 23)
عثمان بن مظعون محبوب دل پیامبر و امیرالمومنین بود. این عثمان کسی است که پیامبر خدا پس از مرگ او بدن او را بوسید و این نشانگر محبت بسیار زیاد پیامبر نسبت به اوست. حضرت امام صادق (ع) فرمود: ان رسول الله قبل عثمان بن مظعون بعد موته،( وسائل الشیعه، 20 مجلدی اسلامیه، ج 2، ص 934، کتاب الطهاره، ابواب غسل المیت باب 5، ح اول، باب جواز، تقبیل المیت؛ این روایت در منابع متعددی از اهل سنت هم آمده است، به طور نمونه رک: سنن ترمذی، ج 2، ص 229؛مستدرک حاکم نیشابوری، ج 1، ص 361؛ مجمع الزوائد هیثمی، ج 2، ص 20 و..) « پیامبر خدا عثمان بن مظعون را بعد از وفاتش بوسید». این حدیث، نشان میدهد که چه قدر این شخص عزیز بوده و به خاطر همین هم امیرالمومنین نام فرزندش را عثمان گذاشت.
ثانیاً: ابن حجر عسقلانى بیست و شش نفر از صحابه را ذکر مىکند که نامشان عثمان بوده است، آیا مىشود گفت: همه این نام گذاریها چه پیش و چه پس از خلیفه سوم به خاطر او بوده است. یقیناً چنین نبوده ؛ بلکه عثمان نیز از اسامی رایج بین عرب بوده است.برخی از از این عبارتند از :
1. عثمان بن ابوجهم الأسلمی؛ 2. عثمان بن حکیم بن ابوالأوقص؛ 3. عثمان بن حمید بن زهیر بن الحارث؛ 4. عثمان بن حنیف ؛ 5. عثمان بن ربیعه بن أهبان؛ 6. عثمان بن ربیعه ثقفی؛ 7. عثمان بن سعید بن أحمر؛ 8. عثمان بن شماس بن الشرید؛ 9. عثمان بن طلحه بن ابوطلحه؛ 10. عثمان بن ابی العاص؛ 11. عثمان بن عامر بن عمرو؛ 12. عثمان بن عامر بن معتب؛ 13. عثمان بن عبد غنم؛ 14. عثمان بن عبید الله بن عثمان؛ 15. عثمان بن عثمان بن الشرید؛ 16. عثمان بن عثمان ثقفی؛ 17. عثمان بن عمرو بن رفاعه؛ 18. عثمان بن عمرو الأنصاری؛ 19. عثمان بن عمرو بن الجموح؛ 20. عثمان بن قیس بن ابی العاص؛ 21. عثمان بن مظعون؛ 22. عثمان بن معاذ بن عثمان؛ 23. عثمان بن نوفل زعم؛ 24 . عثمان بن وهب مخزومی؛ 25. عثمان الجهنی؛ 26. عثمان بن عفان.
(عسقلانی شافعی، الإصابه فی تمییز الصحابه، ج 4، ص 447 ـ 463، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل – بیروت، الطبعه: الأولى، 1412 – 1992)
پاسخ تفصیلی
1. هیچ اسمى (غیر از نامهاى خداوند بارى تعالی) انحصارى نیست که مختص یک نفر باشد؛ بلکه گاهى یک اسم براى افراد زیادى انتخاب مىشد که با همان نام هم شناخته مىشدند و هیچ محدودیتى در این زمینه در بین اقوام و ملل وجود نداشته است؛ بنابراین، نامهایى از قبیل ابوبکر و عمر و عثمان از نامهاى مرسومى بوده است که بسیارى از مردم زمان پیامبر و یاران واصحاب آن حضرت و نیز یاران و دوستان و اصحاب امامان شیعه به همین نامها معروف و مشهور بودهاند، مانند:
أبوبکر حضرمی، ابوبکر بن ابوسمّاک، ابوبکر عیاش و ابوبکر بن محمد از اصحاب امام باقر و صادق علیهما السلام.
عمر بن عبد اللّه ثقفى، عمر بن قیس، عمر بن معمر از اصحاب امام باقر علیه السلام. و عمر بن أبان، عمر بن أبان کلبی، عمر بن ابوحفص، عمر بن ابوشعبه، عمر بن اذینه، عمر بن براء، عمر بن حفص، عمر بن حنظله، عمر بن سلمه و… از اصحاب امام صادق علیه السلام.
عثمان اعمى بصرى، عثمان جبله و عثمان بن زیاد از اصحاب امام باقر علیه السلام، و عثمان اصبهانى، عثمان بن یزید، عثمان نوا، از اصحاب امام صادق علیه السلام.
2. شکى نیست که شیعیان از یزید بن معاویه و اعمال زشت او تنفر شدیدى داشته و دارند؛ ولى در عین حال مىبینیم که در بین شیعیان و اصحاب ائمه علیهم السلام کسانى بودهاند که نام شان یزید بوده است؛ مانند: یزید بن حاتم از اصحاب امام سجاد علیه السلام. یزید بن عبد الملک، یزید صائغ، یزید کناسى از اصحاب امام باقر علیه السلام؛ یزید الشعر، یزید بن خلیفه، یزید بن خلیل، یزید بن عمر بن طلحه، یزید بن فرقد، یزید مولى حکم از اصحاب امام صادق علیه السلام.
حتى یکى از اصحاب امام صادق علیه السلام، نامش شمر بن یزید بوده است.
( جامع الرواه اردبیلی، ج 1 ص 402، ناشر: مکتبه المحمدی).
آیا این نام گذاریها مىتواند دلیل بر محبوبیت یزید بن معاویه نزد ائمّه و شیعیان آنان باشد؟ .
3. نامگذارى فرزندان روى علاقه پدر و مادر به افراد و شخصیتها صورت نمىگرفت وگرنه باید همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اکرم صلى الله علیه وآله نامگذارى مىکردند.
اگر نامگذارى به خاطر ابراز محبت به شخصیتها بود، چرا خلیفه دوم به سراسر ممالک اسلامى بخشنامه کرد که کسى حق ندارد فرزندش را به نام رسول خدا صلى الله علیه وآله نامگذارى کند؟
ابن بطال و ابن حجر در شرحشان بر صحیح بخارى مىنویسند: کتب عمر إلى أهل الکوفه الا تسموا أحدًا باسم نبى.
(إبن بطال البکری القرطبی، أبو الحسن علی بن خلف بن عبد الملک (متوفای449هـ)، شرح صحیح البخاری، ج 9، ص 344، تحقیق: أبو تمیم یاسر بن إبراهیم، ناشر: مکتبه الرشد – السعودیه / الریاض، الطبعه: الثانیه، 1423هـ – 2003م؛ عسقلانی شافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852 هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 10، ص 572، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفه – بیروت).
4. بنا به نقل شیخ مفید نام یکى از فرزندان امام مجتبى علیه السلام «عَمرو» بوده است، آیا مى شود گفت که این نامگذارى به خاطر همنامى با اسم عَمرو بن عَبدود و یا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟
(شیخ مفید، (متوفای413 هـ)، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج 2، ص 20، باب ذکر ولد الحسن بن علی علیهما ، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لتحقیق التراث، ناشر: دار المفید للطباعه والنشر والتوزیع – بیروت – لبنان، الطبعه: الثانیه، 1414هـ – 1993 م).
5. بنابر این نام ابوبکر، عمر، عثمان، یزید و مانند اینها نام عمومی و مربوط به عموم است و نام اختصاصی نیست. چنین نیست که نام ابوبکر متعلق به ابوبکر و مختص او باشد بلکه این نام یک نام عربی است و نام خوبی هم هست و مردم عرب آن را انتخاب می کردند. پس این نام ها، مربوط به این اشخاص نیست بلکه مربوط به مردم عرب است. هزاران نفر به این نام ها نامیده شده اند و هزاران نفر هم نامیده خواهند شد. فرض کنید که نام کسی حسین است مانند صدام حسین، آیا می توانیم بگوییم که چون صدام حسین دشمن ما بوده، پس نام حسین را برای بچه های خودمان انتخاب نمی کنیم؟! نمی توانیم چنین بکنیم چون نام حسین یک نام عربی زیبا است و مربوط به همه است و هر کس خواست می تواند آن را برای بچه اش انتخاب بکند. گر چه صدام حسین دشمن ماست ولی این اسم مال او نیست بلکه مال همه است. کلمه ابوبکر، عمر، عثمان و یزید هم اینچنین است. این نام ها مال آنها نیستند بلکه مال همه هستند. ممکن است دشمن شما نامش محمد باشد آیا شما از نام محمد متنفر می شوید؟! آیا نام محمد را برای بچه ات انتخاب نمی کنید؟! قطعا انتخاب می کنید چون این نام ، مختص این دشمن نیست بلکه مربوط به همه است. هیچ اسمی اختصاص به کسی ندارد . انتخاب هر اسمی برای انسان آزاد است و هر کس خواست می تواند انتخاب بکند مگر اینکه اسمی در یک زمانی میان مردم منفور بشود که در این صورت به طور متعارف مردم از آن دوری می کنند. در آن روزگار هنوز این نامها برای شیعیان منفور نشده بود و عموم مردم از آنها استفاده میکردند. پس نمی توان گفت که حضرت علی (ع) یا ائمه به خاطر دوستی با خلفا نام برخی بچه هایشان را ابوبکر، عمر و عثمان گذاشته اند.