۱۳۹۸/۰۶/۲۷
–
۵۶۳ بازدید
سلام ایا حمله ی مسلمانان صدر اسلام به کشور های دیگر مثل ایران،نوعی تحمیل دین نیست؟
بدیهی است که فطری و منطقی بودن این دین و هماهنگی آن با نوامیس زندگی عامل اساسی انتشار آن است. مبلغان مسیحی جنگ های صدر اسلام را دستاویز قرار داده، عامل نشر و توسعة اسلام را زور و جبر معرفی می کنند. اگر در جوهر یک دعوت دینی، قدرت امتناع وجدان ها وجود نداشته باشد محال است که زور و جبر بتواند در مردم ایمان و علاقه و شور و احساسات به وجود آورد. آری در صدر اسلام جنگ هایی صورت گرفت و اسلام به حکم اینکه دینی است اجتماعی و تنها مسئولیت سعادت فردی بشر را بر عهده نگرفته است بلکه مسئولیت سعادت جمعی را نیز تعهد کرده است، بعلاوه تفکیک سعادت فردی از سعادت جمعی و اصل «کار قیصر را به قیصر و کار خدا را به خدا واگذار» را نادرست می داند، قانون جهاد را جزء دین قرار داد و عملی کرد.» نشر و توسعة اسلام به طور طبیعی و عادی صورت گرفته است. ایرانیان تدریجا اسلام را پذیرفتند و زردشتیگری در قرونی از اسلام شکست قطعی خورد که ایران استقلال سیاسی خویش را باز یافته بود و هیچ نیرویی نمی توانست ایران را مجبور به ترک دین خود کند. مسألة مهم در نشر دعوت اسلامی که اسلام را از مسیحیت و مانویت و سایر دعوتهایی که انتشار وسیع یا سریع داشته اند ممتاز می کند، این است که عوامل تبلیغ اسلام، تودة مردم بوده اند نه یک دستگاه طویل و عریض تبلیغاتی. توده های مردم صرفاً تحت تأثیر انگیزه های وجدانی بدون آنکه بخواهند وظیفه ای را که از طرف یک سازمان روحانی یا غیر روحانی به آنها محول شده انجام دهند، به نشر و تبلیغ اسلام پرداخته اند، و این جهت است که ارزش فوق العاده ای به انتشار اسلام می دهد. در این جهت اسلام بی رقیب است.جهاد ابتدایى از احکام مسلم اسلام است و آیات قرآن بر آن دلالت دارد و در سیره نبوى(ص) نیز مشاهده مى شود. بررسى تفصیلى این مطلب مجالى واسع مى طلبد. برخى از آیات شریفه قرآن در این باره عبارت است از: 1- {/Bقاتِلُوا اَلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ {w1-5w}9:29/}، (بقره، آیه 29). 2- {/Bوَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ وَ اَلْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ اَلرِّجالِ وَ اَلنِّساءِ وَ اَلْوِلْدانِ اَلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ اَلْقَرْیَةِ اَلظَّالِمِ أَهْلُها وَ اِجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اِجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً{w1-37w}4:75/}، (نساء، آیه 75 – نیز توبه، آیات 5، 73، 39، 41 – انفال، آیه 66 و…). لیکن در این باره چند نکته شایان توجه است: 1- ماهیت جهاد ابتدایى جنگ براى تحمیل عقیده نیست، بلکه اساساً عقیده در اسلام قابل اکراه نمى باشد. در طول تاریخ نیز در جنگ هاى پیامبر و نه خلفاى بعد از آن حضرت کسى افراد مجبور به پذیرش اسلام نمى شدند. بلکه اساساً جهاد ابتدایى نبرد رهایى بخش در برابر خشونت و اختناق و براى مبارزه با نظام هاى خشن و فاسدى است که مانع رسیدن آواى حق و توصیه به گوش مردمان مى شدند. به عبارت دیگر جهاد ابتدایى خود نوعى دفاع بوده است، ولى نه دفاع از حقوق شخص یا ملت، بلکه دفاع از «حقوق انسانیت» و دفاع از آزادى بررسى و شناخت حقیقت و برداشتن موانع رسیدن آواى حق به گوش علامه طباطبایى پس از بررسى آیات جهاد مى فرماید: «پیکار چه در راه دفاع از اسلام یا مسلمین باشد و چه جهاد ابتدایى همه در واقع دفاع از حقیقت انسانیت است»، (تفسیر المیزان، ج 9، ص 67). براى آگاهى بیشتر ر.ک: جهاد، شهید مطهرى، انتشارات صدرا – نیز: تفسیر نمونه، تفسیر سوره بقره، ذیل آیةالکرسى.