یکی از موضوعات بسیار مهم در عصر حاضر مساله «نزدیک بودن ظهور» است که آرزوی قلبی همه منتظران امام عصر میباشد و دعای هر لحظه و هر ساعت شیفتگان مهدوی است. پیشوایان ما به همه ما آموختهاند که برای فرج آن حضرت دعا کنیم و منتظر ظهور او باشیم و خود را هر لحظه برای حکومت عدل گستر او آماده سازیم.(بحارالانوار، ج 92، ص 326) دوران غیبت امام عصر، بنابر تعالیم اهل بیت(ع)، دوران امید است و شور و نشاط و تحرک ویژهای میطلبد. با این حال این شور و نشاط محدودهای هم دارد که خود اهل بیت، برایمان ترسیم نمودهاند و پیشروی بیش از آن را به شدت نهی کردهاند. در فرهنگ اهل بیت «پیگیری تاریخ ظهور» امری نکوهیده و دعا برای «تعجیل فرج» کاری پسندیده است. محدوده دیگری که در روایات به شدت از آن نهی شده، «توقیت» یعنی «تعیین وقت برای ظهور» است. علامه مجلسی در جلد 52 بحارالانوار، ص 101 بابی با عنوان «التمحیص و النهی عن التوقیت» (نهی از تعیین وقت ظهور) گشوده و تعداد زیادی از این گونه روایات را جمع آوری کرده است.فراوانی این روایات و اعتبار سندی قسمت قابل ملاحظهای از آنها و اجماع دانشمندان بزرگ شیعه بر این مساله، جای هیچ شک و شبههای را برای حرمت و نهی شدید این مسئله باقی نگذاشته است.
ظهور امام زمان (عج) به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق می یابد. بنابراین، تاریخ آن را فقط خداوند می داند و هیچ کس نمی تواند تاریخ دقیق آن را پیش بینی کند. در روایات بیان شده که هر کس وقتی را برای ظهور مشخص کند، دروغ گوست. مهزم اسدی از امام صادق (ع) پرسید: «فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد (ص) و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟» حضرت فرمود: «تعیین کنندگان وقت ظهور دروغ گویند؛ عجله کنندگان هلاک می شوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات می یابند.» (بحارالانوار، ج 52، ص 103)
در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. عده اى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاکم بر جهان به این باور رسیده اند که دوره اى که ما در آن زندگى مى کنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا براى آخرالزمان نشانه هایى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و…) که این نشانه ها در دوره زمانى ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونى آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق مى شود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحله اى بود و غیبت صغرى براى ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت کبرى لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحله اى باشد و با ظهور صغرى که در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایى بیشترى پیدا کرده اند و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده مى شوند.
سوم. حرکت عمومى کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین المللى و اتحادیه هاى منطقه اى و فاصله گرفتن از جزءگرایى، ملت ها را به این نتیجه رسانده که براى آینده اى بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکده اى کوچک دانست. این رویداد، آمادگى مردم براى براى پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانى تئورى دهکده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبى شدن جهان پى گیرى مى کند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولت هاى استکبارى به کشورهاى فقیر به شکل هاى گوناگون از یک سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فکرى و علمى؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است.این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مى کند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردى آسمانى است که احتمالاً ظهورش نزدیک است.
پنجم.در بعضی از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با کذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند؛ چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به اسحاق بن یعقوب آمده است: … و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون (و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقت گزاران دروغزنانی بیش نیستند) البته نهی از توقیت نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده ای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آینده ای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پاره ای از متون دینی بدان تصریح شده است چنانکه در دعای عهد آمده است: … اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا (پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دلهای این امت بزدای ودر ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما آن را نزدیک می بینیم) .
با این حال تطبیق آنچه در علائم ظهور آمده، بر اشخاص، کار دشواری است؛ خصوصا اگر به صورت احتمال باشد، به صورت قطعی و خبری نباشد. پس بسیاری از امور مطرح شده تنها در حد حدس و گمانهای شخصی است .یکی از مشکلاتی که در این اواخر بروز کرده تطبیق نشانه های ظهور بر افراد و اشخاص است که هر روز به شکلی بروز می کند و بعد از مدتی نادرستی بسیاری از آنها مشخص می شود. این در حالی است که این تطبیقات نه از سوی خود آن افراد است ؛ بلکه از سوی اشخاصی است که سر رشته خاصی در این مباحث ندارند. در این بین گهگاه افراط ها و تفریط هایی ملاحظه می گردد که هر دوی این امور از سوی علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت نهی شده اند، اما تعداد از افراد دچار این آفات شده اند و با نیت های مختلف ، اما بدون در نظر گرفتن جوانب احتیاط، بی محابا به تطبیق های قطعی و حتمی پرداخته اند. این امر گرچه در کوتاه مدت ممکن است موج بزرگی در بین منتظران مهدی موعود (عج) ایجاد کند، اما در صورتی که این تطبیق ها صحیح نباشند و افراد یا نشانه های مورد بحث، همان نشانه های ظهور نباشند، در دراز مدت می تواند اثرات نامناسبی داشته باشند و موجب نا امیدی در بین تعداد زیادی از منتظران گردند.
با ملاحظه تیتر های خبری تعدادی از وبلاگ ها و وبسایت های مهدوی که انصافاً در بسیاری از زمینه ها نیز موفق و موثر کار می کنند، می توانیم تعدادی از این تطبیق های حتمی و قطعی را ببینیم: « بشاراتی از شعیب بن صالح درباره ی نزدیکی ظهور »، « زنده بودن سفیانی »، « سال 2015 سال ظهور »، « آغاز قیام سید یمانی در یمن » و …..گرچه تعدادی از تطبیق های ارایه شده در این زمینه با روایات اسلامی سازگار می باشند و شخصیت های مورد بحث در مقالات مذکور، بضعاً شباهت های اعجاب آوری با شخصیت های زمینه ساز ظهور دارند، اما تطبیق قطعی و بی قید و شرط شخصیت های مذکور با شخصیت های روایات مربوط به آخرالزمان، امری است که از سوی هیچ یک از علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت مورد قبول نیست. چرا که این بزرگواران معتقدند، حرکاتی از این دست، ممکن است به توقیت بینجامد و توقیت (وقت تعیین کردن برای ظهور)، امری است که معصومین (ع) به شدت از آن نهی کرده اند.البته مسئله ی تحقیق مستند و همراه با احتیاط در زمینه ی نشانه های ظهور، امری پسندیده و مناسب است و تبعات مثبتی همچون افزایش امید در دل های منتظران و شناخت صحیح دشمنان و دوستان در دوره ی آخرالزمان دارد، اما تطبیق بی قید و شرط و قطعی این نشانه ها، امری مذموم بوده و می تواند تبعات نامناسبی داشته باشد.
در هر حال بعضی از نشانه ها به اجمال عبارت است از: به بن بست رسیدن تمام نظریه ها برای سعادت انسان ، رویکرد جهان به معنویت ، شدت یافتن بلاها ، فتنه ها و مشکلات ، پیش بینی ائمه اطهار در مورد شهر مقدس قم و وقوع انقلاب اسلامی و اتصال آن به انقلاب جهانی امام زمان(عج) ، شدت یافتن دو جریان حق و باطل، شدت یافتن انتظار در ادیان مختلف و فراگیر شدن نام و یاد مهدی (فراگیر شدن دعای ندبه در سراسر کشور و در هر کوی و برزن ، اقبال و روی آوردن عموم مردم علی الخصوص جوانان به اماکن متبرک به نام امام زمان (عج) خصوصا جمکران بعنوان پایگاه اصلی منتظران و عاشقان ، بحث روز شدن مساله ظهور و امام زمان (عج) در بین مردم ،افزایش قابل توجه رویکرد به مساله مهدویت و ظهور در بین مطبوعات ، صدا و سیما ، سخنرانی ها و … و اقبال به این مساله در حوزه و دانشگاه و در بین فرهیختگان و نخبگان) و … .
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت و ظهور ، رحیم کارگر و اخویان ، نشر معارف
ظهور امام زمان (عج) به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق می یابد. بنابراین، تاریخ آن را فقط خداوند می داند و هیچ کس نمی تواند تاریخ دقیق آن را پیش بینی کند. در روایات بیان شده که هر کس وقتی را برای ظهور مشخص کند، دروغ گوست. مهزم اسدی از امام صادق (ع) پرسید: «فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد (ص) و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟» حضرت فرمود: «تعیین کنندگان وقت ظهور دروغ گویند؛ عجله کنندگان هلاک می شوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات می یابند.» (بحارالانوار، ج 52، ص 103)
در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. عده اى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاکم بر جهان به این باور رسیده اند که دوره اى که ما در آن زندگى مى کنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا براى آخرالزمان نشانه هایى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و…) که این نشانه ها در دوره زمانى ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونى آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق مى شود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحله اى بود و غیبت صغرى براى ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت کبرى لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحله اى باشد و با ظهور صغرى که در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایى بیشترى پیدا کرده اند و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده مى شوند.
سوم. حرکت عمومى کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین المللى و اتحادیه هاى منطقه اى و فاصله گرفتن از جزءگرایى، ملت ها را به این نتیجه رسانده که براى آینده اى بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکده اى کوچک دانست. این رویداد، آمادگى مردم براى براى پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانى تئورى دهکده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبى شدن جهان پى گیرى مى کند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولت هاى استکبارى به کشورهاى فقیر به شکل هاى گوناگون از یک سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فکرى و علمى؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است.این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مى کند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردى آسمانى است که احتمالاً ظهورش نزدیک است.
پنجم.در بعضی از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با کذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند؛ چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به اسحاق بن یعقوب آمده است: … و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون (و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقت گزاران دروغزنانی بیش نیستند) البته نهی از توقیت نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده ای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آینده ای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پاره ای از متون دینی بدان تصریح شده است چنانکه در دعای عهد آمده است: … اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا (پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دلهای این امت بزدای ودر ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما آن را نزدیک می بینیم) .
با این حال تطبیق آنچه در علائم ظهور آمده، بر اشخاص، کار دشواری است؛ خصوصا اگر به صورت احتمال باشد، به صورت قطعی و خبری نباشد. پس بسیاری از امور مطرح شده تنها در حد حدس و گمانهای شخصی است .یکی از مشکلاتی که در این اواخر بروز کرده تطبیق نشانه های ظهور بر افراد و اشخاص است که هر روز به شکلی بروز می کند و بعد از مدتی نادرستی بسیاری از آنها مشخص می شود. این در حالی است که این تطبیقات نه از سوی خود آن افراد است ؛ بلکه از سوی اشخاصی است که سر رشته خاصی در این مباحث ندارند. در این بین گهگاه افراط ها و تفریط هایی ملاحظه می گردد که هر دوی این امور از سوی علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت نهی شده اند، اما تعداد از افراد دچار این آفات شده اند و با نیت های مختلف ، اما بدون در نظر گرفتن جوانب احتیاط، بی محابا به تطبیق های قطعی و حتمی پرداخته اند. این امر گرچه در کوتاه مدت ممکن است موج بزرگی در بین منتظران مهدی موعود (عج) ایجاد کند، اما در صورتی که این تطبیق ها صحیح نباشند و افراد یا نشانه های مورد بحث، همان نشانه های ظهور نباشند، در دراز مدت می تواند اثرات نامناسبی داشته باشند و موجب نا امیدی در بین تعداد زیادی از منتظران گردند.
با ملاحظه تیتر های خبری تعدادی از وبلاگ ها و وبسایت های مهدوی که انصافاً در بسیاری از زمینه ها نیز موفق و موثر کار می کنند، می توانیم تعدادی از این تطبیق های حتمی و قطعی را ببینیم: « بشاراتی از شعیب بن صالح درباره ی نزدیکی ظهور »، « زنده بودن سفیانی »، « سال 2015 سال ظهور »، « آغاز قیام سید یمانی در یمن » و …..گرچه تعدادی از تطبیق های ارایه شده در این زمینه با روایات اسلامی سازگار می باشند و شخصیت های مورد بحث در مقالات مذکور، بضعاً شباهت های اعجاب آوری با شخصیت های زمینه ساز ظهور دارند، اما تطبیق قطعی و بی قید و شرط شخصیت های مذکور با شخصیت های روایات مربوط به آخرالزمان، امری است که از سوی هیچ یک از علمای اسلام و محققین برجسته ی عرصه ی مهدویت مورد قبول نیست. چرا که این بزرگواران معتقدند، حرکاتی از این دست، ممکن است به توقیت بینجامد و توقیت (وقت تعیین کردن برای ظهور)، امری است که معصومین (ع) به شدت از آن نهی کرده اند.البته مسئله ی تحقیق مستند و همراه با احتیاط در زمینه ی نشانه های ظهور، امری پسندیده و مناسب است و تبعات مثبتی همچون افزایش امید در دل های منتظران و شناخت صحیح دشمنان و دوستان در دوره ی آخرالزمان دارد، اما تطبیق بی قید و شرط و قطعی این نشانه ها، امری مذموم بوده و می تواند تبعات نامناسبی داشته باشد.
در هر حال بعضی از نشانه ها به اجمال عبارت است از: به بن بست رسیدن تمام نظریه ها برای سعادت انسان ، رویکرد جهان به معنویت ، شدت یافتن بلاها ، فتنه ها و مشکلات ، پیش بینی ائمه اطهار در مورد شهر مقدس قم و وقوع انقلاب اسلامی و اتصال آن به انقلاب جهانی امام زمان(عج) ، شدت یافتن دو جریان حق و باطل، شدت یافتن انتظار در ادیان مختلف و فراگیر شدن نام و یاد مهدی (فراگیر شدن دعای ندبه در سراسر کشور و در هر کوی و برزن ، اقبال و روی آوردن عموم مردم علی الخصوص جوانان به اماکن متبرک به نام امام زمان (عج) خصوصا جمکران بعنوان پایگاه اصلی منتظران و عاشقان ، بحث روز شدن مساله ظهور و امام زمان (عج) در بین مردم ،افزایش قابل توجه رویکرد به مساله مهدویت و ظهور در بین مطبوعات ، صدا و سیما ، سخنرانی ها و … و اقبال به این مساله در حوزه و دانشگاه و در بین فرهیختگان و نخبگان) و … .
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت و ظهور ، رحیم کارگر و اخویان ، نشر معارف