۱۳۹۸/۰۱/۲۲
–
۳۰۶۸۴ بازدید
آیا حضرت مریم و حضرت موسی(ع) خواهر و برادر بودند؟
ذکر این مقدمه لازم است که اسرائیل لقب حضرت یعقوب می باشد و به اولاد حضرت یعقوب «بنی اسرائیل میگویند: تعداد اولاد حضرت ابراهیم دوازده نفر بوده است و این تعداد در قرآن هم ذکر شده است؛ زیرا حضرت یوسف در خواب دید که «… یازده ستاره و خورشید و ماه…»[1] در برابرش سجده می کنند و هنگامی که پدر و مادر و برادران آن حضرت بعد از سالیان دراز برای ملاقات وی به مصر رفتند و در مقابل وی سجده کردند حضرت یوسف فرمود: «… این تعبیر خوابی است که قبلاً دیدم…»[2] بنابراین معلوم می شود (برادران) حضرت یوسف یازده نفر بوده اند. یعنی به شماره یازده ستاره ای که در خواب دیده بود و به اضافه خود حضرت دوازده نفر می شوند. نام این دوازده نفر که در منابع اسلامی ذکر شده به ترتیب ذیل است: 1. روبیل. 2. شمعون. 3. لاوی. 4. یهودا. 5. ریالون. 6. یشجر. 7. یوسف. 8. بنیامین. 9. دار 10. یقنالی. 11. حاد. 12. اشر.[3] این دوازده نفر هر کدام اولادی پیدا کردند و قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل، فرزندان و اولاد همین دوازده برادر بودند و به نام آنها شناخته می شوند.با توجه به مقدمه فوق باید گفت: طبق منابع اسلامی حضرت موسی فرزند شخصی به نام عمران بوده است که وی نیز فرزند یصهر بن ماهث بن لاوی بن یعقوب می باشد. بنابراین حضرت موسی از طایفه لاوی می باشد و لاوی هم از فرزندان حضرت یعقوب و از برادران حضرت یوسف بوده است.[4]حضرت مریم نیز دختر شخصی است به نام «عمران» که این شخص یکی از انبیاء بنی اسرائیل بوده[5] و قرن ها حدود 18 قرن بعد از عمران، پدر حضرت موسی به دنیا آمده و زندگی کرده است و نام پدر وی اشهم بن امون می باشد، که با سلسله مراتب به حضرت سلیمان و داود ـ علیها السّلام ـ می رسد. یعنی عمران پدر حضرت مریم ـ علیه السّلام ـ از اولاد حضرت داود می باشد. و حضرت داود هم از اولاد یهودا، فرزند حضرت یعقوب و برادر لاوی می باشد.[6] بنابراین می توان نتیجه گرفت که عمران پدر حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ و نیز عمران پدر حضرت مریم ـ علیه السّلام ـ هر دو از طایفه بنی اسرائیل و از اولاد یعقوب و ابراهیم ـ علیه السّلام ـ می باشند. یعنی هر دو از طایفه بنی اسرائیل هستند، با این تفاوت که بین آنها قرن ها فاصله وجود دارد. به علاوه اینکه عمران پدر حضرت موسی از قبیله لاوی و عمران پدر حضرت مریم از قبیله یهودا می باشد.در نهایت بعد از دست یافتن به این مطلب که این دو نفر هر دو از بنی اسرائیل هستند، ذکر این نکته هم لازم است که کتاب هایی که به ذکر سلسله نسب انبیاء می پردازند معمولاً در شکل و تلفظ اسامی با هم اختلاف دارند و پیدا کردن یک عقیده مشترک در تعداد افراد یک قبیله و شکل و تلفظ اسامی آنها کاری مشکل و قریب به محال است و به دست آوردن اطلاعات ریز و جزئی در این زمینه بسیار مشکل و با بازده کم می باشد. دربارة مورد فوق هم تنها فایده و استفاده ای که از آن می توان انتظار داشت، پیدا کردن منظور آیة قرآن است که می فرماید: «خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.»[7] در مورد تعیین مراد آیه فوق، از آل عمران، سه قول وجود دارد. برخی معتقدند که منظور از آل عمران، حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ است و برخی دیگر گفته اند: منظور امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ می باشد، چرا که نام پدر آن حضرت عمران ذکر شده و برخی دیگر نیز مراد قرآن از آل عمران را، حضرت مریم و حضرت عیسی دانسته اند.[8] و هر سه برای گفتار خود قرائنی ذکر کرده اند. و حتی علامه طباطبایی با ذکر ادله ای قول سوم را بهتر دانسته و آن را مورد تأیید قرار داده است.[9] لکن باید توجه داشت که چون خداوند در آیة مذکور ابتدا از آل ابراهیم ـ علیه السّلام ـ نام برده، اقوال سه گانه هیچ منافاتی با هم پیدا نمی کنند و شاید هر سه قول هم صحیح باشد؛ زیرا هم عمران پدر موسی ـ علیه السّلام ـ از اولاد ابراهیم است و هم عمران پدر حضرت مریم و هم عمران پدر حضرت علی ـ علیه السّلام ـ . بنابراین هر سه این افراد در ضمن آل ابراهیم از برگزیدگان می باشند.معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. منهج الصادقین، ج 2، ص 212.
2. ترجمة المیزان، ج 3، ص 262 و 261.
3. مجمع البیان، ج 4، ص 41.
پی نوشت ها:
[1] . یوسف/4.
[2] . یوسف/100.
[3] . ر. ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1043 ق، ج 12، ص 220.
[4] . همان، ج 12، ص 120.
[5] . همان، ج 14، ص 194.
[6] . کاشانی، فتح الله، منهج الصادقین، (کتابفروشی اسلامیه، چاپ دوم، 1344)، ج 2، ص 212.
[7] . آل عمران/ 33.
[8] . ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه گروهی، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، 1350 ـ 136، ج 4، ص 41 و ترجمه المیزان، ج 3، ص 262.
[9] . طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 1363، ج 3، ص 262.
به نقل از مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات
1. منهج الصادقین، ج 2، ص 212.
2. ترجمة المیزان، ج 3، ص 262 و 261.
3. مجمع البیان، ج 4، ص 41.
پی نوشت ها:
[1] . یوسف/4.
[2] . یوسف/100.
[3] . ر. ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1043 ق، ج 12، ص 220.
[4] . همان، ج 12، ص 120.
[5] . همان، ج 14، ص 194.
[6] . کاشانی، فتح الله، منهج الصادقین، (کتابفروشی اسلامیه، چاپ دوم، 1344)، ج 2، ص 212.
[7] . آل عمران/ 33.
[8] . ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه گروهی، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، 1350 ـ 136، ج 4، ص 41 و ترجمه المیزان، ج 3، ص 262.
[9] . طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 1363، ج 3، ص 262.
به نقل از مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات