با توجه به زیاد بودن نظرات مقاله «پیامدهای خود ارضایی و مبارزه با آن»، تمام نظرات این مقاله (تا ابتدای بهمن ماه 87) استخراج و به صورت یک مقاله مجزا درج شد. از دوستان خواهش می کنیم برای طرح سوال حتما از قسمتی که برای این امر در نظر گرفته شده است، استفاده کنند. و در طرح سوال حتما ایمیل و یا آدرسی بدهند تا پاسخ برایشان ارسال شود.

– لینک مقاله :

http://www.porseman.org/showarticle.aspx?id=62

– مراجعه به لینک زیر نیز در زمینه خود ارضایی و درمان آن، پیشنهاد می گردد :

http://moshavereh.porsemani.ir/term30

khod erzaee/dr.ghoddoosi : aya agar fard tark konad bimari jesmie az bein miravad? khahesh mikonam javab dahid…….

دکتر حسن قدوسی زاده : بستگی به مدت ابتلاء فرد، زمان بازگشت عوارض متفاوت خواهد بود. اگر تعداد دفعات و مدت ابتلا کم باشد عوارض سریعا از بین رفته و حالت طبیعی به فرد مبتلا باز خواهد گشت و بالعکس اگر تعداد دفعات و مدت اعتیاد زیاد باشد مسلما زمان طولانی تری برای بازگشت به حالت طبیعی لازم است که حتی گاه به یکی دو سال یا بیشتر می رسد. مگر اینکه مشکل فیزیکی به وجود آمده باشد. خواهشمندم سوالات خود را به طور دقیق به آدرس الکترونیکی بنده بفرستید تا پاسخ به صورت خصوصی و مشروح داده شود. دکتر حسن قدوسی زاده

yek nafar : aya in halat dar dokhtar ha ham vojod darad? dar in mored mofasal tozih daahid

علیرضا : آیا پس از درمان دوباره بازگشتی هم صورت میگیرد؟

پرسمان : بله

folani : از ائمه بطور جدی بخواهید، کمکتان می کند انشاءا…

صفا بوغیری : در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور هیچ وقت دیر نیست دوست خوب من! همین الان شروع کن. از مطالب بسیار ضروری که حاصل تلاش شما عزیزان است کمال تشکر و قدردانی را دارم.

یا علی علیه السلام گفتیم و عشق آغاز شد. : بنده پسری هستم 19 ساله سرگذشت عجیبی دارم من به علت قرار گرفتن در جمع های بد و دوستان بد مبتلا به این بیماری شدم و حدود یکسال یا بیشتر به این عمل زشت می پرداختم به طوری که شاید در یک روز سه بار این عمل ناپسند را انجام می دادم تا اینکه در اوج این بیماری بودم که با گروهی آشنا شدم و ضمنا من قبل از وارد شدن به این گروه حتی نماز هم نمی خواندم و بعد از دو ماه که در این گروه بودم به یک اردوی بسیج رفتم و حدود یک هفته در یکی از شهرهای شمال کشور بودیم که در آنجا من نماز خوان شدم و بعد از آن سفر تصمیم گرفتم که دیگر حرف های رکیک نزنم در صورتی که من حرف رکیک نقل و نبات زبانم بود و بالا خره با کمک خداوند متعال توانستم این عمل قبیح را ترک کنم و ای دوست عزیز این را بدان که ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر ضمنا ای دوست عزیز زیاد در مجالس مذهبی و سخنرانی شرکت بکن اگر تمایل داری ای دوست عزیز با بنده تماس بگیر شاید بتوانم بیشتر کمکت کنم. ضمنا این مختصری از آنچه برای من اتفاق افتاده بود است. hadi@gmail.com

حقیقی- تشکر : با سلام از اینکه مطالب ارزشمند خود را برای ما ارسال می فرمایید متشکریم

h/n : aya taghtir emkane behboodi darad? (bad az tark manzooram ast)

گمنام : دوستی می گفت سالها اسیر این عادت زشت بود و با اینکه بارها معصومین را به خواب می دید و از نظر دین و اعتقادات بسیار قوی بود اما این عمل زشت را شسالها مرتکب می شد تا اینکه یک شب پس از تخلیه خود و غسل و خواندن نماز شب (طبق معمول دیگر شبها)امام زمان (عج) را به خواب میبند که چهرهای عبوس و ناراحت دارد و به حالت شکوه می فرمایند : چرا کاری که ما می گوییم گناه است انجام می دهی ؟و از آنجا تشریف میبرند . این آقا پس از این خواب از کرده های خود توبه کرد و به پاس حرمت آقایش دیگر خود را آلوده به این کار نکرد گرچه تا پیش از آن بسیار همت کرده بود که آنرا ترک کند و نتوانسته بود و از خداوند خواسته که در امر ازدواج یاریش کند. برایش دعا کنید تا زودتر ازدواج کند. انشا…

گمنام : من یک دانشجو هستم تا حالا خیلی سعی کردم این کار رو ترک کنم اما با این وضعی که جامعه ما داره محاله

منصور : یکی از راه های مناسب برای ترکاین بیماری نظر کردن است.من خود متاسفانه با این بیماری روبرو بودم ولی به یاری خدا ونظر صلوات و نماز و توسل آنچنان راحت از آن خلاص شدم که باورش برایم مشکل بود زیرا بارها سعی در ترک آن نموده بودم ولی موفق نشده بودم.

منصور : من قبلا هم نظری داده بودمکه درآن به اشتباه به جای((نذر))نوشته ام((نظر)).بدین طریق آن را اصلاح می کنم.

edalattir : از این که به این خوبی مشکلات رایج را تشخیص داده اید خوشحالم لازم بود قدری هم درباره افرادی که ترک ناموفق دارند صخبت کنید

mohamad : باسلام من امتحان خواهم کرد و جوابش را به شما خواهم داد. با تشکر از راه حل هاتون .

forai : lotf konin be in aghaye doktoreton begin adress dorosteshona bedan khaheshan

پرسمان : دوستانی که می خواهند با بنده تماس بگیرند می توانند با آدرس الکترونیکی info@porseman.org و یا ghodosi@porseman.org مکاتبه نمایند.

tanha : salam khasteh nabashid man ye bimar(femail) man modate ziyadi in karo mikardam va alan az modati pish avarezeshro daram mibinam albate inam begam allan dige chand vaghtiye anjam nemidam az avarez on bayad begamine ke soratam mohaye zaed peyda kard rizeshmo bode mikhastam beporsam ke aya ghabele darmane in mohaye zaed ba tarke in amal dar zemn man sefid post ham hastam va inke ghablan mohaye soratam boor ya talei bod vali dar arze 2 mah ye dafe intori shod mamnon misham age javabam bedin baraton 2a mikonam to kareton movafagh beshin

پرسمان : با سلام و آرزوی سلامتی شما خواهر گرامی و تشکر از اینکه مطالب ما را مورد مطالعه قرار داده اید ان شاء الله بتوانیم در خدمت شما جوانان عزیز باشیم. پرموئی صورت که به آن «هیرسوتیسم» گفته می شود علل مختلفی دارد که باید به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد. احتمال دارد در اثر بر هم خوردن تعادل هرمونهای جنسی و افزایش آندروژنها چنین عوارضی ایجاد شود. آنچه مسلم است اینکه بیماری شما قابل درمان است به شرط آنکه نزد پزشک متخصص زنان یا غدد داخلی مراجعه کنید تا پس از چک آپ کامل شما را راهنمایی کنند. در ضمن به شما تبریک می گوئیم که توانسته اید با اراده ای قوی بر این بیماری خانمان سوز غلبه پیدا کنید. امیدواریم این اراده همیشگی باشد. لطف حق یارتان

majidsalehi : ای کاش امکان این بود که این مسائل در رسانه ها هم به صورت سر بسته (یه جوری) مطرح می شد

howruruho : یا ایها الذین امنوا استعینوا بالصبر والصلاة سورة البقرة – سورة 2 – آیة 153 بهترین درمان سعی کن نماز قضا زیاد بخوانی تجربه شده است در همه حال

محمد : سلام خدا خیرتون بده! مشکل من هم بود یکی از دوستام مبتلا است. دستتون درد نکنه ! امتحانش کردم بهتون جواب می دهم.ممنون

mpfz : واقعا مطلبی عالی و در شان شما بود متشکرم

potansie : با سلام اینجانب تمایل دارم مسئله ای را با شما مطرح نمایم . در صورتیکه می فرمائید مضرات خروج منی توسط عمل خود ارضائی باعث اینهمه خسارت و ناتوانی جنسی و غیره می گردد ، انسان با ازدواج و انجام عمل طبیعی نزدیکی که حتی ممکن است در اوائل به کرات انجام شود باز هم باعث بروز این مشکلات خواهد شد . متشکرم

پرسمان : به طور خلاصه باید گفت: آمادگی روحی و جسمی زن و مرد که قبل از عمل مقاربت صورت می گیرد و اصطلاحا به آن ملاعبه یا بازی با همسر گفته می شود از نظر عصبی و تعادل سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک به قدری دقیق عمل می کند که هیچ کدام از مشکلات عصبی و روانی ناشی از استمنا را به دنبال ندارد.

البته بحث کاهش قدرت بدن و مشکلات جسمی در صورت افراط بیش از حد در مقاربت وجود خواهد داشت ولی از مشکلات عصبی و روحی روانی نه تنها خبری نیست بلکه بر عکس، زن و مردی که از طریق مقاربت ارضاء شده اند به آرامش ویژه ای دست پیدا می کنند که هرگز قابل مقایسه با اضطراب و ناآرامی روحی پس از استمنا نیست.

به علاوه حالت اعتیادی که در استمنا برای شخص ایجاد می گردد و همیشه از طریق خیال بافی و به صورت غیرقابل اجتناب منی خود را خارج می گرداند ، در بین زن و شوهر ایجاد نمی شود چرا که زن و شوهر غیر از مقاربت از طرق متعددی نسبت به یکدیگر عشق می ورزند که خود اینها باعث تقویت محبت و آرامش حقیقی بین آن دو می شود و کمتر آنها را ارضاء های جسمی مانند مقاربت می کشاند و در واقع در ازدواج غیر از ارضاء جسمی با ارضاء روحی مواجه هستیم که هرگز در استمنا دیده نمی شود.

و شاید علت اینکه فرد استمنا کننده مرتب دنبال انجام این عمل است این باشد که در پی آرامش روحی است و چون همسر ندارد و نمی تواند این آرامش روحی را کسب کند دائما به استمنا رو می آورد به خیال اینکه آرامش جسمی ناشی از آن باعث آرامش روحی اش شود در حالی که نتیجه معکوس می گیرد و دائما بر اضطراب و تلاطم روحی اش افزوده می گردد.

مسائل دیگری نیز در این مورد وجود دارد که برای جلوگیری از طولانی شدن پاسخ ، از ذکر آن صرف نظر می کنیم. (دکتر حسن قدوسی زاده)

یک بنده خدا : به نام خداوندی که انسان را آفریده و راه ارضای نیازها را نیز (در قرآن)به او نشان داده با سلام به نظر من این بحثها باید به یک کارشناس کاملاً خبره واگذار شود. بحث مطروحه اصلاً کارشناسانه نبوده و می خواهد نیازی که خداوند در وجود انسان نهفته را با سرگرمی های دیگر پنهان سازد، که به هیچوجه ممکن نیست. دعا و عبادت و کارهای دیگر جای خود را دارد، و نیازهای غریزی بدن هم جای خود را دارد. ازدواج هم در این مملکت با تدابیری که مسؤلان در پیش گرفته اند و در این کشور تقریباً ثروتمند، برای هر جوانی ممکن نیست. لطفاً اندکی واقع بینانه تر با مسائل برخورد شود و راه مبارزه با خیلی از مسائل فقط اندرز نیست، ببینید چرا و به چه علت جوانان حتی جوانان تحصیلکرده امنیت شغلی و درآمدی که بتوانند با آن زندگی کنند را ندارد؟ آیا با دستمزد 200 یا 300 هزار تومان در ماه می توان در تهران زندگی کرد؟ آیا می توان به امید صاحبخانه شدن در n سال آینده دست به کارهای بزرگ زد؟ آیا مسؤلان در پیشگاه خداوند جوابگو خواهند بود یا همچنان شعار میدهند؟ لطفاً با مسائل به گونه ای برخورد شود که جوانانی که به مسائل دینی و مذهبی گرایشی ندارند، بیش از پیش از مسائل معنوی فاصله نگیرند. خود ارضائی عوارض زیادی دارد، ولی قطعاً عدم ارضای نیازهای طبیعی بدن و پنهان کردن آن (آنطور که شما توصیه کرده اید) عوارض بسیار بسیار بیشتری دارد. به هر حال از ایجاد این سایت متشکرم

جن قزوین24ساله : سلام در مورد استمنا که هیچ بحثی نیست که نابودکننده است اما سوال من درمورد احتلام که چه طور میشود آن راکاهش داد عصب خورد کننده است مخصوصاً اگر آدم پر خور باشد بقیه موارد را می شود رعایت کرد مثل من که اکثر آن ها رعایت می کنم نه اهل برنامه ای یا فیلم یا ماهواره و عکس سوپر هم نیستم ولی درمورد یک ورزشکار بدنساز نمیشود روزه گرفت یا تغذیه را کاهش داد من شنیده ام احتلام برای بدن لازم است وحتی نشانه سلامت است . نکته دیگر این که من چون زیاد محتلم جرات خوابیدن در روز ندارم حتی بعضی اطرافیان من را متهم به استمنا می کنند من هم چون گناهی مرتکب نشدم زیاد ناراحت نمیشوم ولی صبر آدم هم اندازه ایی دارددیگه خسته شدم

پرسمان : احتمالا کثرت احتلام در شما به خاطر قوت بدنی و غذاهای مقوی ای است که مصرف می کنید. البته عوامل دیگری هم در آن موثر است. J}براى جلوگیرى از احتلام بیش از اندازه امور زیر توصیه مى گردد: 1- شب ها دو سه ساعت قبل از خواب چیزى نخورید، حتى مایعات. 2- سعى کنید محل خواب شما گرم نباشد و از رو انداز سنگین استفاده نکنید. 3- سعى کنید نیمه شب از خواب برخواسته و مثانه خود را تخلیه نمایید. 4- به ورزش و کارهایى از قبیل استحمام با آب سرد (در فصول مناسب) که موجب تقویت اراده و اعصاب مى شود مداومت کنید. 5- از پوشیدن لباس هاى تنگ و چسبنده پرهیز نمایید. 7- از دیدن صحنه هاى محرک و … خوددارى کنید. 8- سعى کنید که بعد از اذان صبح و قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار شوید. 9- سعى کنید با طهارت بخوابید و از اذکار و دعاهایى که براى قبل از خواب و براى جلوگیرى از احتلام در مفاتیح ذکر شده نیز استفاده کنید که بى اثر نخواهد بود.

1111.خقل@YHOO.OM : سلام آیا برای کاهش میل جنسی یا جلوگیری از محتلم شدن یا کمتر محتلم شدن قرص یا دوایی وجود داردو آیا عوارضی دارد؟

پرسمان : برای کاهش دفعات احتلام داروهای خاصی وجود دارد که برای درمان برخی ناراحتی های روانی به کار می رود و از عوارض جانبی آنها کاهش دفعات احتلام است. ولی نمی توان بدون اجازه پزشک آنها را مصرف کرد. براى جلوگیرى از احتلام بیش از اندازه امور زیر توصیه مى گردد: 1- شب ها دو سه ساعت قبل از خواب چیزى نخورید، حتى مایعات. 2- سعى کنید محل خواب شما گرم نباشد و از رو انداز سنگین استفاده نکنید. 3- سعى کنید نیمه شب از خواب برخواسته و مثانه خود را تخلیه نمایید. 4- به ورزش و کارهایى از قبیل استحمام با آب سرد (در فصول مناسب) که موجب تقویت اراده و اعصاب مى شود مداومت کنید. 5- از پوشیدن لباس هاى تنگ و چسبنده پرهیز نمایید. 7- از دیدن صحنه هاى محرک و … خوددارى کنید. 8- سعى کنید که بعد از اذان صبح و قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار شوید. 9- سعى کنید با طهارت بخوابید و از اذکار و دعاهایى که براى قبل از خواب و براى جلوگیرى از احتلام در مفاتیح ذکر شده نیز استفاده کنید که بى اثر نخواهد بود.

ali : khoobe vali naghoftin dorost kardane oon alaem bayad che joor anjam she???

kazema : دستتان درد نکند مطلب با حالی بود

mfathalikhan : دوست من سالهاست به این مرض(استمنا)دچار شده اما مذتی است که کمتر این کاررا انجام می دهد.الان هم قصدازدواج دارد ولی می ترسد دچار مریضی یا عقیم شدن شده باشد و نتواند ازدواج کند لطفا دکتری خوب به من معرفی کنید تا راهنمایش شود؟ دست خدا یارتان

جاوید : با سلام. من پسری هستم 19 ساله . راستش رو بخواید من از سن خیلی کم(خیلی خیلی کم) به طور نا اگاهانه و باور کنید کاملا نا آگاهانه شروع به این عمل کثیف کردم. بارها سعی در ترک اون کردم ولی……. الان که این متن رو می نویسم 2 هفته است که اقدام به ترکش کردم . خدا کمکم کنه. ولی من خیلی می ترسم. آیا من حتما دچار بیماری میشم؟ من قسم خوردم که دیگه این کار رو انجام ندم. ایا با ترک این عمل زشت ممکنه من به عوارض دچار نشم و زندگیم به حالت عادی برگرده؟ خواهش میکنم کمکم کنید. یا علی

پرسمان : به نظر می آید تصمیم شما بر ترک عمل خودارضائی، تصمیم عاقلانه و ارزشمندی است. و گام بسیار مؤثر و سرنوشت سازی می تواند در زندگی و بهداشت روانی و سلامت جسمانی شما باشد. چه این که این عمل ضررهای جسمانی و روانی بدی دارد اما به قول معروف ضرر را هر جا جلویش را بگیری نفع است همین که شما دو هفته است این عمل را ترک کرده اید نشانه این است که شما فردی قاطع و با اراده هستید و می توانید گذشته خود را جبران کنید و در واقع دو هفته است که به سوی سلامتی، رشد و تعالی گام برمی دارید. گر چه اشتباهات گذشته بی تأثیر نیست و آسیب هایی به شما وارد کرده است اما آسیب ها دو نوع است. اگر شما خدای ناکرده به این عمل ادامه دهید تأثیرات و عوارض آنها پایدار خواهد شد اما اگر آن را ترک کنید تأثیرات و عوارض آن ناپایدار خواهد بود یعنی بدن شما با توجه به این که جوان هستید دوباره خودش را بازسازی می کند و به تدریج شما به وضعیت عادی بر می گردید و هم از نظر جسمانی و هم از لحاظ روحی و روانی فرد متعادل و بهنجاری خواهید شد و خداوند نیز در صورت توبه واقعی گناهان شما را خواهد بخشید. بنابراین برای جلوگیری از عوارض پایدار و حفظ سلامت جسمانی و روانی خود تلاش کنید دوباره به این عمل ناپسند که دون شأن یک انسان مؤمن است مرتکب نشوید و خود را از چنگان آن برای همیشه نجات دهید. شما جوان هستید که شما از این نیروی جوانی برای حفظ سلامتی خود بهره جوید و یک تغییر اساسی در زندگی خود ایجاد کنید. ما به شما نوید می دهیم که اگر مردانه کمر همت ببندید و عزم خود را جزم کنید که این عمل شنیع را ترک کنید از همه عوارض آن نجات خواهید یافت.

pashiman : من دختری 18 ساله هستم . ازسن 5 سالگی به طور کاملا ناخوداگاه این کار را انجام می دادم یک مدتی خیلی کمتر خودارضایی می کردم اما دو سه سال اخیر خیلی بیشتر شده و تقریبا هر دو هفته یک بار این کارو می کردم من اصلا نمی دو نستم این چه کاریه که می کنم و فکر می کردم فقط منم که این کارو می کنم تا اینکه 2 ماه پیش تازه فهمیدم اسم این کار خودارضایی است و گناه کبیره است تصمیم گرفتم دیگه این کار رو نکنم اما متاسفانه در بعضی از سایتها گفته شده بود که این عمل با توجه به جامعه کنونی و بالا رفتن سن ازدواج اشکالی ندارد به همین دلیل دوباره در تصمیمم سست شدم و توی این دو ماه چند بار دیگه خودارضایی کردم تا اینکه امروز اومدم به سایت شما وبعد از خواندن مقالتون به طور عجیبی متحول شدم مخصوصا وقتی فهمیدم که پیامبر فرموده اند: هر کس خود ارضایی کند ملعون است . من توبه کردم و واقعا تصمیم گرفتم این کار رو انجام ندم .به نظر شما ممکن است به خاطر این کار به پردم اسیبی رسیده باشد؟ با تشکر فراوان از سایت بسیار عالی شما

پرسمان : ضمن ابراز خرسندی از اظهار لطف شما و ستودن تصمیم شما در جهت ترک گناه در این باره گفتنی است، خودارضایی به طور معمول باعث ازاله بکارت نمی شود مگر اینکه شخص با جسم خارجی به پرده بکارت آسیب رسانده باشد. پاره شدن پرده بکارت به طور معمول همراه با خون ریزی است و به سادگی اتفاق نمی افتد و اگر آسیب های جزیی وارد شده باشد به تدریج با ترک خودارضایی قابل ترمیم است و از این جهت نگران نباشید.

پسری 19 ساله : من پسری هستم 19 ساله. راستش رو بخواید من از سن خیلی کم (خیلی خیلی کم) به طور ناآگاهانه و باور کنید کاملا ناآگاهانه شروع به این عمل کثیف کردم. بارها سعی در ترک اون کردم ولی … الان که این متن رو می نویسم 2 هفته است که اقدام به ترکش کردم. خدا کمکم کنه. ولی من خیلی می ترسم. آیا من حتما دچار بیماری میشم؟ من قسم خوردم که دیگه این کار رو انجام ندم. آیا با ترک این عمل زشت ممکنه من به عوارض دچار نشم و زندگیم به حالت عادی برگرده؟ خواهش می کنم کمکم کنید.

پرسمان : دوست عزیز بسیار خرسند شدم پس از مطالعه مقاله، پیامدهای … دست به قلم شدید و از وضعیت گذشته و تصمیم صحیح و جدی تان را گزارش ارائه فرمودید. مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد. همین تصمیم به ترک یک توفیق الهی است و استمرار و جدیت در آن توفیقی دیگر خواهد بود. خداوند کسانی را که در راه او قدم برمی دارند راه های نجات به آنها معرفی می کند: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا». و در جای دیگر می فرماید: «من یتق الله یجعل له مخرجا؛ یعنی کسی که تقوا پیشه کند (و از روی ترس از خداوند از عمل خلافی دست بکشد راه خروج از بن بست را به او ارائه می کنیم». به هر حال وعده الهی حق است البته باید حرکت از بنده باشد و با اراده جدی در انجام وظیفه کوتاهی نکند و جدیت به خرج دهد. نکته دیگر انکه احساس خستگی و ضعف آفت و مانع بزرگی است برای رسیدن به هدف و چنین احساسی از شیطان است که ممکن است به ذهن فرد بیاید و پس از مدتی، پشتکار را از دست دهد و احساس ناتوانی کند. بنابراین با تمام تلاش و جدیت کامل، براین احساس منفی چیره شوید با تسلط بر آن، راهکار های پیشنهادی در مقاله را به اجرا گذاشته و ان شاء الله به هدف نزدیک شوید. نکته سوم احتمال شدن به عوارض آن عمل، به میزان و شدت و ضعف ابتلاء بودن به آن بیماری است. ولی در هر صورت هر مشکلی و بیماری، راه درمان و حل دارد. اگر با جدیت و به تدریج از آن مشکل رهایی پیدا کنید مطمئن باشید عوارض آن نیز به تدریج از بین خواهد رفت. پس نسبت به این موضوع نیز نگران نباشید و با پای بندی به قسم خدا و با تکیه بر اراده جدی خود و تلاش بیشتر با این مشکل مبارزه کنید و مطمئن باشید خواهید توانست به زندگی عادی تان برگردد. به نظر می آید تصمیم شما بر ترک عمل خودارضائی، تصمیم عاقلانه و ارزشمندی است. و گام بسیار مؤثر و سرنوشت سازی می تواند در زندگی و بهداشت روانی و سلامت جسمانی شما باشد. چه این که این عمل ضررهای جسمانی و روانی بدی دارد اما به قول معروف ضرر را هر جا جلویش را بگیری نفع است همین که شما دو هفته است این عمل را ترک کرده اید نشانه این است که شما فردی قاطع و با اراده هستید و می توانید گذشته خود را جبران کنید و در واقع دو هفته است که به سوی سلامتی، رشد و تعالی گام برمی دارید. گر چه اشتباهات گذشته بی تأثیر نیست و آسیب هایی به شما وارد کرده است اما آسیب ها دو نوع است. اگر شما خدای ناکرده به این عمل ادامه دهید تأثیرات و عوارض آنها پایدار خواهد شد اما اگر آن را ترک کنید تأثیرات و عوارض آن ناپایدار خواهد بود یعنی بدن شما با توجه به این که جوان هستید دوباره خودش را بازسازی می کند و به تدریج شما به وضعیت عادی بر می گردید و هم از نظر جسمانی و هم از لحاظ روحی و روانی فرد متعادل و بهنجاری خواهید شد و خداوند نیز در صورت توبه واقعی گناهان شما را خواهد بخشید. بنابراین برای جلوگیری از عوارض پایدار و حفظ سلامت جسمانی و روانی خود تلاش کنید دوباره به این عمل ناپسند که دون شأن یک انسان مؤمن است مرتکب نشوید و خود را از چنگان آن برای همیشه نجات دهید. شما جوان هستید که شما از این نیروی جوانی برای حفظ سلامتی خود بهره جوید و یک تغییر اساسی در زندگی خود ایجاد کنید. ما به شما نوید می دهیم که اگر مردانه کمر همت ببندید و عزم خود را جزم کنید که این عمل شنیع را ترک کنید از همه عوارض آن نجات خواهید یافت.

محب الزهرا(س) : سلام.من امیرحسین پسری پانزده ساله هستم و مدتی است که به جمع بسیجیان و بچه مثبت ها پیوسته ام ولی دو-سه سال است که گرفتار خود ارضایی هستم ولی تصمیم جدی گرفته ام که به ترک این کار شنیع بپردازم.آیا موفق خواهم بود؟

پرسمان : سلام علیکم؛ از اینکه خداوند توفیق داده به جمع بچه های ارزشی بپیوندید خوشحالیم. و از موضوعی که عنوان کردید متاسف شدیم. در پاسخ به این نکته که آیا موفق خواهید شد، به اعتقاد ما جواب مثبت است. چرا که اولا افراد بسیاری را دیده ایم که با استعانت خداوند و تلاش و همت خود توانسته اند بر این مسئله غلبه کنند. ثانیا بر خلاف ظاهر که حل این مشکل خیلی سخت جلوه می کنه، چندان حاد نیست. ثالثا ما به عنوان یک مشاور و برادر به شما اطمینان می دهیم تا برطرف شدن این مشکل در کنار شما باشیم.

mohtba : بسم الله الرحمن الرحیم من پسری 20 ساله هستم از سن 15 سالگی با این عمل اشنا شدم (درست قبل ازسن بلوغ) حدود دو سال ان را انجام دادم بعد با یک سری از افراد اشنا شدم . انها مرا باامام زمان (ع)اشنا کردند بعدبه مدت دو سال ان را ترک کردم . اما این منوال ادامه داشت تاسال گذشته(1385) در این سال به دلیل داشتن کنکور واسترس بسیار شروع به انجام دوباره ان کردم اما سوال من این است که من چه کار کنم تا چمانم که مطمین هستم به این دلیل ضعیف شده اند دوباره بببه حالت عادی برگردد ؟در پایان از شما خواهش میکنم که جواب سوال من را در سایت خودتان درج کنیدوبه ایمیل من نفرستید به تشکر

پرسمان : مدتی به تقویت جسمی خود بپردازید و از غذاهای کاروتن دار مانند هویج بیشتر استفاده کنید. نکته دیگر این که به لطف و عنایت الهی امیدوار باشیدو با ورزشهای متنوع و مطالعه کتاب های مناسب اوقات فراغت خود را پر کنید. و در نهایت اگر پس از مدتی باز هم چشمتان ضعیف باقی ماند به چشم پزشک مرجعه کنید تا با تجویز عینک مشکل تان برطرف شود. سعی کنید از این به بعد این کار را ترک نمایید و سلامتی بدنی خود را بیش از این به خطر نیاندازید. به زودی راه کار ترک در سایت ارایه خواهد شد.

pesarechob : به نظر من بهترین کار عشق واقعیه تنها به خاطر معشوق میشه این کار رو ترک کرد این عشق هم میتونه به خدا باشه هم میتونه به بنده خدا باشه

یک پرسشگر : با عرض سلام. آیا بعد از این عمل باید غسل کرد؟ اگر جواب بلی است اعمال دینی کسی که غسل بر او واجب بوده چگونه است. مرجع تقلید شخص آیت الله بهجت است.

پرسمان : آری بعد از عمل خودارضائی اگر منی خارج شد غسل واجب است. ولی شخصی که به حرمت عمل خودارضایی، آگاهی نداشته و بدون غسل جنابت، نماز خوانده و روزه گرفته است، باید نمازهایی را که بدون غسل خوانده، قضا نماید و روزه ها را نیز بنا بر احتیاط واجب قضا نماید.(دفتر آیت الله بهجت) لازم به ذکر است، کسی که به حرمت استمنا در ماه رمضان، آگاهی داشته؛ ولی نمی دانسته روزه را باطل می کند، علاوه بر قضای روزه ها، کفّاره هم باید بدهد.دفتر آیت الله بهجت. توضیح: هر مقدار از نمازهایی را که می داند انجام نداده و یا در حال جنابت خوانده قضای آن بر او واجب است، و اگر تعداد آنها را نمی داند مثلا 4 تا بوده یا پنج تا چنان چه برای او مشکل نیست و دچار عسر و جرح نمی شود لازم است آن قدر نماز بخواند که علم پیدا کند مقدار نمازهائی که بر ذمه اش بوده قضا کرده و اگر علم و یقین ممکن نیست به مقداری که اطمینان پیدا کند نماز قضا بخواند. (توضیح المسائل آیت الله بهجت، م 1123 و طبق سؤال از دفتر آیت الله بهجت)

سرباز کوچک اسلام(انشا الله) : من تقریبا دو سال بود که این کار را می کردم ولی الان مدتی است که دیگر دست به این عمل نفرت بار نمی زنم .میخواستم بپرسم که چه کنم که خیالات این گناه هم از من دور شود و قدرت تمرکز خود را بهبود ببخشم و همچنین چطور می شود از کوفتگی بدنم که به علت این بیماری گریبان گیرم شده رهایی پیدا کنم.ضمنا میخواهم عرض کنم که یکی از بهترین شیوه ها برای ترک این گناه کبیره داشتن دوستان مومن و مسجدی است(ارتباط داشتن با مسجد و جلسات مذهبی و توسل به ائمه اطهار که اطبا نفوس هستند خیلی کار گشا است.

پرسمان : قبل از هر چیز شایسته است موفقیت تان را در مقابله و مبارزه با یکی از قدرتمندترین نیروهای شیطانی دوره جوانی به شما تبریک گویم. علی رغم اینکه دو سال به این عادت ناپسند گرفتار بودید، توانسته اید آن را رها کنید یک موفقیت بزرگ است و حکایت از تلاش و پشتکار و نیز تصمیم و اراده قوی شما می کند. مطمئنا از راهکارهایی متعدد و مختلفی که عمل به آنها مؤثر بوده،‌ استفاده کرده اید. از جمله عوامل مؤثر همان شیوه ای است که خودتان نیز به آن تصریح فرموده اید. یعنی ارتباط با دوستان مؤمن و مسجدی و نیز ارتباط با مسجد و جلسات مذهبی. و لطف و کمک ائمه معصومین (ع) به هر حال بار دیگر این موفقیت را در پی تلاش پی گیرتان به شما مجددا تبریک گفته و تصریح می کنیم که این موفقیت پاسخ واقعی و خوبی است برای کسانی که وقتی پیشنهاد می شود در چنین موقعیت هایی باید خود را کنترل کرد، می گویند: نمی توان، غیر ممکن است،‌ جامعه و محیط چنین و چنان است و … و به بهانه هایی می خواهند از خود سلب مسئولیت کنند یا مجوز برای ارتکاب آن عمل صادر کنند یا با اظهار عجز و ناتوانی از تلاش و پی گیری آن شانه خالی کنند. خلاصه چنین موفقیت هایی نشانگر شدنی بودن مخالفت با هوای نفس است. گرچه این قبیل موفقیت ها را می توان در موارد مشابه مشاهده کرد. چه اینکه خواستن توانستن است. هر چند ممکن است سخت باشد ولی سختی کار نشانه نشدنی بودن آن نمی باشد. به همین جهت پیامبر اکرم (ص) این گونه مبارزه ها و تلاش ها را «جهاد اکبر» دانسته اند. بار دیگر به شما آفرین گفته و شما را تحسین می کنیم. همین جا لازم به ذکر است همان طور که کسب موفقیت سخت بوده، حفظ آن نیز سخت است. به عبارت دیگر نگهداری یک شیء ارزشمند از به دست آوردن آن مشکل تر است. اکنون نکاتی را به عرض تان می رسانیم: 1- آثار و پی آمدهای منفی آن عادت ممکن است تا مدتی در جسم و روان شما وجود داشته باشد ولی نباید نگران بود و کوفتگی بدن را با تحرک بدنی، ورزش های شاد و پرتحرک از بین بیرید. 2- نکته مهم خسته نشدن و اظهار ناتوانی نکردن رمز حفظ و نگهداری از این موفقیت است. 3- همان طور که برای مبارزه با اصل موضوع نیازمند دو امر کلی بود یکی تنها نبودن و دیگری بیکار نبودن است. ادامه آن و جلوگیری از ورود خیالات نیز این دو امر کلی راهگشاست یعنی هرگز مدت طولانی تنها نباشید و نیز برای مدت زیادی بیکار نباشید. و با هر فعالیت بدنی و اجتماعی و غیره سعی کنید بیکاری و تنهایی را از خود دور کنید. در تنهایی و بیکاری خیالات به خصوص همان خیالات جنسی و غیره به سراغ تان خواهد آمد. و چه بسا اگر به آن بی توجه باشید خیالات به عمل نیز منجر شود. زیرا منشأ رفتار، ذهن و افکار فرد است. پس باید قبل از هر چیز به کنترل افکار خود بپردازید. و معمولا افکار و خیالات در تنهایی و بیکاری به سراغ تان می آید. 4- موفقیت تان را در این امر به یاد آورید شادی، نشاط و آثار مثبت این موفقیت را در ذهن خود مرور کنید. این خود تشویق و‌ انگیزه بیشتری را برای فرار از تخیلات و افکار باطل و ناپسند فراهم می کند. 5- آثار و پی آمدهای زشت و زیان بار آن عمل را در ذهن خود مرور کنید و حتی نوشته ای را داشته باشید و هر روز آن نوشته را مطالعه کنید.

soroushazad : سلام از مطلب آمزنده و خواندنی شما بسیار متشکرم. امیدوارم خدا همه گناهان ما را بیامرزد.

eshghhayesokht : salam be hameye dostan midonid man faghat mikham ke ye sokhani az emam ali begam ke be yad avardane en sokhan darhar lahze mitone komake ziyadi kone be hame hatta be khodam va on ene ke emam ali mifarmayad darbareyekhoda shenadi agar tamamemojodati ke khodavand khalgh karde har chizi be gheyr az khodash dore ham beshinan va tamame vaghte zendegiye khodeshon ro faghat sarfe en bokonan ke beshmaran ke khodavand chand ta nemat va rahmat be anha dade ast baz ham vaght baraye shemordan kam miyaran va nemitonan tamame nemathaei ro ke khoda be anha dade ro beshmoran. pas dostane aziz ma bayad key bekhodemon biyaeim va ba khoda vaghean ashti konim dar hali ke khodavand en hame nemat be ma dade pas dostan to ro be khoda hamishe karhaei bokonin ke khoda dost dare va ba khoda vaghean eshgh bazi konin chera ke vaghte jobran gonahan kheyli kam hastesh va omrhamon dare talaf mishe be omide rozi ke molayam hazrate MAHDI ro bebinim ke dige vaghean az nadidanesh khaste shodam man nokare hameye adamaei ke khoda va emame zaman onha ro dost dare ham hastam khodahafez

arazandaryan : سلام بر بزرگوارانی که این سایت را تهیه و اطلاعات مناسبی را در اختیار جوانان قرار می دهند. فقط بدانید که نحوه برخورد با این پدیده را نباید ارزشی کنید…یعنی اگر فرد خودارضایی کرد دیگر گناهکار است و همه راههای زندگی بر روی او بسته شده است و توان حل مسایل و مشکلات را ندارد. گاهی مشکلات آنقدر بزرگ هستند که حتی افرادی که خودارضایی هم نمی کنند ، از پس آن برنمی آیند…هستند افرادیکه بدلیل روشن نشدن این مطلب برایشان همواره عذاب وجدان را با خود داشته اند و به شکوفایی کامل در زندگی خود نرسیدند.

مهدی : دوستان لطفا پاسخ فقهی سوال یک پرسشگر را اصلاح نمایید: آری بعد از عمل خودارضائی اگر منی خارج شد غسل واجب است

پرسمان : با تشکر از دقت نظر و حوصله شما؛ اصلاح شد.

tavakoli : با تشکر فراوان از مطالب جالب و آموزنده این سایت

hastieman : سلام علیکم خواستم تقا ضا کنم در صورت امکان در فضای نت کنفرانس های بیشتری برای هدایت کاربران برگزار کنید

یک ادم تنها : با تشکر که این مطالب مفید را برای جوانان ایرانی مطرح می کنید تا اگاهی پیدا کنند .به نظر من تنها عشق و عاشق بودن است که میتواند انسان را از این کار زشت وناپسند باز دارد.

گنهکار : سلام …. این نوشته تنها حکم یک درد دل یا شکایتی را دارد که به هیچ محکمه ای جز محکمه ی عدل الهی نمی توان برد و داستانی است برای عبرت . دختری هستم 19 ساله از کودکی به این بیماری مبتلا شدم . در بین نظرات سایر دوستان هم دیدم برخی از کودکی مبتلا شده اند . تا حدودی می توانم حدس بزنم که چرا از کودکی مبتلا شده ام آن را عنوان می کنم شاید پاسخ سایر دوستان هم باشد . وقتی بچه بودم مادرم ، من و برادرم را تا سنینی با هم حمام می برد و در کنار هم می خواباند . مادرم خیلی من را با برادر بزگترم ( 5 سال بزگتر) تنها می گذاشت … برادرم هم خیلی به من علاقه داشت … دقیق یادم نمی آید این خاطره درست است یا نه ولی چیزهایی در ذهنم هست مثلا اینکه برادرم بازی های غیر معقول انجام می داد و من هم خیلی کم سال بودم شاید 3 یا 4 ساله بودم . حال تصور من این است که دلیل این شاید بلوغ زودرس – خیلی زودرس – مادرم و سهل انگاری های او بوده شاید هم نبوده ولی من او و برادرم را مقصر این ابتلا می دانم . تصور کنید من از کودکی به این بدبختی مبتلا بوده ام البته تا سنین 13 14 سالگی این کار را در یک دوره به کرات و در دوره ای معدود انجام می دادم حتی آن زمان هم که بچه بودم خودم می فهمیدم که عمل زشتی انجام می دهم ولی آنقدر کوچک و بی اراده بودم که حتی نمی فهمیدم اینکار برای چیست … من از حدود 7 سالگی شروع به یادگیری قرآن کردم و تا اکنون که 19 سالم است قرائت قرآن را تا سطح مسابقات قرائت کشوری ادامه داده ام اما این گناه بزرگ که نا خواسته گریبانم را گرفته همچون لکه ی ننگی است که هربار به آن فکر می کنم از خودم بیزار می شوم … از سن بلوغ واقعی 13 یا 14 سالگی که هنوز هم دقیق نمی دانستم این عمل گناه هست یا نه تصمیم به ترک آن گرفتم …. فوق العاده سخت بود تا مدتی موفق بودم اما باز هم آن را تکرار می کردم تا سن 16 سالگی همینطور این جریان ادامه داشت … تصور کنید من در همین سنین بود که تازه چیزهایی در زمینه ارضای جنسی فهمیدم و فهمیدم این کار نوعی شبیه سازی عمل جنسی حتی تا به آن موقع نمی دانستم عمل جنسی چیست . تا این اندازه ذهن من از این چیزها دور بود و بدنبالشان نمی رفتم . ولی عملا و نا خواسته به آن دچار شده بودم . از سن 16 سالگی که به دلیل رشته ام با اینترنت سروکار داشتم اطلاعاتم در این زمینه ها افزایش یافت . کمی در ترک این گناه سست شدم ولی همچنان برای ترک آن تلاش می کردم اما رویه سخت شده بود . در اینترنت اصلا به دنبال این برنامه ها نبودم هرگز … هدفم از روابط اینترنتی هم نوعی برقراری رابطه جهت تبادل اطلاعاتی بدون سانسورو دقیق و موثق بود و در این زمینه موفق هم شدم . همان اوایل با افرادی تحصیلکرده مقیم خارج آشنا شدم و اطلاعات بسیاری از آنها بدست آوردم . … هر روز در زمینه های دینی پیشرفت می کردم هر روزبر اعتقاداتم افزوده می شد هر روز اندیشه و تفکراتم معلمانم را متعجب تر می ساخت هر روز حجابم سنگین ترمی شد…. ولی امان از دلی که ناخواسته سیاه شده بود … هر جا پا می گذاشتم صدای تعریف و تمجید بلند می شد و همچون پتکی برسرم می آمد و بهتر است بگویم می آید …. همه چیزم را از قرآنی داشتم و دارم که از کودکی به یادگیری آن مشغول شدم ولی وقتی پیشرفت هایم را کنار این زالوی خونخوار می گذاشتم همه وجودم را ترس و اضطراب فرا می گرفت … 17 سالم بود و هنوز زیرپایم لغزنده . با کوچک ترین وسوسه ای پایم می لغزید …. 17 18 سالگیم خیلی ننگ آور بود از این لغزش ها ….حتی شرکت در خیلی توفیقات مثل اعتکاف ، شب های قدرو.. نصیبم نشد . بالاخره پشت کردم به همه آن لغزش ها و تصمیم گرفتم واقعا آن را ترک کنم تصمیمم قطعی بود ولی نگاه به گذشته که می کردم کمی مأیوس می شدم اما باز دل می دادم به این راه تا شاید سایه ی این بختک را از زندگیم کنار بزنم که تا اکنون به انجام نسبی آن موفق شده ام …. و دعا کنید که موفق شوم هیچ چیز زجرآور تر از آن نیست که آن چیزی نباشی که دیگران درباره ات فکر می کنند . این جمله ایست قصار از زبان مفلوکی چون من که از یک سو همه او را دختری با وقار ، قاری ای مستعد ، دانشجویی معتقد ، سرپرست پایگاهی متعهد، بلاگری قدرتمند و …. می دانند ولی از سویی دیگر آن قدر رو سیاه و بخت برگشته است که نمی داند آن دنیا چطور سرش را بالا بگیرد و از مادرش شفاعت بطلبد . مفلوکی چون من که جلوتر از او راه نمی روند ، جلوی پایش بلند می شوند ، برای او به قصد شفا هدیه نذر می کنند و هزار داغ بر دلش می گذارند چرا؟ چون که سید است ؟؟؟ سیدی که گناهش دو برابر گناه انسان معمولی حساب می شود ؟؟؟ سیدی که …. خدای من ، مرا ببخش که انی ظلمت نفسی … آه خیلی جالب است بدانید که مادرم خود را خیلی مقید می داند حتی وقتی از او می پرسیم چرا ادامه تحصیل نداده ما را (من و برادرم را) دلیل عنوان می کند و میگوید نمی تواستم شما را تنها بگذارم و اغلب در چنین مواقعی آنقدر عصبانی می شوم که دلم می خواهد با تمام وجود سرش فریاد بزنم و بگویم که او سرمنشأ این همه بد بختی من است . این بود داستان زندگی یک گنهکار به ظاهر بی گناه که تنها امیدش رحمت الهی است که هیچگاه تنهایش نگذاشته و همیشه شامل حال زارش بوده و در انتظار آن است که خدای تعالی و رسولش او را ببخشند و این تنها آرزویش به درگاه خداست . التماس دعا … یا حق

merikh.3000 : خیلی خوب بود فقط خواهش میکنم بیشتر درباره این دیو صحبت کنید واقعا فکرش دیوانه کننده است یعنی تا ترکش نکردی همش اذیتت می کنه از زندگیت لذت نمی بری فکر می کنی تو گناکارترین آدمه روی زمین هستی با این همه توصیف باز هم تکرارش می کنی اونقدر که دلت می خواد داد بزنی از یه نفر گله کنی اما نمی شه مقصره اصلی خودت هستی و بس .ممنونم.

یکی مثل تو : سلام به خواهر گنهکار. بدجوری حرفات حالمو گرفت. عجیبه ولی سرگذشت من شباهتهای زیادی با تو داره اونقدر که هر چی گفتی تا 95% به گذشته من شبیهه و هرچی هم که نگفتی احتمالاً همینطوره! با این تفاوت که من پسرم و 11سال از تو بزرگتر. از تکرار حرفای تو میگذرم درباره گذشته و وضعیت اون دوران و احترامی که داشتم و خودمو لایقش نمیدیدم. ولی بذار بعدش رو که واسه من اتفاق افتاده و تو هنوز بهش نرسیدی را بگم تا «بعدش» هم سرگذشتمون مثل هم باشه. این که درباره تو و در پاسخ به تو قلم میزنم یه دلیلش اینه که میتونه سرنوشت من و تو برای بقیه هم مفید باشه، برای اونایی که به هر دلیلی نگفتن یا نخواستن بگن چرا به این معضل دچار شدن. اما 19 سالگی من، مثل تو که تصمیم جدی واسه ترک این گناه گرفتی، شروع شد. ولی تا وقتی که در 21 سالگی ازدواج نکردم، فقط توفیق داشتم کمتر مرتکب گناه بشم. از شما چه پنهان، حالا خوب یا بد باشه گفتنش، اما به نظرم لازمه بگم که این دو سال آخری با لذت خیلی بیشتری این گناه را مرتکب میشدم و البته عذاب وجدان و سرخوردگی بعدش هم مضاعف بود و خرد کننده تر. اما بعد از ازدواج که خواسته و ناخواسته به اون دوران فکر میکنم میبینم که تداوم طولانی مدت این گناه که فرق زیادی با گناههای دیگه داره، برمیگرده به همین تفاوتهاش. و درست یا نادرست باید بگم برای امثال من و تو، این درمانهایی که اینجا واسه ترکش گفتن چندان اثری نداره. حالا چرا؟ اولاً که در نظر داشته باش تو دختری و حساسیتها درباره آینده ات بیشتر از من پسره. پس هرچی راجع به خودم میگم درباره تو قاعدتاً شدیدتره. اما جواب چرا. ببین! بحث غریزه جنسی، هم در درون خود آدم هم در جامعه بالخصوص جایی مثل جامعه ما، از جذابیت خاص و کشش مسحور کننده ای برخورداره که پیوند عمیقی با کارکرد روان ما داره.خصوصاً که از درون خود بشر نیز با احساس شرم و حیا، عجینه و کسی نمیتونه ادعا کنه که برای دفعات ابتدایی در هتک هنجارها در امور جنسی، بدون شرم و حیا عمل کرده(حالا هرچی هم که آستانه تحریک هنجارها تو اون جامعه یا فرد بالا باشه، یعنی هر چقدر هم که بی رگ باشن!). حالا وقتی مایی که میدونیم این کار یه جورایی انحرافه از مسیر طبیعیه ارضای غریزه اس و از لحاظ جوانب دیگر زندگی و شخصیتی، پیش چشم دیگران، مرزهای عفت و حیامون برای دیگران خیلی قابل احترامه یا حداقل نشکسته، چرا بازم مرتکبش میشیم؟ جواب: به قول سیاسیون، این یه فرار رو به جلوست. البته بدون شک نباید از دنده کمکی این فرار که همون وسوسه شیطونه غافل شد که عجیب قدرتی هم داره که آدم رو در لحظات حساسی که شهوت به غلیان اومده، با این دنده کمکی وسوسه، اصطلاحاً take off میکنه و دیگه نمیشه به این راحتی ها جلوشو گرفت! اما این انکارناشدنیه که این اراده ماست که نهایتاً مجاب به این فرار میشه؛ چیه اون فرار رو به جلو؟: – فرار از این فکر که این کار گناهه، – فرار از این فکر که این کار، شکننده حیای توست، – و تقویت این فکر ناشی از حب بالذات، که تو، تویی که در نظر دیگران آدم درستی هستی، کار اشتباه نمیکنی! این فرار، با احساس لذتی که این ارضاء میل جنسی، بدست ما میده اجرایی میشه. چطوری؟ خوب، میدونیم که خوشایندترین لذت دنیای ما و حتی به قول پیامبر، اون دنیا در بهشت، همین لذت جنسیه که به دلیل پیوند عمیقی که با سیستم عصبی ما داره، یه همچین جذابیتی هم داره. من که عالم یا روانشناس نیستم اما گمان کنم با قرائن و شواهد، میشه رو حرفم حساب کرد؛ مثلاً همین سخن پیامبر که گفتم یا اینکه روانشناسی مثل فروید که به دنیای پیچیده روان بشر وارد شده، دست آخر میگه «همه» معضلات از عقده های فروخورده جنسیه. نمیگم اون 100%درست میگه، اما میشه به تحقیقاتش اعتماد کرد و حداقل نتیجه گرفت که طرف با چنان پیچیدگیها و در هم تنیدگیهایی در خلال بررسی غریزه جنسی و کارکردهاش در روان و بدن بشر، مواجه شده که بنده خدا، کفش بریده و گفته بابا همه اش زیر سر همینه! یا مثلاً میشه به این همه حرف و حدیث پیرامون این میل همیشه دردسرساز(!) استناد کرد که تا نباشد چیزکی…درست؟ خوب، رسیدیم به اینجا که کشش به این عمل، هرچند که در درجه اول به جذابیت فیزیولوژیکی قضیه برمیگرده و در درجه بعد هم وسوسه شیطان؛ اما در فقره من و تو و خیلیها، به خاطر این عامدانه و آگاهانه بودنش و این احساس حقارت بعدش، فقط میشه همین رو درباره اش گفت که ارتکابش، سپر دفاعی خودشه! یعنی صد افسوس که در اینجا باید گفت چاقو دسته خودشو میبره!! خوب، اینها ازش بوی لاعلاجی میاد، نه؟ عجله نکن. واسه امثال من و تو راه علاج هست و اون ازدواجه. فقط و فقط علاج «قطعی» ازدواجه. علاج مقطعیش همون چیزاییه که اینجا نوشتن. نمیدونی! هنوز یه هفته از ازدواجم نگذشته بود که چنان احساس آرامشی بهم دست داده بود که تو شلوغی و محیط فسادبرانگیز خیابونای شمال شهر تهرون، انگاری که در عمق 10متری زیر آب یه استخر آرام، معلق هستم…! من رمان نویس نیستم، از این تشبیهات واستعارات رمانتیک هم اصلاً خوشم نمیاد. همیشه میرم سر اصل مطلب، خشک و جدی… ولی این تعبیراتی که گفتم، خداوکیلی «احساس» کردم. آرامش ناشی از برداشته شدن وزنه ای 100تنی به اسم «انزجار از خود به خاطر لذت حرام». نمیدونی چه کیفی داشت! من هم احساس منافقانه درباره خودم داشتم، من هم در خانواده مذهبی و ریشه دار و اصیل بزرگ شده بودم، من هم همیشه در درس و ورزش و اعتقادیات و قرآن از همسالام جلوتر بودم، من دوره کتابهای شهید مطهری را مطالعه میکردم(!)…… و من هم از گناه در خفا، مثل یک مازوخیست که از آزار و رنجور کردن خودش لذت میبره، لذت خفت بار میبردم. اما به خدا قسم ناگهان با ازدواج تمام شد، ناگهانی! …خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها… حقیقتاً که راست گفت خداوند بلندمرتبه. امثال من و تو باید بیخ یقه معصومین سیریش بشیم! خیلی رک گفتم که ته خطو بدونی و خودتم اذیت نکنی! سفت وسخت از امام رضا و امام زمان-ارواحنا فداه- بخواه که تو رو موفق به یه ازدواج شایسته و سریع(!) بکنن. ولشون نکن. همین است و بس. من کردم، شد! حتی جسارت کردم و برای حضرات معصومین فرجه زمانی تعیین کردم! گفتم تو این مدت، اگه نجاتم ندید، خودتون میدونید!!! البته خداییش دوست خوب و مؤمن داشتن که به آدم آرامش وامید بده و دوری از افکار و سخنان و مطالب و خلاصه هرچیز محرک شهوت، مسکن این مرض هست، اما علاج قطعیش همونه که گفتم. من حتی واسه ازدواج موقت هم خونواده ام را مجاب کرده بودم اما یه رفیق شفیق که خدا هرچی ازش میخواد بهش بده، بهم گفت تو این اوج غلیان شهوت که اسیرشی نرو سمت اینکار. مگه اینکه واقعاً درهای ازدواج دائم به روت بسته باشه چون تجربه نشون داده که این کار باعث سرخوردگیهایی میشه که جبرانش سخته. هرچند نشد حرفشو به تجربه(!) دریابم، اما از گوش کردن به نصیحتش پشیمون نیستم(این قضیه پند اخلاقی دوستم هم نکته انحرافی بود! هر کی به دردش خورد کپی کنه!! وگرنه به اصل موضوع ربطی نداشت! تجربه شخصیم بود دیگه.) یا حق

هادی : در این کامنت ها که گذاشته می شود باید بازنگری شود که ایا نیاز به پخش آن ها به صورت علنی است یا خیر مثلا من پسری هستم 19 ساله. راستش رو بخواید من از سن خیلی کم (خیلی خیلی کم) به طور ناآگاهانه و باور کنید کاملا ناآگاهانه شروع به این عمل کثیف کردم. بارها سعی در ترک اون کردم ولی … الان که این متن رو می نویسم 2 هفته است که اقدام به ترکش کردم. خدا کمکم کنه. ولی من خیلی می ترسم. آیا من حتما دچار بیماری میشم؟ من قسم خوردم که دیگه این کار رو انجام ندم. آیا با ترک این عمل زشت ممکنه من به عوارض دچار نشم و زندگیم به حالت عادی برگرده؟ خواهش می کنم کمکم کنید. واز این گونه پیام ها بسیار می توان بیان کرد که خود اینها به نوعی قبح این کار رادر نظر خواننده می شکنند

پرسمان : از نگرانی و دغدغه شما در مورد شکسته شدن قبح این مسئله بسیار خرسند شدیم و خوشحال شدیم که مخاطبان ما اینقدر دقت نظر دارند. اما نکاتی به عرض می رسد:

1. در درج نظر باید بررسی کرد که سودش بیشتر است یا ضررهای احتمالی آن. نشریه سعی در درج همه نظرات دارد مگر اینکه احتمال ایجاد انحراف و … وجود داشته باشد.

2. گاهی اوقات شخص سوال خود را به عنوان نظر درج کرده و به دنبال پاسخ سوال خود می گردد. از طرفی بنا به مصالح شخصی خود، آدرسی نداده که ما پاسخ را برایش ارسال کنیم به همین خاطر پاسخ با در نظر گرفتن نکته اول، در قسمت نظرات درج می شود.

sali : تشکر فراوان از تلاش های واقع بینانه و پاسخ های خوبتان

گنهکار : سلام من نظرات دوستان رو خوندم و درجواب آقای هادی باید عرض کنم که اگر این مبحث مطرح نشه اصلا یه عده که متوجه زشتی عمل نمیشن اگر توی نظرات دقت کرده باشید خیلی ها ناخواسته مبتلا شدن و نمیدونستن عمل زشتیه ولی وقتی از اینتر نت یا حتی از همین متن خوندن متوجه شدن نکته ی دیگه اینکه ما در کشورمون خیلی مشکلات جنسی داریم هم دربین مجردها هم متأهل ها چرا ؟ چون همیشه هم تو خانواده ها هم در مدارس هم در دانشگاه و هم در همه جا ترسی در مطرح کردن این موضوعات هست خوب چرا باید باشه ؟ ما خیلی داریم از این ترس ضربه می خوریم خیلی طلاق ها از مسائل جنسی نشأت میگرن و ما نمیدونیم و همه و همه از همین مطرح نشدن هست که داره سرچشمه میگیره به هر حال من از زمانی که اون کامنت رو نوشتم حتی دیگه فکر ارتکاب دوباره به سراغم نیومده و مدتهاست این عمل زشت رو ترک کردم شاید من فقط نیاز داشتم یه جا این کوله بار رو بذارم و برم که از قضا اون جا همین سایت پرسمان بود برادر من یه کم واقع بینانه به قضیه نگاه کن هیچ وقت پاک کردن مسأله منجر به حل اون نشده موفق باشی التماس دعا

چه کار کنم : سلام من هم مثل بعضی ها 19 سالمه من به دلیل محیط بد و دوستان بد و نا آگاهی در سن 15-16 سالگی گاهی اوقات این کار بد را انجام میدادم و همچنین من وقتی اولین بار این کار را انجام دادم واقعا نمی دانستم چه چیزی از بدنم خارج می شود وچه عوارضی دارد ولی بعد از آگاهی 3 سال است که این کار را انجام نداده ام و از انجام آن هم خیلی بدم می آید به هر حال بعد از سن 15-16 که اونرا ترک کردم گاهی اوقات در خواب دچار احتلام میشدم در اوایل بیشتر بود ولی الان کمتر شده همچنین گاهی اوقات که دستشویی میرفتم بعد از ادرار این ماده از من خارج می شد در حالی که قبل از آن تحریکی نشده بودم لطفا راهنمایی کنید که هنگام خواب دچار احتلام نشوم و در هنگام که دستشویی می روم این ماده از من خارج نشود من واقعا یکی از آرزوهام اینه که همیشه پاک وسالم باشم تا بتونم همیشه نمازهاما بخونم الان هم بسیاری از نمازهام قضا شده ممنون منتظرم

mn4030 : سلام من هم مثل شما سایتی در مورد ترک استمنا دارم اگر مایلید با هم (من و شما و چند نفر دیگه)یک سایت گروهی داشته باشیم و برای رسیدن به هدفمان گروهی تلاش کنیم . و باید بگم که تا الان به جز من یکی دیگه هم اعلام موافقت کرده و اگر شما قبول کنید(انشاالله ) نفر سوم خواهید بود. و فضای لازم برای این کار فراهم شده است.

beyt_ol_ahzan_110 : برای همه ی اونهایی که دوست دارن از این آفت جانسوز، که احساسات جوانان عزیز ما رو ملعبه خود کرده و اراده ی اونها رو تسخیر، مینویسم… میخوام از امید بنویسم…ای کسی که کمر بند همت رو بستی برای ترک این گناه و غم و غصه ی رضایت خدا رو میخوری…فقط میخوام یه چیز بگم… تمام ذهن و فکرت رو روی این یک جمله متمرکز کن… جلوی چشمات این صحنه رو به تصویر بکش: (( حر ابن ریاحی با دیدگانی اشک آلود در آغوش مهر حسین ابن علی(علیه السلام)…))

asir : سلام! من امروز به طور اتفاقی با این نشریه برخورد کردم . واقعا جالبه . منم یه دخترم یه دختری که مثل خیلی از شما دچار این مشکله . یه جورایی تو این شهر غریبم و خیلی تنها ! اکثر اوقات تنهام و همیشه موقع تنهایی اولین چیزی که به ذهنم می رسه این فکر لعنتیه. من تو زندگیم چیزی کم ندارم . سلامتی دارم ، دانشگاهم رفتم ،شغل خوبم دارم . اینا فقط چندتا از نعمتهاییه که خدا بهم داده همیشه هم بهش اقرار می کنم . تا حالا هر چی خواستم از خودش خواستم همیشه هم جواب گرفتم با اینکه می دونم یه گناهکارم و خودمو مستحق این نعمتها نمی دونم . همیشه گناه کردم ولی خدا هیچ وقت آبرومو نبرده! و همین باعث می شه هر وقت این گناهه لعنتی رو انجام می دم به شدت عذاب وجدان می گیر م و ساعتها گریه می کنم . من موقعیتهای ریادی واسه ازدواج دارم ولی یه خوار بزرگتر دارم که مجرده و چون حق زیادی به گردنم داره نمی تونم زودتر از اون ازدواج کنم . من از خدا فقط یه ازدواج خوب و سالم می خوام تا از شر این بلا رها بشم . فقط همین .آخه اینکه برای خدا چیز زیادی نیست.هست؟ مگه نه اینکه خدا خودش گفته از من چیزای بزرگ بخواین . نمی دونم چرا جوابمو نمی ده . دیگه خسته شدم . راستشو بخواین گاهی اوقات حتی از دعا کردنم خسته می شم . کاش می دونستین چقدر نذر کردم واسه این مشکلم ، اما …. نمی دونم شاید دارم مجازات می شم . مجازات به خاطر گناهی که شاید منشا اون بی خیالی بزرگترا باشه. ! تو رو خدا برام دعا کنید . من آشنایی با این نشریه رو به فال نیک می گیرم . شاید یه معجزه باشه! شاید اگه شما برام دعا کنین خدا حاجتمو بده! التماس دعا!!!!!!!!!!!!!

بچه شرور سابق : به نام خدا سلام منم یه جورایی به این مشکل گرفتارم .من از وقتی با سایت شما اشنا شدم هر شب یه سری به اون می زنم واز شما به خاطر طراحی این سایت ومطالب مفید اون واقعاً سپاس گذارم . می خواستم بپرسم اگه خدا کمک کرد و توانستم جلوی این کار زشت(خود ارضایی) رو بگیرم اصولاً عوارضی که شما نام بردید بر طرف می شوند وچه مدت زمان میبره که این عوارض بر طرف بشوند؟ چون من تازه علت بد بختیهای خودم رو پیدا کردم. با تشکر

پرسمان : اولا به شما تبریک می گوئیم که توانسته اید این عمل را ترک کنید و ثانیا امیدواریم با اراده ای محکم از این به بعد نیز در این راه ثابت قدم باشید. اما در مورد عوارض : گرچه اشتباهات گذشته آسیب هایی به شما وارد کرده است اما آسیب ها دو نوع است. اگر شما خدای ناکرده به این عمل ادامه دهید تأثیرات و عوارض آنها پایدار خواهد شد اما اگر آن را ترک کنید تأثیرات و عوارض آن ناپایدار خواهد بود یعنی بدن شما با توجه به این که جوان هستید دوباره خودش را بازسازی می کند و به تدریج شما به وضعیت عادی بر می گردید و هم از نظر جسمانی و هم از لحاظ روحی و روانی فرد متعادل و بهنجاری خواهید شد و خداوند نیز در صورت توبه واقعی گناهان شما را خواهد بخشید. بنابراین برای جلوگیری از عوارض پایدار و حفظ سلامت جسمانی و روانی خود تلاش کنید دوباره به این عمل ناپسند که دون شأن یک انسان مؤمن است مرتکب نشوید و خود را از چنگال آن برای همیشه نجات دهید. شما جوان هستید، از این نیروی جوانی برای حفظ سلامتی خود بهره جویید و یک تغییر اساسی در زندگی خود ایجاد کنید. ما به شما نوید می دهیم که اگر مردانه کمر همت ببندید و عزم خود را جزم کنید که این عمل زشت را ترک کنید از همه عوارض آن نجات خواهید یافت. نکته آخر این که به هیچ وجه به خود نگرانی راه ندهید، چرا که نگرانی و اضطراب علاوه بر تشدید مشکلات روحی شما امکان دارد در بازگشت شما به انجام عمل خودارضایی دخیل باشد و عزم شما را برای ترک این عمل ناکارآمد سازد. سعی کنید اوقات فراغت خود را با ورزش بخصوص پیاده روی، دوچرخه سواری، رفتن به پارک و فضاهای سبز، کارهای دستی و … کاملا پر کنید و به هیچ وجه در محیط تنها نمانید.

ali_delshad : با توجه به جوان بودن جمعیت ایران و نیاز به آموزش های لازم در این زمینه و کمبود در این زمینه از شما کمال تشکر را دارم

takrang : درود بر شما پیروان راه حق! سپاس وافر!

شهرام : من پسری هستم دانش اموز سال پیش رشته ریاضی .میخواهم چیزی به شما بگویم که عین واقعیت است .بعد از این که این را خواندید دچار ترس میشوید ولی اراده شما را خیلی تقویت میکند .زمانی من چه از لحاظ درسی و چه از لحاظ غیر درسی در شهرمان به عنوان یک فوق فوق نابغه شناخته میشدم در مدرسه بیشتر یک دبیر بودم تا یک دانش اموز .خیلی از درسها تقریبا همه درسها را من کنفرانس میدادم و بچه ها ناخود اگاه برایم کف میزدند . با یک نگاه یکی دو ساعتی به یک فصل ریاضی ان را بهتر از معلممان بلد میشدم هنگام پاسخگویی به سوالات امتحان میزان خوب بودن سوالات را نقد میکردم و برای معلم می نوشتم.در ورزش شطرنج و فوتبال بی نهایت بودم انقدر مرتب و منظم لباس میپوشیدم و انقدر در میان دانش اموزان و دیگران جایگاه و شصخیت داشتم که حتی مدیرمان از یک فرسخی جلویم دولا میشد هنگام حرف زدن انقدر شسته و رفته حرف میزدم که گاه در کلاس چندین دقیقه حرف میزدم و همه حتی حواسپرتترین دانش اموزان کلاس هم با جان و دل گوش می کردند .اخه من در خانه ای بزرگ شده بودم که تمام خانواده در بهترین رشته ها در بهترین دانشگاه ها تحصیل کرده بودند.اینهایی که گفتم تصویری بود از اول تا اغاز سال دوم دبیرستان من از اول راهنمایی تا کنون به خود ارضایی دچارم و تقریبا روزی یکبار خودارضایی داشته ام . 4 سال اول متوجه افتم نبودم از اغاز سال دوم دبیرستان بود که متوجه شدم روز به روز کم حوصله تر میشوم روز به روز توانم کمتر میشود روز به روز کمتر سراغ درس و ورزش میرفتم روز به روز کمتر از زندگی لذت میبردم روز به روز تنهایی را بیشتر دوست میداشتم خیالبافی ام بیشتر میشد بیشتر از دیگران بدم می امد و…تااینکه وضع درسیم رو به بدتر شدن گذاشت دور ورزش رو چون احساس ناتوانی در تمرکز روی شطرنج میکردم ونفس کم میاوردم در فوتبال با بهانه های نمکی خط کشیدم شده بودم موضوع صحبت همگان بارها و بارها مدیر و مشاور و دانش اموزان بامن صحبت میکردند اما من خودم هم نمی دانستم چه بلایی سرم امده بود 24ساعت شبانه روز فکر میکردم اما به نتیجه نمی رسیدم حتی در بین شامم در خواب و بیداری به هردری میزدم بنبست بود خواب و خوراکم همانند اعتبارم از دست رفت من احمق برای فرا از این همه ناراحتی روز به روز خود ارضاییم بیشتر میشد احساس میکردم طلسم شده ام احساس میکردم غباری دورم را گرفته و نمی گذارد از زنذگی لذت ببرم نمراتم به زور به 10 میرسید اعتماد به نفس بینهایتم از دست رفته بود استرسی و اضطرابی شده بودم انهایی که روزی به خودم میگفتند ارزویمان داشتن نبوغی مثل تو است ارزومان رسیدن به تواست … و من انها را اصلا نمیدیدم امروز برایم غول شده بودند و از خودم بدم می امد دنبال این بودم که راهی پیدا کنم و ره صد ساله را یک شبه طی کنم هر راهی انتخاب میکردم فورا پس حداکثر 2 هفته از ان نا امید میشدم وان را تغییر میدادم کار من شده بد تغییر و تغییر وتغییر احساس میکردم همه من را مسخره میکنند به همه شک داشتم خلاصه از عرش عرش عرش به فرش فرش فرش افتادم بدون اینکه بدانم چرا .از بس دختران معصوم را هنگام خودارضایی در ذهنم تصور کرده بودم که روم نمیشد اسم خدا رو رو دهنم بیارم خودم رو گول میزدم که خدا مال اخوندهاست در مدرسه شده بودم یک انسان اهل غیبت یک انسان پرخاشگر و دعوایی بی ابرو .با خیالاتم زندگی میکردم و انگار دور و برم رو نمیدیدم خسته خسته بودم مثل یک مرده متحرک دور و برم رو نمی دیدم وروز بهروز خود ارضاییم بیشتر میشد … تا اینکه 2روز پیش از خدا خواستم با دل شکسته نا خود اگاه به سرم زذ که شاید مال همین خود ارضایی اومدم پشت اینترنت و اینجا رو پیدا کردم … بله خود ار ضایی یعنی این چیزی که خدا اهلش رو تو قیامت نگاه نمیکنه همین خودارضایی که ما به اون به عنوان یک چیز خیلی ساده نگاه میکنیم همون چیزیی که پیامبر اهلش رو ملعون میدونه تو خیلی سایتها اون رو نه تنها مضر معرفی نکرده بلکه اون رو نیاز هم معرفی کرده ولی از امثال من بشنوین که اون رو با تمام وجودم لمس کردم انچه تو این مقاله بالا خوندین عین واقعیت و بلکه اسانتر از واقعیت است یقین داشته باشین امثال افرادی که این مقالات رو مینویسند حتی اگر تمام عمر گناه کنن جاشون تو بهشت .بهترین راه ترک این عادت زشت خواستن از دل نه از زبان است تا از قلب ازش متنفر نشین که اینقدر داغونتون کرده فایده ای نداره معمولا افراد باهوش دچار این بلا میشن من اگر دچار این بلا نمیشدم الان یقینا در یکی از بهترین دانشگاههای دنیا درس میخوندم اون چیزی که دوره اوجم هدفم بود.بشینین 2 روز 3روز فکر کنین چی سرتون اورده انوقت که ترکش مثل اب خوردن میمونه شاید الان با خوندن این نوشته خیلیها میخندند اما خودارضایی بامن پدر کشتگی نداشت مثل شما .در اخر یک سوال داشتم از نویسندگان مقاله بالا که من تمام بیماریهای روحی رو به شدت گرفتم از لحاظ جسمی هم در مرحله مشکلساز هستم چند روز پس از ترک میشم همون ادم اول با همون حوصله باهمان شادابی با همان اعتماد بنفس بدون استرس با همون تمرکزحواس همان ذهن باز خواهش میکنم جواب بدین برای کنکورو ایندم خیلی مهمه برام که بدونم کی خوب میشم تا یک برنامه ریزی خوب داشته باشم؟ با نهایت تشکر از شما که این کمک بزرگ رو تو زندگی به من کردین و مشکلم رو بهم گفتین .

پرسمان : مدت آن بستگی به قدرت بازسازی بدنی و روحی شما دارد. که این دو نیز وابسته به تغذیه مناسب، ورزش کافی، تفریح و سرگرمی های مفید و سازنده است. اگر تمام این شرایط به نحو مناسب تأمین گردند، سرعت برطرف شدن عوارض فوق بیشتر خواهد بود. منتهی یکی از مهمترین نکات در مورد شما این است که از نظر روحی خود را قوی کنید و به شدت امیدوار باشید که حتما می توانید با اراده ای آهنین از پس این عوارض برآیید و آنها را زمین کوب کنید؛ چرا که از مهمترین علل بازگشت مجدد به این عادت ناپسند و یا بهبودی دیررس عوارض، ناامیدی است، که خود باعث تشدید اضطراب، افسردگی و مشکلات بعدی است. خلاصه آنکه مرتب به خودتان تلقین کنید “من می توانم” در ضمن در صورتی که امکان ازدواج برای شما وجود دارد هر چه سریعتر اقدام فرمایید که بسیار راه گشا است. و اگر امکان ازدواج وجود ندارد عوامل تحریک کننده را از محیط خود دور کنید و به هیچ وجه سراغ آنها نروید. این عوامل عبارتند از:

1. سعی کنید به هنگام خواب شکم شما بیش از حد معمول پر نباشد هر چه خالی تر باشد مطلوب است .

2. از پوشیدن لباس تنگ و چسبان بخصوص لباسهای زیر تنگ جدا اجتناب کنید.

3. از نگاه کردن به مناظر و فیلم ها و تصاویر و مواضع جنسی و خوش آیند, از جنس مخالف و موافق خودداری کنید و به محض مواجه شدن با این حالت چشمان خود را به زمین یا آسمان دوخته و در صورت مقدور ببندید.

4. از فکر کردن و تصور نمودن و تخیل امور جنسی و جنس مخالف اجتناب کنید و به هیچ عنوان حتی به قصد دانستن و تحصیل آگاهی به سراغ این نوع مطالب نروید.

5. از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسی و حتی شوخی های جنسی و تحریک کننده جدا پرهیز کنید و به بهانه ازدواج و مانند آن به سراغ این نوع کتب نروید و مطالعه آن را به زمانی نزدیک ازدواج بسپارید.

6. از مشاهده شوخی های جنسی زوج های جوان در ملائ عام اجتناب کنید.

7. از خوردن مواد غذایی که محرک است همانند خرما, پیاز, فلفل , تخم مرغ , گوشت قرمز و غذاهای چرب اجتناب کنید.

8. از دست ورزی با اندام جنسی خود اجتناب کنید و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی دست ورزی نکنید.

9. به منظور تخلیه انرژی زاید بطور منظم و زیاد ورزش ساده انجام دهید (ورزش ساده و مستمر و طولانی مدت , مدنظر است )

10. هیچگاه بیکار نباشید و برای اوقات فراغت خود, برنامه داشته باشید و آن را با مطالعه و سیاحت و زیارت و هنرهای دستی و عبادت پر کنید (کارهای مورد علاقه بیشتر توصیه می شود).

11. هرگز در مکانی خلوت و تنها و دور از نظر دیگران نباشید.

12. به محض ورود افکار جنسی به ذهنتان سریع به نماز مشغول شده و یا تغییر محیط دهید و کمتر به آن توجه کنید تا خود از ذهن شما خارج شود و به مکان های عمومی بروید و یا کسی را همراه خود بیاورید مثلا بگویید احساس ترس می کنم لطفا همراه من باشید.

13. با جنس مخالف رفتار متکبرانه داشته باشید و از روی ملایمت و لطف صحبت و… نکنید.

14. هیچگاه و در هیچ کدام از مراحل، باز هم امید خود را از دست ندهید و از نماز یاری بجویید. لازم هم نیست نماز بخصوصی بخوانید بلکه اگر مشکلاتی در این زمینه به شما فشار وارد آورد. وضو بگیرید و مانند نماز صبح دو رکعت نماز ساده بخوانید. و پس از آن از خدا کمک بطلبید. ذکر شریف “لا حول و لا قوه الا بالله” را نیز فراموش نکنید.

یک نفر : امروز نمی دانم چند سال و روز است که هر روز شرمنده خدایم و در درگاهش افتاده بی نفس و بی مقدار هزارن بار تلاش کردم ولی نتواستم این شب دیجور را به پایان برسانم ولی از لطفش نومید نیستم به جوان تر ها می گویم هر چه زودتر در رفع این معضل تلاش کنید که هر چه سن بالا برود انسان کم بنیه و ضعیف می شود. از لظف خدا محروم نباشید. اما پیشنهاد عملی این است که جای ، تلفنی ، محلی برای درددل یافت شود. که بدترین چیز در این درد ، تنهایی است خدا هم هرا محافظت کند. و دعا کنید من نیز نجات پیدا کنم که حدیث دردم شنیدنی است اگر نجاتم فراه مشد و عمری پیدا شد برایتان می نویسم چه بر من گذشته است. التماس دعا

kh-m : لطفا متن مرا درج نکنید فقط جواب سوالم را با نام مستعار نیلوفر بدهید.ممنون.

پرسمان : از خواندن متن نظر شما بسیار متاثر شدیم. امیدواریم خداوند تمام مشکلات شما را حل نماید. اما در مورد پاسخ دادن به سوال شما از آنجایی که ایمیلی از شما نداشتیم و شما فرموده بودید که به صورت خصوصی پاسخ دهیم؛ خواهش می کنیم حتما سوال خود را در لینک زیر درج نمایید و یکی از روش های پاسخگویی (پاسخ در سایت – ایمیل و .. ) را انتخاب نمایید. http://www.porseman.org/q/newq.aspx

غریبه : مطالب بسیار عالی بود. خدا قوت

مهدی : نمیدونم چی بگم. خیلی عالی بود. من دنبال این موضوع توی اینترنت بودم. هیچ سایتی مثل سایت شما به این خوبی پاسخی راجع به این موضوع و مسایل حاشیه اون نداشت . از ته قلب میخوام که خدا بهتون اجر و توفیق بده.

mahmood : سلام – ولی مقالات علمی که من در این زمینه مطالعه کردم خلاف این مقاله است . من این مقاله رو خیلی علمی نمی دونم . دلایل زیادی هم براش دارم .موفق باشید

پرسمان : نمی دانیم معیار علمی بودن را چه می دانید ولی خوشحال می شویم دلایل خودتون را برای ما بفرستید.

بی کس : باعرض سلام خدمت شماکه واقعا سنگ تمام گذاشتین من یک آدم بیمار به این بیماری هستم که باخواندن این مطالب امیدوارشدم من قبل ازاین که به این بیماری مبتلابشم یک آدم بسیار خوب وبا ایمان قوی که حتی نمازشبم ترک نمی شد بودم و حالا که دارم این مطلبو تایپ می کنم می تونم بگم به هیچ چیزی اعتقادندارم این کار همه چیزم رو ازمن گرفته من صدها بارهم اقدام به ترک این کارکردم اما موفق نبوده ام امیدوار هستم با این مطالبی که اینجاخواندم بتوانم آن را ترک کنم-باتشکر

نازی : به نام خدا ،من 21 سالمه و عین خیلی های دیگه از بچه گی حدودا 7،8 سالگی مبتلا به این مرض شدم.آره واقعا مرضه که بدجور به مرور زمان آدم رو از پا در میاره .من تقریباهمه ی نظرات رو خوندم و متوجه ی این نقطه ی مشترک بین همه شدم که منشاء این مشکل به دوران کودکی برمیگرده زمانی که کنجکاوی و شناخت احساسات شروع میشه، بزرگترها خیلی باید مراقب حرکات و رفتارهاشون باشند که شاید ناخواسته و ندانسته سبب بشن که فرزندانشون به این انحراف جنسی کشیده شن. درد و دل منم تقریبا شبه حرف های گنهکار و یکی مثل تو و مطمئن هستم نه تنها ما بلکه صدها نفر دیگه هم عین ما هستن ولی باز من مینویسم که بیشتر جنبه ی دردودل داره که شاید اگه پدر و مادری این مطالب رو خوند بیشتر در رفتارهاشون و برخورد با فرزندان حساسیت به خرج بده .پدرو مادر من بینهایت همدیگر را دوست دارند حتی الان با وجود اینکه 22 سال از زندگیه مشترکشان میگذره انگار که تازه به هم رسیدند به همین دلیل تا جایی که یادم میاد از همون بچگی در روابطشون اصلا مراعات سن منو نمی کردند و خیلی راحت با این مساله برخورد می کردند و شاید همین موضوع سبب شد که من خیلی زود به بلوغ برسم سهل انگاری های اونا باعث شد که من از همان دوران دست به کار زشت بزنم و من فقط اونارو مقصر میدونم البته تا 17 سالگی نمیدونستم که گنه و عواقب زیادی به دنبال داره ولی میدونستم کار خیلی زشتی انجام میدم و ندامت و پشیمانی بعداز اون خیلی آزارم میداد. بعد از اینکه تو ایترنت و کتاب ها در بارش خوندم و کاملا میدونستم که چه مضراتی میتونه داشته باشه تصمیم به ترک گرفتم ولی مگه به راحتیا بود کاری رو که سالها انجام بدی مطمئنا به آسونی نمیتونی کنار بزاری خیلی سعی می کردم ولی نمشد که نمیشد، قدرت غریزه خیلی بیشتر از قدرت اراده ی من بود احساس گناه مدام همرام بود. دچار ضعف و تاری دید و انزوا و گوشه گیری از افراد شدم، منی که سرا پا سرشار از شادی و نشاط و همیشه تو جمع های دوستان و خانوادگی غرق خنده بودم نمیدونستم چی شده که به این روز افتادم پدر و مادرم خیلی نگران بودن ولی هرچی دکتر میرفتم نمیدونستن دلیل ضعف و اینکه یهو چشام سیاهی میره و دست پاهام مدام سرده چیه؟ اوایل فکر میکردند کم خونیه ولی با ازمایشاتی که انجام دادم خبری از کم خونی نبود گوشه گیریم از همه بیشتر خودمو آزار می داد .خیلی فکر کردم که دلیل این چی میتونهباشه تا اینکه یه روز مطلبی تقریبا توی مایه های همین مطلبی که شما اینجا گذاشتین رو خوندم ، قبلاهم خونده بودم ولی زیاد توجه نمیکردم اون روز با دقت خوندم حدس زدم منشاء همه ی این مریضی های منم میتونه همین باشه تصمیم گرفتم حالا که نمتونم یه دفعه کنار بزارم پس بهتره کم کم شروع کنم همین کارو کردم تعداد دفعات رو کم میکردم و توی تقویمم روزی رو که این کارو میکردم با مداد سیاه میکردم اولش سیاهی ها زیاد بود ولی 5 ماه بعد خیلی کم شده بود اما بازم بود .خیلی توبه می کردم دیگه از خدا خجالت می کشیدم هر موقعه از خدا چیزی می خواستم روم نمی شد نگاه به بالا کنم میگفتم الان خدا میگه تو با چه رویی داری منو صدا میزنی؟ تا ماه رمضونی امسال شب قدر تنها آرزوم این بود که خدا منو ببخشه و کمک کنه که دیگه سراغ این کار نرم و همینم شد و خدا همه ی بخشندگی و ستارالعیوب بودنش رو بهم ثابت کرد و الان 4 ماه که مرتکب این گناه نشدم وحتی بهش فکرم نکردم و وقتی به قبلا فکر میکنم از خودم خجالت میکشم که فرقی با حیوانات نداشتم و فقط به فکر برطرف کردن نیاز جنسیم بودم. می خواستم به دوست گلم گنهکار و بقیه بگم که به نظر من فقط و فقط باید از خدا بخواین که کمکتون کنه همیشه علاوه بر اینکه به عواقب جسمی و روحی که براتون بوجود میاد به عواقب دینی و اعتقادیتون هم فکر کنین و بترسین و این جمله رو یادتون باشه که خداوند روز قیامت با این افراد حرف نمیزنه . اولش خیلی سخته ولی اگه بخواین می تونین کنار بزارین وبدونین که لذت ترک آن خیلی بیشتر از لذت انجام آن است اینو من میگم که ترک کردم ..میتونین امتحان کنین.. از پرسمان و دکتر قدوسی زاده هم به خاطر این مطالب مفید و فراهم کردم این فضا که همه بتونن حرفاشونو راحت بزنن و از راهنمایی های شما و تجربیات بقیه استفاده کنن تشکر می کنم . .

skachr : با سلام به خواهر عزیزم با نام مستعار گنهکار از خواندن مطالب شما و سرگذشت ناراحت کنندتان من نیز ناراحت و غمگین شدم و برای لحظاتی اشک در چشمانم حلقه زد زیرا سرگذشت شما بی تفاوت به سرگذشت بنده نیست ولی چیزی که من را ناراحت تر کرد این بود که شما نیز مثل من از … هستید و این خود غم من را دو چندان می کند. ولی من نسبت به بعضی از حرفهای شما انتقادات و بعضا راهنمایی و کمک و شاید حرف دلهایی، دارم که با توجه به بعضی مسائل خصوصی و غیر قابل بیان عمومی هستند. و من الله توفیق

هم درد : با سلام اقای دکتر نمی دونم با چه زبونی ازتون تشکر کنم بابت راه اندازی این سایت نمی دونید چه لطف بزرگی در حق ما هایی کردین که این مشکلو داریم .

راستش باورم نمیشه که بالاخره پیدا کردم اطلاعاتی رو که از 13 سالکی احساس کردم شدیدا به دونستنشون نیاز دارم و تا حالا که 21 سالمه بیداشون نکردم .مقاله ی شما اولین اطلاعاتی بود که در مورد این بیماری شنیدم وتمام عوارض درد و سرگیجه و عدم تمرکز و بی حالی و انزوا و تندخویی و زود رنجی و همه… که گفتین حالا میفهمم که به خاطر این مشکله که دارم و اگه کوچکترین اطلاع رسانی در مورد این بیماری میشد و من اینها رو چند سال بیش میفهمیدم شاید سالها بیش خود ارضایی رو کنار می ذاشتم فقط اگه اینهایی که الان فهمیدم چند سال قبل در دسترسم قرار می گرفت شاید سرنوشتم عوض میشد. میدونید ادم خیلی تسکین پیدا میکنه حرف و درد دل اشنا میبینه و چقدر جالبه که حرفها احساسها و رفتارها چقدر شبیه هستن و چقدر خوبه که ادم میتونه خودشو خالی کنه و حرفایی که سالهاست داره اذارش میده بیرون بریزه و به کسانی بگه که درکش می کنن .راستش من همه ی چیزایی رو که بقیه گفتن قبول دارم و همشونو با تمام وجود حس کردم بی بذارید منم بگم شاید نکات جدیدی توش باش که بتونه به کسی کمکی کنه شاید مانع از قربانی شدن یه بچه ی معصوم و بی گناه دیکه بشه که مثل من نا خواسته به هین بیمای دچار شدم.اخه من شاید 4 یا 5 ساله بودم که به خاطر شغل مادرم خیلی وقتها منو خونه ی مادر بزگم می ذاشتن .دو تا دایی مجرد داشتم که جوان بودن چیز زیادی یادم نمیاد ولی می دونم که از همون موقع مورد آزار و اذیت اونا قرار گرفتم . همیشه خودشونو به من می مالیدن با دستای کثیفشون…… . اینقدر بچه بودم که به من می گفتن چیزی به مامانت نگو منم نمی گفتم .واقعا هیچی نمی فهمیدم .اینقدر این کارو تکرار کردن که من یه بچه ی 5 ساله به طور ناخود اگاه به این کار عادت کردم و از وقتی خودمو شناختم با این مشکل درگیر بودم .من هیچ گناهی نداشتم…من.. قربانی شدم …یه بچه ی بی گناه …… قربانی بی فکری مادرم…..بی توجهی مادر بزرگم………… پست فطرتی داییام……… تقریبا 13 ساله بودم که دید آگاهانه ای نسبت به این بیماری پیدا کردم و خیلی ترسیدم. احتیاج به اطلاعاتی داشتم که در موردش بدونم که چه عوارضی داره . از چه کارایی باید پرهیز کرد و….. ولی نتونستم پیدا کنم اینترنت که نبود از کتابخانه یا کتاب فروشی هم که نمیشد درباره ی این موضوع کتاب خواست هیچ اطلاع رسانی عمومی هم که نبود و این بی خبری به قیمت خیلی خیلی خیلی گرونی برای من تموم شد از ما که گذشت تصمیم دارم حتما ترک کنم البته چند سالی هست که خیلی دفعاتش کمتر شده ولی موقع استرس و فشار امتحانات خیلی شدید میشه ولی می تونم باید بتونم .ولی کاش می شد یه جوری مثلا از طریق مدارس به نو جوانا اگاهی داد اون سن خیلی مهمه.!!!!!!!!!!!! میدونم خیلی زیاد شد ولی اگه میشه بذارید که بقیه بخونن . در آخر هم یه سوال داشتم تو یه مقاله خوندم که باعث انحراف استخون در زنان میشه پاهای من از زانو به پایین یه مقدار خیلی کم خمیدگی دارن ممکنه که به این دلیل باشه؟ و اینکه گفتن روی جنین تاثیر میذاره .اگر در دوران بارداری این عمل انجام بشه تاثیر گذاره یا اگه از قبل از بارداری انجام بشه در اون دوران قطع شده باشه باز هم تاثیر گذاره؟ ممنون میشم اگه جواب بدین .باز هم ازتون تشکر میکنم.همگی موفق باشید

پرسمان : از آنجا که برخی عوارض این عمل به صورت غیرمستقیم ایجاد می شود بروز مواردی مانند آنچه شما ذکر کرده اید بعید نیست زیرا در اثر استمنا انقباضات عضلانی شدید میزان نیاز بدن به کلیسم را افزایش می دهد و اگر فرد دچار کمبود کلسیم نیز باشد این دو دست به دست هم داده و در سنین رشد استخوانی (قبل از 20 سالگی در دخترها) باعث بروز مشکلاتی می گردد.

بنابراین به طور قطع و یقین نمی توانیم بگوییم انحنای پاهای شما ناشی از استمناست بلکه به صورت احتمالی و غیرمستقیم امکان این مسئله وجود دارد. اگر انحنای پاهایتان در حدی نیست که از نظر ظاهری زننده باشد یا باعث درد، خستگی زودرس، عدم تحمل وزن و کوچکترین مشکلات در راه رفتن باشد خیالتان آسوده باشد که با مصرف قرص کلسیم D برطرف می شود (به مدت چندین ماه) و در غیر این صورت می توانید اگر مشکلتان حاد و مهم است به پزشک متخصص ارتوپدی مراجعه کنید.

در مورد اثرات استمنا بر جنین باید گفت اثر مستقیم جسمی بر روی جنین ندارد ولی در صورتی که مادر مبتلا به مشکلات روحی، روانی ناشی از استمنا یا کم خونی و کاهش وزن شده باشد اینگونه موارد می تواند بر جنین اثر بگذارد و احتمالا کاهش وزن، کم خونی جنین و … را در پی داشته باشد.

البته مهمترین مطلبی که باید متذکر شویم اثرات سوء گناه بر روح مادر است که قطعا بر طهارت روحی جنین اثر خواهد گذاشت و حرکت این فرزند در مسیر معنویات و تربیت الهی را به مخاطره خواهد افکند. و این همان است که در برخی روایات ذکر شده است این گونه فرزندان احتمال سعادتشان کمتر است مگر اینکه مادر توبه واقعی کند و علاوه بر کنار گذاشتن ظاهری گناه به درگاه خداوند طلب آمرزش نماید. در این صورت است که به طهارت روز اول باز خواهد گشت و مورد عنایات حضرت حق واقع خواهد شد و از تمام اثرات سوء معنوی ذکر شده نجات خواهد یافت. (هم خودش هم فرزندش) موارد متعدد تاریخی گویای این مسئله هستند.

آرش : نمی خوام بگم مهمترین اما به جرأت می گم یکی از مهمترین مشکلات جوان امروز استمناء است چه دختر و چه پسر و شما هر چقدر در مورد این مسئله حرف بزنید بازم کمه نظر من اینه که بچه ها مثل شهرام عاقبت این کار رو به صورت خاطره شخصی شون بیان کنن تا همه با خوندن اون آگاهتر بشن چون مطمئنن هیچ کدوم از ماها نمی تونیم انکار کنیم که این کار ما رو در زندگی به شدت عقب انداخته و داره تمام زندگی ما رو نابود می کنه و حتما ما هم مثل شهرام از این مشکل بی نصیب نیستیم مثلا خود من انقدر به خاطر انجام این کار فشار عصبی زیادی تحمل می کردم که از تحصیل در دانشگاه در رشته کارشناسی جامدات انصراف دادم و بماند که قبل از اون شدم مثل یک آدم خنگ این مطلب واقعیت داره که این کار مغز رو کوچیک میکنه(البته جدا از اینکه غدد تناسلی رو چه در زن و چه در مرد کوچیک میکنه) و آدم رو خنگ می کنه چون من خیلی باهوش و خوش استعداد بودم و الآن فقط استعدادم باقی مونده و از اون هوشم دیگه فکر نمی کنم چیزی باقی مونده باشه به طوری که به شدت اعصابم ضعیف شده به شدت پرخاشگر شدم به شدت بی حواس و کم حواس شدم و هرچقدر که فکر می کنم نمی تونم خیلی از خاطرات ثبت شده در حافظم رو مرور کنم و مطالب به سرعت از حفظم می رن و به شدت کم حافظه شدم به طوری که با سه بار گذروندن بعضی از واحد ها در آخر هم نتونستم اون واحد رو بگذرونم البته بگم که من دوره کاردانی رو 4 ترمه گذروندم و اون موقع یکی از شاگردان ممتاز و برجسته رشته خودم بودم علتش هم این بود که در طی 2 سالی که در آموزشکده و در شهرستان و دور از خونه بودم این کار رو انجام ندادم و این خودش باعث برگشت حافظه و تقویت اعصاب و قوای من شده بود حتی این رو هم بگم که من در 2 باری که کنکور شرکت کردم بدون درس خوندن و با توجه به دانسته ای قبلی ام در کنکور قبول شدم 1 بار برای کاردانی و یک بار برای کارشناسی اما وقتی وارد دانشگاه آزاد شدم دوباره لجام نفس از دستم در رفت و شدم یکی مثل قبل و دیگه نتونستم برگردم و نتیجه این شد که انصراف دادم، از ترس اینکه هیچ چیزی رو نمی فهمیدم و می ترسیدم با توجه به اینکه نمی تونم ریاضیات رو پاس کنم در ترم های بالاتر به مشکلات بیشتری برخورد کنم دوستان می دونن که جامدات تمام دروسش ریاضاتی است و بسیار حساس اینها رو گفتم تا باقی دوستان خجالت نکشن و تونچه رو که در درمان این بیماری کمک ی کنه بیان کنن البته قصه ما سر دراز داره ولی خوب انقدرش کفایت می کنه که بدونید این مرض با آدم چه می کنه ممنون از همه بچه ها و مدیران سایت

محمد : دوستان عزیز برای اینکه بتونید از خود ارضایی جلوگیری کنید یه روش تمرینی واستون میگم صد در صد موثر هم هست و میتونه بهتون کمک قابل توجهی بکنه موقعی که فکر خود ارضایی به سرتون میزنه ، با تمام سلولهای خود حاضر باشید ، حضور داشته باشید ، انرژی درونی خود را احساس کنید ، توجه خود را به کالبد درونی خود معطوف کنید و میدان انرژی آنرا احساس کنید خیلی خلاصه بگم بشدت حضور داشته باشید و تمایل خود را احساس کنید بعد از این است که احساس شما استحاله خواهد یافت و میل به این کار فروکش خواهد کرد

azade : سلام به همه ی دوستانی که مثل من گناه کار هستند و میخواهند دیگه گناه نکنند. داروی شما فقط دوستی با قرآن و اهل و بیت است خصوصا امام حسین.حرف آخرم اینکه خودتو دوست داشته باش و برای خودت تلاش کن.

SHABNAM : با سلام اعتراف به گناه در نزد دیگران خود گناهی مضاعف است. این که در نظرات بعضی دوستان عباراتی مثل که یکی از دوستان من مدتی اسیر این گناه بود… جای تعجب است. با تشکر

divaneh : ba SHABNAM movafegham karetun darmurede etela resany ba tavajoh be jave jamee ke az injur amuzesha mahrumim khube valy dige unghandr bastesh nadin ke ghobh masale az bein bere agar masalee bein khodemun o khoda darim bayad tanha az khodesh bekhaym va motmaen bashim ke komakemun mikone tanha khodast ke yary konandeye mast

بی نام و نشان : خدا قوت ،دستتون درد نکنه مطمئناً به درد خیلی ها خورد و شدیداًالتماس دعا

تنها : با سلام و خسته نباشید قبل از شروع درخواست میکنم که لطفا مطلبم در سایت درج بشه و مطالب انتقادیش باعث سانسورش نشه چون می خوام حرف دلمو بزنم تمام مطالب و نظرات رو خوندم و بیشتر از همه با مطالب (گنهکار و یکی مثل تو ) ارتباط برقرار کردم و چه حس خوبی به آدم دست میده که در اوج تنهایی و اعصاب خوردی حرف آدمایی شبیه به خودت رو بخونی ( مثلا این حرف که اطرافیانت که نمی دونن در چه دنیای پر تلاطمی به سر میبری و درکی از شخصیتت ندارند و تو هم نمی تونی حرفی که داره عقده میشه رو بهشون بگی ) 24 سالمه و خوشبختانه دیر به انجام استمنا متمایل شدم ( 2 سال و نیمه) چون تا قبلا از ورود به دانشگاه واقعا چشم و گوش بسته بودم و فوق العاده مثبت ! و اطلاعاتم در زمینه های جنسی با توجه به همسنام میشه گفت صفر بود اما رفتم دانشگاه و محیط خوابگاه و اینترنت دانشگاه خیلی چیزها رو بهم یاد داد و کلا درصد زیادی از فکرم در شبانه روز به این مسائل اختصاص یافت و دچار افت تحصیلی هم شدم اما هیچ واحدی را نیفتادم اما چون دوستام هم مثل خودم و حتی بیشتر مذهبی بودند ( تقریبا همممون در نماز جماعت خوابگاه شرکت می کردیم)علیرغم نیاز شدیدی که هممون داشتیم و جذابیت این مباحث خیلی کم در اتاق خوابگاه به این مسائل پرداخته میشد لذا شاید باورتون نشه که تا 2 سال و نیم پیش اصلا نمی دونستم استمنا چیه منظورم تشریح شخصیتم هست اما شرایطی پیش اومد که اومدم خونه و درصد زیادی از شبانه روز در اتاقم تنها بودم ( کلا هم اجتماعی نیستم) و در اون مقطع حساس تحصیلی که می بایست خودمو برای کنکورمقطع بعد آماده میکردم با این کار آشنا و عبارت رساتر معتاد شدم حالا شما در نظر بگیرید یک جوان احساساتی فوق العاده تحت فشار نیرومند غریزه جنسی دارای استرس کنکور دارای تعلقات مذهبی کار و زندگیش میشه این کار و بعد از ارتکابش هم میشه دچار یه فشار خرد کننده عذاب وجدان و نتیجه اش میشه افسردگی میل عجیب به انزوا ( با هیچ کس تماس نداشتم ) پرخاشگر و چه طور بگم کسی که احساس تنهایی داره واقعا دیوونه اش میکنه و درمونده ست احساس گناه داره و اتفاقا هر وقت اعصابش خوردتر هست بیشتر این کار رو انجام میده خلاصه بعد از چند ماه دست از پا دراز تر بر گشتم دانشگاه که لا اقل مقطع فعلیم رو تمام کنم اما حتی درحداکثر سنوات مجاز تحصیلی هم نتونستم میدونین این حس رو داشتم که تنهایی داشت دیوونه ام میکرد هیچ کس نبود که حرف دلمو بهش بگم آخه روم هم نمیشد عذاب وجدان داشت بیچاره ام میکرد نمی تونستم درسم رو لا اقل در همین مقطع تموم کنم پیش روانشناس رفتم بازم خوبی این داروهای ضد افسردگی اینه که این میل غریب جنسی رو کاهش میده اما این پاک کردن صورت مساله بود بالاخره موضوع را با روانشناسم مطرح کردم و او با قاطعیت گفت که تصوراتم در مورد عوارض سوئ این کار پایه علمیی نداره نظری که بعد ها توسط یه روانشناس دیگه ( مثلا برای مشاوره ازدواج پیشش رفته بودم) نیز تایید شد نمی دونم حق با اوناست یا نه اما لا اقل همون حرفها تونست کمی از بار عذاب وجدانم کم کنه ( به خاطر مذهبی بودن شدیدا درگگیر احساس گناه و انزجار خودم بودم) و تونستم با هرزحمتی بود در وقت اضافه و در حالیکه پروژه ام رو هم نتونسته بودم انجام بدم استادم رو راضی کنم که از خیرش بگذره و فارغ التحصیل شدم – باز هم در پرانتز خواهش میکنم که دردودلم چاپ بشه — الان هم مدتی از فارغ التحصیلیم میگذره و تو این مدت هم فکر و ذکرم افکار جنسی بوده است و کارم هم همین مدتهاست نماز نخوانده ام هرچند به خاطر اعتقات مذهبی که دارم ( هر چند سست) احساس گناهش رو دارم بر دوش می کشم خدا رو شکر افسردگیم کمتر شده اما این زخم کهنه همچنان داره وجودم رو میخوره خلاصه کلام اینکه به عنوان کسی که تقریبا همه راهکارهای موجود در اینترنت رو خونده و با دو روانشناس مفصل در این مورد حرف زده و کلی با همسناش در این مورد تبادل نظر کرده با عرض احترام نسبت به راهکارهای ارائه شده به نظر من همونطور که دوست خوبم ( یکی مثل تو ) گفت تنها برای امثال ما یک راه حل وجود داره و آن ازدواجه و و این خودش داستانیه مفصل و اینکه آخه با شرایط جامعه ما و ناآگاهی ما جووونها چه طور میشه همسر مناسب رو انتخاب کرد ؟؟؟؟؟ ( تازه من از نظر اقتصادی هم فقیر هستم) و بر خلاف قریب به اتفاق ازدواجها بر اساس سعی و خطا عمل نکرد ( میشه ؟؟)و اصلا وقتی تمام مدت یه گوشی کز کرده ای مورد مناسب رو چطور میخوای پیدا کنی این فکریست که در این 4 سال اخیر که آرزوی ازدواج را داشته ام با من بوده است و ترس از اینکه در ازدواجم مثل خیلی ها شکست بخورم هم همواره در کنار بارهای دیگر بر دوشم سنگینی کرده است به نظر من مسوولین باید دست از شعار دادن بردارند و واقعا یه فکر و برنامه ریزی اساسی در این زمینه بکنند بابا مثلا این سالها بهترین سالهای عمرمونه که باید با تمام وجود برای سربلندی اسلام و مسلمانان در این دنیای مملو از بیعدالتی تلاش کنیم و هی نخواهیم صورت مساله رو پاک کنیم ترک عادت ناپسند وقتی میسر میشه که با یک عادت پسندیده جایگزین بشه ( ازدواج) و گرنه وقتی فقط بیاییم هی بگیم نکن نکن نکن و جایگزینی ارائه ندیم برای بیشتر افراد ( که ایمانشان خیلی قوی نیست ) سود پایداری در پی نخواهد داشت ببینین مثلا یه پسر رو در نظر بگیرین که از 14 – 15 سالگی نیاز جنسی رو در خود احساس میکنه و در سنین 20-25 سالگی به اوجش میرسه و این پسر همچنان در این آتش بسوزه و روز به روز از نظر روحی تحلیل بره و نتونه از طریق صحیح نیازش رو مرتفع کنه و دست به دامن داروهای ضد افسردگی بشه تا بلکه میل خدادی جنسیش رو از این طریق کاهش بده البته اینم بگم که من مقصر اصلی رو در این زمینه خودم میدونم که ایمانم ضعیف بوده اراده ام مصمم نبوده اعتماد به نفسم فوق العاده ضعیف بوده است و مدام از خودم دوری کرده ام ( داشتن حس بد نسبت به خودت افکار واعمال خودت) خدایا دلم برات تنگ شده ای کاش روزی برسه که تمام جوانها بتوانند به خوبی و راحتی سنت حسنه ازدواج رو به جا بیارند به جای اینکه مثل من فکر و ذکرشون بشه مسائلی که توضیح داده شد آخیش یه ذره راحت شدم یه ذره ………….

گنهکار : سلام … . نمی دانم چگونه باید این قصه ی پردرد را آغاز کرد ….. نمیدانم با که باید این غم کهنه را گفت …..نمی دانم تا به کی باید جور این رنج را کشید …… آه ه ه ه …..نمی دانم که هستید و چگونه مخاطب نوشته های من شده اید ، نمی دانم آیا هم درد هستید یا فقط دوستی رهگذرید …… من هیچ چیز نمی دانم … من نمی دانم چرا خطوط نظرات هر بار و هر بار که سر می زنم زیادتر می شود ….. من نمی دانم چرا هم دردانم اینقدر زیادند …. من نمی دانم که چرا این درد همچنان در دل من خانه کرده …. البته یک چیز را هم نمی دانم …. نمی دانم خدا مرا بخشیده یا نه ……. می خواهم از اعماق دل پر دردم بگویم …. از دردی آشنا ….. این جا که من هستم ، همین پشت سرم را که نگاه کنی امواج پی در پی گناه را می بینی …. تنهای تنها ، در کوچه های بی کسیم پرسه می زنم …. بیش تر به روحی سرگردان و خسته می مانم که خانه اش را پیدا نمی کند ….. نمی توانم با کسی حرفی بزنم ، جرأتش را ندارم …… احدی از حقیقت من خبر ندارد ….. از همه می ترسم …… از همه شرم دارم …. گویی با چهره ی گول زننده ام به همه شان دروغ می گویم …. بیچاره ها درباره ی من چه چیزها که فکر نمی کنند ….. طفلک ، آن ها که آرزو می کنند ای کاش جای من بودند ….. هییییییییی روزگار ….. اگر بگویم هر گاه به خودم فکر می کنم به مرز دیوانگی می رسم ، دروغ نگفته ام ……. بالشم دیگر حوصله ی گریه ها بی صدای شبانه ام را ندارد …. چشم هایم مسخره ام می کنند ، قطره ای اشک را ، عاریه هم نمی دهند ……پاهایم توان رفتن ندارند …. اصلا کجا بروم ؟ …. انتهای جاده کسی منتظر من نیست ….. شاید این قصه ، برای خیلی ها تکراری باشد …. شاید یادآوری دوران بدی باشد ….. شاید شرح حالشان باشد ….. شاید آن ها هم مثل من بخواهند که نباشد …. بخواهند برای هیچکس تکرار نشود ….. بخواهند که از یادها برود …. بخواهند یک بار هم که شده از ته دل بخندند ، راحت بگریند ، رهاشوند ، یکبار هم که شده با خدا مثل معشوقشان حرف بزنند نه مثل اولین و آخرین شنونده ی دردها و غم هایشان …. بخواهند یکبار هم که شده رویشان بشود با ائمه حرف بزنند ، توسل کنند ، طعم خوش انتظار را بچشند .یکبار هم که شده آرزو داشته باشند از یاران امام زمام (عج) باشند ………….. شاید قصه ی ما هم می خواهد مشهور باشد ، می خواهد مایه ی عبرت باشد تا همه بخوانند ……نمی دانم ….. ولی این را خوب می دانم که خداوند تنها شنونده ی حرف ها و همدم درددل های ماست و خواهد بود و هیچکس همراه ما نیست جز او …. پس فقط باید بر او تکیه زد و با یاد او زیست …… یا حق

moshahedeghar : az 14 saleghi hame chi ro midonestam keta ziyad mikhondam fekr ziyad mikardam be nesbate alan ke 21 salame basavad mahsob misham to konkore fani rotbe 3 avordam in be falsafe az noe azad na lozoman be manaye ideolozhik bodan alagh khasi daram taghriban falsafe eslami va gharbo mishnasam va be hichkodom ham be on sorat motaghed nistam sayam mikonam azad andish basham in haro ghoftam ke khodamo moarefi karde basham ama nazaram raje be in kar naghti ke dar hale hazer az har 10 pesar hame tajrobasho daran va hadeaghal 8 nafaresh be noe motad hastan in rahkarha dar vaghe sorat masale pak kardane mighim nakon riyazat bekesh manteghi nest bayad fazaro baz kard aghe javabamodadid nazarate zeyadi daram ke bedam dar zem in ke beghim felan kar ghonahe va man nabayad anjamesh bedam dar vaghe pain avordane shane insani kodame dar vaghe bayad be in natije beresim ke in kar baraye man nist chon man ensanam va har chizo bayad az rahe khodesh vared besham………

علی : برای من دعا کنید . من هم گرفتارم

مثل بقیه : سلام! دختر 17 ساله ای هستم که از سن 12_11 سالگی وقتی که بالغ شدم این کار زشتو انجام می دم…زمانی که حتی نمی دونستم این چیزا چیه…دچار افسردگی شده بودم…احساس تنهایی می کردم…ساعت ها تو اتاقم تنها می موندم در رو قفل می کردم و فقط دراز می کشیدم…این کار باعث شد که کمی آرامش پیدا کنم…از بچگی خیلی باهوش بودم…حافظم عالی بود…کلی کتاب خونده بودم..و حتی تو یکی از این مراکز خاص هم درس می خونم الان…این کار رو گاهی انجام می دادم…خیلی گوشه گیر شده بودم…14_15ساله که بودم پام به نت وا شد و بعد از مدت کمی با پسری آشنا شدم…و تنهاییهام پر شد و دیگه حتی یاد این حرکت زشت هم نمی افتادم دیگه…ولی بعد حالا بعد از چند سال دوباره شروع کردم با این تفاوت که حالا فهمیدم این چه کار زشتیه و جدا از خودم بدم میاد…مخصوصا وقتی می بینم اینقدر افت کردم…درس نمی خونم…حافظم وحشتناک شده…باز هم از صبح تا شب و شب تا صبح فقط تو اتاق دراز می کشم رو تختم…دوستایی که این مدت پیدا کرده بودم رو از دست دادم…دوباره پرخاشگر شدم…بی رگ شدم…دیگه غروری برام باقی نمونده…هرچی بگن و هرچی پیش بیاد ککم هم نمی گزه…تو یه عالم دیگم انگار…می گن بهم خیلی عوضی شدم و خودم اینو بیشتر از همه قبول دارم…چشام سیاهی می ره…دچار تپش قلب شدم که البته می گن از استرسه…تنبل و چاق شدم…حتی فکر کردن هم یادم رفته…قدرت هیچ کاری رو ندارم…هیچی ازم نمونده! همیشه از هر فیلم و عکس محرکی دوری کردم…جوک شوخی…همیشه از پسرا فراری بودم…حتی از خونه بیرون نمی رم هیچوقت… جدا حالم از خودم بهم می خوره…حس می کم نعمتایی رو که خدا بهم داده بود نابود کردم…من نباید این می شدم…شاید همه حق ندارن بعضی اشتباها رو بکنن… یه مدتیه که خیلی بیشتر شده…افسرده تر هم شدم…به فکر دوستی افتادم و یا ازدواج ولی بازم عذاب وجدان….دوس ندارم از مشکلم فرار کنم…الان وقت ازدواجم نیست…شاید باید کارایی بکنم هنوز…نمی خوام دست و پام بسته شه…از طرفی با این روند پیش رو به هیچ جا جز تباهی نمی رسم…حتی دو هفتست مدرسه هم نمی رم…می خوام با خودم کنار بیام ولی نمی شه…همه ی پیشنهادات متن رو هم انجام دادم و حتی بیشتر از اون…فقط باعث شد مدتی ازش دور شم و باز شدیدتر شه…و فقط دورم شلوغ شه و بازم هیچ کاری نتونم بکنم! فعلا در جنگم…یه هفتست ترکش کردم…ولی بارها بعد از زمان های طولانی حتی باز در یک لحظه نا امیدی و تنهایی سراغم اومده….و شدیدتر به هر حال از مطلب خوبتون ممنونم…چون منم روزی با خوندن یه مقاله تو یه سایت اینترنتی فهمیدم اسم این کار چیه و چقدر بده…و خوب بود چون حداقل از این سردرگمی بیرون اومدم که چرا اینقدر دارم روز به روز ضعیفتر می شم و علتش رو فهمیدم! خدا به هممون کمک کنه

golizadeh : سلام به نظربنده خودارضایی راه دیگری به جزازدواج دارد دراروپاوامریکا روانشناسان ودکترها میتوانند این کار راانجام دهند کمی راجع به این روشها بنویسید مگرتاحالا کسی به غیر از ازدواج نتوانسته این کار را ترک کند . روشهای متعددی است :1/تجسم اینکه این کاررا ترک کرده ای مثلا روزی 15 دقیقه2/تلقین به نفس درهنگام خواب3/یک ساعت قبل ازاذان صبح خلوت با خداوخواهش از او .این کارهااگر پیوسته باشد حتمانتیجه میدهد.اگرتوانستیدبه من هم کمک کنید

marjan : سلام من دختری 18 ساله هستم که از 15 سالگی شروع به خودارضایی کردم (هفته ای یکبار )من تا دو ماه پیش نمیدونستم که کار بدیه وگناه داره ولی وقتی فهمیدم شروع به ترک کردم راستش را بخواهید من به پسری علاقه دارم و بعد از 4 سال سختی برای رسیدن به هم اگه خدا بخواهد تا سال دیگه(یکسال دیگه)ازدواج میکنیم ازتون خواهش میکنم به سوالم جواب بدین اگه ما سال دیگه ازدواج کنیم من میتونم با شوهرم رابطه جنسی درستی برقرار کنم؟برام خیلی مهمه و حاضرم به خاطرش هر کاری بکنم خواهش میکنم جوابمو بدین من ترک کردم

پرسمان : تصمیم بجا و شایسته و اقدام عملی تان نسبت به ترک آن عادت بد را می ستاییم و امیدواریم با اراده ای محکم و عزمی راسخ بتوانید در کوتاه ترین زمان ممکن و به طور کامل از آن عمل اجتناب کنید این کار بسیار پسندیده ای است و رضایت خداوند نیز در آن است ما نیز برای موفقیت تان دعا می کنیم. تشخیص شما را تأیید می کنیم و عرض می کنیم که منشأ این مشکل، یکى از نیازهاى واقعى نهاده شده در وجود انسان است که باید به طور طبیعى و صحیح ارضا و تأمین شود (یعنى ازدواج). اگر به شکل صحیح تأمین نشود، دچار خطاها و گناهان دیگرى خواهد شد که عواقب سوء آن نیز دامنگیر فرد مى شود. بنابراین اگر امکان ازدواج برایتان فراهم است، اقدام به ازدواج کنید تأکید می کنیم جدی گرفتن تصمیم تان و مأیوس نشدن از رسیدن به هدف دو امری هستند که در این امر به شما کمک خواهد کرد و مطمئن باشید با ترک کامل این عمل و اقدام به ازدواج در اولین فرصت ممکن خواهید توانست زندگی با نشاط و موفقیت آمیزی را برای خود رقم بزنید و نگران اتفاقات و مسائل گذشته نباشید. به شرط این که در کارتان جدی باشید و با تقویت جسمانی و روانی خود در پی ازدواج و انتخاب همسر شایسته باشید.

boskhafan : سلام اگه چیزه جدیدی داشتی کوتاهی نکن با تشکر!

امیر : من نزدیک 2 ساله ترک کردم ولی حس میکنم هنوز عوارضش در من باقی مانده مثلا بیش از حد لاغرم چشمام یه کم ضعیفه و …

madione shohadaam be khoda : man az dorane kodaki be in amal dochar bodam kheily rozegare badi bod vali belotfe khoda tonestam tark konam ye ki az dalayeli ke man inkaro mikardam yeki tavahomaye efrati bod digari ketabayi ke bara senam nabod maslan darbare ezdevajo ina bod man aslan nemidonestam ke karam eshkal dare bazam ye roz be lotfe khoda ba khondan ketab shahid dastgheib fahmidam ke ey dele ghafal cheghad az omram hadar raft vali ba komake khoda va emamanam tonestam tark konam tori ke bad az on roz dige inkaro nakardam (be joz 1 bar)ta alan vaghean age az khoda komak bekhaid mishe… mikhain ye rahi beheton begam ke dg aslan fekresham besoragheton niad hamon rahi ke mano komak kard ? berid jonob manateghe jangi pishe shohada be khoda kheily komaketon mikonan bavar nemikoni? be emtehanesh miarze mage na?

pagondeh : jedan mashala.man yek pesaram hich vaght fekr nemikardam ke in masale enghadar mohem va zarori bashe.vali vaghti payamharo khondam motevaje shodam kheyliha ba in moshkel va bimari dasto panje narm mikonam.be hamashon khaste nabashid migam va az parvardgare mota~ali tofighe ajr daram.sadaghe sare hame ham baraye khodam.az zahamate shoma va hamkaratonam tashakor mikonam.pagondeh

gharib_e_ashena : به دلیل اینکه خیلی از جوانان در گیر این مساله هستند سایت شما واقعا نشان دهنده راه فرار از این موضل است.واقعا ممنونم

sedaghat : salam امان از این روز گار به هر دری می زنم از شر این بدبختی راحت شم ولی به خدا تا حالا که نشده امیدوارم از این به بعد یتونم خداحافظ همه تون

علی : شما وقتی این کار را انجام می دهید که تحریک جنسی شده باشید . پس از صحنه ها و کار های تحریک آمیز دوری کنید هر چند که این صحنه ها خوشآیند اند .

yeganeh : salam va khasteh nabashid mikastam bedonam in kar baese pareh shodane pardehy bekarat ham misheh mamnoon

hakern_iran : السلام علیک یا اباالصالح المهدی ادرکنی هر کس در تمامی روز و شب به یاد منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) باشید.خداوند او را از هر کناهی پاک خواهد کرد.و هرکس مداوم در حال عبادت باشد از کناه دوری میکند.(ذکر علیوا عباده) ذکر علی (ع)عبادت است.

یه منتظر! : سلام همه مطالب دوستانم رو خوندم و الان که دارم اینو می نویسم دیگه جلوی اشکامونمی تونم بگیرم… یادم نمیاد از چه سالی ولی یادمه که خیلی بچه بود!!الان 23 سالمه!راستش تا یه مدت پیش احساس میکردم کار اشتباهیه ولی نمی دونستم گناهه.از اون بدتر نمی دونستم که باید غسل کنم!و امروز فهمیدم که همه نمازهامو باید قضا کنم!ولی مگه میشه!!!؟؟؟مگه من چقدر دیگه زنده ام که نمازای 14 سالمو باید دوباره بخونم؟؟؟ به حساب بچه مذهبی هستم!نمی دونم خدا می بخشدم یا نه!ولی مثل همیشه با کمال پررویی میرم سراغ خودش(خودش یادم داده!)مطمئنم که دیگه تکرار نخواهم کرد(اگه کمکم کنه…)شاید بگید این چقدر به خودش مطمئنه!!!ولی من گفتم اگه خدا کمک کنه!چون او کمکم میکنه،پس حتما می تونم.در ضمن اوضاعم هم خیلی خراب نیست!شاید سالی چند بار مرتکب میشدم که ان شاء الله اونم دیگه تکرار نمیشه. با خوندن مطالب دوستان دوست داشتنیم الان فهمیدم که باید چه دعاهایی براشون بکنم!شما هم برای من دعا کنید.دعا کنید بتونم بنده خوبی برای خدای بی نظیرمون باشم!!! متشکرم

منطقی و همه جانبه نگری : با سلام اظها ر نظری در مورد راه حل هایی که برای رهایی از استمنا داده اید : شما گفته اید کسانی که استمنا میکنند هی دعا بخوانند و ذکر بگو یند از خداوند طلب مغفرت کنند و بدبخترین ادمیان روی زمین جلوه شان داده اید اما شما منطقی وهمه جانبه به موضوع نگاه نمیکنید , نیاز جنسی رابه رسمیت نمیشناسید و فقط میگویید این حس و نیازجنسی را که خداوند در انسانها خلق کرده را بکو بید اسغفر الله مگر خود خداوند ندانسته که چه کار کرده و شما هی میگوئید ازاین حس فاصله بگیرید خداوند بلوغ جنسی را برای پسران ودختران درسنین جداگانه ای قرار داده است . یک پسر بعد از 18 سالگی باید بتواند به راحتی ازدواج کند اما این رسم و رسوم اسلامی وایرانی مشکل اصلی هم برای پسران و هم برای دختران شده است که در مواردی قوانین قضائی سخت از این رسم ورسوم دفاع میکند فکر نمیکنید که شما راه را اشتباه میرو ید به جای محکوم کردن جوانان جامعه باید به سراغ مسئو لان اطلی کشور رفت ؟ در این مورد کمی فکر کنید اما بی طرفانه. شما اگراهل مطالعه باشید متوجه میشوید این کشور در مسیری است عجیب و امیخته و پراکنده و به نوعی باید گفت که هیچ چیز سر جای خودش نیست والبته هیچ کس هم نیداند که دارد چکار میکند هر کس با برنامه خود پیش میرود و پیش میبرد و در این کشاکش طوفانی ومواج این جوانان هستند که به این طرف و ان طرف پرت میشوند له میشوند وهمیشه مغصرند ومحکوم. این کشور نه ازاسلامی بودن اسلامی است و نه از غربی بودن غربی است ونه از ایرانی بودن ایرانی است و در هیچ راهی به طور یکپارچه قدم برنمیدارد. واما حال : ایا بهتر نیست حل موضوع را از کسانی بخواهید که خود در ان مغصرند شما که تشکیلات تقریبا خوبی راه اندازی کرده ایدبه جای کوبیدن احساسات افریده شده در نهاد انسانها بهتر است نها دی مردمی از افراد اگاه تشکیل دهید و با برسی همه جانبه موضوع – قوانین مربوطه , بعد انسانی اجتماعی و مذهبی و اقتصادی _ به ارئه راه حل و قوانین پیشنهادی به دفتر مقام معظم رهبری و ر یاست جمهوری و سازمانهای مربوطه بپردازید و در این راه از پیشنها دات و راهنمایی های جوانان استفاده کنید و کار بدو ن سانسور به جوانان گزارش شود و کار بدون خستگی پیگیری شود . متاسفانه همیشه در ایران از حل اساسی موضوعات فرار شده و به سراغ کارهایی رفته شده که اسان هستند این مشکل کل کشور جمهوری اسلامی ایران است و نباید چون راحت است زود جوانان جامعه محکوم شوند این مشکل یک مشکل ریشه ای است فکر میکنید با کارها و میدیریت های پراکنده وغیر منسجم کی وچه موقع در ایران سن ازدواج به صور ت اسلامی درمی اید 10 سال دیگر 15 یا 20 و یا … ؟؟؟!!!!!!! منطقی و همه جانبه نگاه کنیم راحت طلب نباشیم و واقعا مفید باشیم به امید کار واقعی و شجاعانه خداحافظ

پرسمان : نگاه همه جانبه و منطقی دین اسلام این است که غریزه جنسى یکى از خواص طبیعى انسانی است . حتی بالاتر ازآن ،انسانى را که از نظر جسمى و روحى سالم باشد داراى چنین کششى دانسته وبرای آن به عنوان یکى از نعمت هاى خدادادى ارزش فوق العاده ای قائل است . بحث در این است که اگر به غرایز طبیعی انسان، به صورت صحیحی پاسخ گفته نشود، برای اشباع آنها متوجه راه های انحرافی خواهند شد؛ زیرا این حقیقت قابل انکار نیست که غرایز طبیعی را نمی توان از بین برد و فرضا هم اگر بتوانیم از بین ببریم، چنین اقدامی عاقلانه نیست و به نوعی، مبارزه با قانون آفرینش است. بنابراین راه صحیح آن است که آنها را از طریق معقولی اشباع نموده و از آنها در مسیر سازندگی و کمال انسان بهره برداری کنیم. ازدواج راه طبیعى و مشروع ارضاى غریزه جنسى است لذا باید با فراهم کردن امکانات و شرایط لازم، سعى کرد به آن پاسخى صحیح داد؛زیرا اگر بخواهیم به آن جواب نامناسبی دهیم با ید منتظرعوارض نامطلوب آن باشیم . اکنون این پرسش پیش می آید که در بسیاری از شرایط و محیط ها که افرادی قادر به ازدواج نیستند به خصوص در عصر حاضرکه بر اثر طولانی شدن دوره تحصیل و مسائل پیچیده اجتماعی سن ازدوج بالا رفته و کمتر جوانی می تواند در سن پایین ـ یعنی در داغ ترین دوران غریزه جنسی ـ اقدام به ازدواج کند چه باید کرد؟ آیا باید وی را به سرکوب کردن این غریزه (همانند رهبان ها و راهبه ها) تشویق کرد؟ یا اینکه آنان را در برابر بی بند و باری جنسی، آزاد گذاشت و شاهد صحنه های زننده بود؟ و یا آنکه راه سومی را در پیش بگیریم که نه مشکلات ازدواج دائم را به بار آورَد و نه آن بی بند و باری جنسی را؟ اسلام و تعالیم ناب آن ابتدائا ازدواج دائم و در مرتبه بعد با رعایت یکسری شرایط ازدواج موقت را به عنوان راه صحیح ارضای غریزه جنسی مطرح نموده است .حال که در جامعه کنونی ما به دلایل مختلفی نمی توان به این راهها عمل کرد (البته در این زمینه ،بحث زیاد است که جای خود را می طلبد )باید فعلا شرایط حاضر را پذیرفته و بر اساس آن به راهکارهای مرحله بعد بیاندیشیم .زیرا گرچه انسان نمى تواند تمام شرائط و امکانات را بر وفق مراد خود فراهم نماید ولى مى تواند خود را با شرائط موجود وفق دهد و هماهنگ سازد.تنها در این صورت است که خواهد توانست از حالت همیشه نگران ، ناراحت ، غمگین و افسرده وجه اول با ابتکار ، خلاقیت و بهره مند شدن از دیگر توانمندیهاى خود تنها با استفاده ازهمان امکانات و شرائط موجود ، شاد و با نشاط زندگى نماید. بدون تردید اگر خداوند غریزه جنسی را در انسان قرار داده قدرت و توان مقابله با گناه را نیز در وجود وی قرار داده است.گاهی اوقات ممکن است برای بعضی از افراد واقعا امکان ازدواج به هیچ وجه فراهم نشود، یکی از راهکارهای کنترل غریزه جنسی برای چنین افرادی گزینه روشهای کنترلی و تقویت معنویت می باشد . در این صورت است که قرآن کریم دستور به پاکدامنی و عفاف می دهد و می فرماید)):ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنهم الله من فضله(( ، خداوند در این آیه، صریحاً دستور به عفاف و خودنگهداری می دهد و این بهترین شیوه و روشی است که با به کار بستن آن روح ایمان و تقوا در انسان پرورش می یابد و سبب تقویت اراده و تسلط بر نفس می شود و روحیه عفت در انسان زنده می گردد. برای کنترل غریزة جنسی هم خود فرد و هم والدین و اطرافیان مسئولیت دارند. آن چه مربوط به خود فرد می‌شود این است که از طرق 1- برنامه‌ریزی برای کار مداوم2-تنظیم خواب3-دوری از محیط‌های آلوده و ناسالم4-استفاده درست و مطلوب از اوقات فراغت5-پرورش تقوا و معنویت در وجود خویش استفاده نماید . اما آن چه بیش از همه ضروری است و به صورت زیربنایی در شخصیت و رفتار جوان مؤثر است، پرورش معنویت و تقویت ایمان و تقوای الهی است که در قالب دعا ، ذکر و عبادت رخ می نماید . و الا روشن است که اجتماع اعم از مسئولین، والدین و مراکزفرهنگی مردمی یا دولتی نیز باید تمام تلاش خود را مصروف زمینه تسهیل و تسریع ازدواج به عنوان یگانه راه درست ارضای غریزة جنسی نمایند. اینجاست که ما از کسانی که احساس مسئولیت کرده و سرنوشت جوانان این مرزو بوم برایشان مهم است می خواهیم در دعاهای خود از خدواند بخواهند هر چه زودتر زمینه ازدواج جوانان فراهم گردد.

بی نام : اگه اون زمانی که این گناه رومرتکب میشدم به فکر حضور خدا بودم ان گاه از شرم وجودش میمردم

میلاد : میخواستم ببینم کسانی که ازدواج میکنند به خاطر تکرار این عمل در زمان تأهل موجب همین عوارض نمیشوند؟

پرسمان : در این باره به نکته به صورت مختصر اشاره می شود: 1. اگر منظورتان انجام استمنا (خود را تحریک کردن تا منی از انسان خارج شود) در زمان تأهل است؛ باید بگوییم هیچ تفاوتی بین این عمل در زمان تجرد و تأهل وجود ندارد. اما اگر منظورتان بروز عوارض در اثر مقاربت و نزدیکی بین زن و مرد است، باید بگوییم چون عمل جنسی صرفا یک عمل جسمی نیست و با ارتباطات روحی، روانی و معاشقه بین طرفین همراه است، ارضاء کامل جسمی و روحی صورت می گیرد (بر خلاف استمنا) و شادابی و رفع خستگی و آرامش روحی روانی پس از آن برای طرفین، خود گویای این حقیقت است. بر خلاف استمنا که شخص پس از انجام آن دچار خستگی، عدم آرامش روحی، پشیمانی، افسردگی و … می شود. 2. در ازدواج یکی از عوامل مؤثر بر کنترل دفعات انجام عمل جنسی، محدودیت هایی است که برای طرفین وجود دارد و همچنین حالت عادت و اعتیاد ایجاد نمی شود. این است که به مرور زمان و پس از یکی دو سال از تعداد دفعات مقاربت کاسته می شود و یک نظم عادی پیدا می کند و این نکته ای است که افراد متأهل آن را تجربه کرده اند. در حالی که در استمنا چون ارضاء به طور کامل صورت نمی گیرد، حالت اعتیاد و عطش بیش از حد و گاهی خارج از کنترل ایجاد می شود، به گونه ای که شخص گاهی هر روز و حتی گاهی چندین نوبت در روز خود را مبتلا می کند. این است که عوارض در این گروه ایجاد می شود ولی در افراد متأهل چنین عوارضی دیده نمی شود.

نازی : سلام. تو را خدا توجه کنید به حرفام. هر ردفه می رم ایمیلم را چک می کنم اما نامه ای ندارم از شما. بگین من چیکار کنم. من شما را محرم شمردوم. من بین آدما هیچکسی رو ندارم تا این مشکلم را باهاش مطرح کنم و واقعا درمانده شدم.

پرسمان : همانطور که می دانید این صفحه مربوط به درج نظرات است و شما برای پیگیری پاسخ باید در صفحه درج سوالات، سوال خود را درج کنید. به هر حال ما خواستیم پاسخ سوال شما را پیگیری کنیم ولی ایمیلی از شما نداشتیم که بتوانیم مشخص کنیم پاسخ شما ارسال شده است یا نه. اگر لطف کنید ایمیل خود را در صفحه درج سوالات برای ما بفرستید حتما این موضوع را پیگیری می کنیم. در پایان از تاخیر بوجود عذرخواهی می کنیم.

taha hosseini : به نام ارحم الراحمین که رحمانش مال بنده هاش و رحیمش ما همه است . پرواز با بال شکسته هنر است …

خداوند تنها کسی است که از هیچ کس نا امید نخواهد شد … حتما روایتی رو که می گن از پیامبر خوبی ها جوانی طلب دعا داشت رو شنیدین .

پیامبر(ص) می پرسن چه گناهی کردی : جوان می گه نمی تونم بگم ؛ پیامبر می گه آیا گناهت بزرگتر از کوه هاست ؟ جوان می گه خیلی بزرگتر !

پیامبر می گن بزرگتر از آسمون ها می گه خیلی خیلی بزرگ تر ! میگن بزرگتر از عالم ، می گه بازم بزرگتر !

پیامبر اینبار می پرسن بزرگتر از خدات که نیست ! جوان گریه می که و با اینکه شرمش می اومده بگه ولی با اصرار رسول می گه :

من کارم کفن دزدی بودی رو زی که دختری رو وایه دزدیدن کفنش که تازه دفن شده بود انتخاب کردم نتونستم طاقت بیارم و … بله ، پیامبر از ترس خدا می گن دور شو که می ترسم گناهت من رو هم بسوزونه .

جوان سر به کوهها می ذار ه … ولی بشنویید از ارحم الراحمین که می گه پیامبرم چرا بنده ی شرمنده از گناهش رو که در گاه من اومده بود روندی برو و بیارش که ما به همه مهربونیم و توبه پذیر …

پیامبر میره و جوون را که از حال و روزش معلوم بود توبه کرده بود به طرف نور و روشنایی دعوت و مژده می ده که خداوند توبه هر کس را توبه کند از عمق وجود می پذیرد و کمکش می کند …

خودم از یکی از دوستام شنیدم می گفت به خدا وقتی تصمیم به ترک ا س ت م ن اء گرفتم خدا اونقدر کمکم کرد که تعجب می کردم . مثلا هر بار می رفتم فیلمی چیزری بگیرم اون دوستم که قرار بود فیلم رو بده یا مسافرت بود یا کامپیوترش خراب …

هر وقت سر رایانه می رفتم اینترنتم در ست نبود . هر وقت تنها می شدم یکی از غیب سر می رسید و …

دوستای خوبم خدا می بخشد پس جایی دیگر نروید … البته اوّل توبه کنید راهش هم حضرت عشق ، علی (ع) گفته تو کتاب سوّم یا پیش دین و زندگی هست متونید برید از سایت تالیف کتب درسی می تونید کتاب رو که pdf هست و با Acrobat reader که نرم افزار مخصوص باز کردنشه اون هم تو سایته باز کنید . دعام کنید که محتاجم دعام …

saeid : سلام بر همه دوستانی که این مطالب را می خوانند من به یک چیز اعتقاد دارم و آن این است که من و شما بعنوان یک انسان و اشرف مخلوقات آفریده شده ایم پس باید انسان باشیم نه حیوان البته فکر نمی کنم حیوانات هم مثل بعضی از انسانها باشند من خودم امسال در ماه رمضان تصمیم به ترک استمنا گرفتم و در شبهای قدر آن را کلا ترک کردم و هم اکنون با خواندن نماز و فرستادن صلوات و ذکر خدا تا امروز توانسته ام از این بیماری نجات پیدا کنم به راستی که نماز و روزه از فساد و فحشا جلوگیری می کند به نظر من دولت اسلامی هم باید فکری در این مورد بکند به هر حالت موفق باشید التماس دعا دارم

z : با سلام گرم خدمت انانی که در این جامعه شلوغ که هرکسی به دنبال پول و خودش هست قلبشان برای جوانان میتپد , جوانانی که در این جامعه پر از ادم تنهای تنهایند با کوهی از مشکلات , جوانانی که در زمانهایی شعار اول هستند جوانانی که گاهی مشکل اصلی جامعه هستند و گاهی سرمایه اصلی کشور هستند گاهی همه کاره نامیده میشوند و گاهی هیچکاره و گاهی حق همیشه با جوانان خوانده میشود و گاهی همیشه مجرم خوانده میشوند . کسانی با نام جوانان مسئول میشوند کسانی میایند و میروند حرفهایی میزنند و دورانشان را میگذرا نند و میروند. اگر کمی از این هیا هو ها دور تر شویم میرسیم به جوانانی که بی صدا ایستاده اند و فقط ایستاده اند غمگین ناامید و خسته خسته شاید نشسته باشند در روی صندلی یک پارک و یا درون اتاق و زمانها همانطور میگذرند ودقایق وساعت ها هینطور میگذرند تیک تیک تیک تیک تیک و …. ماها میگذرند و سالها ارام ارام ان جوانها دیگر حس پیری میکنند و شادابی دیگر مرده اما کسانی همچنان از صبح تا شب از جوان حرف میزنند و مهلتشان تمام میشود ودیگری … اما جوانانی در گوشه گوشه های خانه ها دارند میمیرند دیگر فقط نفس میکشند زیر بار کوه مشکلات با منت ها با جراحتهای سخت روحی گاهی دنبال جایی می گردند که گریه کنند و ارام ارام دیگر میخواهد هیچ نفهمد نه تهمتها را نه ان سخنان رنگینی که صبح تا شب درمورد جوانان است ونه منت ها را پس میرود به سوی موادی که او را از این ادمیان دور کند دیگر هیچ نشنود هیچ…

رهگذر : من 10 سال خودارضایی می کنم هیچ کدام از این اتفاقا برام نیفتاده!

پرسمان : اولا زود قضاوت نکنید. نمی دانیم شما چند ساله هستید ولی به هر حال اگر قرار است متوسط سن هر فرد بیش از 60 سال باشد بنابراین زمان زیادی در پیش است که شما گرفتار عوارض شوید و آن زمانی است که آب از سرتان گذشته است و احدی را توان فریاد رسی نیست. دوم اینکه قدرت بدنی افراد متفاوت است؛ برخی از تغذیه بسیار خوبی برخوردارند و وسایل رفاه و تفریح آنها بسیار فراهم است و قاعدتا عوارض دیرتر ظاهر می شود ولی با شدت بیشتر. نکته سوم اینکه میگوند: «آزموده را آزمودن خطاست» در حالی که فریاد هزاران نفر از عوارض و عواقب بسیار سنگین استمنا بلند است،‌اگر شما به آن ایمان و عقیده ندارید مشکل شماست و توصیه ما این است که به شدت به این عمل ادامه دهید این گوی و این میدان ان شاء الله عمر ما کفاف دهد و شما نیز عمر طولانی داشته باشید و حتما از سلامتی خود ما را با خبر سازید تا به عنوان یک مورد موفق به جامعه پزشکی و بهداشتی معرفی شوید. که هرگز چنین نخواهد شد و ما به این گفته خود یقین داریم. ای کاش از خیل عظیم دختر و پسرهایی که دچار عوارض جسمی و روحی این بلای خانمانسوز شده اند به اندازه ما با خبر بودید و این گونه قضاوت نمی کردید. وقتی در گزارش های پزشکی معتبر دنیا از موارد مرگ، صرع، خودکشی و … در ارتباط با استمنا خبر می دهند و وقتی دنیای غرب در حل این معضل اظهار درماندگی می کند بسیار جای تعجب خواهد بود که شما تمام تجربه های مستند دیگران را کنار بگذارید و فقط به تجربه شخصی خود اعتماد کنید.

رهگذر : راستش من خیلی وقته دارم سعی می کنم این کار رو انجام ندم ولی یه ترسی مثل خوره افتاده به جونم. می ترسم پردم پاره شده باشه آخه دو سال پیش بعد از انجام این کار لکه خون می دیدم. آیا راهی هست تا از این ترس نجات پیدا کنم؟ در غیر این صورت حتی نمی شه ازدواج کرد؟ آیا پرده خیلی نازکه؟ راحت برداشته می شه؟ خواهش می کنم کمکم کنید.

پرسمان : برای تشخیص قطعی پارگی پرده فقط معاینه پزشک متخصص زنان و زایمان می تواند پاسخگوی شما باشد. نکته دیگر اینکه، اگر پارگی پرده در اثر دست کاری ها شما مختصر و بسیار اندک باشد برای ازدواج مشکلی ایجاد نمی کند در غیر این صورت اگر به گونه ای باشد که شب اول ازدواج با خونریزی همراه نباشد، ممکن است برایتان مسأله ساز شود ولی مانع ازدواج نیست یعنی در برخی موارد بسیار نادر وضعیت پرده به گونه ای است که موقع ازدواج نیاز به پارگی ندارد(سوراخ مرکز آن گشاد است) و همراه با خونریزی نیست. توصیه ما این است که اول از همه به درگاه خداوند استغفار نمایید و با اراده ای محکم برای همیشه این کار را ترک کنید و بنا را بر این بگذارید که هیچ آسیبی به پرده شما وارد نشده است و تمام افکار بیهوده را از خود دور کنید. ان شاءالله هیچ نقصی رخ نداده و نیاز به رفتن به پزشک نیز وجود ندارد. تا می توانید با ورزش و تفریحات سالم و مطالعات خوب و مناسب وقت خود را پر کنید و از راه یافتن افکار فوق ممانعت به عمل آورید و به هیچ وجه در این زمینه ها فکر نکنید و به نامزد آینده خود نیز لازم نیست در این باره سخنی بگویید. لطف حق یارتان.

رهگذر : پسری هستم 19 ساله، من از سن 10 سالگی با عمل کثیف جلق زدن زندگی را سپری کردم، حتی قصد تجاوز به دختر همسایه را نیز هنگام جلق زدن داشته ام، هم اکنون که برایتان متن می نویسم سایت های مختلف سکسی باز است. هفته پیش از آلت جنسی ام هنگام استمنا مقادیری خون جاری شد، البته بعد از 4 کمر پیاپی، حال دیگر نمی توانم جلق بزنم چون آلتم بد می سوزد، می دانم که نمی توانم ترک کنم، خواهشمندم درمانی مانند پماد که جلوی سوزش آلت را بگیرد به من معرفی کنید.

پرسمان : دوست عزیز و گرامی شما برای مشاهده پاسخ سوال خود می توانید با استفاده از لینک زیر http://porseman.org/q/qwich.aspx و با استفاده از کدپیگیری و گذرواژه پاسخ خود را مشاهده نمایید. کدپیگیری : 103266 گذواژه: gmajk

رهگذر : با تشکر فراوان از مطلب بسیار بسیار مهم و به روزتان فقط ای کاش کمی این حرف ها را با صدای بیشتری فریاد می زدید تا من پس از 5 سال اکنون آنها را نبینم!! چه بسا افرادی مثل من و سایر دوستان نیز وجود داشته باشند که به این درد مبتلایند ولی از ترس اینکه آبرویشان برود با کسی مطرح نمی کنند و از این درد روحی عظما که دوری از پروردگارشان است رنج می برند. چند سؤال از حضورتان داشتم: 1- اگر بخواهیم با چنین افرادی روبرو شویم و آنها را به لطف خدا و تنها به عنوان یک وسیله نجات دهیم چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟ 2- مگر امام صادق (علیه السلام) حدیث با چنین مضمونی ندارند که اگر کسی تصمیم قاطع بر ترک گناهی بگیرد و 6 ماه آن را ترک کند ما خود اجازه نمی دهیم به سراغ آن برود و از مهیا شدن شرایط آن جلو گیری می کنیم؟ پس چرا بنده پس از ترک 5/1 ساله آن و همچنین دوستی که در بالا (ی این مقاله) نظر داده پس از 2 سال ترک آن باز هم به سراغش آمده؟ 3- خانواده بنده به من اجازه نمی دهند نزد دوستان خود که اشخاصی مذهبی هستند بیش از حد باشم و از من می خواهند بیشتر در خانه حضور داشته باشم. لذا همین حضور در خانه و تنهایی بیش از حد با توجه به شرایط سنی و اختلاف سن با برادر و خواهر موجب دست زدن به جنین عمل قبیحی می شود. از طرفی بی اعتنایی به سخن پدر و مادر بی اعتنایی به سخن خداوند است. شما بفرمائید من این وسط!!! چه کنم؟ لطفا قسمت دوم این مطلب که راجع به راه های بهینه ترک و پیشگیری است و در بالا قول داده اید را در سایت بیاورید.

پرسمان : با تشکر از شما, سوالاتی که مطرح کرده اید به ترتیب پاسخ می گوییم: 1. برای هدایت دیگران و کمک به آنان در دست برداشتن از این کار, شما می توانید به مطالبی که قبلا در مقاله پیامدهای خود ارضایی و مبارزه با آن بیان کردیم مراجعه کنید. بیان بزرگی این گناه و عواقب سوء آن در آسیب رساندن به سلامت جسمی و روحی, و نیز بیان راه های ترک این عمل, از قبیل تنها نماندن, فکر نکردن به امور جنسی, پرهیز از بیکاری و مشغول شدن به کار و فعالیت و مطالعه, و روزه گرفتن و… و نیز بیان رحمت پروردگار برای توبه کنندگان, همچنین از بین رفتن آثار سوء و پیامدهای ناگوار این عمل و بازگشت سلامتی در صورت ترک آن, می تواند تأثیر زیادی در کمک به دیگران در ترک این عمل بد و ناپسند داشته باشد. 2. در رابطه با حدیثی که از امام صادق (ع) نقل کردید, با فرض وجود چنین حدیثی, این فرمایش به هیچ وجه به معنای آن نیست که فردی که شش ماه کار بدی را ترک می کند در ادامه, اجبارا آن عمل را ترک خواهد کرد و دیگر توان انجام آن عمل را نخواهد داشت. انسان در هر صورت دارای اراده و اختیار است. چه بسیار افرادی که عمری را در راه عبادت و بندگی خدا صرف کردند اما در اواخر عمر, راه معصیت و سرکشی در مقابل پروردگار را در پیش گرفتند و چه بسیار افرادی که سالهای طولانی در راه گناه و آلودگی گذراندند و در اواخر عمر از این کار توبه کردند و راه بندگی و تقرب به خدا را برگزیدند. همه این ها به این خاطر است که انسان تا و قتی که در این دنیاست از اراده و اختیار برخوردار است. بنابراین, معنای این حدیث می تواند این باشد که کسی که گناهی را شش ماه ترک کند زمینه بازگشت او به سوی آن کم می شود و در صورتی که خودش خواهان پاک ماندن و پاکیزه زیستن باشد خدا و ائمه او را یاری خواهند کرد. 3. در رابطه با سوال از این که نمی توانید در خانه تنها نمانید, عرض می کنیم, شما می توانید با صحبت با والدین و بیان خوبی دوستانتان و مزیتهای حضورتان در کنار آنها, ایشان را راضی کنید تا بشتر اجازه بدهند نزد دوستانتان بروید. از سوی دیگر, شما می توانید با انجام کارهای مورد علاقه خود را سرگرم سازید و یا به آموزش مطالب مورد نیاز روی اورید و یا از طریق مطالعه کتابهای خوب و مذهبی, یا گوش دادن به نوارهای مذهبی, اوقات خود را تا حدودی پر کنید. از اینها گذشته, هنگامی که دیدید افکار گناه آلود به سراغتان می آید سعی کنید موقعیتتان را تغییر دهید و مثلا اتاقتان را ترک کنید و به میان جمع خانواده یا نزد مادرتان بروید و با او مشغول گفتگو شوید یا به تماشای تلوزیون بپردازید تا این افکار از ذهن شما بیرو برود. موفق باشید.

رهگذر : من دختری 27 ساله هستم که از دیدگاه دوستان و آشنایان بسیار باهوشم … 8 ماهه که فوق لیسانسم رو گرفتم و نامزد کردم اما هنوز ازدواج نکردیم … با خوندن این مطالب واقعا احساسی پر از درد و عذاب تمام وجودم رو پر کرده و تأسف بسیار شدید و عمیق … می خواستم یک داستان رو براتون تعریف کنم … یک داستانی که مثل خوره وجودم رو می خوره و عذابم میده … من از زمانی این کار رو شروع کردم که صفحاتی در ماهواره دیدم … تقریبا 2 یا 3 سال … شاید هم کمتر یا بیشتر … نمی دونم اولش همین جا بود یا قبل از اون کنجکاوی های گاه به گاهم در اینترنت … یا شاید هم اون شکست عشقی لعنتی در اوایل دوران کارشناسیم و بی رگ شدنم … نمی دونم … سیر و تحولات درونی من بسیار بود … آدم مذهبی و منطقی در عین حال بسیار احساساتی، حساس، سخت کوش و کنجکاوم … از همون اول فوج عذاب وجدان روی سرم خراب شد و مانع از این می شد که این صفحات زننده رو ببینم … اما بعد از عطش سیری ناپذیر وجودم، آتیشم تند می شد و کنجکاوی و احساسات فراوان جنسی در اوج جوانی شاید هم اون شکست عشقی لعنتی باعث شد که حرارت و اشتیاقم بیشتر بشه … تا اینکه تحریک بسیار در اثر دیدن این صحنه ها باعث شده به صورت ناخودآگاه مرتکب این عمل شوم … اون وقت ها نمی دونستم این عمل چیه … می خوام شما به فقدان اطلاعات هشدار بدم … بعد از اون با درک مفهوم جدید لذتی که برام ایجاد شده بود فرصت بیشتری رو برای این کار می گذاشتم … مدام با وجدانم کلنجار می رفتم … مدام در جنگ با خویش بودم … ترس … دفعات رو کمتر می کردم و سعی می کردم مدت زمان تماشای ماهواره رو کاهش بدم … تا 3 یا حتی 2 دقیقه … ماهواره رو روشن می کردم و باز هم خاموشش می کردم … از اون اتاق فاصله می گرفتم تا چند روز خودم رو کنترل می کردم … رو سجاده گریه می کردم … بارها توبه می کردم … نماز شب می خواندم … خودم رو با روزه تنبیه می کردم … جریمه نقدی می کردم (با صدقه) اما نیاز روحی مرا به سوی ماهواره و تحریک شدن و لذت این عمل می برد … از ماهواره متنفر شده بودم حتی خودم یکی دو بار اون رو خراب کردم تا وقفه ایجاد شده برام مفید باشه و تمام این جنگ و جدل ها در عین این بود که من فقط از لحاظ روحی و درونی احساس عذاب وجدان عمیقی می کردم در حالی که نمی دونستم نام این عمل چیه و چه مضراتی میتونه داشته باشه … شاید با این سنم الان 1 ساله که فهمیدم اسمش چیه … و از نظر شرعی همین الان … و این به نظر من یعنی فاجعه … روح پاکی داشتم و خدا همیشه پاسخم رو بهم می داد … به تمام اون چیزهایی که می خواستم رسیدم … فوق لیسانس … تسلط کامل بر زبان انگلیسی … یک شغل بسیار خوب … و دوستان عالی … و از همه مهمتر اینکه همسری که بسیار متعهد و مؤمن و پاک است … خواهش می کنم اطلاعات لازم رو دقیقا از زمان نوجوانی در اختیار نوجوانان قرار دهید … دقیقا خاطرم هست که چقدر گنگ بودم اما کنجکاو … هدفم از بیان این مطالب این بود که این هشدار را لطفا به مسئولین بدهید که جامعه رو به چه زوالیست و عدم آگاهی در ایام ابتدایی دوران نوجوانی و جوانی چه بر سر می آورد … و فکر نکردن صحیح و برنامه ریزی های منسجم برای ازدواج سالم جوانان چقدر باعث هدر رفتن نیروی جوانی همین جوانانی می شود که سرمایه های این کشور را تشکیل می دهند … من در دانشگاه های شهید بهشتی و امیرکبیر درس خوندم و به دفعات وجود این مشکل رو در پسران و دختران جوان مشاهده کردم که اکثر قریب به یقین مطمئن هستم از حقیقیت وجودی این عمل بی اطلاعند … اگر آگاهی و اشراف کامل به این حقیقت بود اکنون نه من و نه خیلی های دیگر این زمان را از دست نمی دادیم … من با توکل بر خدا و تمسک جستن از اون و مبارزات پی در پی با اینکه ایام تنهایی زجرآوری رو داشتم تونستم تا حدی بر این مشکل غلبه کنم … هر چند هنوز گاها این مشکل سراغم میاد … اما هنوز عذاب وجدان دارم و نگرانم … نگرانیم از این است که هنوز هم نتوانسته ام به صورت کامل آن را از خود دفع کنم … خواندن مطالب این سایت عزمم را جزم تر کرد و اطلاعات ناقص مرا کمی کاملتر … ترسم از این است نتوانم حتی بعد از ازدواج نیز آن را به صورت کامل از خویش برانم … خواهش می کنم این مطالب رو درج کنید و جواب من را بدهید … آیا پس از ازدواج و تلاش در جهت دفع قطعی این مشکل به صورت کامل دفع می گردد؟ توصیه مفید دیگر شما برای من با شرایط فوق چیست!؟

پرسمان : خواهر گرامی، از این که با خواندن مطالب ما، توانسته‌اید تا حدود زیادی بر مشکل خود غلبه کنید خرسندیم و به شما در فائق آمدن بر مشکلتان تبریک می‌گوییم. قبل از هر چیز لازم است این نکته را به شما یادآور شویم که در اکثر قریب به اتفاق موارد، افراد با ازدواج کردن و ارضای صحیح و طبیعی نیاز جنسی‌شان، بر این مشکل غلبه کرده و آن را به طور کامل کنار می‌گذارند. همچنین لازم نیست نگران روابطتان در آینده با همسر و تأثیر گذاری مشکل فعلی‌تان بر این روابط باشید. با کنترل صحیح این وضع و ارضای درست نیاز جنسی، مشکلی در روابط با همسر به وجود نخواهد آمد. اما در مورد این که از ما اطلاعات کامل‌تری خواسته بودید، عرض می‌کنیم با اطلاعات دقیق و کاملی که در مقاله مزبور آورده شده، مطلب مهم دیگری باقی نمی‌ماند. آن چه مهم است عزم و اراده و همت شما در پیمودن این راه و غلبه کامل بر این مشکل است. اگر به واقع خواستار کنار گذاشتن این عادت شوم هستید، که هستید، توصیه‌های مزبور را جدی بگیرید و دقیقا به آنها عمل کنید. اگر لازم است آنها را یادداشت کنید و با خود داشته باشید. آنها را بارها و بارها بخوانید تا در هنگام بروز احساس تمایل به اقدام به آن، شما را در ترک آن کمک کنند. اگر بتوانید با رعایت توصیه‌های مزبور، برای مدتی خود را پاک و مطهر نگه دارید، به تدریج، شیرینی پاکی و بی‌گناهی را احساس می‌کنید و عزم و همتتان در ترک آن بیشتر می‌شود. قبل از اقدام به این کار، احساس پشیمانی و احساس گناه و ناپاکی و دوری از خدا را که به انسان دست می‌دهد در ذهنتان مجسم کنید و لحظه‌ای لذت کاذب را بر این احساس ناخوشایند و عذاب‌آور ترجیح ندهید. به آینده و زندگی مشترک با همسر دلخواهتان فکر کنید و از این که می‌خواهید با او و در کنار او از زندگی لذت ببرید خوشحال باشید و فکر خود را از انجام گناه منحرف کنید. موفق باشید.

رهگذر : من فردی هستم 23 ساله که از 14 سالگی این عمل بد و پلید رو انجام می دادم، گاهی زیاد و گاهی کمتر تا اینکه تو اوج ابتلا به این بیماری وقتی دیدم که از لحاظ فیزیکی تأثیرات بسیار مخربی روی من گذاشته تصمیم گرفتم که اون عمل رو ترک کنم و الان نزدیک به یک ماهه که دست به این عمل نزدم. می خواستم بدونم آیا با ترک این عادت، عوارض جسمی ای که در من به وجود اومده مثل پیری چهره و چین و چروک پوست صورت، نازک شدن تار موهام و ضعیف شدن بنیه جسمی ام، امکان خوب شدن و بازگشت به حالت طبیعی در من وجود داره یا نه؟ و چه مدتی ممکنه به طول بیانجامد تا عوارض خودارضایی در من از بین بره؟ اگه پاسخ بدید، ممنون می شم.

پرسمان : از آنجا که متأسفانه مدت ابتلای شما نسبتا طولانی بوده است، زمان مورد نیاز برای بازگشت عوارض نیز طولانی خواهد بود ولی مهمترین مطلب این است که این عامل باعث ناامیدی شما نشود و از تصمیم بجایی که گرفته اید، منصرف نشوید و بدانید که تنها راه نجات قطعی از عوارض این بیماری، ترک دائمی آن است. بنابراین برای جلوگیری از عوارض پایدار و حفظ سلامت جسمانی و روانی خود تلاش کنید دوباره به این عمل ناپسند که دون شأن یک انسان مؤمن است مرتکب نشوید و خود را از چنگال آن برای همیشه نجات دهید. شما جوان هستید که شما از این نیروی جوانی برای حفظ سلامتی خود بهره جوید و یک تغییر اساسی در زندگی خود ایجاد کنید. ما به شما نوید می دهیم که اگر مردانه کمر همت ببندید و عزم خود را جزم کنید که این عمل شنیع را ترک کنید از همه عوارض آن نجات خواهید یافت. توصیه ما به شما این است که اگر موردی برای ازدواج بود، با آرامش اقدام کنید و تا آن زمان از تغذیه سالم و ورزش به خصوص پیاده روی، کوهپیمایی و شنا غافل نشوید به طوری که حداقل، روزی نیم ساعت حتما ورزش کنید. همچنین توصیه های زیر برای آماده شدن هر چه بیشتر جهت نجات از این عادت زشت مؤثر است: 1. سعی شود شکم به هنگام خواب، بیش از حد معمول پر نباشد. 2. از پوشیدن لباس های تنگ و چسبان اجتناب گردد. 3. از نگاه کردن به مناظر، فیلم ها و تصاویر تحریک کننده، خودداری شود و شخص به محض مواجهه با این امور، چشم خود را بسته و یا به زمین و یا آسمان نگاه کند. 4. از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسی و حتی شوخی های تحریک کننده و فکر کردن در این امور، دوری شود. 5. از خوردن مواد غذایی محرک، مانند خرما، پیاز، فلفل، تخم مرغ، گوشت قرمز و غذاهای پرچرب – اجتناب و به میزان ضرورت اکتفا شود. 6. قبل از خواب مثانه تخلیه شود. 7. از نوشیدن افراط گونه آب و مایعات پرهیز شود (به خصوص شب ها و قبل از خوابیدن). 8. هیچ گاه نباید به بدن عریان خود نگاه کرد. 9. از دست ورزی با اندام جنسی، باید اجتناب نمود و در هیچ شرایطی، نباید دست ورزی کرد! 10. هرگز نباید به رو خوابید. 11. به منظور تخلیه انرژی – زاید بدن، به طور منظم و زیاد باید ورزش کرد. 12. هیچ گاه نباید بیکار بود؛ شخص باید برای اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و … پر کند. 13. هرگز در مکانی خلوت و تنها و دور از نظر دیگران نباید ماند. 14. هرگاه شخص مورد هجوم افکار جنسی واقع شد، باید بلافاصله از مکان خلوت و دور از نظر دیگران خارج شود و خود را به کاری سرگرم کند. در این زمینه گفت و گو با دوستان، مشارکت در عبادت های جمعی (مانند جلسات دعا، نماز جماعت و…) بسیار مفید است. 15. هفته ای یکی دو روز، روزه مستحبی مفید است و اگر شخص توان آن را ندارد، میزان صَرف غذا را کاهش و فاصله هر وعده غذا را افزایش دهد و یا تعداد دفعات غذا را کاهش داده و به حداقل خوراک اکتفا کند. 16. از سخن گفتن ملایمت آمیز، شوخی و خنده با نامحرمان خودداری کرده واز نرمی و لینت در کلام باید اجتناب ورزید. 17. هیچ گاه نباید با نامحرم و جنس مخالف، در مکان خلوت و دور از نگاه دیگران باقی ماند (حتی برای آموزش و …). 18. قرآن زیاد بخواند و درباره معانی آیات آن فکر کند. 19. باید همیشه برای ذهن فکر خود محتوای مطلوب و موضوع مناسب داشت.

رهگذر : منم مثل خیلی ها به این مرض دچارم. بارها توبه کردم اما بازم توبه هامو شکستم. تا 2ماه دیگه می خوام نامزدی کنم اما می ترسم که بازم تو زندگیم دچار این خطا بشم. هر بار بعد از این مسأله خیلی گریه می کنم. الان رفتم غسل کردم می خوام بازم توبه کنم ولی روی برگشت به درگاه خدارو ندارم. هر بار بعد از توبه قرآن خوندم کلی دعا کردم اما چه فایده. اگه طرفم بفهمه من چکار کردم حتما ترکم می کنه. همش از روی کنجکاوی به این کار دست زدم ولی بعدش معتادش شدم. حالا تو رو خدا کمکم کنید. من هر لحظه شیطان رو کنارم میبینم و زود اسیرش می شم. قصه زندگیم درازه و عجیب این قدر عجیب که شاید باورتون نشه فقط اینو بگم که یه مامور الاهی داشتم که به ترک این موضوع و فهمیدن دنیای واقعی و ذات کثیفم کمک می کرد اما اونم ازم گرفتن و دوباره من به گذشته برگشتم. تو رو به هر چیز و هر کسی که میپرستید واسم دعا کنید که امروز آخرین باری باشه که این کارو انجام دادم و آیا می تونم واسه همیشه ترکش کنم و آیا بعد از ازدواج امکان داره 2باره این مسأله سراغم بیاد؟

پرسمان : دوست عزیز و گرامی شما برای مشاهده پاسخ سوال خود می توانید با استفاده از لینک زیر http://porseman.org/q/qwich.aspx و با استفاده از کدپیگیری و گذرواژه پاسخ خود را مشاهده نمایید. کدپیگیری : 109394 گذواژه:rjzkx

رهگذر : این عمل برای خانم ها هم وجود دارد؟ یعنی این آثار سوء جسمی برای خانم ها هم هست؟ مسئله شرعی آن چیست؟ مثل آقایان غسل دارد؟ لطفا توضیح دهید.

پرسمان : دوست عزیز و گرامی شما برای مشاهده پاسخ سوال خود می توانید با استفاده از لینک زیر http://porseman.org/q/qwich.aspx و با استفاده از کدپیگیری و گذرواژه پاسخ خود را مشاهده نمایید. کدپیگیری : 112342 گذواژه: ltmtg

رهگذر : می خواستم بدونم بعد از ترک این عادت، ریزش موهام و رشد و نمو دوبارشون برمی گرده؟ چشمهام هم خوب میشن؟

پرسمان : جبران شدن عوارض این عمل، به میزان و شدت ابتلا بستگی دارد. ولی در هر صورت هر مشکلی و بیماری، راه درمان و حل دارد. اگر با جدیت و به تدریج از آن مشکل رهایی پیدا کنید مطمئن باشید عوارض آن نیز به تدریج از بین خواهد رفت. پس نسبت به این موضوع نیز نگران نباشید و با توکل به خدا و با تکیه بر اراده جدی خود و تلاش بیشتر با این مشکل مبارزه کنید و مطمئن باشید خواهید توانست به زندگی عادی خود برگردید. امیدواریم با توکل بر خدا و توسل بر ائمه علیهم السلام و استمداد از نماز بتوانید هر چه سریعتر بر این مشکل فائق آیید و زندگی شیرین و شاداب و سرشار از لذت و کامیابی داشته باشید. و بدانید که ریزش موها و مشکلات چشمیتان حتما بهبود خواهد یافت. البته گاهی مواقع ریزش موها و ناراحتی چشم ها علل دیگری نیز دارند مانند عوامل ارثی، آب و هوا، نوع تغذیه و استرس های روحی. بنابراین اگر صرفا علت ریزش موها و ناراحتی چشم ها ناشی از استمنا باشد حتما با متوقف کردن استمنا به تدریج از بین خواهد رفت.

یه بنده خدا : از خواندن مطالب و در واقع سئوالات بعضی از کاربران در باره گناه بزرگ استمنا خیلی متأثر شدم و از آنجا که خودم ابتدای نوجوانی مدتی مبتلابوده ام، عجز و اندوه آنان را درک میکنم اما درباره سفارشات متعددی که برای ترک اینکار به آنان کرده اید و صحیح هم هست باید بگویم من فقط با 2چیز موفق به ترک شدم: 1. تفکر و تحقیق درباره عظمت خداوند متعالی و به همان نسبت بزرگ بودن معصیت و نافرمانی در پیشگاه او. 2. تفکر و تحقیق درباره این عمل و مضرات آن که لذت آنی حاصل شده در برابر آنها بسیار ناچیز است و اراده جهت احترام به خودم و حفظ سلامتی. گرچه برخی خواهند گفت: گفتنش آسان است و عمل مشکل ولی با کمی دقت متوجه می شوید که تنها و فقط دلیل اولی که گفتم برای ترک کافی است از خدای متعالی برای همه سعادت و سلامت خواهانم.

دوست اون بنده خدای بالائی : سلام، الان که این متن رو تایپ میکنم حدود 3 ساله که از اولین باری که این صفحه رو در اینترنت دیدم میگذره و 3 سال هم هست که دیگر مبتلا نشده ام. البته اون مشکلی رو که برخی از کاربران درخصوص ضعف اطلاعات و نداشتن بینش کافی درمورد این گناه داشته اند رو من نداشتم. از سن 15 سالگی میدانستم که اگر انسان با خودش کاری انجام دهد که موجب خروج منی شود مرتکب گناه شده و نام آن استمناء است ولی نمیدانستم یعنی چه و خدا را شاکرم که نمیدانستم. لذا اینقدر از آن میترسدم که گاه در اثر خروج آب قبل از منی که با تحریکات جزئی هم خارج میشود، غسل میکردم و عذاب وجدان میکشیدم. تا سن 21 سالگی که در اثر یک اتفاق خاص و البته بی توجهی خودم یک بار خیلی تحریک شدم و نفهمیدم چه شد که دیدم منی از من خارج شد. هم خیلی ترسیده بودم و ناراحت بودم و هم اولین بار بود که در بیداری به آن دچار شده بودم. همه اش هم به خاطر تنهائی بود و البته کنجکاوی برای شناخت غریزه. چند بار بعد از آن هم دچار شدم ولی بعد از یکی دو ماه به طور کامل ترک کردم. ولی بعد از حدود شش ماه دوباره مبتلا شدم. اما جسته و گریخته و خلاصه دیگر یادم نیست چه شد تا روزی که به طور اتفاقی یکی از صفحات اینترنتی رو دیدم که درمورد استمناء مطلب نوشته بود و سپس اون رو در گوگل سرچ کردم و در سایت پرسمان یافتم. خلاصه از اون موقع دیگر همه چیز تموم شد و ….. و الآن با یک ذهن خیلی راحت و آسوده و خوش در خدمت شما هستم. خدای متعال همه مشکلاتم رو حل کرد به کاری مشغول شده ام که تمام 25 ساعت شبانه روزم رو میگیره و پارسال ازدواج کردم و ….. خلاصه خیلی خدا رو شکر خیلی. اما چیز هائی که به من برای کنار گذاشتن گناه کمک کرد یکی دید مثبتی بود که به خودم داشتم یعنی اعتماد به نفس داشتم برای خودم دلسوز بودم و خودم رو دوست میداشتم برای همین تصمیم محکم گرفتم که برای پیشرفت خودم تلاش کنم و خودم رو گول نزنم. تقویمی رو تهیه کردم و اگر عمل شنیع گناه رو انجام میدادم در اون علامت میگذاشتم. سر خودم را به کارهای گوناگون گرم میکردم البته نه هر کاری! کارهائی که در آن هدف مشخصی وجو داشت. گاه اگر بیکار میشدم برای رسیدن دیگران به اهدافشان به آنها کمک میکردم. خلاصه خیلی فعال شده بودم. به مخاطبین عزیز هم توصیه میکنم سناریوی زندگی یک معتاد ناتوان و بی عرضه را در زندگیشان پیاده نکنند. حق نگهدارتان.