۱۳۹۳/۰۱/۲۲
–
۴۴۲ بازدید
سلام
چگونه می توانیم به قول معروف ظاهر و باطن مان یکی باشد و نقاب به چهره نزنیم؟
پرسشگر محترم ! اگر ظاهر شخص ، با باطنش ، یکی باشد، از مروت وجوانمردی او است ،ولی شخص منافق، (که مبغوض درگاه خدا است ، ) ظاهر وباطنش یکی نیست .
نفاق به مفهوم خاصش، صفت افراد بى ایمانى است که ظاهرا در صف مسلمانانند، اما باطنا دل در گرو کفر دارند، ولى نفاق معنى وسیعى دارد که هر گونه دوگانگى ظاهر و باطن، گفتار و عمل را شامل مى شود هر چند در افراد مؤمن باشد که ما از آن به عنوان رگه هاى نفاق نام مى بریم.
مثلا در حدیثى مى خوانیم: ثلاث من کن فیه کان منافقا و ان صام و صلى و زعم انه مسلم، من اذا ائتمن خان، و اذا حدث کذب، و اذا وعد اخلف:سه صفت است در هر کس باشد منافق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: کسى که در امانت خیانت مى کند، و کسى که به هنگام سخن گفتن دروغ مى گوید، و کسى که وعده مى دهد و خلف وعده مى کند « سفینة البحار ج 2 صفحه 605.».
در روایتى از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به بعضى از نشانه هاى نفاق اشاره شده است. حضرت در این روایت مى فرماید: «ثلاثٌ مَن کُنَّ فیه کانَ مُنافقا وَ اِن صامَ وَ صَلّى وَزَعَمَ انَّه مُسلِمٌ مَن اِذا اثتَمَنَ خانَ، وَ اِذا حَدَّثَ کَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ…» این سه صفت در هر کسى باشد منافق است، اگر چه روزه بگیرد و نماز بگذارد و تصوّر مسلمانى داشته باشد.
اوّل خیانتکارى : انسان خیانتکار منافق است زیرا در ظاهر خود را امین نشان مى دهد، ولى در باطن خائن است. بنابراین، نمى توان اموال و بیت المال را بدو سپرد، گر چه بعضى در برابر اموال کم و اندک امین هستند، ولى در مقابل امانتهاى گرانبها و اموال فراوان، درون خیانتکارانه خود را آشکار مى کنند.
دوم دروغگویى: انسان دروغگو منافق است زیرا که با چرب زبانى کلامى، نیّتى پلید و خلاف حقّ و حقیقت دارد هر چند نماز بخواند و دعاى ندبه و توسّل و… بر زبان جارى سازد.
سوم خُلف وعده:کسى که به وعده و گفته خود عمل نمى کند، منافق است زیرا عمل به وعده و پایبندى به گفته، از نظر اخلاقى پسندیده و ضرورى است. ( مثالهاى زیباى قرآن ج 1، حضرت آیت الله مکارم شیرازى)
بنابراین برای بیرون رفتن از چنین صفتی لازم است کد در ایمان وازدیاد آن بیشتر توجه نماییم ، در جامع السعادات از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت شده که فرمود: «حبّ المال و الشرف ینبت النفاق کما ینبت الماء البقل» (دوست داشتن و علاقه بمال و جاه نفاق و دورویى را در آدمى میرویاند چنانچه آب سبزیجات را میرویاند) و در کافى از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده « کتاب الایمان و الکفر»
دورویى و دوزبانى:
از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت شده که فرمود «من کان له وجهان کان له لسانان من نار یوم القیمة» (کسى که دو رو باشد براى او در روز قیامت دو زبان از آتش باشد) و نیز فرمود «تجدون من شرّ عباد اللَّه یوم القیمة ذا الوجهین الّذى یأتى هؤلاء بوجه و هؤلاء بوجه» (دو رو را بدترین بنده گان خدا در روز قیامت مى یابید، آن کسى که جمعى را با رویى و جمعى را با روى دیگرى میآید) و نیز فرمود «یجی ء یوم القیمة ذو الوجهین دالعا لسانه فى قفاه و اخر من قدامه یلتهبان نارا حتى یلتهبان خدّه ثمّ یقال هذا الّذى کان فى الدنیا ذا وجهین و ذا لسانین یعرف بذلک یوم القیمة» (دو رو، روز قیامت میآید در حالى که زبانش را از پشت سرش بیرون آورده و زبان دیگرى از جلو رویش، و از این دو زبان آتش شعله ور است بحدى که گونه او را مشتعل مینمایند سپس گفته میشود این کسى است که در دنیا دورو و دو زبان بوده، باین صفت در قیامت شناخته میشود و از حضرت باقر علیه السّلام روایت شده که فرمود «بئس العبد عبد یکون ذا وجهین و ذا لسانین یطرى اخاه شاهدا و یأکله غائبا ان اعطى حسده و ان ابتلى خذله» (بد بنده ایست بنده اى که داراى دو رو و دو زبان باشد، در حضور برادرش مدح و ثنا میکند و در غیاب او گوشت او را میخورد «غیبتش را میکند» اگر چیزى باو عطا شود حسد میبرد و اگر بمصیبتى گرفتار شود او را وامیگذارد)