نقش اخلاق اجتماعی در پیشرفت شغلی
۱۳۹۴/۰۲/۰۱
–
۱۳۱ بازدید
نقش معاشرت از نظر اسلام در پیشرفت شغلی؟
با توجه به اینکه این مجموعه پاسخگوی سؤالات دینی و اخلاقی شما دوستان گرامیست، سعی نموده ایم که سؤال شما خواهر گرامی را نیز با توجه به تأثیرات اخلاق اسلامی (فردی و اجتماعی) بر مسائل شغلی (سازمانی و اداری) مورد بررسی قرار دهیم. هرچند اخلاق اجتماعی در بر گیرنده آداب معاشرت و استلزام به رعایت آن می باشد.
معاشرت، واژه ای عربی برگرفته از عشره به معنای آمیختن و مصاحبت است. معاشرت در اصطلاح به معنای ارتباط، دوستی، رفت و آمد داشتن با کسی، گفت و شنید کردن با هم، با هم زیستن، همدمی، رفاقت، با کسی زندگی کردن، خوردن و آشامیدن با هم و نشست و برخاست است (لغت نامه دهخدا، ج13، ص18632) خداوند در آیاتی از قرآن بر اهمیت و ارزش آموزش و عمل به آداب معاشرت توجه داده و از والدین خواسته تا آداب معاشرت را در حوزه رفتارهای اجتماعی در خانه و جامعه به فرزندان بیاموزند (نور58 و59). بنابراین همانگونه که خداوند معاشرت سالم و درست را از طریق پیامبران به مؤمنان و مردم می آموزد (انعام54 فصلت34 حجرات1تا5) همچنین بر والدین است که آداب درست را از کودکی در محیط خانوادگی به کودکان خویش آموزش دهند (لقمان7 و19) تا شرایط جامعه پذیری و حضور کودکان در جامعه فراهم آید. در ارزش و اهمیت آموزش آداب معاشرت همین بس که خداوند در مقام تعلیم و آموزش پیامبران (کهف22) و مؤمنان (انعام54 حجرات1تا5) برآمده و خود اقدام به آموزش و پرورش ایشان نموده تا اینگونه بر اهمیت آداب معاشرت تأکید کند.
اگر اخلاق اداری در زندگی کاری انسان وجود و حضور داشته باشد آنگاه میتوان به نتایجی همچون انجام کار با لذت و توام با رضایت شغلی، احساس رضایتمندی، خود شکوفایی و رضایت مردم و پیشرفت امور و در نتیجه موجب رضایت خالق تعالی و بارش رحمتها و برکتهای او دست یافت. از طرفی، خطرناکترین رویداد انسانی انحطاط و شکست اخلاقی است که در این صورت هیچ چیز به سلامت نخواهد ماند و انسانیت انسان فرو می ریزد. بدیهی است این امر در امور اداری از جایگاهی خطیر و ویژه برخوردار است چراکه وقتی انسان از محدوده فردی خارج می شود و در پیوند با دیگر انسانها قرار می گیرد و این پیوند صورتی اداری پیدا می کند. حال آنکه اگر اخلاق نیک حاکم بر روابط انسانی نباشد، فاجعه چندین برابر می شود. به همین دلیل است که والاترین ملاک در هر سازمان اداری متخلق بودن افراد به اخلاق انسانی است.
از منظر امیرمومنان علی علیه السلام آنچه مایه برتری آدمیان و سبب والایی ایشان است، کرامتهای اخلاقی است و این کرامتها در اداره امور نقشی اساسی دارد. روایت شده که آن حضرت فرمودند: علیکم بمکارم الاخلاق فانها رفعه برشما باد به مکارم اخلاق که ان سبب والایی است. والایی مردمان و اعتبار آنان به مکارم اخلاق در ایشان است و کسانی که در جایگاه اداره امور قرار می گیرند، بیش از هر چیز به مکارم اخلاق و بزرگوارهای انسانی نیازمندند که روابط انسان ها بدون کرامت های اخلاقی، روابطی خشک و نادرست خواهد شد.
مهترین مبنا در سامان یافتن اخلاق اداری تصحیح بینش کارکنان و بسامان آوردن نوع نگاه آنان به خودشان و مردمان و مسئولان و وظایفشان است. زمانی که نگاه انسان به خود، مردم، مافوق خود و کار اصلاح شده و با نگاهی توحیدی و پاک به این امور نگریسته و بر اساس این نگاه عمل شود، آنگاه کار کردن به مثابه خدمت کردن و عبادت نمودن و همچنین همپای لذت و همتای رشد و شکوفایی است. اینکه انسان خود را چگونه ببیند و چگونه بیابد و چه جایگاهی در هستی برای خود قائل باشد، به اخلاق باشد، به شدت در اخلاق و رفتار او تاثیر گذاراست. آنکه خود را عبد مییابد و برای خویش کرامت انسانی و عزت ایمانی قائل است به گونه ای رفتار کرده و آن که «عبد» بودن خود را از یاد می برد و برای خویش کرامت و عزت قائل نیست به گونه ای دیگر و متضاد با گونه نخست رفتار می نماید. بنابراین از مهمترین اموری که باید به آن پرداخت، حفظ و رشد کرامت کارکنان نظام اداری، و ترمیم و تقویت کرامت ایشان است. بنابراین اگر کارکنان نظام اداری خود را کریم ببینند، کریمانه رفتار می کنند و کرامت خود را با هیچ معاوضه نمی نمایند.
امیرمومنان علی ع در سفارشی گرانقدر به فرزندش امام حسن ع چنین فرموده است: اکرم نفسک عن کل دنیه، و این ساقتک الی الرغائب، فانک لن تعتاض بمب تبذل من نفسک عوضا نفس خود را از هر پستی گرامی دار، هر چند تو را به آنچه خواهانی برساند، چه آنچه را از خود بر سر این کار می نهی، هرگز به تو بر نگرداند. بیرون شدن از بندگی غیر خدا و خود را بنده خدا دیدن، انسان را به کرامت حقیقی می رساند و از پستی دور می سازد مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَادًا لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ (79 آل عمران) هیچ بشرى را نسزد که خدا به او کتاب و حکم و پیامبرى بدهد سپس او به مردم بگوید به جاى خدا بندگان من باشید بلکه [باید بگوید] به سبب آنکه کتاب [آسمانى] تعلیم مى دادید و از آن رو که درس مى خواندید علماى دین باشید.
اخلاق اداری مطلوب زمانی سازمان می یابد که کارکنان نظام اداری به مردم از منظری درست بنگرند و خود را کارگزار، خزانه دار، وکیل و خدمتگزار مردم ببینند. در این صورت است که اخلاق سازمانی مطلوب ظهور می نماید. علی(ع) در این باره به کارگزاران خود چنین آموزش داده فانصفوا الناس من انفسکم، واصبروا لحوائجهم، فانکم خزان الرعیه و وکلاء الامه، و سفراء الائمه. ولا تحشموا احداً عن حاجته، و لا تحبسوه عن طلبته پس داد مردم را از خود بدهید و در برآوردن حاجتهای آنان شکیبایی ورزید، که شما خزانه دار رعیت هستید و امت را وکلا و امامان را سفیران. حاجت کسی را ناکرده مگذارید و او را از آنچه مطلوب اوست باز مدارید.
کارکنان اداری زمانی به درستی می توانند انصاف را پاس بدارند که داد مردمان را از خویش بدهند و در رفتار با آنان شکیبایی داشته باشند و با ایشان طلبکارانه برخورد ننمایند و خود را وکیل و خزانه دار آنان ببینند و احساس کنند که به موکلان خود پاسخگویند و فلسفه وجودی ایشان در نظام اداری خدمتگزاری به مردم است.
خطرناکترین آفت اخلاق سازمانی و تباه کننده ترین عامل رفتار انسانی این است که کارگزاران و کارکنان نظام اداری از بالا به پایین به مردم بنگرند و خود را بر آنان مسلط ببینند و در اداره امور خود را فرمانروا تصور نمایند و اراده فرمانروایی کنند. در نگاه علی (ع) حقوق مردم بالاترین و والاترین حقوق شمرده می شود تا آنجا که امام(ع) حقوق و حرمت مردم را برخاسته از اصل توحید و پیوند یافته با آن میبیند الفرائض الفرائض، ادوها الی الله تودکم الی الجنه. ان الله حرم حراما غیر مجهول، واحل حلالا غیر مدخول، و فضل حرمه المسلم علی الحرم کلها، و شد بالاخلاص و التوحید حقوق المسلمین فی معاقدها.
واجبها! واجبها! آن را برای خدا به جا آورید که شما را به بهشت می رساند. خدا حرامی را حرام کرده که ناشناخته نیست، ولی حلالی را حلال کرده که از عیب خالی است و حرمت مسلمانان را از دیگر حرمتها برتر نهاده، و حقوق مسلمانان را با اخلاص و یگانه پرستی پیوند داده است. در نظام اداری آنچه باید در رأس مناسبات و روابط و رفتارها حاکم باشد، حرمت نگهداشتن مردم و پاسداری از حقوق ایشان است. این دریافت که هر کس در هر مرتبه ای از نظام اداری در جایگاهی قرار گرفته است که بتواند پاسدار حقوق مردم و حافظ حرمتهایشان باشد، تلقی اشخاص را در رویارویی با نعمت مسئولیت و به کارگیری آن در جهت خدمت به انسانها تصحیح می نماید و در این صورت است که یک نظام اداری مبتنی بر اخلاق انسانی ظهور می کند و در این مسیر پایدار می ماند. به بیان امام علی(ع): ان الله عبادا یختصهم الله بالنعم لمنافع العباد فیقرها فی ایدیهم مابذلوها، فاذا منعوها نزعها منهم ثم حولها الی غیرهم همانا خدا را بندگانی است که آنان را به نعمتها مخصوص کند برای سودهای بندگان. پس آن نعمتها را در دست آنان وا می نهد چندان که آنرا ببخشد، و چون از بخشش باز ایستند، نعمتها را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص گرداند…
انضباط کاری یعنی سامان پذیری، آراستگی، نظم و ترتیب و پرهیز از هرگونه سستی و بی سامانی در کار. این امور از عمده ترین آداب اخلاق اداری است و هیچ سازمان و نظامی بدون رعایت این امور راه به جایی نخواهد برد. بهترین سازمان ها و نظام ها با زیرپا گذاشته شدن اصل انضباط کاری، به تباهی کشیده می شوند و وجوه مثبت آنها نیز بی ارزش می گردد. تواناترین مدیران و کارگزاران و کارکنان در یک مجموعه اداری که اصل انضباط کاری بر آن حاکم نیست توفیقی کسب نخواهند کرد و جز اتلاف نیرو بهره ای نخواهند برد.
امام علی(ع): و امض لکل یوم عمله، فان لکل یوم ما فیه کار هر روز را در همان روز انجام ده، زیرا هر روز کاری مخصوص به خود دارد. امور اداری و پیشبردن اهداف سازمانی جز با پیگیری جدی کارها تحقق نمی یابد و هر کاری نیازمند پیگیری جدی و تلاش اساسی است تا به نتیجه مطلوب برسد و بدون وجود روحیه پیگیری در کارها هیچ کاری به درستی صورت نمی پذیرد. علی(ع) در فرمانها و دستور العملهای حکومتی و اداری خود، کارگزاران و کارکنانش را به پیگیری امور سفارش نموده و از آنان خواسته است که در خدمتگزاری مردمان پیگیرانه عمل کنند. آن حضرت در دستور العملی چنین فرموده و لاتحشموا أحداً عن حاجته، و لاتحسبوه عن طلبته کسی را از در خواستش به خشم نیاورید و حاجت کسی را روا ناکرده نگذارید، و کسی را از آنچه مطلوب اوست باز ندارید.
نظام اداری نباید به گونه ای باشد که مردم سردرگم شوند و کارشان معطل گردد و به سرگردانی گرفتار آیند. حبس کردن امور و متوقف ساختن کارها از بزرگترین آفات نظام اداری است که جز با روحیه پیگیری جدی رفع نمی گردد. انجام دادن کارها و خدمتگزاری از سر مهر ورزی والاترین هنر در اخلاق است. چنانچه اگر انجام دادن امور با مهر ورزی توأم شود، صورتی زیبا و کاملا انسانی می یابد و موجب پیوند جانها و الفت قلبها می گردد و در رفتار و مناسبات اداری، انقلابی معنوی به وجود می آورد. امیرمؤمنان(ع) در حکمتی والا فرموده قلوب الرجال وحشیه، فمن تألفها أقبلت علیه دلهای آدمیان رمنده است، پس هرکه با آن الفت برقرار سازد، روی بدو نهد.
نیروی محبت از نظر اجتماعی، نیروی عظیم و مؤثری است و بهترین اجتماع آن اجتماعی است که با نیروی محبت اداره شود. محبت زعیم و زمامدار به مردم و محبت و ارادت مردم به زعیم و زمامدار، علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی برای ثبات و ادامه حیات حکومت است. تا عامل محبت نباشد، رهبر نمی تواند و یا بسیار دشوار است که اجتماعی را رهبری کند و مردم را افرادی منضبط و قانونی تربیت کند ولو اینکه عدالت و مساوات را در آن اجتماع برقرار کند. مردم آن گاه قانونی خواهند بود که از زمامدارشان علاقه ببینند، و آن علاقه هاست که مردم را به پیروی و اطاعت می کشاند. قرآن در بخشی از آیه 159 آل عمران به پیغمبر(ص) خطاب می کند که ای پیغمبر، نیروی بزرگی را برای نفوذ در مردم و اداره اجتماع در دست داری.
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ به موجب لطف و رحمت الهی، برایشان نرم دل شدی که اگر تندخوی سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می گشتند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن.. در اینجا علت گرایش مردم به پیامبراکرم(ص) را علاقه و مهری دانسته که نبی اکرم(ص) نسبت به آنان مبذول می داشت. باز دستور می دهد که ببخششان و برایشان استغفار کن و با آنان مشورت کن. اینها همه از آثار محبت و دوستی است، همچنان که رفق و حلم و تحمل همه از شئون محبت و احسانند. هرکس که در هر مرتبه ای از مراتب نظام اداری قرار می گیرد باید با بردباری تمام امور را پیش ببرد و در برابر خواست مردم و احتیاجات آنان کم حوصلگی نداشته باشد و با تحمل فراوان خدمتگزاری نماید. امام علی(ع) در دستورالعملهای حکومتی و اداری خود، کارگزاران و کارکنان را به چنین بردباری ای فراخوانده و اصبروا لحوائجهم در برآوردن حاجتهای مردم شکیبایی ورزید. امیرمؤمنان بردباری را در کنار دانش در رأس ارزشها معرفی کرده است، چنانکه وقتی او را از خیر پرسیدند، فرمود: لیس الخیر أن یکثر مالک و ولدک، ولکن الخیر ان یکثر علمک و یعظم حلمک خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردباری ات بزرگ مقدار شود.
یک نظام اداری و شغلی ارزشمند، نظامی است که بر اعمال و رفتار کارگزاران و کارکنانش بردباری حاکم باشد. رعایت عدل و انصاف در روابط و مناسبات اداری و در خدمتگزاری مردم اصلی است که بدون آن، نظام اداری از صورت انسانی بیرون می رود و هر فساد و تباهی گریبانگیر آن می شود. حاکمیت عدالت در نظام اداری و پاس داشتن داد و حفظ حقوق دیگران همانند حقوق خود و در مقام داوری حقوق طرفین را یکسان و برابر رعایت کردن و برای دیگران حقوقی برابر خود قائل شدن مهمترین قاعده ای است که حافظ سلامت و قوت نظام اداری و مایه پیوند دلهاست. اگر همین قاعده در نظام اداری رعایت شود، رابطه کارگزاران و کارکنان با مردم درست سامان می یابد و عدل و احسان جلوه پیدا می کند. خدای متعال در آیه 90نحل إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ همانا خداوند به انصاف و نیکوکاری فرمان میدهد گفته است العدل الانصاف، والاحسان التفضل عدل انصاف است و احسان نیکویی کردن. خداوند به نیکویی کردن و انصاف فرمان داده است و این فرمان شمول دارد و نظام اداری، نظامی اخلاقی است که تمام روابط و مناسبات آن بر اساس دادورزی باشد. بر این مبناست که امام علی(ع) کارگزاران دستگاه اداری خود را پیوسته به داد ورزی فراخوانده است….
همچنین رعایت نکات زیر می تواند سبب ارتقاء شخصیت اجتماعی و در نتیجه ارتقاء مناسبات شغلی و سازمانی شما گردد:
رعایت برخی آداب پسندیده به شما کمک خواهد کرد تا شأن و منزلت اجتماعیتان ارتقا یابد. با رعایت نکاتی ساده شما اطمینان پیدا خواهید کرد که دیگران شما را در زمره افراد با اصل و نسب و فرهیخته قرار خواهند داد. شخصی که دیگران آرزوی معاشرت و شراکت و معامله و داد و ستد با وی را دارند.
همیشه مؤدب باشید: اگر هم از کسی خوشتان نمی آید نیازی نیست که شأن و منزلت خودتان را تا سطح اجتماعی آن فرد تنزل دهید. مؤدب و با نزاکت باشید تا برتری خود را نسبت به آن شخص ثابت کنید.
هیچ گاه دشنام ندهید: دشنام و ناسزاگویی مطلقا ممنوع است. چون نشان دهنده آن است که شما قادر نیستید برای بیان عقاید خودتان از واژه ها و لغات مناسبتری بهره بگیرید. از آن گذشته لاابالی گری همیشه دور از نزاکت و ادب است.
با صدای بلند صحبت نکنید: هنگامی که با صدای بلند صحبت میکنید، باعث بالا بردن سطح استرس میان اطرافیان خود میشوید. بلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نیستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان میدهد و آنکه میخواهید حرف خودتان را با توسل به زور و خشونت به کرسی بنشانید. همچنین بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافیان میشود البته توجه منفی.
کنترل خود را از دست ندهید: زمانی که شما کنترل اعصاب خود را از دست میدهید و از کوره در میروید به همه نشان میدهید قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نیستید. وقتی هم که شما از کنترل رفتار خودتان عاجز هستید، چگونه قادر به کنترل چیز دیگری خواهید بود؟ همواره خونسردی خود را حفظ کنید (کار آسانی نخواهد بود، اما به زحمتش میارزد). به دیگران خیره نشوید: زل زدن به دیگران نوعی تعرض به آنان محسوب میشود. شما که نمی خواهید بیجهت دیگران را مرعوب خود سازید؟
صحبت کسی را قطع نکنید: پیش از آنکه اظهار عقیده ای بکنید، اجازه دهید صحبت دیگران به پایان برسد. میان صحبت کسی پریدن نشانه بی نزاکتی و عدم برخورداری از مهارتهای اجتماعی فرد است. اگر نمی خواهید خودبین و ازخودراضی به نظر آیید، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنید و هرگاه که ناچار به انجام این کار شدید حتما با گفتن جمله معذرت میخواهم، اقدام به انجام آن کار کنید. مؤدب بودن به مفهوم آن است که برای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائل شویم.
همیشه وقت شناس باشید: مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید. سر موقع در کلاس، قرار ملاقات ها، موقعیتهای اجتماعی حضور یابید. همچنین یک فرد متشخص میداند چه زمانی باید میهمانی را ترک کند. اسرار زندگی خصوصی خود را فاش نسازید: آبرو، شرافت، صداقت و بصیرت بزرگترین و مهمترین عامل برای حفظ اعتبار یک فرد متشخص است. جزئیات زندگی شما باید محرمانه باقی بمانند.
حرمت بزرگترها را نگاه دارید: در واقع شما باید همان طور که دوست دارید مورد احترام دیگران باشید خود نیز به دیگران احترام بگذارید.
به اشتباهات دیگران نخندید: این یکی از پستترین کارهایی است که کسی ممکن است انجام دهد. هنگامی که شما اشتباهی مرتکب میشوید یا خرابکاری میکنید تنها انتظاری که از دیگران دارید آن است که اشتباهات و خطاهای شما را به رویتان نیاورند و از آنها چشم پوشی کنند. از آن مهمتر شما را به واسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند.
پیش از صرف غذا منتظر بمانید همه میهمانان سر جایشان بنشینند: زمانی که برای صرف غذا نشستهاید، باید منتظر بمانید تا تمام میهمانان کاملا سر جایشان بنشینند و آماده صرف غذا شوند. همه افراد باید در یک زمان شروع به صرف غذا کنند. این نکته اگر چه موشکافانه به نظر میرسد، اما بسیار حائز اهمیت است.
فخر فروشی نکنید: هیچ کس از آدم لاف زن خوشش نمیآید. در هنگام گفتگو در باره مسائل مالی به داراییهای خود یا خانواده تان اشاره نکرده و ثروت خودتان را به رخ نکشید.
به ساعتتان نگاه نکنید: هنگامی که در جمع و محفلی هستید، مدام به ساعت خود نگاه نکنید مگر آنکه بلافاصله قصد ترک آن محل را داشته باشید. وقتی به ساعتتان نگاه میکنید دیگران این گونه برداشت میکنند که شما خسته و بی حوصله شدهاید.
با آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما خواهر گرامی.
معاشرت، واژه ای عربی برگرفته از عشره به معنای آمیختن و مصاحبت است. معاشرت در اصطلاح به معنای ارتباط، دوستی، رفت و آمد داشتن با کسی، گفت و شنید کردن با هم، با هم زیستن، همدمی، رفاقت، با کسی زندگی کردن، خوردن و آشامیدن با هم و نشست و برخاست است (لغت نامه دهخدا، ج13، ص18632) خداوند در آیاتی از قرآن بر اهمیت و ارزش آموزش و عمل به آداب معاشرت توجه داده و از والدین خواسته تا آداب معاشرت را در حوزه رفتارهای اجتماعی در خانه و جامعه به فرزندان بیاموزند (نور58 و59). بنابراین همانگونه که خداوند معاشرت سالم و درست را از طریق پیامبران به مؤمنان و مردم می آموزد (انعام54 فصلت34 حجرات1تا5) همچنین بر والدین است که آداب درست را از کودکی در محیط خانوادگی به کودکان خویش آموزش دهند (لقمان7 و19) تا شرایط جامعه پذیری و حضور کودکان در جامعه فراهم آید. در ارزش و اهمیت آموزش آداب معاشرت همین بس که خداوند در مقام تعلیم و آموزش پیامبران (کهف22) و مؤمنان (انعام54 حجرات1تا5) برآمده و خود اقدام به آموزش و پرورش ایشان نموده تا اینگونه بر اهمیت آداب معاشرت تأکید کند.
اگر اخلاق اداری در زندگی کاری انسان وجود و حضور داشته باشد آنگاه میتوان به نتایجی همچون انجام کار با لذت و توام با رضایت شغلی، احساس رضایتمندی، خود شکوفایی و رضایت مردم و پیشرفت امور و در نتیجه موجب رضایت خالق تعالی و بارش رحمتها و برکتهای او دست یافت. از طرفی، خطرناکترین رویداد انسانی انحطاط و شکست اخلاقی است که در این صورت هیچ چیز به سلامت نخواهد ماند و انسانیت انسان فرو می ریزد. بدیهی است این امر در امور اداری از جایگاهی خطیر و ویژه برخوردار است چراکه وقتی انسان از محدوده فردی خارج می شود و در پیوند با دیگر انسانها قرار می گیرد و این پیوند صورتی اداری پیدا می کند. حال آنکه اگر اخلاق نیک حاکم بر روابط انسانی نباشد، فاجعه چندین برابر می شود. به همین دلیل است که والاترین ملاک در هر سازمان اداری متخلق بودن افراد به اخلاق انسانی است.
از منظر امیرمومنان علی علیه السلام آنچه مایه برتری آدمیان و سبب والایی ایشان است، کرامتهای اخلاقی است و این کرامتها در اداره امور نقشی اساسی دارد. روایت شده که آن حضرت فرمودند: علیکم بمکارم الاخلاق فانها رفعه برشما باد به مکارم اخلاق که ان سبب والایی است. والایی مردمان و اعتبار آنان به مکارم اخلاق در ایشان است و کسانی که در جایگاه اداره امور قرار می گیرند، بیش از هر چیز به مکارم اخلاق و بزرگوارهای انسانی نیازمندند که روابط انسان ها بدون کرامت های اخلاقی، روابطی خشک و نادرست خواهد شد.
مهترین مبنا در سامان یافتن اخلاق اداری تصحیح بینش کارکنان و بسامان آوردن نوع نگاه آنان به خودشان و مردمان و مسئولان و وظایفشان است. زمانی که نگاه انسان به خود، مردم، مافوق خود و کار اصلاح شده و با نگاهی توحیدی و پاک به این امور نگریسته و بر اساس این نگاه عمل شود، آنگاه کار کردن به مثابه خدمت کردن و عبادت نمودن و همچنین همپای لذت و همتای رشد و شکوفایی است. اینکه انسان خود را چگونه ببیند و چگونه بیابد و چه جایگاهی در هستی برای خود قائل باشد، به اخلاق باشد، به شدت در اخلاق و رفتار او تاثیر گذاراست. آنکه خود را عبد مییابد و برای خویش کرامت انسانی و عزت ایمانی قائل است به گونه ای رفتار کرده و آن که «عبد» بودن خود را از یاد می برد و برای خویش کرامت و عزت قائل نیست به گونه ای دیگر و متضاد با گونه نخست رفتار می نماید. بنابراین از مهمترین اموری که باید به آن پرداخت، حفظ و رشد کرامت کارکنان نظام اداری، و ترمیم و تقویت کرامت ایشان است. بنابراین اگر کارکنان نظام اداری خود را کریم ببینند، کریمانه رفتار می کنند و کرامت خود را با هیچ معاوضه نمی نمایند.
امیرمومنان علی ع در سفارشی گرانقدر به فرزندش امام حسن ع چنین فرموده است: اکرم نفسک عن کل دنیه، و این ساقتک الی الرغائب، فانک لن تعتاض بمب تبذل من نفسک عوضا نفس خود را از هر پستی گرامی دار، هر چند تو را به آنچه خواهانی برساند، چه آنچه را از خود بر سر این کار می نهی، هرگز به تو بر نگرداند. بیرون شدن از بندگی غیر خدا و خود را بنده خدا دیدن، انسان را به کرامت حقیقی می رساند و از پستی دور می سازد مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَادًا لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ (79 آل عمران) هیچ بشرى را نسزد که خدا به او کتاب و حکم و پیامبرى بدهد سپس او به مردم بگوید به جاى خدا بندگان من باشید بلکه [باید بگوید] به سبب آنکه کتاب [آسمانى] تعلیم مى دادید و از آن رو که درس مى خواندید علماى دین باشید.
اخلاق اداری مطلوب زمانی سازمان می یابد که کارکنان نظام اداری به مردم از منظری درست بنگرند و خود را کارگزار، خزانه دار، وکیل و خدمتگزار مردم ببینند. در این صورت است که اخلاق سازمانی مطلوب ظهور می نماید. علی(ع) در این باره به کارگزاران خود چنین آموزش داده فانصفوا الناس من انفسکم، واصبروا لحوائجهم، فانکم خزان الرعیه و وکلاء الامه، و سفراء الائمه. ولا تحشموا احداً عن حاجته، و لا تحبسوه عن طلبته پس داد مردم را از خود بدهید و در برآوردن حاجتهای آنان شکیبایی ورزید، که شما خزانه دار رعیت هستید و امت را وکلا و امامان را سفیران. حاجت کسی را ناکرده مگذارید و او را از آنچه مطلوب اوست باز مدارید.
کارکنان اداری زمانی به درستی می توانند انصاف را پاس بدارند که داد مردمان را از خویش بدهند و در رفتار با آنان شکیبایی داشته باشند و با ایشان طلبکارانه برخورد ننمایند و خود را وکیل و خزانه دار آنان ببینند و احساس کنند که به موکلان خود پاسخگویند و فلسفه وجودی ایشان در نظام اداری خدمتگزاری به مردم است.
خطرناکترین آفت اخلاق سازمانی و تباه کننده ترین عامل رفتار انسانی این است که کارگزاران و کارکنان نظام اداری از بالا به پایین به مردم بنگرند و خود را بر آنان مسلط ببینند و در اداره امور خود را فرمانروا تصور نمایند و اراده فرمانروایی کنند. در نگاه علی (ع) حقوق مردم بالاترین و والاترین حقوق شمرده می شود تا آنجا که امام(ع) حقوق و حرمت مردم را برخاسته از اصل توحید و پیوند یافته با آن میبیند الفرائض الفرائض، ادوها الی الله تودکم الی الجنه. ان الله حرم حراما غیر مجهول، واحل حلالا غیر مدخول، و فضل حرمه المسلم علی الحرم کلها، و شد بالاخلاص و التوحید حقوق المسلمین فی معاقدها.
واجبها! واجبها! آن را برای خدا به جا آورید که شما را به بهشت می رساند. خدا حرامی را حرام کرده که ناشناخته نیست، ولی حلالی را حلال کرده که از عیب خالی است و حرمت مسلمانان را از دیگر حرمتها برتر نهاده، و حقوق مسلمانان را با اخلاص و یگانه پرستی پیوند داده است. در نظام اداری آنچه باید در رأس مناسبات و روابط و رفتارها حاکم باشد، حرمت نگهداشتن مردم و پاسداری از حقوق ایشان است. این دریافت که هر کس در هر مرتبه ای از نظام اداری در جایگاهی قرار گرفته است که بتواند پاسدار حقوق مردم و حافظ حرمتهایشان باشد، تلقی اشخاص را در رویارویی با نعمت مسئولیت و به کارگیری آن در جهت خدمت به انسانها تصحیح می نماید و در این صورت است که یک نظام اداری مبتنی بر اخلاق انسانی ظهور می کند و در این مسیر پایدار می ماند. به بیان امام علی(ع): ان الله عبادا یختصهم الله بالنعم لمنافع العباد فیقرها فی ایدیهم مابذلوها، فاذا منعوها نزعها منهم ثم حولها الی غیرهم همانا خدا را بندگانی است که آنان را به نعمتها مخصوص کند برای سودهای بندگان. پس آن نعمتها را در دست آنان وا می نهد چندان که آنرا ببخشد، و چون از بخشش باز ایستند، نعمتها را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص گرداند…
انضباط کاری یعنی سامان پذیری، آراستگی، نظم و ترتیب و پرهیز از هرگونه سستی و بی سامانی در کار. این امور از عمده ترین آداب اخلاق اداری است و هیچ سازمان و نظامی بدون رعایت این امور راه به جایی نخواهد برد. بهترین سازمان ها و نظام ها با زیرپا گذاشته شدن اصل انضباط کاری، به تباهی کشیده می شوند و وجوه مثبت آنها نیز بی ارزش می گردد. تواناترین مدیران و کارگزاران و کارکنان در یک مجموعه اداری که اصل انضباط کاری بر آن حاکم نیست توفیقی کسب نخواهند کرد و جز اتلاف نیرو بهره ای نخواهند برد.
امام علی(ع): و امض لکل یوم عمله، فان لکل یوم ما فیه کار هر روز را در همان روز انجام ده، زیرا هر روز کاری مخصوص به خود دارد. امور اداری و پیشبردن اهداف سازمانی جز با پیگیری جدی کارها تحقق نمی یابد و هر کاری نیازمند پیگیری جدی و تلاش اساسی است تا به نتیجه مطلوب برسد و بدون وجود روحیه پیگیری در کارها هیچ کاری به درستی صورت نمی پذیرد. علی(ع) در فرمانها و دستور العملهای حکومتی و اداری خود، کارگزاران و کارکنانش را به پیگیری امور سفارش نموده و از آنان خواسته است که در خدمتگزاری مردمان پیگیرانه عمل کنند. آن حضرت در دستور العملی چنین فرموده و لاتحشموا أحداً عن حاجته، و لاتحسبوه عن طلبته کسی را از در خواستش به خشم نیاورید و حاجت کسی را روا ناکرده نگذارید، و کسی را از آنچه مطلوب اوست باز ندارید.
نظام اداری نباید به گونه ای باشد که مردم سردرگم شوند و کارشان معطل گردد و به سرگردانی گرفتار آیند. حبس کردن امور و متوقف ساختن کارها از بزرگترین آفات نظام اداری است که جز با روحیه پیگیری جدی رفع نمی گردد. انجام دادن کارها و خدمتگزاری از سر مهر ورزی والاترین هنر در اخلاق است. چنانچه اگر انجام دادن امور با مهر ورزی توأم شود، صورتی زیبا و کاملا انسانی می یابد و موجب پیوند جانها و الفت قلبها می گردد و در رفتار و مناسبات اداری، انقلابی معنوی به وجود می آورد. امیرمؤمنان(ع) در حکمتی والا فرموده قلوب الرجال وحشیه، فمن تألفها أقبلت علیه دلهای آدمیان رمنده است، پس هرکه با آن الفت برقرار سازد، روی بدو نهد.
نیروی محبت از نظر اجتماعی، نیروی عظیم و مؤثری است و بهترین اجتماع آن اجتماعی است که با نیروی محبت اداره شود. محبت زعیم و زمامدار به مردم و محبت و ارادت مردم به زعیم و زمامدار، علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی برای ثبات و ادامه حیات حکومت است. تا عامل محبت نباشد، رهبر نمی تواند و یا بسیار دشوار است که اجتماعی را رهبری کند و مردم را افرادی منضبط و قانونی تربیت کند ولو اینکه عدالت و مساوات را در آن اجتماع برقرار کند. مردم آن گاه قانونی خواهند بود که از زمامدارشان علاقه ببینند، و آن علاقه هاست که مردم را به پیروی و اطاعت می کشاند. قرآن در بخشی از آیه 159 آل عمران به پیغمبر(ص) خطاب می کند که ای پیغمبر، نیروی بزرگی را برای نفوذ در مردم و اداره اجتماع در دست داری.
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ به موجب لطف و رحمت الهی، برایشان نرم دل شدی که اگر تندخوی سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می گشتند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن.. در اینجا علت گرایش مردم به پیامبراکرم(ص) را علاقه و مهری دانسته که نبی اکرم(ص) نسبت به آنان مبذول می داشت. باز دستور می دهد که ببخششان و برایشان استغفار کن و با آنان مشورت کن. اینها همه از آثار محبت و دوستی است، همچنان که رفق و حلم و تحمل همه از شئون محبت و احسانند. هرکس که در هر مرتبه ای از مراتب نظام اداری قرار می گیرد باید با بردباری تمام امور را پیش ببرد و در برابر خواست مردم و احتیاجات آنان کم حوصلگی نداشته باشد و با تحمل فراوان خدمتگزاری نماید. امام علی(ع) در دستورالعملهای حکومتی و اداری خود، کارگزاران و کارکنان را به چنین بردباری ای فراخوانده و اصبروا لحوائجهم در برآوردن حاجتهای مردم شکیبایی ورزید. امیرمؤمنان بردباری را در کنار دانش در رأس ارزشها معرفی کرده است، چنانکه وقتی او را از خیر پرسیدند، فرمود: لیس الخیر أن یکثر مالک و ولدک، ولکن الخیر ان یکثر علمک و یعظم حلمک خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردباری ات بزرگ مقدار شود.
یک نظام اداری و شغلی ارزشمند، نظامی است که بر اعمال و رفتار کارگزاران و کارکنانش بردباری حاکم باشد. رعایت عدل و انصاف در روابط و مناسبات اداری و در خدمتگزاری مردم اصلی است که بدون آن، نظام اداری از صورت انسانی بیرون می رود و هر فساد و تباهی گریبانگیر آن می شود. حاکمیت عدالت در نظام اداری و پاس داشتن داد و حفظ حقوق دیگران همانند حقوق خود و در مقام داوری حقوق طرفین را یکسان و برابر رعایت کردن و برای دیگران حقوقی برابر خود قائل شدن مهمترین قاعده ای است که حافظ سلامت و قوت نظام اداری و مایه پیوند دلهاست. اگر همین قاعده در نظام اداری رعایت شود، رابطه کارگزاران و کارکنان با مردم درست سامان می یابد و عدل و احسان جلوه پیدا می کند. خدای متعال در آیه 90نحل إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ همانا خداوند به انصاف و نیکوکاری فرمان میدهد گفته است العدل الانصاف، والاحسان التفضل عدل انصاف است و احسان نیکویی کردن. خداوند به نیکویی کردن و انصاف فرمان داده است و این فرمان شمول دارد و نظام اداری، نظامی اخلاقی است که تمام روابط و مناسبات آن بر اساس دادورزی باشد. بر این مبناست که امام علی(ع) کارگزاران دستگاه اداری خود را پیوسته به داد ورزی فراخوانده است….
همچنین رعایت نکات زیر می تواند سبب ارتقاء شخصیت اجتماعی و در نتیجه ارتقاء مناسبات شغلی و سازمانی شما گردد:
رعایت برخی آداب پسندیده به شما کمک خواهد کرد تا شأن و منزلت اجتماعیتان ارتقا یابد. با رعایت نکاتی ساده شما اطمینان پیدا خواهید کرد که دیگران شما را در زمره افراد با اصل و نسب و فرهیخته قرار خواهند داد. شخصی که دیگران آرزوی معاشرت و شراکت و معامله و داد و ستد با وی را دارند.
همیشه مؤدب باشید: اگر هم از کسی خوشتان نمی آید نیازی نیست که شأن و منزلت خودتان را تا سطح اجتماعی آن فرد تنزل دهید. مؤدب و با نزاکت باشید تا برتری خود را نسبت به آن شخص ثابت کنید.
هیچ گاه دشنام ندهید: دشنام و ناسزاگویی مطلقا ممنوع است. چون نشان دهنده آن است که شما قادر نیستید برای بیان عقاید خودتان از واژه ها و لغات مناسبتری بهره بگیرید. از آن گذشته لاابالی گری همیشه دور از نزاکت و ادب است.
با صدای بلند صحبت نکنید: هنگامی که با صدای بلند صحبت میکنید، باعث بالا بردن سطح استرس میان اطرافیان خود میشوید. بلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نیستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان میدهد و آنکه میخواهید حرف خودتان را با توسل به زور و خشونت به کرسی بنشانید. همچنین بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافیان میشود البته توجه منفی.
کنترل خود را از دست ندهید: زمانی که شما کنترل اعصاب خود را از دست میدهید و از کوره در میروید به همه نشان میدهید قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نیستید. وقتی هم که شما از کنترل رفتار خودتان عاجز هستید، چگونه قادر به کنترل چیز دیگری خواهید بود؟ همواره خونسردی خود را حفظ کنید (کار آسانی نخواهد بود، اما به زحمتش میارزد). به دیگران خیره نشوید: زل زدن به دیگران نوعی تعرض به آنان محسوب میشود. شما که نمی خواهید بیجهت دیگران را مرعوب خود سازید؟
صحبت کسی را قطع نکنید: پیش از آنکه اظهار عقیده ای بکنید، اجازه دهید صحبت دیگران به پایان برسد. میان صحبت کسی پریدن نشانه بی نزاکتی و عدم برخورداری از مهارتهای اجتماعی فرد است. اگر نمی خواهید خودبین و ازخودراضی به نظر آیید، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنید و هرگاه که ناچار به انجام این کار شدید حتما با گفتن جمله معذرت میخواهم، اقدام به انجام آن کار کنید. مؤدب بودن به مفهوم آن است که برای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائل شویم.
همیشه وقت شناس باشید: مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید. سر موقع در کلاس، قرار ملاقات ها، موقعیتهای اجتماعی حضور یابید. همچنین یک فرد متشخص میداند چه زمانی باید میهمانی را ترک کند. اسرار زندگی خصوصی خود را فاش نسازید: آبرو، شرافت، صداقت و بصیرت بزرگترین و مهمترین عامل برای حفظ اعتبار یک فرد متشخص است. جزئیات زندگی شما باید محرمانه باقی بمانند.
حرمت بزرگترها را نگاه دارید: در واقع شما باید همان طور که دوست دارید مورد احترام دیگران باشید خود نیز به دیگران احترام بگذارید.
به اشتباهات دیگران نخندید: این یکی از پستترین کارهایی است که کسی ممکن است انجام دهد. هنگامی که شما اشتباهی مرتکب میشوید یا خرابکاری میکنید تنها انتظاری که از دیگران دارید آن است که اشتباهات و خطاهای شما را به رویتان نیاورند و از آنها چشم پوشی کنند. از آن مهمتر شما را به واسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند.
پیش از صرف غذا منتظر بمانید همه میهمانان سر جایشان بنشینند: زمانی که برای صرف غذا نشستهاید، باید منتظر بمانید تا تمام میهمانان کاملا سر جایشان بنشینند و آماده صرف غذا شوند. همه افراد باید در یک زمان شروع به صرف غذا کنند. این نکته اگر چه موشکافانه به نظر میرسد، اما بسیار حائز اهمیت است.
فخر فروشی نکنید: هیچ کس از آدم لاف زن خوشش نمیآید. در هنگام گفتگو در باره مسائل مالی به داراییهای خود یا خانواده تان اشاره نکرده و ثروت خودتان را به رخ نکشید.
به ساعتتان نگاه نکنید: هنگامی که در جمع و محفلی هستید، مدام به ساعت خود نگاه نکنید مگر آنکه بلافاصله قصد ترک آن محل را داشته باشید. وقتی به ساعتتان نگاه میکنید دیگران این گونه برداشت میکنند که شما خسته و بی حوصله شدهاید.
با آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما خواهر گرامی.