۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۳۰۹ بازدید
اخلاق در اصطلاح عالمان اخلاق در معانی گوناگونی بهکار رفته است. معنای مهم و مشهور اخلاق همان «صفات نفسانی استوار و ثابت» است.
اخلاق در اصطلاح عالمان اخلاق در معانی گوناگونی بهکار رفته است. معنای مهم و مشهور اخلاق همان «صفات نفسانی استوار و ثابت» است.
ابوعلی مسکویه (م 421ق) میگوید: «خوی و خُلق، حالتی است برای نفس که دعوت میکند آنرا به کارها بدون [نیاز به] اندیشه و فکر». (1)
فیض کاشانی (م 1091ق) میگوید: «خُلق، عبارت است از هیأتی استوار و ثابت [اعم از فضیلت یا رذیلت] در نفس که افعال به آسانی از او صادر میشود، بدون اینکه به فکر و اندیشه نیاز باشد و اگر این حالت نفسانی منشأ صدور افعال زیبا و مورد پسند عقل و شرع باشد خوی حَسن نام دارد و اگر افعال زشت و ناپسند از او سرزند خوی بد نام دارد». (2)
بیشتر عالمان اخلاق اسلامی؛ نیز تعاریفی مشابه با دو تعریف مذکور ارائه کردهاند.
نقش اخلاق اسلامی، در محیط زندگی فردی و اجتماعی هر انسان، بسان خورشیدی تابان است که طراوت و شادابی را برای جامعه به ارمغان میآورد و بستر صفا، صمیمیت، صداقت، محبت و اخوت را برای زیستن میگستراند. اخلاق نیکو، روانها را شاداب و همه را برادر و عضو یک خانواده میسازد. اضطراب، آشوب و عدم اطمینان، امراضی هستند که یگانه داروی آنها مکارم اخلاق است. (3)
هدف انسان در فرهنگ اسلام، تقرّب به خداوند است. اخلاق پسندیده اساسیترین راه وصول به این مقصد است. و اخلاق بد، محروم ماندن از تقرب الهی و سعادت اخروی است. در دین اسلام، هدف بعثت پیامبران؛ تزکیه نفوس(4) و پرداختن به مکارم اخلاق(5) ذکر شده است تا آنجا که به نظر میرسد حقیقت و روح تعالیم پیامبران و ادیان الهی پاکیزگی اخلاقی و خودسازی است.
اخلاق نیک و اخلاق بد، میتواند نقش و آثار فراوانی در زندگی دنیوی و اخرویانسان داشته باشد. در اینجا به بیان برخی از آثار اخلاق نیک و بد میپردازیم:
آثار اخلاق نیک
1. آبادی جامعه و طولانی شدن عمر:
امام صادق(ع) میفرماید: «الْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ، وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَارِ»؛ (6) «نیکوکاری و حُسن خُلق، خانهها را آباد کند و بر عمرها بیفزاید». اخلاق شایسته، محبّت را جلب میکند. در سایه محبت، اتحاد و پیوند اجتماعی محکمتر میشود. با استحکام پیوند اجتماعی، جامعه با همکاری همدیگر به آبادی محیط میپردازند. اخلاق نیکو، بیماریهای روحی را از بین میبرد و در نتیجه از مرگهای زودرس جلوگیری میکند و به نشاط و طراوت بدن میافزاید و به بقاء بدن کمک میکند.
2. کرامت و بزرگواری انسان:
امام علی(ع) فرموده است: «اگر هم به بهشت، امید [و باور] نمیداشتیم و از دوزخ، نمیهراسیدیم و پاداش و کیفری در میان نمیبود، باز شایسته بود که در طلب مکارم اخلاق برآییم؛ زیرا که راه پیروزی را مینمایانَد». (7)
3. ایجاد محبت در محیط زندگی:
امام علی(ع) میفرماید: «اخلاق نیکو، سبب محبّت خدا و خلق است و دوستی را پایدار میسازد».(8)
4. افزایش رزق:
امام صادق(ع) میفرماید: «حُسن خلق، رزق را زیاد میکند». (9)
5. خیر دنیا و آخرت
پیامبر خدا(ص): «نیکخویی، خیر دنیا و آخرت را از آنِ خود کرده است». (10)
6. ایمان کامل
امام باقر(ع) فرمود: «کاملترین مردم از لحاظ ایمان کسی است که دارای اخلاق نیکو باشد».(11)
آثار اخلاق ناپسند
در آموزههای دینی زیانهای اخلاق بد در زندگی فردی و اجتماعی انسان، مورد بحث قرار گرفته است که به بیان فرازهایی از آن پرداخته میشود.
1. وحشت نزدیکان و نفرت دیگران
امام علی(ع) میفرماید:
«بد اخلاقی نزدیک را به وحشت میاندازد و برای دیگران نفرت آور است». (12)
«بد خُلقی، موجب وحشت انسان و زایل شدن اُنس و دوستی میگردد». (13)
2. کم شدن رزق و روزی
امام علی(ع) فرمود:
«شخص بد خُلق، تنگ روزی است». (14)
«بداخلاقی، مایه تیره روزی و شکنجه روح است».(15)
3. نوعی عذاب
امام علی(ع): «بداخلاقی، خود، یک نوع عذاب است».(16)
آثار اخروی اخلاق نیک
پیامبر خدا(ص) فرمود: «روز قیامت در ترازوی کسی چیزی بهتر از اخلاق نیک گذاشته نمیشود».(17)
امام صادق(ع) فرمود: «مؤمن بعد از انجام واجبات پیش خدای عزّ و جلّ عملی محبوبتر از این نیاورد که مردم را از لحاظ خلقش در وسعت گذارد(تنگ خلق نباشد)». (18)
کیفر و آثار اخروی بداخلاقی
پیامبر خدا(ص): «همانا بنده … با بد اخلاقیش به پایینترین درجه دوزخ میرسد». (19)
پیامبر خدا(ص)، [هنگامی که ] به ایشان عرض شد: فلان زن روزها را روزه میگیرد و شبها را به عبادت میگذراند اما بداخلاق است و همسایگانش را با زبان خود میآزارد، فرمود: «خیری در او نیست؛ او دوزخی است». (20)
پیامبر خدا(ص)، در بیان علّت فشاری که به هنگام دفن سعد بن معاذ بر او وارد آمد، فرمود: «آری، او با خانوادهاش کمی بَد خُلق بود». (21)
_______________________
1 . «الخلق حال للنفس داعیة لها الی أفعالها من غیر فکر و لا رویة»؛ مسکویه، احمد بن محمد، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، قم، طلیعة النور، چاپ اول، 1426ق، ص 115.
2. «… فالخلق عبارة عن هیئة للنّفس راسخة تصدر عنها الأفعال بسهولة و یسر من غیر حاجة إلی فکر و رویّة، فإن کانت الهیئة بحیث تصدر عنها الأفعال الجمیلة المحمودة عقلا و شرعا سمّیت الهیئة خلقا حسنا، و إن کان الصادر منها الأفعال القبیحة سمّیت الهیئة الّتی هی المصدر خلقا سیّئا»؛ فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی ، المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ چهارم، 1376ش، ج 5، ص 95.
3 . تهرانی، جواد سعید، اسلام و تجدید حیات معنوی جامعه، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1359ش، ص 63.
4 . جمعه، 2: «اوست [خدایی] که در میان مردم بیسواد، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را [از آلودگیهای فکری و روحی ] پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، و آنان به یقین پیش از این در گمراهی آشکاری بودند».
5 . قال رسول الله(ص): «إِنَّما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلاق»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق، ج 16، ص 210؛ شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق، ج 14، ص 513.
6 . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1429ق، ج 3، ص 259 – 260.
7 . «لَو کُنّا لانَرجو جَنّةً، وَلا نَخشی نارا وَلا ثَوابا وَلا عِقابا لَکانَ یَنبَغی لَنا أن نَطلُبَ مَکارِمَ الأخلاقِ؛ فإنَّها مِمّا تَدُلُّ عَلی سَبیلِ النَّجاح »؛ محدّث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق، ج 11، ص 193.
8 . «حُسْنُ الْخُلُقِ یُورِثُ الْمَحَبَّة وَ یُؤَکَّدُالْمَوَدَّة»؛ لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش، ص 228.
9. «حُسْنُ الْخُلُقِ یَزِیدُ فِی الرِّزْق »؛ طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق، ص 221.
10 . «إنّ حُسنَ الخُلُقِ ذَهَبَ بِخَیرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ»؛ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق، ج 6، ص 640.
11 . «إِنَّ أَکْمَلَ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقا»؛ الکافی، ج 3، ص 256.
12. «سُوءُ الْخُلُقِ یُوحِشُ الْقَرِیبَ وَ یُنَفِّرُ الْبَعِیدَ»؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 283.
13 . «سُوءُ الْخُلُقِ یُوحِشُ النَّفْسَ وَ یَرْفَعُ الْأُنْس »؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 286.
14. «مَن ساءَ خُلُقُهُ ضاقَ رِزقُه »؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 431.
15 . «سُوءُ الخُلقِ نَکَدُ العَیْشِ وعذابُ النَّفْس »؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 285.
. «الخُلقُ السَّیِّئُ أحَدُ العَذابَین »؛ تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق، ص 89.
. «مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ امْرِئٍ- یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُق »؛ الکافی، ج 3، ص 256 – 257.
. «مَا یَقْدَمُ الْمُؤْمِنُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنْ أَنْ یَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِه »؛ الکافی، ج 3، ص 258.
. «إنّ العَبدَ لَیَبلُغُ … بِسُوءِ خُلقِهِ أسْفَلَ دَرَجَة فی جَهنَّم »؛ طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، 1415ق، ج 1، ص 260.
. «… لا خَیرَ فیها، هِی مِن أهْلِ النّار»؛ مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 214.
. «… نَعَم، إِنَّهُ کَانَ فِی خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءاً»؛ شیخ صدوق، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش، ص 385.
ابوعلی مسکویه (م 421ق) میگوید: «خوی و خُلق، حالتی است برای نفس که دعوت میکند آنرا به کارها بدون [نیاز به] اندیشه و فکر». (1)
فیض کاشانی (م 1091ق) میگوید: «خُلق، عبارت است از هیأتی استوار و ثابت [اعم از فضیلت یا رذیلت] در نفس که افعال به آسانی از او صادر میشود، بدون اینکه به فکر و اندیشه نیاز باشد و اگر این حالت نفسانی منشأ صدور افعال زیبا و مورد پسند عقل و شرع باشد خوی حَسن نام دارد و اگر افعال زشت و ناپسند از او سرزند خوی بد نام دارد». (2)
بیشتر عالمان اخلاق اسلامی؛ نیز تعاریفی مشابه با دو تعریف مذکور ارائه کردهاند.
نقش اخلاق اسلامی، در محیط زندگی فردی و اجتماعی هر انسان، بسان خورشیدی تابان است که طراوت و شادابی را برای جامعه به ارمغان میآورد و بستر صفا، صمیمیت، صداقت، محبت و اخوت را برای زیستن میگستراند. اخلاق نیکو، روانها را شاداب و همه را برادر و عضو یک خانواده میسازد. اضطراب، آشوب و عدم اطمینان، امراضی هستند که یگانه داروی آنها مکارم اخلاق است. (3)
هدف انسان در فرهنگ اسلام، تقرّب به خداوند است. اخلاق پسندیده اساسیترین راه وصول به این مقصد است. و اخلاق بد، محروم ماندن از تقرب الهی و سعادت اخروی است. در دین اسلام، هدف بعثت پیامبران؛ تزکیه نفوس(4) و پرداختن به مکارم اخلاق(5) ذکر شده است تا آنجا که به نظر میرسد حقیقت و روح تعالیم پیامبران و ادیان الهی پاکیزگی اخلاقی و خودسازی است.
اخلاق نیک و اخلاق بد، میتواند نقش و آثار فراوانی در زندگی دنیوی و اخرویانسان داشته باشد. در اینجا به بیان برخی از آثار اخلاق نیک و بد میپردازیم:
آثار اخلاق نیک
1. آبادی جامعه و طولانی شدن عمر:
امام صادق(ع) میفرماید: «الْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ، وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَارِ»؛ (6) «نیکوکاری و حُسن خُلق، خانهها را آباد کند و بر عمرها بیفزاید». اخلاق شایسته، محبّت را جلب میکند. در سایه محبت، اتحاد و پیوند اجتماعی محکمتر میشود. با استحکام پیوند اجتماعی، جامعه با همکاری همدیگر به آبادی محیط میپردازند. اخلاق نیکو، بیماریهای روحی را از بین میبرد و در نتیجه از مرگهای زودرس جلوگیری میکند و به نشاط و طراوت بدن میافزاید و به بقاء بدن کمک میکند.
2. کرامت و بزرگواری انسان:
امام علی(ع) فرموده است: «اگر هم به بهشت، امید [و باور] نمیداشتیم و از دوزخ، نمیهراسیدیم و پاداش و کیفری در میان نمیبود، باز شایسته بود که در طلب مکارم اخلاق برآییم؛ زیرا که راه پیروزی را مینمایانَد». (7)
3. ایجاد محبت در محیط زندگی:
امام علی(ع) میفرماید: «اخلاق نیکو، سبب محبّت خدا و خلق است و دوستی را پایدار میسازد».(8)
4. افزایش رزق:
امام صادق(ع) میفرماید: «حُسن خلق، رزق را زیاد میکند». (9)
5. خیر دنیا و آخرت
پیامبر خدا(ص): «نیکخویی، خیر دنیا و آخرت را از آنِ خود کرده است». (10)
6. ایمان کامل
امام باقر(ع) فرمود: «کاملترین مردم از لحاظ ایمان کسی است که دارای اخلاق نیکو باشد».(11)
آثار اخلاق ناپسند
در آموزههای دینی زیانهای اخلاق بد در زندگی فردی و اجتماعی انسان، مورد بحث قرار گرفته است که به بیان فرازهایی از آن پرداخته میشود.
1. وحشت نزدیکان و نفرت دیگران
امام علی(ع) میفرماید:
«بد اخلاقی نزدیک را به وحشت میاندازد و برای دیگران نفرت آور است». (12)
«بد خُلقی، موجب وحشت انسان و زایل شدن اُنس و دوستی میگردد». (13)
2. کم شدن رزق و روزی
امام علی(ع) فرمود:
«شخص بد خُلق، تنگ روزی است». (14)
«بداخلاقی، مایه تیره روزی و شکنجه روح است».(15)
3. نوعی عذاب
امام علی(ع): «بداخلاقی، خود، یک نوع عذاب است».(16)
آثار اخروی اخلاق نیک
پیامبر خدا(ص) فرمود: «روز قیامت در ترازوی کسی چیزی بهتر از اخلاق نیک گذاشته نمیشود».(17)
امام صادق(ع) فرمود: «مؤمن بعد از انجام واجبات پیش خدای عزّ و جلّ عملی محبوبتر از این نیاورد که مردم را از لحاظ خلقش در وسعت گذارد(تنگ خلق نباشد)». (18)
کیفر و آثار اخروی بداخلاقی
پیامبر خدا(ص): «همانا بنده … با بد اخلاقیش به پایینترین درجه دوزخ میرسد». (19)
پیامبر خدا(ص)، [هنگامی که ] به ایشان عرض شد: فلان زن روزها را روزه میگیرد و شبها را به عبادت میگذراند اما بداخلاق است و همسایگانش را با زبان خود میآزارد، فرمود: «خیری در او نیست؛ او دوزخی است». (20)
پیامبر خدا(ص)، در بیان علّت فشاری که به هنگام دفن سعد بن معاذ بر او وارد آمد، فرمود: «آری، او با خانوادهاش کمی بَد خُلق بود». (21)
_______________________
1 . «الخلق حال للنفس داعیة لها الی أفعالها من غیر فکر و لا رویة»؛ مسکویه، احمد بن محمد، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، قم، طلیعة النور، چاپ اول، 1426ق، ص 115.
2. «… فالخلق عبارة عن هیئة للنّفس راسخة تصدر عنها الأفعال بسهولة و یسر من غیر حاجة إلی فکر و رویّة، فإن کانت الهیئة بحیث تصدر عنها الأفعال الجمیلة المحمودة عقلا و شرعا سمّیت الهیئة خلقا حسنا، و إن کان الصادر منها الأفعال القبیحة سمّیت الهیئة الّتی هی المصدر خلقا سیّئا»؛ فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی ، المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ چهارم، 1376ش، ج 5، ص 95.
3 . تهرانی، جواد سعید، اسلام و تجدید حیات معنوی جامعه، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1359ش، ص 63.
4 . جمعه، 2: «اوست [خدایی] که در میان مردم بیسواد، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را [از آلودگیهای فکری و روحی ] پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، و آنان به یقین پیش از این در گمراهی آشکاری بودند».
5 . قال رسول الله(ص): «إِنَّما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلاق»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق، ج 16، ص 210؛ شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق، ج 14، ص 513.
6 . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1429ق، ج 3، ص 259 – 260.
7 . «لَو کُنّا لانَرجو جَنّةً، وَلا نَخشی نارا وَلا ثَوابا وَلا عِقابا لَکانَ یَنبَغی لَنا أن نَطلُبَ مَکارِمَ الأخلاقِ؛ فإنَّها مِمّا تَدُلُّ عَلی سَبیلِ النَّجاح »؛ محدّث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق، ج 11، ص 193.
8 . «حُسْنُ الْخُلُقِ یُورِثُ الْمَحَبَّة وَ یُؤَکَّدُالْمَوَدَّة»؛ لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش، ص 228.
9. «حُسْنُ الْخُلُقِ یَزِیدُ فِی الرِّزْق »؛ طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق، ص 221.
10 . «إنّ حُسنَ الخُلُقِ ذَهَبَ بِخَیرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ»؛ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق، ج 6، ص 640.
11 . «إِنَّ أَکْمَلَ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقا»؛ الکافی، ج 3، ص 256.
12. «سُوءُ الْخُلُقِ یُوحِشُ الْقَرِیبَ وَ یُنَفِّرُ الْبَعِیدَ»؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 283.
13 . «سُوءُ الْخُلُقِ یُوحِشُ النَّفْسَ وَ یَرْفَعُ الْأُنْس »؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 286.
14. «مَن ساءَ خُلُقُهُ ضاقَ رِزقُه »؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 431.
15 . «سُوءُ الخُلقِ نَکَدُ العَیْشِ وعذابُ النَّفْس »؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 285.
. «الخُلقُ السَّیِّئُ أحَدُ العَذابَین »؛ تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق، ص 89.
. «مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ امْرِئٍ- یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُق »؛ الکافی، ج 3، ص 256 – 257.
. «مَا یَقْدَمُ الْمُؤْمِنُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنْ أَنْ یَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِه »؛ الکافی، ج 3، ص 258.
. «إنّ العَبدَ لَیَبلُغُ … بِسُوءِ خُلقِهِ أسْفَلَ دَرَجَة فی جَهنَّم »؛ طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، 1415ق، ج 1، ص 260.
. «… لا خَیرَ فیها، هِی مِن أهْلِ النّار»؛ مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 214.
. «… نَعَم، إِنَّهُ کَانَ فِی خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءاً»؛ شیخ صدوق، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش، ص 385.
محقق جماعتی