جواب اجمالی :
بسیاری از مطالبی که در باره اسلام ، قرآن ، پیامبر ، تاریخ اسلام و اصحاب پیامبر از جمله جناب سلمان در فضای مجازی مطرح می شود صحیح نیست .
جناب سلمان از اصحاب پیامبر(ص) و خلفا و امیرمومنان علی(ع) است و نقش مهمی در تحولات عصر پیامبر(ص) و خلفا دارد . او در کنار پیامبر(ص) جایگاه مهمی داشت که پیامبر(ص) او را سلمان محمدی نامید و در باره او فرمود ” السلمان منا اهل البیت ”
نقش او در جنگ اعراب و ایران ، نبرد مدائن ، استانداری مدائن ، نقش او در فتوحات ، و…..برجسته می شود .
گاهی به نام اعراب و گاهی به نام ایران و ایرانیان ، شبهات بسیاری بر علیه جناب سلمان توسط دشمنان در فضای مجازی مطرح میشود .
شبهات تا آنجا پیش میرود که برخی قرآن را کلام سلمان میدانند که بر پیامبر(ص) قرائت میکرد!! وحتی گاهی از خیانت جناب سلمان به ایرانیان سخن میگویند.
اصل گزارش حضور سلمان در حمله اعراب به ایران هم محل تردید است . اما در صورت پذیرش حضور سلمان در فتوحات ، قطعا سلمان فارسی نقش اساسی، فرماندهی و دستوردهنده در هجوم اعراب مسلمان به ایران نداشته است.
پیشنهاد می شود مطالب تاریخی را از منابع معتبر دریافت نمایید و به منابع پیشنهادی در ذیل جواب مراجعه نمایید .
توضیح بیشتر :
سلمان فارسی کیست ؟
سلمان فارسی، بزرگمردی از اهالی رامهرمز (و بنا بر بعضی نقلهای تاریخی از اهالی جیِ اصفهان) بود. وی در گذر زندگانی خود در پی حقیقت سرزمینها را درنوردید و چنان شد که به خواست خدا، پس از رخ دادنِ حوادثی، به مدینه آمد. وی در مدینه با محمد رسول الله آشنا شد و در اثر اتفاقاتی یقین یافت که محمد (صلی الله علیه و آله) همان پیامبر موعود آخرالزمان است. هنگامی که از او پرسیده میشد فرزند که هستی، پاسخ میداد که من فرزند اسلام هستم. او در جنگها در کنار پیامبر(ص) بود و جان فشانی بسیار نمود. وی را اهل دانش و تقوا معرفی کردهاند و در فضائل او سخن بسیار است. وی بسیار سادهزیست و حیاتی زاهدانه داشت. پیامبر(ص) به اصحاب سفارش میکردند که فرمودند چهار نفر را دوست بدارید؛ علی، سلمان، مقداد و ابوذر را.
همچنین پیامبر درباره او فرمود: «سلمان دریای علم است» و نیز فرمودند که «سلمان، لقمانِ امت من است».
وی در ماجرای سقیفه (و غصب خلافت)، از یاران پایدار علی بن ابیطالب(ع) بود. در نهایت در اواخر سال 35 هجری -در عصر خلافت عثمان- درگذشت. مقبره سلمان صحابی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمومنین امام علی علیه السلام در شهر مدائن است .(به نقل از پایگاه اسلام کوئست)
ابن سعد، طبقات الکبری،ج ۴ / ۷۹ – ۸۰) تاریخ طبری، ج ۴، ص ۱۲؛ ترجمه اخبار الطوال دینوری ، ص ۱۶۰ – ۱۶۱
سلمان و فتح مدائن
نقل شده خود سلمان پیشاپیش گروههایی بود که با اسب از رودخانه گذشتند و به کنار حصار مدائن رسیدند. سخنان سلمان در مدائن سبب شد تا دو شهر از شهرهای مدائن و ایوان و کاخ مدائن، از جمله تیسفون که سالها پایتخت ساسانیان بود، بدون درگیری به دعوت وی تسلیم لشکر اسلام شود، وحدود چهار هزار نفر از سپاه ویژه و گارد ایران که تحت فرماندهی «رستم فرخ زاد» بودند، ازسپاه او جدا شده، به سپاه مسلمانان بپیوندند. دعوت سلمان برای اسلام آوردن ایرانیان در مدائن بدین صورت بود: «همانا اصل و نسب من از شما ایرانیان می باشد و من در سه چیز خیرخواه شما هستم، و صلاح شما در آنها است: الف. اگر اسلام بیاورید، برادر ما هستید و در اموال ما شریک بوده و بر شما است همان تکلیفی که بر ما است. ب. تسلیم شوید و به مسلمانان جزیه بدهید. ج. در غیر این دو صورت، با شما میجنگیم، همانا خدا، خائنان را دوست ندارد. ( تاریخ طبری ج ۴ ص ۱۴ )
به نوشته برخی مورخان سلمان ضمن عملیات رزمی، سفیر و مترجم مسلمان نیز بود. هنگامی که مسلمانان سرزمین مداین را فتح کردند، عدهای از ایرانیان در قصر ابیض پناه گرفتند. سلمان فارسی از آنان خواست که از مردم «بَهرَسیر» عبرت آموزند و ایشان را میان سه امر مخیر گرداند: اسلام آورند؛ جزیه بدهند؛ به نبرد ادامه دهند. سرانجام بعد از مذاکرات سلمان فارسی، پذیرفتند که جزیه دهند. ( تاریخ طبری ج ۴ ص ۱۴ ) ( ابن سعد، طبقات الکبری،ج ۴ / ۷۹ – ۸۰)
استانداری مدائن
آیا استانداری سلمان و سالهای حضور او در منصب استانداری مورد اتفاق است ؟
اصل استانداری سلمان بر مدائن مورد اتفاق است اما اینکه سلمان از ابتدای انتصاب فرمانروایی در مدائن تا پایان عمر خود در این منصب قرار داشته است؟ نقل های تاریخی درباره تعداد سال های فرمانروایی سلمان مغشوش است؛ برخی گفته اند در چند نوبت مسئولیت فرمانروایی مدائن را برعهده داشته و برخی دیگر گفته اند به طور مستمر در این منصب قرار داشته است.
اما آنچه مسلم است سلمان در مدائن از دنیا رفته و اگر فاقد مسئولیت در مدائن بود، معنایی نداشت در مدائن بماند و باید به مدینه نزد امیرالمومنین(ع) بازمی گشت و میتوان از این مسئله برداشت کرد که سلمان هنگام رحلتش، فرمانروای مدائن بوده است.
عقل سلیم حکم میکرد قدرت بزرگی که دارای تمدن دیرینهای است، به سبب غنای فرهنگی و تمدن باسابقه، نتواند مهاجمان را در خود هضم کند و براین اساس احتمال قیام و انقلاب هایی برای رهایی از دست کسانی که بر آنها سلطه پیدا کرده اند، وجود داشت؛ اما اگر بتوان از خود همان مردم، کسی که مورد اعتماد و از جنس، نژاد، زبان و فرهنگ آن قوم باشد، حاکم کرد از احتمال قیام ها و انقلاب ها کاسته می شود.
بهترین گزینه ممکن برای فرمانروایی پایتخت یک قدرت بزرگ یعنی ایران ساسانی، سلمان فارسی بود چرا که او از خود این مردم است، به فرهنگ آنها آشناست، زبان آنها را می داند و مردم از کسی که از خود آنها باشد، بهتر تبعیت خواهند کرد تا فردی عرب که هم از نظر نژادی و فرهنگی و هم از حیث زبان و سخن گفتن با مردم بیگانه است.
بر این اساس خلیفه دوم با علم بر اینکه سلمان فارسی صحابی وفادار به امیرالمومنین(ع) است، او را به عنوان فرمانروای مدائن انتخاب میکند. ابن سعد، طبقات الکبری،ج ۴ / ۷۹ – ۸۰) تاریخ طبری، ج ۴، ص ۱۲؛ ترجمه اخبار الطوال دینوری ، ص ۱۶۰ – ۱۶۱
آیا سلمان برای استانداری از علی ع اجازه داشت ؟
بلی ، سلمان از اصحاب علی(ع) بود و در هر کاری با او مشورت می کرد و در پذیرش استانداری مدائن با علی(ع) مشورت و رضایت علی(ع) استانداری مدائن را پذیرفت .
سلمان فارسی، در زمان عمر بن خطاب از جانب خلیفه استاندار مدائن شد. سلمان برای قبول این کار از امیرالمومنین(ع) اجازه گرفت و سپس آن را قبول کرد. او تا لحظه مرگ والی آن شهر بود.سهم سلمان از بیت المال در سِمَت استانداری مدائن، پنج هزار درهم بوده است که آن را صدقه میداده و با زنبیل بافی از دسترنج خودش ارتزاق میکرده است.
ایشان بدلیل حمایت از ولایت مغضوب خلفا بود و انتسابشان به حکومت مدائن از سر ناچاری خلیفه دوم و با اذن حضرت علی (ع) برای رفع مشکل مردم بوده است.
رفتار سلمان با ایرانیان مدائن
با استانداری سلمان بر مدائن ، ایرانیان استقبال چشمگیری کزدند و با احترام ایرانیان مواجه شد .
در استانداری مدائن ، رفتار مردم با او رفتار با یک خائن به نوامیس و عزتشان نبوده ؛ بلکه در جایگاه تکریم ایشان حتی در برابرش به خاک می افتادند که وی ایشان را نهی می نمود و در میانشان بدون محافظ تردد داشت .
چون سلمان به حوالی مداین رسید، مردم به استقبالش شتافتند و خواستند که او را در کاخ سفید مسکن دهند؛ اما او نپذیرفت و گفت: من در میان مردم و در محل رفت و آمد آنان (در بازار شهر) ساکن میشوم تا در دسترش همه باشم و هرگاه کسی شکایتی یا مشکلی دارد، بتواند به آسانی مرا ببیند. سلمان تنها از حاصل دسترنج خویش استفاده میکرد و پیش از اینکه به فرمانداری مداین منصوب شود، از لیف خرما سبد میبافت و از این راه زندگی میگذراند. زمانی هم که به امارت رسید، در بازار شهر دکانی اجاره کرد تا از نزدیک شاهد مشکلات مردم باشد و گره از از مشکلاتشان بگشاید. ( ابن سعد، طبقات الکبری،ج ۴ / ۷۹ – ۸۰)
او تمام فقیران، کارگران و اهل حرفهها و فنون را فراخواند و گفت: شما را برای امر مهمی فراخواندهام؛ بدانید که اسلام تکاثر و جمعآوری افراطی اموال را منع کرده است. ای صنعتگران! شما را دعوت کردم که بگویم من از شما حمایت میکنم و درب دکانم بر روی شما گشوده است. از اهل هر حرفه و فنی میخواهم که نمایندهای برای خود برگزیند تا هرگاه مسئلهای یا مظلمهای پیش آمد، به بزرگ آن حرفه مراجعه کند. خداوند دوست دارد که انسان از محصول تلاش خود بهره برد ولی من تمام دریافتی خود از بیتالمال را که پنجهزار درهم است، به محرومان و بینوایان میدهم و خود سبد میبافم و از ثمره کارم بهرهبرداری میکنم. صدای مردم از هر جانب بلند شد که این روشی شگفت است! ای امیر! اینها را تاکنون نشنیده بودیم. سلمان گفت: این اسلام راستین است .( تاریخ طبری ج ۴ ص ۱۴ )
در منابع کهن تاریخی آمده است که ایرانیان (و مخصوصاً مردم مدائن) به عنوان احترام، در مقابل سلمان به خاک میافتادند. اما سلمان مردم را از این کار نهی میکردند. با اینکه منابع تاریخی از زندگانی بسیار سادهی سلمان در مدائن سخن گفتند، اینکه وی در عصر حکومتش لباس پشمینه میپوشید و نان جو میخورد و در نهایت سادگی سلوک میکرد. جالب است بدانیم که سلمان در عصر حکومتش بر مدائن، محافظ و نگهبان نظامی نداشت! و اگر کسی قصد کشتن او را میکرد، چه بسا به راحتی میتوانست چنین کند. وی چنان سادهزیست و زاهد بود که بعضاً مردم او را نمیشناختند و از او کار میکشیدند (با این گمان که او کارگر است)..حال در چنین وضعیتی، نبودند کسانی که قصد جان او را کنند؟! احترام فوقالعادهی مردم به او به همراه حیات زاهدانهی او نشانگر این است که مردمان ایرانی نه تنها وی را خائن نمیدانستند، بلکه او را به عنوان انسانی متعالی و اهل معرفت و نماد اسلام راستین قلمداد میکردند.
کوچ ایرانیان و جایگزینی یمنی ها
آیا حقیقت دارد که سلمان فارسی وقتی حاکم مداین شد مردم یمن را در انجا ساکن کرد؟
خیر، در باره کوچ ایرانیان توسط سلمان و جایگزینی اعراب یمنی در مدائن توسط سلمان در هیچ منابع معتبرتاریخی چنین چیزی وجود ندارد .
مردم مدائن ایرانی و فارس، عراقی و عرب بودند نه یمنی .
این که “سلمان فارسی در جریان فتح مداین با تزویر به مردم مداین وعده های خوب داد تا مقاومتشون رو بشکنه. بعد که مقاومت شون رو شکست شروع به غارت شهر کردند بر اساس تاریخ طبری قبل از رسیدن اعراب به مداین مردم زیادی از شهر مداین فرار کردند و وقتی سعد ابی وقاص به شهر رسید از کوچه ها و خیابان های خلوت عبور کرد تا به کاخ تیسفون رسید. حالا ممکنه یه عده لاشخور و پاچه خوار این وسط چندتا خرما به اعراب تعارف کرده باشن.”
این گزاره فقط در تاریخ طبری آمده و دیگر مورخان آن را تایید نکردند .
آیا امام علی به سلمان اجازه داده در فتوحات عمر شرکت کند و با او همکاری کند؟
حضور سلمان در فتوحات قطعی نیست و اگر در فتوحات شرکت کرده بود با اجازه امام علی(ع) و برای جهاد بود سلمان نقشی در فتوحات به عنوان فرمانده نداشت .
این که” میشود روایات و گفته های تاریخی معتبر بیاورید که همه قبول دارند و خود امامان هم قبول دارند و… که سلمان طرفدار امام علی(ع) برای خلافت بوده و در اصل شیعه ایشان بوده”
سلمان طرفدار امام علی(ع) برای خلافت بود و با خلفا بیعت نکرد تا این که امام اجازه همراهی با خلفا را بخاطر مصالحی داد .
پیامبر(ص) و اهلبیت بارها تأکید کردند که سلمان از ما اهلبیت است. ایشان مورد تأیید اهلبیت بوده و همواره از مدافعین اصلی حریمِ ولایت بودند.
رویات بسیاری در عظمت سلمان و جایگاه او در نزد پیامبر(ص) و امام علی(ع) و اهل بیت(ع) وجود دارد .
روایات در باره جایگاه سلمان
1-سلمان فارسی یکی از مصادیق مومنان و صالحانی است در سوره والعصراز ان سخن به میان آمده است. (الغدیر، ج 10، ص134)
2-سلمان فارسی از سبقت گیرندگان به اسلام، در میان ایرانیان است.(بحارالانوار، ج10، ص140)
3-سلمان فارسی از کسانی بود که آیه 9 سوره زمر درباره آنان صادر شد.
«اَمَّن هو قانتٌ آناء اللیل …. و این صحابی بزرگ از جمله شب زنده داران معرفی شد.(الغدیر، ج9، ص22)
4-سلمان فارسی از افراد با فراست و هوشیار و نزدیک به پیامبر و امامان بوده است. (بحارالانوار، ج 22، ص349)
5-سلمان فارسی از کسانی بوده که آیه «السابقون الاوّلون….» درباره آن ها نازل شده است. (نفس الرحمان، ص187)
6-سلمان فارسی از شخصیتهایی است که همواره در مسیر ولایت بوده و تا آخر عمر، بر عهد و پیمان خود باقی می ماند. (الاختصاص، مفید، ص58)
7-آیه 28 سوره کهف، «وَ اصبِر نَفسک مَعَ الّذینَ یَدعُونَ رَبَّهم بِالغُدوه وَ العشَی» طبق روایات امام صادق (ع) درباره سلمان فارسی نازل شده است. (نوالثقلین، ج3، ص257)
8-مقام سلمان فارسی به گونه ای بوده که پیامبر(ص) ابوذر را مامور می کند که همواره از سلمان فارسی پیروی نماید و نافرمانی او را نکند. (روضه کافی، ص162)
9-یکی از مصادیق عملی آیه 28 سوره حج «و هُدوا اِلیَ الطّیِب مِنَ القول …» سلمان فارسی می باشد.(اصول کافی، ج1، ص426)
10-هرگاه جبرائیل بر پیامبر (ص) نازل می شد، سلام خداوند را به سلمان ابلاغ می داشت. (الاختصاص، مفید، ص216)
11-سلمان فارسی از جمله صحابی بود که پاداش بدون منت به وی داده شده است. (بحارالانوار، ج22، ص345)
12-اشتیاق بهشت به سلمان، بیش از اشتیاق سلمان به بهشت است. (مشکاه المصابیح، ص298)
13-سلمان جزء حواریون، یعنی یاران پاک و برگزیده پیامبر (ص) بوده است. (التوحید، صدوق، ص 421)
14-مقام سلمان فارسی، همانند لقمان حکیم است. (شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج18، ص 36)
15-سلمان از اهل بیت می باشد. «سلمانُ منّا اهلَ البیت» (بحارالانوار، ج22، ص373)
16-سلمان فارسی از جمله شخصیت هایی است که اسم اعظم به او آموخته شده است.(بهجه الآمال، ج4، ص412)
17-سلمان فارسی از علم غیب بهره ها داشت و از عالم ملکوت به او الهام می شده است. (آمالی، شیخ طوسی، ص260)
18-قلب سلمان فارسی، همواره مرکز اسرار الهی بوده و حقایقی که مخصوص اولیای الهی است، در دل و جان او، جای داشته است.(الاختصاص، ص9)
منابع جهت مطالعه بیشتر :
– کتاب نفس الرحمن فی فضائل سلمان، اثر علامه حاج میرزا حسین نوری طبرسی محدث نوری. تحقیق و تصحیح حجت الاسلام ایاد کمالی اصل،
– کتاب پارسای پارسی (سلمان فارسی) ابوالقاسم غلامی مایانی ناشر: انتشارات اندیشه معاصر
– کتاب سلمان فارسی الگوی زندگی شیعی رضایی، محمد،
– طرحی نو برای هویت بخشی به شیعه ایرانی بر اساس بازخوانی تطبیقی شخصیت سلمان فارسی/ محمد رضایی آدریانی. قم بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج)، ۱۳۹۲.
– صادقی اردستانی، احمد، سلمان فارسی استاندار مداین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۱۳۷۶ش.
– تاریخ سیاسی اسلام ؛ رسول جعفریان
– تاریخ خلفا، رسول جعفریان، قم، انصاریان، ۱۳۸۰ش.
– تاریخ سیاسی اسلام، دکتر سید جعفر شهیدی، مرکز نشر دانشگاهی، این کتاب به بررسی تاریخ صدر اسلام تا پایان امویان پرداخته است .
– عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1381. ص 81-83-84
– فصلنامه مطالعات تاریخى، جعفر مرتضى عاملى، سال اول، شماره سوم، 1368، ص 378
– تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده ، تهران : انتشارات اساطیر، ۱۳۷۵. ج 5 ، ص 1813-1812-1816
– محمد بن سعد کاتب واقدى، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران: انتشارات فرهنگ و اندیشه، 1374. ج 4، ص 77
– أبوالحسن على بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، 1374.ج 1، ص 663
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa3718
بسیاری از مطالبی که در باره اسلام ، قرآن ، پیامبر ، تاریخ اسلام و اصحاب پیامبر از جمله جناب سلمان در فضای مجازی مطرح می شود صحیح نیست .
جناب سلمان از اصحاب پیامبر(ص) و خلفا و امیرمومنان علی(ع) است و نقش مهمی در تحولات عصر پیامبر(ص) و خلفا دارد . او در کنار پیامبر(ص) جایگاه مهمی داشت که پیامبر(ص) او را سلمان محمدی نامید و در باره او فرمود ” السلمان منا اهل البیت ”
نقش او در جنگ اعراب و ایران ، نبرد مدائن ، استانداری مدائن ، نقش او در فتوحات ، و…..برجسته می شود .
گاهی به نام اعراب و گاهی به نام ایران و ایرانیان ، شبهات بسیاری بر علیه جناب سلمان توسط دشمنان در فضای مجازی مطرح میشود .
شبهات تا آنجا پیش میرود که برخی قرآن را کلام سلمان میدانند که بر پیامبر(ص) قرائت میکرد!! وحتی گاهی از خیانت جناب سلمان به ایرانیان سخن میگویند.
اصل گزارش حضور سلمان در حمله اعراب به ایران هم محل تردید است . اما در صورت پذیرش حضور سلمان در فتوحات ، قطعا سلمان فارسی نقش اساسی، فرماندهی و دستوردهنده در هجوم اعراب مسلمان به ایران نداشته است.
پیشنهاد می شود مطالب تاریخی را از منابع معتبر دریافت نمایید و به منابع پیشنهادی در ذیل جواب مراجعه نمایید .
توضیح بیشتر :
سلمان فارسی کیست ؟
سلمان فارسی، بزرگمردی از اهالی رامهرمز (و بنا بر بعضی نقلهای تاریخی از اهالی جیِ اصفهان) بود. وی در گذر زندگانی خود در پی حقیقت سرزمینها را درنوردید و چنان شد که به خواست خدا، پس از رخ دادنِ حوادثی، به مدینه آمد. وی در مدینه با محمد رسول الله آشنا شد و در اثر اتفاقاتی یقین یافت که محمد (صلی الله علیه و آله) همان پیامبر موعود آخرالزمان است. هنگامی که از او پرسیده میشد فرزند که هستی، پاسخ میداد که من فرزند اسلام هستم. او در جنگها در کنار پیامبر(ص) بود و جان فشانی بسیار نمود. وی را اهل دانش و تقوا معرفی کردهاند و در فضائل او سخن بسیار است. وی بسیار سادهزیست و حیاتی زاهدانه داشت. پیامبر(ص) به اصحاب سفارش میکردند که فرمودند چهار نفر را دوست بدارید؛ علی، سلمان، مقداد و ابوذر را.
همچنین پیامبر درباره او فرمود: «سلمان دریای علم است» و نیز فرمودند که «سلمان، لقمانِ امت من است».
وی در ماجرای سقیفه (و غصب خلافت)، از یاران پایدار علی بن ابیطالب(ع) بود. در نهایت در اواخر سال 35 هجری -در عصر خلافت عثمان- درگذشت. مقبره سلمان صحابی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمومنین امام علی علیه السلام در شهر مدائن است .(به نقل از پایگاه اسلام کوئست)
ابن سعد، طبقات الکبری،ج ۴ / ۷۹ – ۸۰) تاریخ طبری، ج ۴، ص ۱۲؛ ترجمه اخبار الطوال دینوری ، ص ۱۶۰ – ۱۶۱
سلمان و فتح مدائن
نقل شده خود سلمان پیشاپیش گروههایی بود که با اسب از رودخانه گذشتند و به کنار حصار مدائن رسیدند. سخنان سلمان در مدائن سبب شد تا دو شهر از شهرهای مدائن و ایوان و کاخ مدائن، از جمله تیسفون که سالها پایتخت ساسانیان بود، بدون درگیری به دعوت وی تسلیم لشکر اسلام شود، وحدود چهار هزار نفر از سپاه ویژه و گارد ایران که تحت فرماندهی «رستم فرخ زاد» بودند، ازسپاه او جدا شده، به سپاه مسلمانان بپیوندند. دعوت سلمان برای اسلام آوردن ایرانیان در مدائن بدین صورت بود: «همانا اصل و نسب من از شما ایرانیان می باشد و من در سه چیز خیرخواه شما هستم، و صلاح شما در آنها است: الف. اگر اسلام بیاورید، برادر ما هستید و در اموال ما شریک بوده و بر شما است همان تکلیفی که بر ما است. ب. تسلیم شوید و به مسلمانان جزیه بدهید. ج. در غیر این دو صورت، با شما میجنگیم، همانا خدا، خائنان را دوست ندارد. ( تاریخ طبری ج ۴ ص ۱۴ )
به نوشته برخی مورخان سلمان ضمن عملیات رزمی، سفیر و مترجم مسلمان نیز بود. هنگامی که مسلمانان سرزمین مداین را فتح کردند، عدهای از ایرانیان در قصر ابیض پناه گرفتند. سلمان فارسی از آنان خواست که از مردم «بَهرَسیر» عبرت آموزند و ایشان را میان سه امر مخیر گرداند: اسلام آورند؛ جزیه بدهند؛ به نبرد ادامه دهند. سرانجام بعد از مذاکرات سلمان فارسی، پذیرفتند که جزیه دهند. ( تاریخ طبری ج ۴ ص ۱۴ ) ( ابن سعد، طبقات الکبری،ج ۴ / ۷۹ – ۸۰)
استانداری مدائن
آیا استانداری سلمان و سالهای حضور او در منصب استانداری مورد اتفاق است ؟
اصل استانداری سلمان بر مدائن مورد اتفاق است اما اینکه سلمان از ابتدای انتصاب فرمانروایی در مدائن تا پایان عمر خود در این منصب قرار داشته است؟ نقل های تاریخی درباره تعداد سال های فرمانروایی سلمان مغشوش است؛ برخی گفته اند در چند نوبت مسئولیت فرمانروایی مدائن را برعهده داشته و برخی دیگر گفته اند به طور مستمر در این منصب قرار داشته است.
اما آنچه مسلم است سلمان در مدائن از دنیا رفته و اگر فاقد مسئولیت در مدائن بود، معنایی نداشت در مدائن بماند و باید به مدینه نزد امیرالمومنین(ع) بازمی گشت و میتوان از این مسئله برداشت کرد که سلمان هنگام رحلتش، فرمانروای مدائن بوده است.
عقل سلیم حکم میکرد قدرت بزرگی که دارای تمدن دیرینهای است، به سبب غنای فرهنگی و تمدن باسابقه، نتواند مهاجمان را در خود هضم کند و براین اساس احتمال قیام و انقلاب هایی برای رهایی از دست کسانی که بر آنها سلطه پیدا کرده اند، وجود داشت؛ اما اگر بتوان از خود همان مردم، کسی که مورد اعتماد و از جنس، نژاد، زبان و فرهنگ آن قوم باشد، حاکم کرد از احتمال قیام ها و انقلاب ها کاسته می شود.
بهترین گزینه ممکن برای فرمانروایی پایتخت یک قدرت بزرگ یعنی ایران ساسانی، سلمان فارسی بود چرا که او از خود این مردم است، به فرهنگ آنها آشناست، زبان آنها را می داند و مردم از کسی که از خود آنها باشد، بهتر تبعیت خواهند کرد تا فردی عرب که هم از نظر نژادی و فرهنگی و هم از حیث زبان و سخن گفتن با مردم بیگانه است.
بر این اساس خلیفه دوم با علم بر اینکه سلمان فارسی صحابی وفادار به امیرالمومنین(ع) است، او را به عنوان فرمانروای مدائن انتخاب میکند. ابن سعد، طبقات الکبری،ج ۴ / ۷۹ – ۸۰) تاریخ طبری، ج ۴، ص ۱۲؛ ترجمه اخبار الطوال دینوری ، ص ۱۶۰ – ۱۶۱
آیا سلمان برای استانداری از علی ع اجازه داشت ؟
بلی ، سلمان از اصحاب علی(ع) بود و در هر کاری با او مشورت می کرد و در پذیرش استانداری مدائن با علی(ع) مشورت و رضایت علی(ع) استانداری مدائن را پذیرفت .
سلمان فارسی، در زمان عمر بن خطاب از جانب خلیفه استاندار مدائن شد. سلمان برای قبول این کار از امیرالمومنین(ع) اجازه گرفت و سپس آن را قبول کرد. او تا لحظه مرگ والی آن شهر بود.سهم سلمان از بیت المال در سِمَت استانداری مدائن، پنج هزار درهم بوده است که آن را صدقه میداده و با زنبیل بافی از دسترنج خودش ارتزاق میکرده است.
ایشان بدلیل حمایت از ولایت مغضوب خلفا بود و انتسابشان به حکومت مدائن از سر ناچاری خلیفه دوم و با اذن حضرت علی (ع) برای رفع مشکل مردم بوده است.
رفتار سلمان با ایرانیان مدائن
با استانداری سلمان بر مدائن ، ایرانیان استقبال چشمگیری کزدند و با احترام ایرانیان مواجه شد .
در استانداری مدائن ، رفتار مردم با او رفتار با یک خائن به نوامیس و عزتشان نبوده ؛ بلکه در جایگاه تکریم ایشان حتی در برابرش به خاک می افتادند که وی ایشان را نهی می نمود و در میانشان بدون محافظ تردد داشت .
چون سلمان به حوالی مداین رسید، مردم به استقبالش شتافتند و خواستند که او را در کاخ سفید مسکن دهند؛ اما او نپذیرفت و گفت: من در میان مردم و در محل رفت و آمد آنان (در بازار شهر) ساکن میشوم تا در دسترش همه باشم و هرگاه کسی شکایتی یا مشکلی دارد، بتواند به آسانی مرا ببیند. سلمان تنها از حاصل دسترنج خویش استفاده میکرد و پیش از اینکه به فرمانداری مداین منصوب شود، از لیف خرما سبد میبافت و از این راه زندگی میگذراند. زمانی هم که به امارت رسید، در بازار شهر دکانی اجاره کرد تا از نزدیک شاهد مشکلات مردم باشد و گره از از مشکلاتشان بگشاید. ( ابن سعد، طبقات الکبری،ج ۴ / ۷۹ – ۸۰)
او تمام فقیران، کارگران و اهل حرفهها و فنون را فراخواند و گفت: شما را برای امر مهمی فراخواندهام؛ بدانید که اسلام تکاثر و جمعآوری افراطی اموال را منع کرده است. ای صنعتگران! شما را دعوت کردم که بگویم من از شما حمایت میکنم و درب دکانم بر روی شما گشوده است. از اهل هر حرفه و فنی میخواهم که نمایندهای برای خود برگزیند تا هرگاه مسئلهای یا مظلمهای پیش آمد، به بزرگ آن حرفه مراجعه کند. خداوند دوست دارد که انسان از محصول تلاش خود بهره برد ولی من تمام دریافتی خود از بیتالمال را که پنجهزار درهم است، به محرومان و بینوایان میدهم و خود سبد میبافم و از ثمره کارم بهرهبرداری میکنم. صدای مردم از هر جانب بلند شد که این روشی شگفت است! ای امیر! اینها را تاکنون نشنیده بودیم. سلمان گفت: این اسلام راستین است .( تاریخ طبری ج ۴ ص ۱۴ )
در منابع کهن تاریخی آمده است که ایرانیان (و مخصوصاً مردم مدائن) به عنوان احترام، در مقابل سلمان به خاک میافتادند. اما سلمان مردم را از این کار نهی میکردند. با اینکه منابع تاریخی از زندگانی بسیار سادهی سلمان در مدائن سخن گفتند، اینکه وی در عصر حکومتش لباس پشمینه میپوشید و نان جو میخورد و در نهایت سادگی سلوک میکرد. جالب است بدانیم که سلمان در عصر حکومتش بر مدائن، محافظ و نگهبان نظامی نداشت! و اگر کسی قصد کشتن او را میکرد، چه بسا به راحتی میتوانست چنین کند. وی چنان سادهزیست و زاهد بود که بعضاً مردم او را نمیشناختند و از او کار میکشیدند (با این گمان که او کارگر است)..حال در چنین وضعیتی، نبودند کسانی که قصد جان او را کنند؟! احترام فوقالعادهی مردم به او به همراه حیات زاهدانهی او نشانگر این است که مردمان ایرانی نه تنها وی را خائن نمیدانستند، بلکه او را به عنوان انسانی متعالی و اهل معرفت و نماد اسلام راستین قلمداد میکردند.
کوچ ایرانیان و جایگزینی یمنی ها
آیا حقیقت دارد که سلمان فارسی وقتی حاکم مداین شد مردم یمن را در انجا ساکن کرد؟
خیر، در باره کوچ ایرانیان توسط سلمان و جایگزینی اعراب یمنی در مدائن توسط سلمان در هیچ منابع معتبرتاریخی چنین چیزی وجود ندارد .
مردم مدائن ایرانی و فارس، عراقی و عرب بودند نه یمنی .
این که “سلمان فارسی در جریان فتح مداین با تزویر به مردم مداین وعده های خوب داد تا مقاومتشون رو بشکنه. بعد که مقاومت شون رو شکست شروع به غارت شهر کردند بر اساس تاریخ طبری قبل از رسیدن اعراب به مداین مردم زیادی از شهر مداین فرار کردند و وقتی سعد ابی وقاص به شهر رسید از کوچه ها و خیابان های خلوت عبور کرد تا به کاخ تیسفون رسید. حالا ممکنه یه عده لاشخور و پاچه خوار این وسط چندتا خرما به اعراب تعارف کرده باشن.”
این گزاره فقط در تاریخ طبری آمده و دیگر مورخان آن را تایید نکردند .
آیا امام علی به سلمان اجازه داده در فتوحات عمر شرکت کند و با او همکاری کند؟
حضور سلمان در فتوحات قطعی نیست و اگر در فتوحات شرکت کرده بود با اجازه امام علی(ع) و برای جهاد بود سلمان نقشی در فتوحات به عنوان فرمانده نداشت .
این که” میشود روایات و گفته های تاریخی معتبر بیاورید که همه قبول دارند و خود امامان هم قبول دارند و… که سلمان طرفدار امام علی(ع) برای خلافت بوده و در اصل شیعه ایشان بوده”
سلمان طرفدار امام علی(ع) برای خلافت بود و با خلفا بیعت نکرد تا این که امام اجازه همراهی با خلفا را بخاطر مصالحی داد .
پیامبر(ص) و اهلبیت بارها تأکید کردند که سلمان از ما اهلبیت است. ایشان مورد تأیید اهلبیت بوده و همواره از مدافعین اصلی حریمِ ولایت بودند.
رویات بسیاری در عظمت سلمان و جایگاه او در نزد پیامبر(ص) و امام علی(ع) و اهل بیت(ع) وجود دارد .
روایات در باره جایگاه سلمان
1-سلمان فارسی یکی از مصادیق مومنان و صالحانی است در سوره والعصراز ان سخن به میان آمده است. (الغدیر، ج 10، ص134)
2-سلمان فارسی از سبقت گیرندگان به اسلام، در میان ایرانیان است.(بحارالانوار، ج10، ص140)
3-سلمان فارسی از کسانی بود که آیه 9 سوره زمر درباره آنان صادر شد.
«اَمَّن هو قانتٌ آناء اللیل …. و این صحابی بزرگ از جمله شب زنده داران معرفی شد.(الغدیر، ج9، ص22)
4-سلمان فارسی از افراد با فراست و هوشیار و نزدیک به پیامبر و امامان بوده است. (بحارالانوار، ج 22، ص349)
5-سلمان فارسی از کسانی بوده که آیه «السابقون الاوّلون….» درباره آن ها نازل شده است. (نفس الرحمان، ص187)
6-سلمان فارسی از شخصیتهایی است که همواره در مسیر ولایت بوده و تا آخر عمر، بر عهد و پیمان خود باقی می ماند. (الاختصاص، مفید، ص58)
7-آیه 28 سوره کهف، «وَ اصبِر نَفسک مَعَ الّذینَ یَدعُونَ رَبَّهم بِالغُدوه وَ العشَی» طبق روایات امام صادق (ع) درباره سلمان فارسی نازل شده است. (نوالثقلین، ج3، ص257)
8-مقام سلمان فارسی به گونه ای بوده که پیامبر(ص) ابوذر را مامور می کند که همواره از سلمان فارسی پیروی نماید و نافرمانی او را نکند. (روضه کافی، ص162)
9-یکی از مصادیق عملی آیه 28 سوره حج «و هُدوا اِلیَ الطّیِب مِنَ القول …» سلمان فارسی می باشد.(اصول کافی، ج1، ص426)
10-هرگاه جبرائیل بر پیامبر (ص) نازل می شد، سلام خداوند را به سلمان ابلاغ می داشت. (الاختصاص، مفید، ص216)
11-سلمان فارسی از جمله صحابی بود که پاداش بدون منت به وی داده شده است. (بحارالانوار، ج22، ص345)
12-اشتیاق بهشت به سلمان، بیش از اشتیاق سلمان به بهشت است. (مشکاه المصابیح، ص298)
13-سلمان جزء حواریون، یعنی یاران پاک و برگزیده پیامبر (ص) بوده است. (التوحید، صدوق، ص 421)
14-مقام سلمان فارسی، همانند لقمان حکیم است. (شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج18، ص 36)
15-سلمان از اهل بیت می باشد. «سلمانُ منّا اهلَ البیت» (بحارالانوار، ج22، ص373)
16-سلمان فارسی از جمله شخصیت هایی است که اسم اعظم به او آموخته شده است.(بهجه الآمال، ج4، ص412)
17-سلمان فارسی از علم غیب بهره ها داشت و از عالم ملکوت به او الهام می شده است. (آمالی، شیخ طوسی، ص260)
18-قلب سلمان فارسی، همواره مرکز اسرار الهی بوده و حقایقی که مخصوص اولیای الهی است، در دل و جان او، جای داشته است.(الاختصاص، ص9)
منابع جهت مطالعه بیشتر :
– کتاب نفس الرحمن فی فضائل سلمان، اثر علامه حاج میرزا حسین نوری طبرسی محدث نوری. تحقیق و تصحیح حجت الاسلام ایاد کمالی اصل،
– کتاب پارسای پارسی (سلمان فارسی) ابوالقاسم غلامی مایانی ناشر: انتشارات اندیشه معاصر
– کتاب سلمان فارسی الگوی زندگی شیعی رضایی، محمد،
– طرحی نو برای هویت بخشی به شیعه ایرانی بر اساس بازخوانی تطبیقی شخصیت سلمان فارسی/ محمد رضایی آدریانی. قم بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج)، ۱۳۹۲.
– صادقی اردستانی، احمد، سلمان فارسی استاندار مداین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۱۳۷۶ش.
– تاریخ سیاسی اسلام ؛ رسول جعفریان
– تاریخ خلفا، رسول جعفریان، قم، انصاریان، ۱۳۸۰ش.
– تاریخ سیاسی اسلام، دکتر سید جعفر شهیدی، مرکز نشر دانشگاهی، این کتاب به بررسی تاریخ صدر اسلام تا پایان امویان پرداخته است .
– عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1381. ص 81-83-84
– فصلنامه مطالعات تاریخى، جعفر مرتضى عاملى، سال اول، شماره سوم، 1368، ص 378
– تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده ، تهران : انتشارات اساطیر، ۱۳۷۵. ج 5 ، ص 1813-1812-1816
– محمد بن سعد کاتب واقدى، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران: انتشارات فرهنگ و اندیشه، 1374. ج 4، ص 77
– أبوالحسن على بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، 1374.ج 1، ص 663
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa3718