به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۱ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که رکورد زنی بورسیها در سودسازی، مرگهای گروهی و خانوادگی خودخواسته، آغاز پیک هفتم کرونا و ردپای ماکرون در «اوبر گیت» در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
سیاستهای حجاب و رونقی که از مسلمانی میرود
ولی الله شجاع پوریان، مدیرمسئول همدلی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان سیاستهای حجاب و رونقی که از مسلمانی میرود نوشت: حجاب فریضهای دینی و لازم در دین اسلام و سایر ادیان ابراهیمی والهی است. خداوند در کنار بسیاری از دستورات و فرامین اخلاقی و انسانی، مؤمنان را به رعایت پوشش و حجاب دعوت کرده است، تعریف حجاب، اندازه و حدود آن و نحوه پوشش کافی در رعایت حجاب، اجباری یا اختیاری بودن آن از دیرباز محل بحث و مناقشه جدی بوده است که پرداختن به آنها از حوصله این گفتار کوتاه خارج است. هرچند مقابله با بدحجابی و بیحجابی از ابتدای انقلاب در دستور کار مسئولان بوده، اما با استقرار دولت سیزدهم و برخلاف ژستهای تبلیغاتی ایام انتخابات درباره تکریم همه شهروندان و استفاده ابزاری از زنان و دخترانی با پوششهای حداقلی در کارزارهای تبلیغاتی آقای رئیسی؛ از چند روز گذشته دولت سیزدهم برخورد سلبی و دستوری را نسبت به موضوع حجاب آغاز کرده است. نیک میدانیم که از ابتدای پیروزی انقلاب، نهادها و دستگاههای متعدد با روشهای مختلف برنامههایی را برای ارتقای سطح حجاب و مبارزه با بیحجابی انجام دادهاند.
تأکید بر اجبار به حجاب، الزام کارمندان دولت به پوشش خاص، ابلاغ نظارت و ایجاد متولیان موازی در موضوع حجاب برای نهادهایی همچون کمیته، بسیج، ستاد امربهمعروف، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه، صداوسیما، وزارت علوم، آموزشوپرورش، نیروی انتظامی، گشت ارشاد، حراست ادارات، گزینش ادارات و … در چند دهه گذشته مرسوم بوده، اما خروجی و نتیجه آن در فضای واقعی امروزی و میزان التزام بخشهایی از جامعه آن چیزی نبوده است که انتظار میرفت. اکنون سادهترین پرسش این است که با همه این راهکارهای سلبی و مبارزه و گشتها و دستورالعملها در موضوع حجاب، پس از گذشت چهار دهه، آیا وضعیت حجاب باید آن باشد که امروزه رواج دارد؟! مگر تا به امروز کم به موضوع حجاب پرداختهشده یا متولیان اندکی داشته که امروز با ابلاغ رئیس بانک و مسئول هتل در انتظار تحول در این حوزه باشیم؟! پرداختن به مبانی فقهی حجاب مقصود نگارنده نیست و وظیفه علما و فقهاست که در باب مستندات و البته نتایج حجاب اجباری مباحثه کنند، اما هر انسان عاقل و بالغی که این روزها در جامعه ایران زندگی میکند درمییابد، تصمیمات و نگرش متولیان این موضوع تا چه اندازه با آنچه در بطن جامعه اتفاق میافتد، فاصله دارد و حتی تبعات نامطلوب اجتماعی و اقتصادی داشته است. از منظر جامعهشناختی و نه لزوماً فقهی، اگر نگوییم اکثر جامعه، بیتردید بخش زیادی از جامعه در موضوع حجاب حتی بهرغم داشتن تمایلات دینی و مذهبی و رعایت تأکیدات دینی همچون نماز و روزه، رویکرد تساهلگرایانهتری را در پیش گرفتهاند و سختگیریهایی که باعث بدنام شدن دین و دین زدگی نسل جوان میشوند را نمیپذیرند، اگر ذهنیت متولیان غیرازاین است کافی است یکبار بهصورت واقعی به بطن جامعه مراجعه کنند. انتشار تصاویر هراسان شهروندان در خودروهای گشت ارشاد و برخوردهای نامناسب، دستورالعملهای سختگیرانه در ادارات، الزام روسای بانکها به برخورد با مشتریان بدحجاب، الزام هتل داران و مراکز گردشگری به مقابله با بدحجابی، اعلام عدم ارائه خدمات اجتماعی مانند مترو به «بدحجاب» ها، همه و همه قبلاً بارها آزموده شدهاند، بیآنکه به نتیجه مطلوب منجر شود؛ خطایی است که مشخص نیست با چه انگیزه و هدفی بدون کمترین دستاوردی تکرار میشود!
کافی است همین کسانی که در جلسات علنی و غیرعلنی بر برخوردهای تحکمی تأکید میکنند در خلوت خود، اطرافیان درجه اول خودشان را مرور کنند تا دریابند که در میان خانواده و آشنایان درجه اول خود چند نفر مشمول بدحجابی میشوند؟ و در این صورت با برخوردهای خشن با این افراد موافقاند؟ بدیهی است این موضوع نه به معنای بیاعتبار کردن فریضه حجاب بلکه تأکید بر رویکردی عقلانی، منطقی و مؤثر با موضوع حجاب است، سخنان ائمه محترم جمعه در هفته اخیر و رویکردهای دستوری جدید دولت حتی در بدنه اصولگرایی جامعه نیز با واکنشهای منفی مواجه شده چه برسد به آن دسته از شهروندانی که خود را ملزم به رعایت پوشش به میزان دلخواه حاکمیت نمیدانند. بهیقین با توجه به مشاهدات و نتایجی که در سطح جامعه وجود دارد، تأکید دولت بر رویکردهای اخیر خود نتیجهای جز خسران و دین زدگی و برهم زدن سلامت روانی جامعه ندارد. شاید هیچکس بهمانند شیخ اجل سعدی شیرازی این شیوه اجبار به مسلمانی با روشهایی غیر جذاب و دور از عرف جامعه را به این خوبی تصویر نکرده باشد و زیانهای آن را برنشمرده باشد: «ناخوشآوازی به بانگ بلند قرآن همیخواند. صاحبدلی بر او بگذشت. گفت: تو را مشاهره چند است؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همیدهی؟ گفت: از بهر خدا میخوانم. گفت: از بهر خدا مخوان: گر تو قرآن بر این نمط خوانی/ببری رونق مسلمانی.»
سفر بایدن به منطقه و سرنوشت برجام
علی بیگدلی استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان سفر بایدن به منطقه و سرنوشت برجام نوشت: سفر جو بایدن به منطقه دارای اهمیت زیادی است، از این جهت که در لحظه خاصی از شرایط ژئوپلیتیکی منطقه دارد صورت میگیرد. اولین هدف بایدن در سفر به منطقه این است که عربستان را راضی کند تا نفت بیشتری برای اروپا مخصوصا اروپای جنوبی تولید کند که با توجه به جنگی که بین روسیه و اوکراین است با کمبود انرژی در آستانه زمستان مواجه نشوند. مساله دوم این است که یک نوع آشتیکنان در سیاست بایدن برای سفر به منطقه با عربستان سعودی وجود دارد. بایدن قبل از اینکه به ریاستجمهوری برسد، محمد بن سلمان را قاتل خاشقچی اعلام کرد و وقتی هم که به کاخ سفید آمد، بازهم اعلام کرد که ما باید سیاستی را پیش بگیریم تا عربستان به سمت رعایت حقوق بشر برود و محمد بن سلمان را مذمت کرد. الان این سفر درحالی انجام میشود که محمد بن سلمان غرق در شادمانی و پیروزی است و یک نوع آشتیکنان بین بایدن و محمد بن سلمان دارد صورت میگیرد.
آمریکا نمیخواهد الان با توجه به درگیریای که هم با روسیه در اوکراین دارد و هم با چینیها در مساله تایوان، فضای جدیدی از درگیری نظامی به وجود آورد و یکی از اهدافش این است که منطقه را آرام کند. آمدن بایدن به منطقه شاید مقدمات یک حلقه امنیتی در منطقه باشد و اعضای این حلقه عبارتند از ترکیه- با توجه به روابط نزدیکی که الان ترکیه با اسرائیل پیدا کرده – غیر از ترکیه اردن، امارات، عربستان، مصر و اسرائیل نیز هستند که اگر این حلقه شکل بگیرد که مقدماتش فراهم شده میتواند فضای امنیتی ما را تحت تاثیر قرار دهد. از اینرو به نظر میرسد زمینههای تشکیل این حلقه امنیتی فراهم شده هرچند ممکن است نه بلافاصله بعد از سفر بایدن مقدمات و زمینه چینیهایش انجام شده و احتمالا با فشاری که اسرائیل و عربستان سعودی و با سفر محمد بن سلمان به مصر و اردن و ترکیه، ائتلاف نظامی یا ناتوی عربی دارد شکل میگیرد تا اینکه تامین کننده امنیت منطقه باشد و آمریکاییها خودشان را تا حدودی از منطقه دور نگه دارند و درگیر مشکلات منطقهای نکنند. مساله بعدی که خیلی اهمیت دارد این است که امکان اینکه رابطه جدیدی بین اسرائیل و عربستان بهوجود آید، خیلی بالاست. با توجه به اینکه بایدن پرواز مستقیم از اورشلیم به جده خواهد داشت که تابهحال این اتفاق نیفتاده این شک و تردید را تقویت میکند که بایدن به دنبال این است که رابطه بین اسرائیل و عربستان سعودی را تحقق ببخشد. هرچند ممکن است عربستان موانع بزرگی در پیش روی خود داشته باشد، ولی باز زمینههای آن کاملا مهیا شده همانطور که آقای لاپید هم بیانیه تبریکی برای محمد بن سلمان بهخاطر سفر بایدن به منطقه فرستاد که رابطه آنها بهبود بیشتری پیدا خواهد کرد.
مجموعه اینها نشان میدهد که این سفر از اهمیت بالایی برخوردار است و مخصوصا در موقعیت حساسی که منطقه دارد. اما در ارتباط با برجام باید گفت مصاحبهای که بایدن در آستانه سفرش در واشنگتن پست کرد، اعلام کرد که اگر ایران حاضر به توافق نشود ما ایران را تحت فشار قرار خواهیم داد که یکی فشارهای اقتصادی بیشتر و دیگری فشارهای دیپلماتیک است. اما مساله دیپلماتیک خیلی بحث برانگیز شده که در حوزه دیپلماتیک آمریکا چهکار خواهد کرد. به نظر میرسد در سپتامبر شورای حکام تشکیل میشود و دفعه گذشته ۳۰ تن از ۳۵ نفر حکامی که در شورا بودند به نفع آمریکا رأی دادند و بیانیه اخطاری علیه ایران صادر شد. اگر هدف آمریکا این باشد که در سپتامبر تشکیل شورای حکام را در آژانس بدهد این مرتبه ممکن است پرونده ایران به شورای امنیت برود و تحریمهایی که قبلا سال ۲۰۱۵ علیه ما بود، باز دوباره برخواهد گشت. دو سال و چند ماهی که از ریاستجمهوری بایدن باقی مانده، ما میتوانیم از فضای ملتهب امروزی دنیا که نیازمند انرژی هستند، استفاده کنیم و نفت و گازمان را صادر کنیم. یک خبرگزاری گفته بود که ایران میتواند روزانه پنج میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشد اگر برجام را امضا کند و صادرات نفتش آزاد شود. این عدد وضعیت اقتصاد ما را دگرگون خواهد کرد.
نقطه کور مذاکرات هستهای
علی مطهری طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان نقطه کور مذاکرات هستهای نوشت: برای رسیدن به توافق هستهای نیاز به صراحت از طرف ایران و امریکاست. ایران باید روشن کند که بعد از توافق آیا مانند توافق قبلی، ورود شرکتهای امریکایی به بازار ایران را ممنوع میکند تا احتمالا رییسجمهوری مثل ترامپ از برجام خارج شود یا نه. امریکا هم باید روشن کند که اگر ایران بعد از توافق مانع ورود شرکتهای امریکایی به بازار ایران شد آیا از برجام خارج میشود یا نه. اگر پاسخ هر دو کشور مثبت است باید برجام را ببوسیم و روی طاقچه بگذاریم، اما اگر پاسخ هر دو منفی است برجام میتواند احیا شود. این صراحت و شفافیت، بنبست مذاکرات را میشکند زیرا آنچه مذاکرات را به بنبست کشانده نگرانی دو طرف است، نگرانی ایران از اینکه امریکا از برجام خارج شود و نگرانی امریکا از اینکه پس از توافق از مواهب آن برخوردار نباشد. اگر ایران به گونهای نشان دهد که پس از توافق، شرکتهای امریکایی میتوانند در سرمایهگذاری و قراردادهای اقتصادی با ایران وارد رقابت با سایر شرکتها شوند، این امر بهترین تضمین برای پایداری توافق است و نیازی به تصویب برجام در کنگره امریکا نیست.
ایران اینبار باید به شرکتهای امریکایی اجازه ورود به بازار ایران را بدهد. این امر از طرفی باعث رقابت شرکتهای امریکایی و اروپایی و روسی و چینی میشود و ایران بهترین گزینه را از نظر منافع ملی انتخاب میکند و از طرف دیگر باعث خارج نشدن امریکا از برجام میشود. در واقع، هم ما و هم امریکا باید تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم. آیا ما دوباره میخواهیم منافع ملی را فدای ژست انقلابی کنیم و اینطور جلوه دهیم که ورود شرکتهای امریکایی به بازار ایران یعنی مماشات با امریکا و پایان انقلاب و قراردادهایی با قیمتهای بسیار بالاتر با سایر شرکتها منعقد کنیم و امریکا هم احساس کند که فقط چین و روسیه و اروپا از برجام منتفع میشوند و خودش محروم است و در نتیجه رییسجمهور بیاخلاقی مثل ترامپ نقض پیمان کند؟ یا اینبار تصمیم داریم عاقلانه رفتار کنیم و پیشرفت و توسعه کشور و منافع و رفاه ملت را بر ژست انقلابی ترجیح دهیم؟ ما باید راه دوم را انتخاب کنیم. امریکا هم باید تکلیفش را با خودش روشن کند، اگر میخواهد در صورت محروم شدن از بازار ایران از برجام خارج شود بهتر است با توجه به احتمال این محرومیت در سایه حاکمیت شعار در ایران، همین حالا مذاکرات را رها کند و همچنان در هراس سلاح هستهای ایران بماند هرچند ایران گفته است که ما سلاح هستهای تولید نمیکنیم. به نظر من برای شکسته شدن بنبست مذاکرات، باید اولین دستور جلسه مذاکرهکنندگان این دو سوال باشد:
۱- آیا بعد از توافق، ایران به شرکتهای امریکایی اجازه رقابت با شرکتهای دیگر در بازار خود را میدهد؟
۲- آیا اگر ایران اجازه ندهد امریکا بار دیگر از برجام خارج میشود یا نه؟
این نقطه، همان نقطه کور مذاکرات احیای برجام و عامل اصلی توقف آن است.