۱۳۹۲/۰۶/۰۵
–
۶۴۱ بازدید
ازکجا باید فهمید که نمازهایمان را از روی عادت نمیخوانیم؟
عبادتی که از روی عادت انجام می شود، نه تنها انسان را به خداوند نزدیک نمی کند، بلکه به مرور زمان شوق و اشتیاق بندگی را نیز از انسان سلب می کند و کسالت از عبادت را برای انسان به یادگار می گذارد. عباداتی که انسان انجام می دهد، برای اینکه مؤثر واقع شوند غیر از شرط صحّت، باید واجد شرط قبول یا کمال نیز باشند. شرط صحّت، یعنی اینکه انجام عبادت سبب شود مؤاخذه و عقاب ترک عبادت از انسان برداشته شود که به سبب انجام دادن صحیح ظواهر عبادات امکان پذیر می باشد. اما شرط قبول و کمال عبادت، در واقع به روح عبادات بر می گردد یعنی آنچه که علاوه بر ظواهر، مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوی می رساند و در فرد و جمع، تأثیر می گذارد.
گاهی عبادت، صحیح است، ولی رشد آور نیست، مثل دارویی که شفابخش نیست و فقط جلوی شیوع بیشتر بیماری را می گیرد. و به بیانی دیگر از کیفر می رهاند ولی ما را محبوب خدا نمی سازد.
امیرمؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: (کُونُوا عَلی قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنایة مِنکُم عَلَی الْعَمَل – به قبولی عمل، بیش از اصل عمل توجّه داشته باشید. بحارالانوار، ج 71، ص 173 ). انسان ممکن است برای پذیرش در جایی، هم کارت ورود بگیرد، هم طبق مقررات ظاهری عمل کند، ولی در مصاحبه به دلائلی مانند فساد اخلاق یا سوء سابقه یا … رد شود. عبادات هم ممکن است از نظر مقررات الهی، درست انجام گیرند، ولی به دلایلی مورد قبول خداوند واقع نشوند. مگر نه این است که گاهی کارهای صحیحی از طرف افراد غیر مسئول انجام می گیرد ولی به جای تشکّر، از آنان انتقاد هم می شود؟! پس شرطِ قبولی کار، چیزی دیگر است.
«نماز مقبول»
شرایط مختلفی برای مقبول واقع شدن عبادات در آیات و روایات بیان شده است که یکی از این شرایط قبولی اعمال و عبادات انسان، متصف بودن عمل به صفت تقواست. حتما داستان فرزندان آدم (هابیل و قابیل) را در قرآن شنیده اید. زمانی که هر دو قربانی کردند، قربانی یکی پذیرفته شد و دیگری نه. خداوند علت قبولی عمل هابیل را تقوای او می داند و می فرماید: (إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین – خدا تنها از اهل تقوا می پذیرد. سوره مائده، آیه 27 ).
نقل کرده اند شخصی هنگام عبور از بازار، دو قرص نان سرقت کرد و دو انار از مغازه ای دیگر. سپس آن انار و نان را به فقیر داد. به او گفتند: این چه کاری است؟ گفت: خداوند هر گناه را یک کیفر ولی ثواب را ده برابر پاداش می دهد.
من با آن دو نان و دو انار، چهار گناه کردم ولی به فقیر که دادم، چهل ثواب بردم. چهار گناه از چهل ثواب که کم شود، سی و شش ثواب باقی می ماند. به او گفتند: پاداش ده برابر، برای کسی است که کارش بر اساس تقوا باشد. انفاق از مال غصبی نه تنها پاداش ندارد بلکه عقاب هم دارد. مگر نخوانده ای که: (انما یتقبل الله من المتقین …!).
بله خداوند اعمال صالح را تنها از متقین می پذیرد. قبولی نماز، وابسطه به میزان تقوای نماز گزار است. هرچه تقوای انسان بیشتر باشد، میزان قبولی و تأثیرگزاری اعمالش نیز بیشتر است. حال با توجه به معنای تقوا (مراقبت انسان از خویش، به گونه ای که در ورطه انحراف و گناه نیفتد)، آیا می توان کسانی که مرتکب گناه می شوند را متقی و با تقوا خواند تا در نتیجه نمازشان مورد قبول حق قرار گیرد؟
شهید مطهری در تبیین این مسأله چنین می گوید: «اولین اثر عبادت که انسان را به خدا نزدیک می کند تسلط به خود است، از این جا بفهمید ، کدام عبادت قبول است و کدام قبول نیست. عبادت بدون این که انسان را به خدا نزدیک کند، عبادت نیست یعنی نمی توان باور کرد که انسان عبادت کند ولی به خدا نزدیک نشود وعبادتش را هم درست انجام داده باشد، چنین چیزی محال است، عبادت ، شرط تقرب و نزدیک شدن به خداوند است. وقتی عبادت مقبول است که ما را به خدا نزدیک کند، پس اولین و بهترین نشانه ای که ما بفهمیم آیا عبادت ما مورد قبول پروردگار واقع شده یا نه، آن است که ببینیم با آن عبادت چه اندازه بر خود مسلط و به خداوند نزدیک شده ایم». ( مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، با ویرایش جدید گفتار معنوی، نشر صدرا، چاپ نوزدهم، 1378 ش، ص 108).
قرآن نیز ثمره نماز را، باز داشتن از فحشاء و منکر می داند و می فرماید: (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ. عنکبوت، آیه 45). و این خاصیّت ، مغز و محتوای اصلی نماز و نشان قبولی اعمال و عبادات است . هسته بی مغز، رشد نمی کند و ثمر نمی دهد. نماز بدون بازداشتن از بدی ها، همانا عبادت بی محتواست.
امام صادق (ع) در بیان این نشانه ، می فرماید : (مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَعْلَمَ أَقُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْه – هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه ؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته ، به همان اندازه نمازش قبول شده است. بحارالأنوارج 79 ص 198باب 1 – فضل الصلاة و عقاب تارکها … ).
بنابراین میزان گناهان انسان رابطه تنگاتنگی با میزان قبولی نمازش دارد. هر چه گناه بیشتر، نمازهای قبول نشده نیز بیشتر، در واقع آن نمازی انسان را از گناه حفظ می کند که علاوه بر شرط صحّت، از شرط کمال و مقبولیت نیز برخوردار باشد. پس سعی کنید با کیفیت دادن به عبادات و نماز، مخصوصا رعایت حضور قلب در آن از گناهان خود بکاهیم. هر چه فکر انسان بیشتر معطوف به عبادات شود، بیشتر از گناه فاصله خواهد گرفت. به بیان دیگر هرچه در روز بیشتر به فکر عبادت خداوند باشیم، به همان میزان بیشتر از افکار و وسوسه های شیطانی دوری جسته ایم.
در پایان از خداوند منان خواستاریم تا در کنار نماز صحیح، توفیق نماز مقبول را نیز به شما ارزانی دارد.
گاهی عبادت، صحیح است، ولی رشد آور نیست، مثل دارویی که شفابخش نیست و فقط جلوی شیوع بیشتر بیماری را می گیرد. و به بیانی دیگر از کیفر می رهاند ولی ما را محبوب خدا نمی سازد.
امیرمؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: (کُونُوا عَلی قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنایة مِنکُم عَلَی الْعَمَل – به قبولی عمل، بیش از اصل عمل توجّه داشته باشید. بحارالانوار، ج 71، ص 173 ). انسان ممکن است برای پذیرش در جایی، هم کارت ورود بگیرد، هم طبق مقررات ظاهری عمل کند، ولی در مصاحبه به دلائلی مانند فساد اخلاق یا سوء سابقه یا … رد شود. عبادات هم ممکن است از نظر مقررات الهی، درست انجام گیرند، ولی به دلایلی مورد قبول خداوند واقع نشوند. مگر نه این است که گاهی کارهای صحیحی از طرف افراد غیر مسئول انجام می گیرد ولی به جای تشکّر، از آنان انتقاد هم می شود؟! پس شرطِ قبولی کار، چیزی دیگر است.
«نماز مقبول»
شرایط مختلفی برای مقبول واقع شدن عبادات در آیات و روایات بیان شده است که یکی از این شرایط قبولی اعمال و عبادات انسان، متصف بودن عمل به صفت تقواست. حتما داستان فرزندان آدم (هابیل و قابیل) را در قرآن شنیده اید. زمانی که هر دو قربانی کردند، قربانی یکی پذیرفته شد و دیگری نه. خداوند علت قبولی عمل هابیل را تقوای او می داند و می فرماید: (إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین – خدا تنها از اهل تقوا می پذیرد. سوره مائده، آیه 27 ).
نقل کرده اند شخصی هنگام عبور از بازار، دو قرص نان سرقت کرد و دو انار از مغازه ای دیگر. سپس آن انار و نان را به فقیر داد. به او گفتند: این چه کاری است؟ گفت: خداوند هر گناه را یک کیفر ولی ثواب را ده برابر پاداش می دهد.
من با آن دو نان و دو انار، چهار گناه کردم ولی به فقیر که دادم، چهل ثواب بردم. چهار گناه از چهل ثواب که کم شود، سی و شش ثواب باقی می ماند. به او گفتند: پاداش ده برابر، برای کسی است که کارش بر اساس تقوا باشد. انفاق از مال غصبی نه تنها پاداش ندارد بلکه عقاب هم دارد. مگر نخوانده ای که: (انما یتقبل الله من المتقین …!).
بله خداوند اعمال صالح را تنها از متقین می پذیرد. قبولی نماز، وابسطه به میزان تقوای نماز گزار است. هرچه تقوای انسان بیشتر باشد، میزان قبولی و تأثیرگزاری اعمالش نیز بیشتر است. حال با توجه به معنای تقوا (مراقبت انسان از خویش، به گونه ای که در ورطه انحراف و گناه نیفتد)، آیا می توان کسانی که مرتکب گناه می شوند را متقی و با تقوا خواند تا در نتیجه نمازشان مورد قبول حق قرار گیرد؟
شهید مطهری در تبیین این مسأله چنین می گوید: «اولین اثر عبادت که انسان را به خدا نزدیک می کند تسلط به خود است، از این جا بفهمید ، کدام عبادت قبول است و کدام قبول نیست. عبادت بدون این که انسان را به خدا نزدیک کند، عبادت نیست یعنی نمی توان باور کرد که انسان عبادت کند ولی به خدا نزدیک نشود وعبادتش را هم درست انجام داده باشد، چنین چیزی محال است، عبادت ، شرط تقرب و نزدیک شدن به خداوند است. وقتی عبادت مقبول است که ما را به خدا نزدیک کند، پس اولین و بهترین نشانه ای که ما بفهمیم آیا عبادت ما مورد قبول پروردگار واقع شده یا نه، آن است که ببینیم با آن عبادت چه اندازه بر خود مسلط و به خداوند نزدیک شده ایم». ( مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، با ویرایش جدید گفتار معنوی، نشر صدرا، چاپ نوزدهم، 1378 ش، ص 108).
قرآن نیز ثمره نماز را، باز داشتن از فحشاء و منکر می داند و می فرماید: (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ. عنکبوت، آیه 45). و این خاصیّت ، مغز و محتوای اصلی نماز و نشان قبولی اعمال و عبادات است . هسته بی مغز، رشد نمی کند و ثمر نمی دهد. نماز بدون بازداشتن از بدی ها، همانا عبادت بی محتواست.
امام صادق (ع) در بیان این نشانه ، می فرماید : (مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَعْلَمَ أَقُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْه – هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه ؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته ، به همان اندازه نمازش قبول شده است. بحارالأنوارج 79 ص 198باب 1 – فضل الصلاة و عقاب تارکها … ).
بنابراین میزان گناهان انسان رابطه تنگاتنگی با میزان قبولی نمازش دارد. هر چه گناه بیشتر، نمازهای قبول نشده نیز بیشتر، در واقع آن نمازی انسان را از گناه حفظ می کند که علاوه بر شرط صحّت، از شرط کمال و مقبولیت نیز برخوردار باشد. پس سعی کنید با کیفیت دادن به عبادات و نماز، مخصوصا رعایت حضور قلب در آن از گناهان خود بکاهیم. هر چه فکر انسان بیشتر معطوف به عبادات شود، بیشتر از گناه فاصله خواهد گرفت. به بیان دیگر هرچه در روز بیشتر به فکر عبادت خداوند باشیم، به همان میزان بیشتر از افکار و وسوسه های شیطانی دوری جسته ایم.
در پایان از خداوند منان خواستاریم تا در کنار نماز صحیح، توفیق نماز مقبول را نیز به شما ارزانی دارد.