طلسمات

خانه » همه » مذهبی » نماز و گناه زدایی

نماز و گناه زدایی


نماز و گناه زدایی

۱۳۹۳/۰۸/۰۶


۲۳۶ بازدید

میزان بازدارندگی نماز از فحشا و منکر بستگی به درجات نماز و میزان حضور و توجه در آن دارد. اگر نماز به صورت کامل اقامه شود، به طور قطع نیروی بازدارندگی کاملی در فرد نماز گذار ایجاد خواهد کرد.

میزان بازدارندگی نماز از فحشا و منکر بستگی به درجات نماز و میزان حضور و توجه در آن دارد. اگر نماز به صورت کامل اقامه شود، به طور قطع نیروی بازدارندگی کاملی در فرد نماز گذار ایجاد خواهد کرد. در هر صورت نماز از فحشا و فکر باز می دارد ولی این در همه افراد نماز خوان به یک اندازه نیست. کسی که به کلی نماز نمی خواند، حتما به دلیل عدم وجود نیروی بازدارنده به گناهان زیادی آلوده خواهد شد. همین که شما اکنون سوال مطرح کرده اید معلوم می شود که طالب پاکی هستید و این طلب یکی از آثار نماز در شما است. باید به این نکته بیاندیشید که اگر همین نمازی را که اکنون می خوانید نمی خواندید، در چه راهی قرار می گرفتید و چه سرانجامی برایتان رقم می خورد.

انسانى که گاهى دچار گناه خطا مى گردد و بعد پشیمان مى گردد و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و بیمى ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.

باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کند و مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى گردد ترسان و بیمناک.

منطق قرآن این است که یکى از عوامل مهم فحشاگریزى، نماز و انس و رابطه با خداست و هر اندازه این عامل تقویت، با کیفیت بالاترى انجام گیرد، قدرت فحشاگریزى و فحشاستیزى آن نیز بیشتر است.

علامه طباطبایى(ره) در این باره آورده است: «مقصود قرآن کریم که مى فرماید: نماز، انسان را از گناه باز مى دارد، این نیست، که هر فرد نمازگزار در برابر تمام گناهان مصون است، بلکه منظور این است که نماز موجب یاد پروردگار و سبب توجه به مقام ربوبى مى شود، و اثر طبیعى چنین توجهى این است که در انسان زمینه روح اطاعت و ترک گناه پدید آورد، ولى در عین حال ممکن است بر اثر ضعف توجه به خداوند، عامل هاى نیرومندترى اثر آن را خنثى سازد!». المیزان، چاپ بیروت، ج 16، ص 135.

اثرى که نماز در روح و روان ما مى گذارد، همان تقویت روح ایمان و توجه به پروردگاراست، و این توجه درجه هایى دارد و درباره افرادى که از ارتکاب بسیارى از گناهان پروایى ندارند، یاد خداوند نسبت به ترک گناهان، تنها به صورت یک زمینه است نه علت تامه.

این که نماز پایه و ستون دین معرفى شده، به دلیل نقش اساسى آن در شکل دهى شخصیت معنوى و دینى انسان است. در حقیقت نماز به ایمان انسان تجسم، و به هویت معنوى او کمال مى بخشد. طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده؛ یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى اندازد که داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است.

این نماز و روزه و حجّ و جهاد     هم گواهى دادن است از اعتقاد

انسانى که به نماز مى ایستد، تکبیر مى گوید، خداوند را از همه چیز برتر و بالاتر مى شمرد، به یاد نعمت هایش مى افتد، او را به رحمانیت و رحیمیت مى ستاید، به یاد روز جزایى مى افتد و… بى شک در قلب و روح چنین انسانى جنبشى به سوى حق و حرکتى به سوى پاکى و جهشى به سمت تقوا پیدا مى شود. تمام ذکرهاى نماز، رکوع و سجودى – که نهایت ذلّت در برابر ذات بارى تعالى است – موجى از معنویت در وجود انسان نمازگزار ایجاد مى کند، موجى که سدّ نیرومندى در برابر گناه به شمار مى آید.

ناگفته نماند هر نمازى به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشا و منکر مى کند، گاه نهى کلّى و جامع، و گاه نهى جزیى و محدود.

درباره کاربرد نماز در بازداشتن از فحشا و منکر در تاریخ آمده که جوانى به گنهکارى و آلودگى شهرت داشت اما نماز را به پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله اقتدا مى کرد!! حضرت درباره او مى فرمود: انّ صلاته تنهاه یوما؛ «سرانجام نمازش روزى او از این عمل هاى آلوده پاک مى کند». میزان الحکمه، ج 2، ص 1628، 1365.

فرق نماز خوان با بی نماز:

اول. امید به نجات و عاقبت بخیرى فرد نمازخوان نسبت به فرد بى نماز بسیار بیشتر است، همان گونه که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نسبت به جوان نمازخوانى که مرتکب گناه نیز مى شد فرمود: یک روز نمازش او را از گناه بازمى دارد و چیزى هم نگذشت که آن جوان توبه کرد.[1]
دوم. نماز موجب مى شود تا گناهان ریخته شده و از بین برود. از سلمان فارسى نقل شده است که مى گوید: «با پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در سایه درختى بودیم، یک شاخه از آن را گرفته و تکان داد پس یک برگى از آن افتاد. فرمود: «نمى پرسید که چرا چنین کردم؟» عرض کردیم به ما خبر دهید اى رسول خدا! فرمود: «به تحقیق شخص مسلمان هرگاه به نماز قیام مى کند گناهانش مى ریزد همان طور که برگ هاى این درخت مى ریزد»[2] . لذا کسى که نماز مى خواند نسبت به کسى که نماز نمى خواند، بیشتر در معرض غفران و رحمت الهى قرار دارد.

اما این که وضعیت نماز افرادى که گناه مى کنند چه خواهد شد باید بگوییم که اگر گناه چنین فردى از موانع قبولى نماز باشد مانند رباخوارى، عاق والدین، بى اعتنایى به نماز و…[3] در این صورت هرچند این شخص در قیامت به خاطر نماز مورد مواخذه قرار نمى گیرد ولى نماز وى مورد قبول درگاه الهى نبوده و براى وى کمال آور نخواهد بود. اما اگر گناهان وى غیر از مواردى است که مانع قبولى نماز مى شد و از سوى دیگر شرایط قبولى نماز را دارا بود، در این صورت نماز وى مورد قبول درگاه الهى قرار گرفته و گناهان وى نیز مانند دیگر اعمال انسان در ترازوى اعمال مورد محاسبه قرار مى گیرد.

پاورقی:

1- بحارالأنوار، ج79، ص 198.

2- همان، ص 208.

3- ر.ک: فصل قبولى نماز.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد