خانه » همه » مذهبی » نگاهی کوتاه به جایگاه حقوقی زنان

نگاهی کوتاه به جایگاه حقوقی زنان

قال الله تعالي«يا ايها الذين اتقوا ربكم الذي خلقكم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منها رجالا كثيرا و نساء»1
ترجمه: «اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را از او آفريد و از آن دو، مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد، پروا داريد …»

دختران و زنان نيمي از جمعيت جهان را تشكيل مي­دهند. به حكم اسلام و براساس ديدگاه قرآن، آنان ذخيره­هاي انساني مهم و ارزشمندي براي سازندگي و اعتلاي معنوي و مادي جامعه محسوب مي­شوند و شركت ايشان در فعاليت­هاي اجتماعي در حوزه­هاي فرهنگ، اقتصاد و سياست كشور از ضروريات جامعه و نيز از لوازم اساسي رشد جامعه محسوب مي­شود. در اين ميان آن چه كه موجب بالا رفتن ميزان مشاركت زنان در جامعه مي­شود احترام به حقوق و شئون ايشان است كه بدون شناخت ويژگي­هاي روحي، اخلاقي، نيازها، توانایي­ها ظرافت­ها و جايگاه حقيقي ايشان در نظام هستي، امكان­پذير نیست.

در اين خصوص به خطاب­هاي عام و يك­سان خداوند به زن و مرد در قرآن مي­توان اشاره نمود كه با واژه­هايي چون:«يا ايها الانسان» و«يا ايها الناس» و «يا ايها الذين آمنوا» و نيز با خطاب­ «مؤمنين و مؤمنات» در واقع جايگاه و تكاليف يك­سان زن و مرد را مورد  توجه قرارمي­دهد.

به­عنوان مثال آيات 72 سوره­ی توبه و 35 سوره­ی احزاب به­عبارت ديگر از ديدگاه قرآن ارزش­ها و تكاليف هيچ گونه محدوديت و وابستگي به جنسيت فرد ندارد. چنان كه خداوند مي­فرمايد: «يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقاكم»2 ترجمه: اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره ‏و قبيله‏ قرارداديم تا يك­ديگر را بشناسيد.» از ديدگاه قرآن ارزش­هايي چون تعليم و تربيت، علم و جهل، تقوي يا فجور، صدق يا كذب و … هيچ محدوديت و وابستگي به جنسيت فرد ندارد و بلكه همه­ی اين­ها مربوط به جان و روح افراد است كه در زن و مرد به ­طور يك­سان از ناحيه­ی خدا دميده شده است .این­ها ملاك امتياز نيست، بلكه گرامى‏ترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست. بنابراین خداوند متعال، زن ومرد (انسان) را برترين مخلوق خويش در عالم و از يك ماده و عنصر قرارداد و به خود تبارك گفت و فرمود: «فتبارك الله احسن الخالقين»3 و ذكور و اناث بودن آن را، يك تفاوت جنسي محض و لازمه­ی دوام و بقاي نسل و تكامل جامعه قرار داد و ملاك برتري افراد را در تقوي و كسب شاخص­هاي اخلاقي و … معرفي و اعلام فرمود. اتفاقا اسلام زن را موجودي ظريف، حساس، عاطفي وگل و ريحانه معرفي مي­كند و سرپرستي و حفاظت از حريم و حدود و حقوق ايشان را بر مردان سپرده و رعايت حال ايشان را تكليفي بر آن­ها قرار داده است. چنان كه حضرت علي(علیه السلام) در وصيت به فرزندش امام حسن(علیه السلام) زن را گل هستي و مظهر عاطفه و محبت و عشق و صفا وكانون طراوت و شادابي و منشا گرايش و آرامش مرد براساس مودت و مهر الهي معرفي مي­كند و او را نسبت به رعايت حال زنان چنين توصيه و تاكيد مي­فرمايد: «و لا تملک المرأه أمرها ما جاوز نفسها المراه ريحانه و ليست بقهرمانه»4

يعني: کاری که در توان زن نیست به او مسپار زیرا او چون گل ظریف است. چه تعبير زيبا و لطيفي! زن گل هستي است. گل هم مظهر محبت و عشق و صفا وكانون طراوت و شادابي است. حضرت با يك جمله­ی كوتاه اما پرمعني به چند ويژگي اساسي زن اشاره مي­كند و زن با توجه به آن مي­تواند به بسياري از موقعيت­ها و مسئوليت­هاي خود در زندگي دست يابد. علاوه بر اين، حضرت در راستاي احياي حقوق سياسي، اقتصادي، فرهنگي، تربيتي و اجتماعي زن اقدامات و توجهات خاصي مبذول فرموده، مردان را به رعايت حقوق ايشان توصيه مي­كند.كه در اين باره مراجعه به كتاب «زن در آينه­ی جلال و جمال» آيت الله «جوادي آملي» چاپ مركز نشر اسراء و نيز كتاب «مقام و شخصيت زن در نهج البلاغه» استاد «عميد زنجاني» چاپ بنياد نهج البلاغه را به خوانندگان محترم پيش­نهاد مي­كنيم.

براین اساس خداوند متعال از زن به­عنوان امانت الهي كه چون امانت­هاي ديگر خداوند ارزشمند و قابل احترام­اند ياد كرده و به مردان دستور مي­دهد كه بايد آن چنان كه شايسته­ی امانت خداست از آن­ها محافظت و نگه­داري کند و كارهاي دشوار بر آن­ها تحميل ننمايند: «انهن امانه الله عندكم فلا تضاروهن ولا تعضلوهن و داروهن علي كل حال»5     

  يعني: زنان امانت خدا بر شما مردانند پس  به ايشان زيان نرسانيد و براي­شان سخت نگيريد و در هر حال مداراي حال­شان را بكنيد. با بيان اين آيات و روايات روشن مي­شود كه آفرينش زن و مرد از يك گوهر است و هيچ مزيتي در اصل آفرينش ميان آن­ها وجود ندارد و هر كدام داراي موقعيت مستقلي در نظام طبيعت­اند و لاجرم بايد بدانند كه  براساس چنين جايگاه حساسي در عالم خلقت از مسئوليت­هاي خاصي نيز برخوردار هستند. از آن جمله باغباني و مراقبت از گل وجود خويش تا هم به حكم عقل و شرع و برابر دستورات الهي با حجاب و پوشش خود از آن وجود ريحاني محافظت نمايد و هم عواطف خود را به­عنوان محور تربيتي يك خانواده در قبال نقش مدخلي كه براي ورود فرزند به جامعه دارد به­خوبي بهره­برداري و حراست نمايد.  

 
البته علی رغم تصور برخی، خداوند منزلت را در کنار تکلیف قرار داده و اتفاقا زنان را به جهت جایگاه حساس و ظرافت شخصیتی بالاتری که به ایشان درخانه و جامعه بخشیده، تکالیف بیشتری داده است. بعضی به جهت تبيين جايگاه حقيقي و حقوقي زنان از وظايف ايشان درخانواده و جامعه به كلي چشم مي­پوشند و در واقع از آن طرف بام مي­افتند و به انگاره­هاي فمينيستي نزديك مي­شوند ….  

به طورکلی اسلام با دستورات و احكام سازنده­ی خود تدبيرات لازم را در اين زمينه به خوبي انديشيده و زن را در سايه­ی حجاب و ساير فضائلش به صحنه آورده تا معلم عاطفه، لطف، صفا و وفا باشد و فريب خواسته­هاي نفساني و وساوس شيطاني و تبليغات غرب را نخورد؛ تبلیغاتی كه متاسفانه در جامعه­ی كنوني گسترش يافته و به دنبال آن است كه با برداشتن حجاب، از زن كالائي بسازد و در منظر هوس­پرستان قراردهد. چنين زني ديگر معلم و محور احساس و محبت و عاطفه نيست و ديگر آن هنر و فضيلت و جمال خدادادي و ريحانيت را از كف داده است.           

                                                                                                             علاوه بر اين، قرآن كريم، ديگر ملاك برتري و تقرب بنده را سعي و تلاش در راه رسيدن به خدا و تبعيت از او مي­داند و مي­فرمايد:
«و لاتتمنوا ما فضل الله به بعضكم علي بعض للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن و اسئل  الله من فضله ان الله كان بكل شي عليما»6
يعني: آرزو و توقع بي­جا در فضيلت و مزيتي كه خدا به [وسیله­ی] آن بعضي را بر بعضي برتري داده نكنيد. هر كه از مرد و زن از آن چه كسب كند، بهره­مند و هر چه خواهيد از فضل خدا درخواست كنيد نه از خلق تا به شما اعطا كند كه خدا به همه چيز داناست.

براين اساس، از ديدگاه اسلام، اختلاف و تبعيضي ميان زن و مرد، در راه رسيدن به كمال و نيز كسب ملاك­هاي برتري وجود ندارد و راه رشد و تعالي براي همگان به ­طور يك­سان باز است.

اسلام عزيز قرن­ها قبل از اعلاميه­ی حقوق بشر و … به احيا و بلكه ايجاد حقوق زن آن هم در دل اعراب باديه­نشين پرداخت. عرب عصر جاهليت زنان زيبارو را وسيله­ی تلذذ خود  قرار می­داد و دختر را مايه­ی ننگ مي­دانست و به محض تولد، زنده­به­گورش مي­كرد. اسلام، در قدم اول، از حق حيات زن به­عنوان اولين و شايع­ترين حق اساسي­اش حمايت نموده، بلافاصله با نزول آيه­ی «لاتقتلوا اولادکم خشيه املاق»7 و نيز با خطاب تند «واذا المؤوده سئلت؛ باي ذنب قتلت»8و همچنين آيه­ی «ولاتقتلوا النفس اللتي حرم الله الا بالحق»8 از جان اين قشر مظلوم دفاع كرد. عرب جاهلي زن پدر را به عقد خود در مي­آورد و حتي ازدواج با محارم را جايز مي­شمرد و … اما اسلام عزيز، با اين عمل شنيع، به شدت به مبارزه پرداخت و با نزول آيه­ی «ولا تنكحوا ما نكح آبائكم من النساء الا ما قد سلف انه كان فاحشه و مقتا و ساء سبيلا10كرامت خدادادي زن را به او برگرداند.» شهيد «مطهري» پيرامون نقش نزول قرآن در احياء حقوق زنان، چنين مي­گويد: «قرآن كريم به اتفاق دوست و دشمن، احياء­كننده­ی حقوق زنان است و مخالفان لااقل به اين اندازه اعتراف دارند كه قرآن در عصر نزولش، گام­هاي بلندي به سود زن و حقوق انساني او برداشت ولي قرآن هرگز به نام احياي زن به­عنوان انسان و شريك مرد، درانسانيت و حقوق انساني، زن بودن زن و مرد بودن مرد را به فراموشي نمي­سپرد. به عبارت ديگر قرآن، زن را همان گونه ديد كه در طبيعت هست. اين دو كتاب بزرگ الهي، يكي تكويني و ديگري تدويني با يك­ديگر منطبق­اند.»11.

خداوند متعال، زن و مرد (انسان) را برترين مخلوق خود در عالم و از يك ماده و عنصر قرار داد و ذكور و اناث بودن آن را صرفا يك تفاوت جنسي براي  بقاي نسل و تكامل جامعه و ملاك برتريش را در تقوي وكسب شاخص­هاي اخلاقي و تقرب به خدا قرار داد. از اين كه بگذريم، به يك­ سري حقوق مشترك و مسلم بين زن و مرد مي­رسيم كه تا قبل از اسلام، به فراموشي و انكار، سپرده شده بود. از فاحش­ترين آن­ها حق ارث ومهر المثل بود كه به يمن حلول دين مقدس اسلام و نزول آياتي كه ذيلا به آن­ها اشاره مي­شود، احياء گشت. «للرجال نصيب مما ترك الوالدان و الاقربون و للنساء»12 «ياايها الذين آمنوا لايحل لكم ان ترثوا النساء كرها و لا تعضلوهن لتذهبوا ببعض ما آتيتموهن»13                 

                                                                                                                  
يعني: بر شما حلال نيست كه زنان را به اكراه و اجبار به ميراث گيريد و بر آنان سخت­گيري و بي­توجهي كنيد و  قسمتي از آن چه كه مهرشان كرده­ايد به جور از ايشان بازداريد.
شهيدمطهري(ره) در اين باره مي­گويد: «عرب جاهليت، مخالف ارث بردن زن بود و تا پاي مردي، ولو در طبقات بعدي در ميان بود، به زن ارث نمي­داد لهذا وقتي كه آيه­ی ارث نازل شد و تصريح كرد به اين كه «للرجال نصيب …» باعث تعجب اعراب شد. اتفاقا در آن اوقات بود كه زن و فرزند «حسان بن ثابت» – كه از دنيا رفته بود – آن­ها از تصاحب ارثش محروم شده بودند و اين آيه نازل شد.»14              

                                                                       

و اين اصل در نظام اسلامي ايران در متن منشور حكومتي (940 قانون اساسي ) قرارداده شده است. از ديگر حقوق حقه­ی زنان كه تا قبل از اسلام مورد بي­توجهي و غفلت اقوام و ملل مختلف قرارگرفته بود، حق بيعت و پيمان و امكان حضور زنان، در مشاركت­هاي عمومي دركنارمردان بود. اسلام آن را احياء كرد و به مرور زمان با ايجاد ظرفيت­ها و زمينه­هاي برتر در جامعه و پرورش و ايجاد خودباوري در زنان به آن دامنه و وسعت بخشيد. در قدم اول، خداوند متعال حق پيمان (حلف الفضول) را بعد از فتح مكه توسط مسلمين دركنار مردان، به زنان بخشيد و خطاب به پيامبراكرم(ص) فرمود: «ياايها النبي اذا جائك المومنات يبايعنك فبايعهن و استغفر لهن الله ان الله غفور رحيم»15 یعنی: هان اي پيامبر ما، چون زنان مؤمنه نزد تو آيند كه با تو بيعت كنند به اين كه ديگر شرك به خدا نورزند و سرقت و زنا نكنند و اولاد خود را به قتل نرسانند و بر كسي بهتان و افترا نبندند و با تو در هيچ امر به معروفي مخالفت نكنند، با آن­ها به­سان مردان بيعت كن و بر آنان از خدا آمرزش و غفران بطلب كه خداوند آمرزنده­ی مهربان است.

اين بسترسازي­ها از صدر اسلام تاكنون زمينه را براي عملياتي­تر كردن حضور هر چه بيشتر و بهتر زنان در عرصه­هاي مختلف اجتماعي و سياسي، مخصوصا در نظام اسلامي ما بيش از هر زماني فراهم ساخته است.  اكنون بحمدالله زنان دركنار مردان در تعيين سرنوشت كشور و آب و خاك و آباداني خويش سهيم شده همگان از كرد و بلوچ و ترك و عرب، در مشاركت­هاي سياسي و اجتماعي و رفراندوم­هاي عمومي جامعه حضور جدي يافتند. از ديگر حقوق مبرهن زنان كه قبل از اسلام به فراموشي سپرده شده و در زمان حكومت­هاي ظلم در طول عالم گوشه­هايي از آن تداوم يافته و هنوز هم آثار مخربش به موازات تاريخ درگوشه كنارهاي دنيا بر جاي مانده حق فراگيري علم و دانش بود.

پيامبراسلام با تبيين«طلب العلم فريضه علي كل مسلم ومسلمه»16آن را نه تنها به­عنوان يک حق بلكه يك تكليف و فريضه براي زنان در كنار مردان احياء و برقرار ساخت. و درست به يمن همان تعليمات  فراگير اسلام  بود كه  نظام اسلامي ما بر اين اصل صحه گذاشت و عرصه را براي جولان زنان در سنگرهاي مختلف علمي وكاربردي فراهم ساخت و بدين وسيله نخبگان علمي فراواني از زنان را در تئوري­هاي مختلف علمي وارد جامعه ساخت.

اسلام علاوه بر اين حق مديريت و اداره­ی جامعه را نيز در كنار مردان به زنان داده و اكتساب چنين جايگاهي را منوط به كسـب توانايي افراد، فارغ از جنسيت ايشان ساخته است.
البته در اين مسير، از مقتضيات و ظرافت­ها و تناسبات زنان غافل نمانده است. بنابراين در خصوص تعيين حدود ولايي و وراثتي و قضائي زنان كه اخيرا دست­مايه­ی جدل­آفرينان كم­خرد و مخاطبان ضعيف النفس شده، بايد همين مقتضيات و حكمت نهفته در آن و نيز تدبير الهي حاكم بر طبيعت و تقسيم كار و تعيين حدود و ظرفيت­هاي افراد را بررسي كرد و از پيش­داوري­ها و قضاوت­هاي جاهلانه در اين خصوص، پرهيز كرد. برای این منظور اولین بار در طول تاریخ ادیان و جهان، جهاد را در كنار مردان به زنان بخشيد و حضور آن­ها را در جنگ از جمله غزوه­ی بدر و … عملي ساخت. براين اساس، مشاركت زنان در امور سياسي جامعه و نهضت­هاي تاريخي اسـلام، مخصوصا در چند دهه­ی اخير به­سان نهضت تنباكو و نهضت توابين و نهضت ملي نفت، از خاستگاه آن به خوبي رقم خورد. در زمان معاصر، مخصوصا در جريان پيروزي انقلاب اسلامي و نيز در طول جنگ تحميلي هشت ساله، نقش و حضور مؤثر آن­ها بيش از هر زماني به چشم مي­خورد و درست بر همين مبناست كه طبق تصريح متون ديني اسلام کامل یعنی تشیع، زنان در انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج) از جايگاه خاص و نقش به­سزايي برخوردارنـد. (انشاءالله)

از ديگر حقوق احياء­شده­ی زنان كه در صدر اسلام و به تبع آن درگوشه وكنار بلاد اسلامي نیز به غفلت سپرده شده بود، حق ازدواج و انتخاب همسر بود كه اسلام آن را تحت عنوان حق تكامـلي بشر و سنت حسنه، تقدس بخشيده، براي افراد از جمله زنان ايجاد نمود. بدين وسيله با تعيين حقوق و حدود و جايگاه شايسته براي زنان در حريم مقدس خانواده و تبيين و تفضيل جايگاه مادري و تربيت فرزند براساس تناسب روح و طبع و احساسات پاك و مادرانه­ – نه به عنوان يك تكليف تحميلي بلكه حقي خدادادي – به آن­ها عزت و حرمت بخشيد. اين همان چيزي است كه اخيرا برخي دگرانــــديشان و روشن­فكران غرب­زده، با شيوه­هاي مختلف و با ژست حق­به­جانبي و شعار طرف­داري از حقوق زنان، به ­دنبال القاء شك و شبهه در آن با طرح فمينيسم و … هستند و براي ريشه­كني امر مقدس ازدواج و ايجاد سستي در ركن ركين خانواده برآمده­اند. بنابراین خداوند متعال از این امر به­عنوان یک آیت زیبا تعبیر می­فرماید و زن و مرد را مکمل هم برای تسکین خانواده و تزویج و تداوم و تربیت نسل قرار داده و مي­فرمايد: «ومن آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم موده و رحمه ان في ذلك لايات لقوم يتفكرون»17ترجمه: و از نشانه­هاي قدرت الهي اين است كــه براي شما از جنس خودتان، جفتي بيافريد تا در برابر او آرامش يابيد و با هم انس گيريد و ميان شما رافت و مهرباني برقرار فرمود همانا در اين امر براي مردم با خرد، علم و حكمت حق آشكار است. شهيد مطهري(ره) همچنین در اين باره ميگويد: «به هر حال، تفاوت­هاي زن و مرد، تناسب است نه نقص و كمال. قانون خلقت خواسته است با اين تفاوت­ها، تناسب بيشتري ميان زن و مرد كه قطعا براي زندگــي مشترك ساخته شده­اند و مجرد زيستن انحراف از قانون خلقت است، به وجود بياورد.» 18علاوه بر اين خداوند بر مردان در قبال زنان، تكليف ايجاد كرد و با قرار دادن حق مِهر و حراست از حريم آن­ها، به زنان كرامت بخشيد و مردان را حاكم بر زنان ندانست چنان که فرمود: «الرجال قوامون علي النساء بما فضل الله بعضهم علي بعض و بما انفقوا من اموالهم فالصالحات قانــــتات حافظات للغيب بماحفظ الله..»19 یعنی: مردان  بر زنان قائم و متکمل از وجود ایشانند و در قبال زنان تکلیف نگهبانی دارند به واسطه­ی آن شایستگی كه خدا بر بعضي مقرر داشته و نیز از آن جهت که مردان از مال خود بايد به زنان، نفقه بدهند. پس زنان هم  باید در قبال چنین تقسیم مسئولیت و تکلیف بر مردان شايسته و مطيع و حافظ حقوق شوهران در غيبت­شان باشند و …. و نیز در خصوص پرداخت مهريه فرموده است: «وآتوا النساء صدقاتهن نهله …» 20  يعني: مهريه­ی زنان را يك­جا بدهيد نه ذره­ذره كه در مقابل­شان و جايگاه حقوقي آن­ها در خانواده سزاوار نيست. و نيز فرمود: «و علي المولود له رزقهن بالمعروف»21 يعني: مخارج زنان را بي­دغدغه و منت بپردازيد..

متاسفانه شبهه­افكنان بي­خرد اخيرا به منظور ايجاد انحراف در طرح مباحث منقول و معقول دين براي به بي­راهه كشاندن افكار مخاطبين، خودسرانه به سراغ ظاهر آيات  قرآن رفته، با تفسير به راي خود، مفهوم والاي آن را وارونه و حتي در ضديت با زن جلوه مي­دهند كه آيه­ی مذكور يكي از همان آيات مورد بحث است. آن­ها نمي­دانند كه خداوند قيم بودن مرد را نه تنها به معني حاكم بودن او بر زن نمي­داند، بلكه بر او در قبال زنان ايجاد تكليف مي­كند و در واقع به آن­ها كرامت مي­بخشد و درست بر همين مبنا يعني احقاق حقوق زنان است كه سوره­اي بزرگ از قرآنش را به آن­ها اختصاص مي­دهد و نيز در آيات مختلفي از جمله سوره­ی توبه آيه­ی72، احزاب آيه­ی 35، فتح آيات 5 و 6، حديد، آيات 12و13، يس آيه­ی 56 و … به تبيين حقوق ايشان مي­پردازد.

بنابراين اگر اروپا در اوايل قرن بیست به فكر حقوق زن افتاد، اسلام چهارده قرن پيش بر حقوق و جايگاه زنان صحه گذاشت.
و بالاخره در مقام نتيجه­گيري به مطلبي كلي از قول شهيد مطهري، در اين بيان مي­پردازيم: «اسلام بزرگ­ترين خدمت­ها را نسبت به جنس زن انجام داد. خدمت اسلام به زن تنها در ناحيه­ی سلب اختيارداري مطلق پدران نبود. به طوركلي به اوحريت داد، شخصيت داد، استقلال فكر و نظر داد، حقوق طبيعي او را به رسميت شناخت، گامي كه اسلام در طريق حقوق زن برداشت، با آن چه در مغرب­زمين مي­گذرد و ديگران از آن­ها تقليد مي­كنند، دو تفاوت اساسي دارد؛ اول از ناحيه­ی روان­شناسي زن و مرد، اسلام در اين زمينه اعجاز كرده است. تفاوت دوم در اين است كه اسلام در عين آن كه زنان را به حقوق انساني­شان آشنا كرد، هرگز آنان را به تمرد و عصيان نسبت به مرد وانداشت.»22  

نویسنده: سیدمحمدابراهیم حسنی

پی نوشت
1.   نساء، آيه­ی1
2.   حجرات،  آيه­ی 13    
3.   مؤمنون، آيه­ی 14
4.   نامه­ی 31
5.   نهج البلاغه
6.  نساء، آيه­ی 32              
7.  اسراء، آیه­ی 31
8. تكوير، آيه­ی 8و9
9.  انعام، آيه­ی 151
10. نساء، آيه­ی22
11. برگرفته از مقدمه­ی كتاب نظام حقوقي زن در اسلام اثر شهيد مهطري
12. نساء، آيه­ی 7
13.نساء، آيه­ی 19
14.نظام حقوقي زن در اسلام؛ ص221
15.  ممتحنه، آيه­ی22
16. الحياه حكيمي، ج1، ص70
17.روم، آيه­ی 21
18.  نظام حقوقي، ص161
19.نساء، آيه­ی 34
20. نساء، آيه­ی 4
21. بقره، آيه­ی 233
22. نظام حقوقي …..ص 75 و 76

منابع: 

نشریه پیام زن، شماره 237

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد