خانه » همه » مذهبی » نگاه اندیشکده های آمریکایی به سیاست خارجی دولت روحانی

نگاه اندیشکده های آمریکایی به سیاست خارجی دولت روحانی


نگاه اندیشکده های آمریکایی به سیاست خارجی دولت روحانی

۱۳۹۲/۰۵/۳۰


۲۳۶ بازدید

انتخاب دکتر حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران واکنش‌های داخلی و خارجی فراوانی نسبت به آینده روابط ایران و آمریکا برانگیخت. تحلیل‌هایی که با دید روابط بین‌الملل و تعاملات جهانی صورت گرفته شامل موضوعات حساس و کلیدی مابین ایران و آمریکا است. از جمله: نحوه بازیگری ایران در منطقه جنوب غرب آسیا‌(خاورمیانه)، صحنه‌گردانی آمریکا در منطقه جنوب غرب آسیا و سیاست‌های اتخاذی واشنگتن در قبال ایران، پرونده هسته‌ای ایران و راهکار نتیجه‌بخشی آن با توجه به رویکرد اعتدالی دولت جدید ایران، چرایی و چگونگی روابط ایران و آمریکا در دوره دولت اعتدالی دکتر روحانی و …

انتخاب دکتر حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران واکنش‌های داخلی و خارجی فراوانی نسبت به آینده روابط ایران و آمریکا برانگیخت. تحلیل‌هایی که با دید روابط بین‌الملل و تعاملات جهانی صورت گرفته شامل موضوعات حساس و کلیدی مابین ایران و آمریکا است. از جمله: نحوه بازیگری ایران در منطقه جنوب غرب آسیا‌(خاورمیانه)، صحنه‌گردانی آمریکا در منطقه جنوب غرب آسیا و سیاست‌های اتخاذی واشنگتن در قبال ایران، پرونده هسته‌ای ایران و راهکار نتیجه‌بخشی آن با توجه به رویکرد اعتدالی دولت جدید ایران، چرایی و چگونگی روابط ایران و آمریکا در دوره دولت اعتدالی دکتر روحانی و …

اندیشکده‌های آمریکایی مهم‌ترین شاخه‌های فکری و نظریه‌پردازی در آمریکا هستند که سیاست‌های راهبردی آمریکا بالاخص در عرصه جهانی را ترسیم می‌کنند، از این رو در این گزارش سعی داریم به بیان نظریات و تحلی��‌های برخی از اندیشکده‌های مهم آمریکا در قبال دولت جدید ایران و تحلیل رویکرد دولت جدید ایران در قبال خواسته‌های دولت آمریکا بپردازیم.

برنامه هسته ای ایران، موضوع ثابت همه تحلیل ها

اغلب اتاق فکرهای آمریکا در تحلیل رویکرد سیاست خارجی دولت جدید ایران و چرایی و چگونگی آینده روابط ایران و آمریکا، به متغیر پرونده هسته‌ای ایران پرداخته­اند و علت عدم روابط بین دو کشور و تحریم‌های صورت گرفته علیه ایران را به زعم خود ناشی از پرتنش بودن پرونده هسته ای ایران و عدم مختومه شدن آن ذکر می‌کنند.

با توجه به سوابق کاری دکتر حسن روحانی در پرونده هسته‌ای کشورمان و اقدامات ایشان در دو سال مسئولیت پیگیری این برنامه که در آن اعتمادسازی، تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی هسته‌ای و شفافیت سازی فعالیت‌های هسته‌ای مشاهده می‌شود؛ اندیشکده‌های آمریکایی را به این تحلیل امیدوار کرده است که با روی کار آمدن دکتر روحانی بتوان چرخه پرونده هسته‌ای ایران را به هشت سال قبل چرخاند. لیکن دفاعیه‌های دکتر روحانی نسبت به عملکرد دو ساله خود در مذاکرات با گروه 1+5 در سال 2004 و صحبت‌های اخیرشان در موضوع برنامه هسته‌ای سایه ترید بر این تحلیل ها افکنده به طوری که “پاتریک کلاوسون”، عضو اندیشکده واشنگتن، در 19 ژوئن دراین باره نوشت: «روحانی در دفاعیه سال 2004 از عملکرد خود اظهار می‌دارد در حالی که در تهران با اروپایی‌ها مذاکره می‌کردیم همزمان مشغول به نصب تجهیزات در بخش‌هایی از تأسیسات اصفهان بودیم. در واقع ما با ایجاد فضایی آرام، توانستیم کارها را در اصفهان تکمیل نماییم.» کلاوسون در ادامه می‌آورد: «به طور خلاصه روحانی نمونه خوبی است که نشان می‌دهد رویکرد او (همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و مذاکره با سه قدرت اصلی اروپا) بهترین شیوه‌ای بود که به ایران اجازه داد به پیشبرد برنامه هسته‌ای خود ادامه دهد. امروز با توجه به سوء‌ظن‌هایی که کارشکنی‌های ایران ایجاد کرده و اطلاعات جدیدی که در مورد فعالیت‌های حکومت افشا شده است‌(؟!) به کارگیری سیاستی نظیر رویکرد روحانی کار دشوارتری خواهد بود.»

“دنیس راس”، دیپلمات و نویسنده آمریکایی نیز در تحلیلی که نشریه نیویورک تایمز آن را در 25 ژوئن 2013 به چاپ رساند، مدافع این خط فکری است که نباید به امید اینکه روحانی شرایط طرفین پرونده هسته‌ای را بپذیرد، تحریم‌ها را از جلوی پای دولت ایران برداشت. او می‌گوید: «انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران این احساس را ایجاد کرده که امکان‌های جدیدی برای پیشرفت در خصوص مسئله هسته‌ای ایران به وجود آمده است. ما باید به این امکان‌ها پاسخ دهیم اما با احتیاط. رئیس جمهور جدید ایران به هر توافقی که در خصوص مسئله هسته‌ای دست یابد این توافق باید با موافقت رهبر عالی این کشور باشد و غرب خیلی زود است که بخواهد برای نشان دادن حسن نیت به ایران، تحریم‌ها را لغو کند.»

دنیس راس تأکید می‌کند که «هر گونه توافق اتمی باید به تأیید رهبر ایران برسد.» وی در ادامه با اشاره به سخنان دکتر روحانی در اولین نشست خبری خود بعد از پیروزی در انتخابات، می‌افزاید: «بدون شک اگر ایران آماده بود تا در حین جریان دیپلماسی گسترش بیشتر زیرساخت‌های هسته‌ای خود را متوقف کند، روشی را در پیش گرفته بود که مورد قبول قرار داشت و در این میان زمان دیگر اهمیت چندانی نداشت. اما حجت‌الاسلام روحانی به طور علنی اعلام کرده امکان تعلیقی از این دست منتفی است. او گفته ایران قبلاً در زمانی متفاوت این روش را امتحان کرده است. بدین منظور ما باید محتاط باشیم و از دریچه گشوده شده احتمالی برای شفاف‌سازی و محک زدن نتایج بهره ببریم.»

“مایکل روبین”، پژوهشگر ارشد مؤسسه بروکینگز نیز با بیان اینکه «روحانی غرب را فریب داده است»، به همان نکته اشاره می کند که کلاوسون گفته بود. وی می‌گوید: «روحانی در اکتبر سال 2011 با توجه به سابقه انتقاد از او مبنی بر این که بیش از حد مطیع خواسته‌های غرب است در روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد به این که غرب را در مورد کمک به پیشبرد برنامه هسته‌ای ایران فریب داده مباهات کرد. در حالی که غرب تعلیق موقت غنی‌سازی ایران را جشن گرفته بود، ‌روحانی توضیح می‌دهد که هدفش صرفاً متوقف کردن نصب سانتریفیوژها بوده است.» روبین در ادامه این بخش از سخنان روحانی را می­ آورد: «وقتی این سمت به عهده من گذاشته شد ما در اصفهان هیچ تولیدی نداشتیم. نمی‌توانستیم تترا فلوراید اورانیوم یا هگزا فلوراید اورانیوم تولید کنیم. حتی اگر نطنز پر از سانتریفیوژ بود ماده‌ای برای تزریق در آن‌ها نداشتیم…. تأسیسات اصفهان قبل از این که بتوانند کیک زرد را به اورانیوم غنی شده تبدیل کنند باید کامل می‌شدند. ما از فرصت استفاده کردیم و تأسیسات اصفهان را کامل نمودیم.»

به عقیده مایکل روبین هدف روحانی جلوگیری از ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت بود.

در همین جهت “جان بولتون” سیاستمدار نومحافظه‌کار و راستگرای آمریکایی می‌گوید: «تأکید روحانی بر تعلیق داوطلبانه در واقع به معنی ادامه برنامه هسته‌ای ایران بر اساس توانمندی‌ها و نقاط ضعف فنی ایران بود، نه به معنی تطابق آن با توافق به سه کشور اروپایی. روحانی در دورانی که مذاکره کننده ارشد هسته‌ای ایران بود غرب را فریب داد، مسخره و تحقیر کرد. بنابر این دلایل زیادی وجود دارد که باور کنیم او پس از رسیدن به ریاست جمهوری نیز همین کار را خواهد کرد.»

این تحلیل ها در حالی به نگارش درآمده که نویسندگان دیگری در مؤسسه بروکینگز، “ماروین کالب” و “مایکل اوهانلون”، در تحلیلی متناقض با آنچه گذشت، با اشاره به پیروزی دکتر روحانی رئیس جمهور منتخب ایران در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر به دولت باراک اوباما توصیه می‌کنند که از این فرصت استفاده نماید. آن ها دراین زمینه می گویند: «با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران فرصت خوبی برای دولت آمریکا پیش آمده تا در مذاکرات هسته‌ای با ایران فعال از گذشته عمل کند و نگذارد اقدامات تحریک‌آمیز نمایندگان کنگره آسیبی به روند مذاکرات وارد کند.»

نا امیدی از عقب نشینی دولت روحانی در دیپلماسی هسته ای

نگاه‌های تریدآمیز نخبگان آمریکایی و ادبیات مبهم آنان از آینده روابط ایران و آمریکا با روی کار آمدن دکتر روحانی، به دلیل سابقه دو دهه‌ دکتر روحانی در هرم قدرت ایران است.

“ری تکیه” پژوهشگر اندیشکده آمریکایی شورای روابط خارجی معتقد است روحانی مردی از نظام است. او به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی در مدتی طولانی میانجی پشت پرده برای حل و فصل مناقشه‌ها و هماهنگی سیاست‌ها بوده است.

“کریم سجادپور” از بنیاد کارنگی نیز می نویسد: «هر چند روحانی مورد حمایت شخصیت‌های اصلاح‌طلب از جمله رئیس‌جمهور پیشین ایران (محمد خاتمی) قرار گرفت، ولی پیش از آن که یک اصلاح طلب باشد یک مهره داخلی نظام است که قصد دارد نظام جمهوری اسلامی را تداوم بخشد.»

“نیکلاس برنز” از “پژوهشکده اندیشکده بلفر” نیز با ابراز خوشحالی از انتخاب روحانی به عنوان رئیس‌جمهور جدید ایران آن را خبر خوبی برای دولت آمریکا دانست، ولی بلافاصله با نگرش تردیدآمیزی به آینده روابط ایران و آمریکا به دلیل سوابق کاری دکتر روحانی، می نویسد: «درست است که در میان کاندیداهای حاضر در انتخابات، حسن روحانی تنها کسی بود که خط اعتدال و میانه‌روی را در مورد مسائل اقتصادی، اجتماعی و مسائل بین‌المللی در پیش گرفته بود، با این وجود، انتخاب روحانی برخلاف آنچه که عده‌ای می‌گویند اکسیر و نوشدارو نیست. روحانی قویاً از برنامه هسته‌ای ایران دفاع کرده و می‌کند و از سیاست‌های کلان آن عقب‌نشینی نخواهد کرد. علاوه بر آن تردیدی نیست که آیت‌الله خامنه‌ای رهبر عالی ایران حرف آخر را درباره مسائل مهم خواهد زد.»

در همین جهت “گری سیمور” معاون سابق کاخ سفید از محمد جواد ظریف وزیر خارجه جدید کشورمان به عنوان “دیپلماتی باهوش و موفق” یاد کرد و یادآور شد که ظریف از برنامه هسته ای ایران به شدت دفاع می کند.

“سیمور” که اکنون در مرکز بلفر در دانشگاه هاروارد آمریکا مشغول به کار است در مصاحبه با المانیتور گفت: «وقتی من در سال 2005 او را شناختم، در برخی مذاکرات مربوط به برنامه هسته‌ای شرکت کردم، او از برنامه هسته‌ ای ایران به شدت حمایت می کند اما باید گفت که بطور کلی دیپلمات خوبی است و ما باید با او در تعامل باشیم.»

وی افزود: «تغییر اساسی در وضعیت مذاکرات هسته‌ای ایران مشاهده نمی‌شود. اما دو ماه آینده، زمان تعیین‌کننده ای است. ممکن است کانال مذاکره دوجانبه بین ایران و آمریکا شکل بگیرد که فکر می‌کنم همه موافقند شرط دست‌یابی به توافق است.»

انتقاد از تحریم ها علیه ایران

نگاه اندیشکده “بحران بین‌المللی” به انتخاب حجت‌الاسلام حسن روحانی به ریاست‌جمهوری ایران، مثبت است. این اندیشکده در گزارشی که 14 آگوست امسال منتشر کرد، می‌آورد: «در منطقه‌ای که تقریباً هیچ چیزی جز اخبار بد از آن بیرون نمی‌آید، روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران کور سویی از امید را ایجاد کرده است.» این اندیشکده موفقیت مذاکرات هسته‌ای را در توقف تحریم‌های جدید علیه ایران می‌داند و معتقد است آمریکا و کشورهای اروپایی باید برای آن که شانس موفقیت مذاکرات را افزایش دهند، اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران را متوقف کند.

همچنین کارشناس مسائل آسیای مرکزی در اندیشکده کارنگی که نامش رسانه‌ای نشد، معتقد است برقراری روابطی سازنده میان ایران و آمریکا در دولت جدید روحانی می‌تواند محقق شود. به گفته این کارشناس ایران خود را در جایگاه بازیگری بسیار مهم در آسیای مرکزی قرار داده است و واشنگتن باید به بررسی این موضوع بپردازد که چگونه بهبود بخشیدن به روابط آمریکا- ایران می‌تواند اهداف بلند مدت خود را در منطقه پیش ببرد.

با بررسی تحلیل‌های نخبگان آمریکایی به نظر می‌رسد، اتاق‌های فکر آمریکایی در حال متقاعد کردن واشنگتن به کنار آمدن با سیاست‌های جمهوری اسلامی هستند. نکته پنهان مواضع اندیشکده ها و نخبگان آمریکایی این است که مقاومت ایران در سیاست های هسته ای خود تأثیرگذار بوده و آنان را به استیصال واداشته است. آنان از یک سو از روی کار آمدن روحانی خرسند هستند و از سوی دیگر دلشان می خواهد که وی در موضوع هسته ای مقاومت را کنار بگذارد، اما مواضع دکتر روحانی درباره برنامه هسته ای کشورمان آن ها را نا امید کرده است.

نخبگان جامعه آمریکا به این امر واقف‌اند که نظام ایران همواره روی اصولی تکیه کرده و حاضر به کوتاه آمدن از آن اصول نیست. جامعه دانشگاهی و اتاق فکرهای آمریکا تا اندازه ای فهمیده اند که ایران کشوری نیست که با جابجایی دولت های آن بتوان توقع چرخش در اصول و مبانی آن را داشت. بنابراین برخی از نخبگان و اندیشکده‌های فکری آمریکا معتقدند با آینده نگری و کاهش خواست‌های سلطه‌طلبانه آمریکا از ایران (حتی به صورت مقطعی) می‌توان به یک نظر واحد در حل مسئله هسته‌ای ایران رسید و پس از آن مذاکره برای برقراری روابط دوستانه بین دو کشور را پیدا کرد.

در واقع بیشتر تحلیل های اتاق های فکر آمریکا جستجو برای پیدا کردن راه ارتباط با ایران است. برخی نگاه بدبینانه و برخی نگاه خوشبینانه ای به موضوع دارند، اما نکته ای که هست این که همچنان که رهبری فرمودند، الان توپ در زمین آمریکا و غرب است وآنان باید برای شفاف سازی مواضع خود گام بردارند، چرا که ایران کامال صادقانه برخورد کرده و تمام تلاش خود را برای شفاف سازی به کار گرفته است، اما آمریکایی ها از یک سو دم از مذاکره می زنند واز سوی دیگر تحریم های جدید علیه ایران تصویب می کنند. در این زمینه اندیشکده “صلح ایالات متحده” در گزارشی به قلم “علی واعظ” تحلیلگر ارشد در بحران‌های بین‌المللی می‌نویسد: «تحریم‌ها، ابزار سیاسی بوده‌اند که شش رئیس جمهور آمریکا آن را برای مقابله با ایران به کار گرفتند.»

واعظ تحلیلگر ارشد مسائل ایران در “گروه بین المللی بحران” در ادامه می‌افزاید: «تحریم‌ها چنان گسترده و پیچیده شده‌اند که اگر ایران تصمیم بگیرد در جنبه‌های مهم سیاست‌های داخلی و خارجی خود تجدید نظر نماید، ایالات متحده کار سختی را در لغو چشمگیر یا ملموس تحریم‌ها در پیش خواهد داشت. 16 دستور اجرایی و 9 قانون کنگره‌ای، فقط به برنامه هسته‌ای مربوط نمی‌شوند. بیش از 80 درصد از تحریم‌ها به سیاست‌های خارجی یا داخلی وسیع‌تر ایران مرتبط هستند. در نتیجه، هر یک از آن‌ها استاندارد متفاوتی برای لغو شدن دارند.»

در بخشی دیگر از این گزارش وی در پاسخ به این سوال که کاخ سفید در لغو تحریم‌ها با چه موانعی در کنگره، لابی‌های سیاسی، افکار عمومی یا دیگر عوامل روبرو خواهد شد؟ می‌گوید: «سیاست و به ویژه دیدگاه‌های ناسازگارانه میان کاخ سفید و کنگره می‌تواند لغو تحریم‌های امریکا را پیچیده کند. برخی از قانون‌گذاران تمایل کمتری به یک راه حل دیپلماتیک دارند، یا امید کمتری به امکان‌پذیر بودن آن دارند. آن‌ها تحت تأثیر دیدگاه‌های متحدان امریکا قرار نمی‌گیرند. دیگران احتمالاً ترجیح می‌دهد که تحریم‌های بیشتری اعمال شود. بنابراین در فضای به شدت سیاسی واشنگتن، ممکن است کنگره به سادگی برای لغو تحریم‌ها تسلیم رئیس جمهور نشود، به ویژه با توجه به لابی‌های قدرتمند صهیونیستی که در این زمینه وجود دارند.»

این نویسنده همانند بسیار از نخبگان آمریکایی در پایان ابراز امیدواری کرده که مذاکرات دیپلماتیک در پاییز از سر گرفته شوند. وی ادامه می دهد: «شش قدرت بزرگ جهان باید بسته‌ای از انگیزه‌ها و مشوق‌ها ، از جمله لغو نسبی تحریم‌ها که هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ قانونی قابل انجام است را ارائه کنند و در عین حال توجه به دغدغه‌ها و نگرانی‌های ایران. دولت جدید ایران نیز باید به این پیشنهادات پاسخ درست و مناسبی دهد.»

گفتنی است، باوجود اینکه ایران به طور مستمر با تحریم‌ها و اقدامات قهر‌آمیز آمریکا مواجه بوده است، نه تنها در صحنه‌ بین‌المللی منزوی نشده،‌ بلکه با گرایش به کشورهای دیگر موجبات قطع وابستگی به ایالات متحده آمریکا را نیز فراهم آورده است. همچنین در این بین عدم رابطه اقتصادی،‌ هم برای دولت و هم برای شرکت‌های امریکایی ضرر مالی و تجاری بسیاری را در برداشته است. به طوری که شکست تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران را می‌توان در تمایل گسترده‌ شرکت‌های آمریکایی برای عقد قرارداد با ایران مشاهده نمود، زیرا شرکت‌ها و مقام‌های ارشد دولت آمریکا با عناوین گوناگون، دولت را به داشتن رابطه با ایران ترغیب می‌کنند.

نگاه اندیشکده های آمریکایی به سیاست خارجی دولت روحانی/ اکبر کریمی /بصیرت

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد