خانه » همه » مذهبی » نیاز به امام زمان

نیاز به امام زمان


نیاز به امام زمان

۱۳۹۹/۰۱/۲۳


۱۸۳ بازدید

اگه کسی تصمیم بگیره کارهایی که امام زمان موقع ظهور می کنه و عدالت را به جای امام زمان خودش اجرا کنه دیگه ضرورتی نیست به ظهور امام زمان ایا خداوند مانع اون شخص می شه

همه ما در همه زمان ها موظف به برقرای عدالت هستیم و متاسفانه چون نمی توانیم باید دست به دامان امام زمان شویم. امام خمینی می فرمود: بله، البته آن پر کردن دنیا را از عدالت، آن را ما نمی توانیم ‌ [‌ پر‌ ]‌ بکنیم. اگر‌‎ ‌ می توانستیم، می کردیم، اما چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الآن عالم پر از ظلم‌‎ ‌ است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن ‌ [‌ است،‌ ]‌ تکلیف ما کرده‌‎ ‌ است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمی توانیم بکنیم؛ چون نمی توانیم بکنیم، باید او‌‎ ‌ بیاید تا بکند. اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک‌‎ ‌ بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت ـ سلام الله علیه ـ در هر‌‎ ‌ صورت، این مصیبتهایی که هست که به مسلمانها وارد شده است و سیاستهای خارجی‌‎ ‌ دامن بهش زده اند، برای چاپیدن اینها و برای از بین بردن عزت مسلمین ‌ [‌ است‌ ]‌ . و‌‎ ‌ باورشان هم آمده است خیلیها. شاید الآن هم بسیاری باور بکنند که نه، حکومت نباید‌‎ ‌ باشد، زمان حضرت صاحب باید بیاید حکومت. و هر حکومتی در غیر زمان حضرت‌‎ ‌ صاحب، باطل است؛ یعنی، هرج و مرج بشود، عالم به هم بخورد تا حضرت بیاید‌‎ ‌ درستش کند! ما درستش می کنیم تا حضرت بیاید. ‌ ان شاءالله ، خداوند اصلاح کند اینها را. و امیدوارم که خداوند این روز را بر همۀ ما، بر‌‎ ‌ همۀ شما مبارک کند و دست ظالمها را کوتاه کند و قدرت بدهد به ملتهای مظلوم برای‌‎ ‌ سرکوب کردن ظالمها.» صحیفه امام، ج۲۱، صص: ۱۷-۱۳) در هر حال ما باید با تمام وجود برای تحقق عدالت بکوشیم و اگر موفق شدیم ، این منافی با ظهور نیست بلکه در راستای ظهور و تحقق حکومت جهانی مهدوی است. اصولا تمامی فعالیت ها و برنامه های ما در راستای اهداف والای امامد زمان و در جهت و مسیر ایشان باشد و هر اندازه در این زمینه موفق باشیم – بخصوص در زمینه تحقق عدالت – به همان اندازه به وظایف و مسوولیت های خود عمل کرده ایم و این باعث نزدیک شدن زمینه های ظهور می شود نه دور شدن یا عدم نیاز به ظهور امام زمان.
امام زمان دهها و صدها برنامه مختلف و اهداف والا دارند که یکی از آنها تحقق عدالت است. اگر حضرت قائم (عج الله تعالی فرجه) ظهور فرمایند تمام ناملایمات و ناامنی ها و ناپسندی ها، ظلم ها، بی عدالتی ها و هر عمل زشتی که انسان های پاک سیرت را می رنجاند از بین می رود و حکومت اللهی که بخاطر ظالمان، روی زمین محقق نگردید؛ به دست ایشان تحقق می یابد و قدرت درک و فهم بشر بیشتر شده معارف دین را درک کرده حقایق برای همگان روشن می گردد. و این را هم بدانید که حکومت امام زمان یک حکومت جهانی است و انشاالله وقتی که ایشان ظهور کنند دنیا را متحول می سازند و جهان را پر از عدل و داد می کنند. امروز باید به وضع مظلومان جهان بنگرید که از دست ظالمان، جانها ، مالها و نوامیسشان مورد تجاوز و ظلم قرار می گیرد. حتی شما که می فرمائید مشغول زندگیتان هستید و احساس نیاز به امام زمان نمی کنید (که البته می دانیم این سوال را مطرح فرموده اید تا مجهولی برایتان معلوم شود و الا هر کسی که بداند هدف از ظهور چیست؛ هیچ گاه احساس بی نیاز نمی کند.) اما همین شما که در آسایش هستید؛ چقدر از حقایق عالم باخبرید، حقایقی که سرنوشت شما را رقم می زند و در عاقبت به خیریتان تاثیر غیر قابل اغماضی دارد. قطعا زمانی که امام ظهور بفرمایند تمام پرده های ابهام کنار رفته و حقایق روشن شده و چراغ هدایت منور می گردد. خلاصه در یک کلام، امام زمان می آیند تا حکومت اسلامی تشکیل دهند. لازم است در این خصوص با مراجعه به کتاب حاکمیت دینی به اهداف حکومت اسلامی اشاره نمائیم تا مطلب روشن تر گردد:
در اینجا به برخی از مهمترین اهدافی که تشکیل حکومت اسلامی را ضرورت می بخشند اشاره می کنیم.
1- استقرار توحید و خداپرستی در زمین، و رهانیدن مردم از بندگی و فرمانبرداری غیر خدا. چنانکه شعار آغازین همه پیامبران، بویژه رسول خاتم صلی الله علیه و آله این بود که «قُولُوا لا الهَ الَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا». قرآن نیز می فرماید:
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ امَّةٍ رَسُولًا انِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ …»[1]ما در هر امتی پیامبری فرستادیم که خدای یکتا را بپرستید، و از طاغوت اجتناب کنید.
روشن است تحقق این هدف بسیار خطیر و بزرگ نیازمند سازمان و قدرت سیاسی- اجتماعی است.
2- رشد و تعالی علمی، فرهنگی و تربیتی انسانها و آگاهی دادن و رهایی آنها از نادانی و جهل. چنانکه قرآن می فرماید:
«هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْامّیینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَةَ وَ انْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ»[2]او خدایی است که در میان توده مردم درس نخوانده پیامبری از خودشان برانگیخت، تا آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را تزکیه (و تربیت) کند، و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت بیاموزد، هر چند که پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!
3- آزادسازی و رهایی توده های مردم و انسانهای مستضعف از چنگال ظالمان و ستمگران، و از زنجیرهای اسارت و بردگی:
«… وَ یَضَعُ عَنْهُمْ اصْرَهُمْ وَالْاغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ …»[3]و بارهای سنگین (یوغ بندگی و بردگی و اسارت) و زنجیرهایی را که بر (دوش و گردن) آنها بود برمی دارد.
4- برپایی جامعه نمونه و مدینه فاضله آرمانی از راه اقامه قسط و عدل اسلامی:
«لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ انْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَالْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ …»[4]ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم به برپایی عدل و قسط قیام کنند.
5- اجرای کامل قوانین آسمانی اسلام با تمام ابعاد آن:
«هُوَ الَّذی ارْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ …»[5]او خدایی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند (و با همه ابعاد وسیع و جامعیت فراگیرش در زمین حاکم گرداند).
با مروری هر چند اجمالی و گذرا بر احکام و قوانین مترقّی اسلام، و آمیختگی و ارتباط منطقی که میان همه اجزای آن وجود دارد، و نیز گستره آن که همه ابعاد زندگی انسانی را در برمی گیرد، از دستورات عبادی گرفته تا قوانین اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و غیر آن، براحتی درمی یابیم که تعالیم آسمانی اسلام برخلاف دیگر ادیان کنونی بویژه آیین مسیحیت، تنها در برخی احکام عبادی و دستورات اخلاقی خلاصه نمی شود، تا فقط درصدد ایجاد رابطه انسان با خدا و گرایشهای فردی به خداپرستی و امور اخلاقی باشد و بس. بلکه تنوّع و حجم احکام و قوانین آن به حدی است که برای اجرا شدن نیازمند تشکیل حکومت اسلامی است.[6] و این امر انشاالله به دست امام زمان حضرت مهدی علیه السلام محقق می گردد.
موفق باشید.
[1] . نحل، آیه 36.
[2] . جمعه، آیه 2.
[3] . اعراف، آیه 157.
[4] . حدید، آیه 25.
[5] . فتح، آیه 28.
[6] . حاکمیت دینی، ص: 60 تا ص: 62

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد