۱۳۹۲/۰۹/۱۸
–
۱۳۸ بازدید
من یه دو ماهیه که ازدواج کردم و شوهر خیلی خوبی دارم.میخواستم ببینم چطور از خدا تشکر کنم و شکرشو به جا بیارم؟
تشکراز خدا ، تشکر از نعمتهایی است که مرحمت فرموده وبهترین تشکر ازنعم الهی انجام واجب وترک حرام است ، بنده ناشکروبی معرفت، کسی است که واجبات وفرامین الهی را نادیده گرفته ومحرمات را مرتکب می شود ، یکی از محرمات زیر پا گذاشتن حق همسر ویکی از واجبات به جا آوردن حقوق همسر است که در جای خود، باید توضیح داده شود!
بنابراین به شما انسان قدر شناس به عنوان پاسخ سؤال، عرض می کنیم که دربه جا آوردن آنچه که شریعت دستور داده تلاش کرده واین را به عنوان شکر الهی از نعم او بدانید.
برای ادامه بحث وتنویرموضوع 1- درباره وظایف میان زن و شوهر 2- راجع به واجبات ومحرمات ، سخن می گوییم!
1- چند نکته کوتاه درباره وظایف مشترک میان زن و شوهر
خواندن یکدیگر با نام دلپسند: هریک از زن و شوهر، باید یکدیگر را با نام یا عنوانی که طرف مقابل میپسندد، یا آن را دوست دارد و محبتآمیز و محترمانه است، بخواند.
سلام دادن: زن و شوهر باید در سلام کردن به یکدیگر پیشی بگیرند؛ همان کاری که پیامبر(ص) نسبت به همه انجام میداد، آن بزرگوار به کودکان هم سلام میکرد و کمتر کسی میتوانست در سلام کردن بر او پیشی بگیرد.
شکست، فرجام خودخواهی: اگر زن و شوهر خواهان خوشبختیاند، باید خودبینی و خودخواهی را کنار بگذارند و هریک از آنها برای دیگری شخصیت قائل شده، به او احترام بگذارد. خودخواهی، بیاعتنایی و بیاحترامی به دیگران، دیر یا زود و خواه ناخواه شکستآفرین است و شکست در خانواده، پیامدهای بسیار بدتری از شکست در امور شخصی و فردی دارد.
سرانجام به رخ کشیدن دیگری: نه زن باید شوهر خود را با مردان دیگر، که از برخی جهات از شوهر او برترند، بسنجد و آنها را به رخ او بکشد و نه مرد، همسر خود را با زنان دیگر مقایسه کند. این کار، از هریک از آنها که سر بزند، فضای زندگی آنان را آلوده و شاخ و برگ درخت محبت را پژمرده میکند.
طرد سخنچین: هم زن و هم شوهر، باید از افتادن در دامی که ممکن است سخنچینان بدخواه فرا راه آنان بگسترند، بپرهیزند. همیشه کسانیاند که هنری جز تفرقهافکنی ندارند و درگیری میان زنان و شوهران خواسته آنان است. این شیطانهای آدم نما، یا نزد مرد میروند و از همسر او بدگویی میکنند، یا نزد زن میروند و از شوهر او بدگویی میکنند و یا نزد هر دو میروند نزد هریک، بد دیگری را میگویند و تا آنها را به جنگ، ستیز و دشمنی با هم و جدایی از یکدیگر نکشانند، دست برنمیدارند.
زنان و شوهران، به ویژه در دوران جوانی و ناپختگی باید به هوش باشند و فریب این شیطانهای خناس را نخورند و با بیاعتنایی به آنها، آنان را از خود دور کنند. اینان معمولا با قیافه حق به جانب، زبان چرب و نرم و سخن دلسوزانه و نیکخواهانه رو میآورند، اما خدا میداند که چه فتنههایی زیر سر دارند و اگر به آنها میدان داده شود، چه سرنوشت شومی برای زن و شوهر رقم خواهند زد.
پوزش: زن یا شوهر، پس از هربرخورد بدی که خواسته یا ناخواسته از او سر زد، باید از دیگری پوزش بخواهد و دیگری هم باید پوزش او را بپذیرد.
افراد غیرمعصوم همه در معرض خطا و لغزشاند، چنان که گناه نیز ممکن است از چنین کسانی سر بزند. هریک از ما، باید چنین باشیم که هرگاه ـخدای ناکردهـ گناهی از ما سر زد، بیدرنگ توبه کنیم؛ آن هم توبه راستین. اگر برخورد بدی با دیگری داشتیم، هرچه زودتر از او پوزش بخواهیم، آن هم پوزش خواهی از ته دل، چرا که عذرخواهی سر زبانی، نه تنها کافی نیست، بلکه گاهی مانند دستانداختن است و بد را بدتر میکند، همچنان که توبه زبانی از گناه، هیچ فایدهای ندارد.همیشه کسانیاند که هنری جز تفرقهافکنی ندارند و درگیری میان زنان و شوهران خواسته آنان است.
رازداری: هرگز زن و شوهر نباید راز دیگری را برملا کند، راز همسر خود را (هر رازی؛ جسمی، روحی، روانی، اخلاقی، اقتصادی، مالی، سیاسی و…) فاش کند و آن را به کسی بگوید. هیچ یک از آن دو نباید راز دیگری را حتی به فرزندان خودشان یا به پدر و مادر، برادر، خواهر و حتی دوستان صمیمی خود بگوید.
کمک به یکدیگر: زن و شوهر باید به هم کمک کنند؛ هم کمک در کار و شغلی که هریک بر عهده دارند و هم کمک به رشد و پیشرفت او. کمک کردن نوع نخست روشن است، اما در توضیح نوع دوم باید گفت که هرکسی سلیقهای دارد و براساس آن، آرزو و خواستهای؛ یکی جویای علم و دانش است و دیگری در پی کسب و کار، سومی هنرجو یا هنرمند و چهارمی نویسنده یا معلم یا سیاستمدار است.
پروردگار جهانیان، انسانها را با سلیقههای گوناگون و کششها و گرایشهای مختلف آفریده تا همه نیازمندیهای مردم فراهم شود و همه چرخها بچرخد. گوناگونی سلیقهها، خود از نشانههای آفریدگاری است که همان گونه که آفریننده جهان است، اداره کننده جهان نیز میباشد. هریک از زن یا شوهر، نباید به مخالفت و مبارزه با سلیقه و گرایش دیگری برخیزد، بلکه اگر خواسته او مشروع و قانونی است، باید هم گرایش و سلیقه او را ستایش کند و هم او را در دستیابی به آن کمک کند.
مهرورزی: زن و شوهر باید یکدیگر را واقعا دوست داشته باشند و این علاقهمندی و دوستی را هر از چندی ابراز کنند. زن باید بداند که شوهرش به مهرورزی او نیاز دارد و این برای او، مانند آب خنک و گوارایی است که در گرمای تفتیده یک روز تابستانی به خسته و تشنه از راه رسیدهای بدهند.
برای به دست آوردن اطلاعات بیشترومطالعه ،کتاب «چهل درس زندگی برای زنان و شوهران» رامطالعه کنید!
2- پیرامون واجب وحرام!
الف) اموری که باید ترک کرد وکارهایی که باید انجام داد:
اموری که باید ترک کرد وکارهایی که باید انجام داد همان واجبات ومحرماتی است که در شریعت برانجام ترک آنها تاکید شده است؛ موارد واجبات و محرمات در اسلام زیاد است و باید برای شناخت همه آنها به کتاب های اخلاقی و توضیح المسائل مراجع مراجعه نمائید.
ولی بطور خلاصه می توانیم بگوییم: نماز, روزه, حج, خمس و زکات, جهاد و امر به معروف و نهی از منکر با وجود شرایط آنها, دوست داشتن اهل بیت(ع) و پیروی از آنها و برائت از دشمنان آنها و و امثال آنها از واجبات است. این تعداد از واجبات که به فروع دین معروف است، ظاهرا زیربنای کلی تمام واجبات است و بقیه موارد واجب در دین تحت آن قرار می گیرد که مربوط به جزییات احکام همین موارد ده گانه می باشد مثل وجوب تقلید برای یاد گیری همه احکام و مسایلی که یک غیر مجتهد باید بداند و مثل وجوب غسل جنابت برای نماز خواندن شخصی که جنب شده است و اطاعت از پدر و مادر در صورتی که امر آنها مخالف شرع نباشد و…
برخی از واجبات نیاز به شرایط خاصی می باشد مثل تحصیل علم و…و حتی بعضی مواقع عنوان حرام ، واجب می شود مثل غیبت کردن شخصی که به دروغ باعث شود مصلحت نظام مختل شود و یا دروغ گفتن در جنگ یا برای اصلاح ذات البین… وهمچنین شراب خواری, ربا, قمار, گوش دادن به موسیقی طرب انگیز, دزدی, ظلم, دروغ, تهمت, غیبت, سخن چینی, توهین و تحقیر مؤمن ترک نماز وروزه و مانند اینها از محرمات است.
شما باید در غیر از مواردی که شمرده شد؛ در مورد هر یک از کارهایی که در طول روز انجام می دهید بنگرید که یا واجب است و یا مستحب و یا مکروه و یا حرام که در صورت وجوب حتما انجام دهید و اگر مستحب بود سعی برانجام آن داشته باشید و اگر حرام بود ترکش کنید و در صورت مکروه سعی بر ترکش داشته باشید ،موفق باشید
ب ) اما راههای انجام واجب وترک محرم وموانع آن
در مقدمه عرض می کنیم که هدف زندگی چیزی جز قرب به خداوند نیست. قرآن کریم می فرماید: و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء (سوره بینه، آیه 5 ). مردم هیچ ماموریتى ندارند جز این که خداوند را مخلصانه عبادت کنند، یعنى فهمشان و عملشان براى خدا باشد و محصول اخلاص نیز لقاى الهی است. خلاصه پیام این آیه شریفه آن است که ما جز عبادت خدای متعال و قرب به او کاری در این دنیا نداریم. چه قدر این آیه زیبا است و چه مقدار تکلیف انسان را روشن می کند. دلیل آن هم این است که ما مخلوق مظهر خداوند هستیم و مظهر خدا کاری جز شناخت خدا و کسب رضایت خدا و ارتباط با خدا و قرب به خداوند ندارد.
اما برای انجام واجبات وترک محرمات می بایستی با برنامه ریزی جلوبروید والا توفیقی دراین راه به دست نخواهید آورد ؛ برای برنامه ریزی صحیح در نظر داشتن امورزیرضروری است!
1. واقع گرایى: بر رهرو راه خدا، لازم است که توان واقعى خود را خوب بسنجد و حال و روز خود را نیک بنگرد، آنگاه بر اساس واقعیت های موجود زندگی خود، دستورالعمل اخلاقی و برنامه خودسازى تنظیم کند. انسان ها داراى تفاوت هاى فردی، روحى و جسمى و شرایط مختلفی هستند و بر اساس آن باید براى خود برنامه اى برگزینند که سنگین و طاقت فرسا و دور از دست رس نباشد؛ زیرا یکی از نیازهای انسان در این مسیر سخت، حفظ نشاط روحی و بدنی است و اجبار و اکراه خود بر اساس اهداف خیالی و دور از دست رس، اراده انسان را سست و مانع رسیدن به اهداف واقعی خودسازی می شود.
2. جذابیت: انسان از انس و دوست داشتن ساخته شده است و حاضر نیست برای چیزی که دوست نمی دارد، سرمایه گذاری و تحمل سختی کند بنابراین حتی خودسازی و برنامه های آن باید دوست داشتنی و جذاب باشد. به همین دلیل لازم است در برنامه ریزى به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال به جاى اینکه شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، مى تواند آن را حتّى به یک صفحه تقلیل دهد. مشروط بر اینکه تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشى در معانى باشد. همچنین بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
3. تدریج: اصل تدریجی بودن، یکی از سنت های عمومی حاکم بر هستی است و تنها خاص زندگی انسان نیست. تمامی پدیده های جهان به تدریج به وجود می آیند و تربیت می شوند و رشد می کنند. انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. حرکت تدریجی یکی از عوامل مهم موفقیت در مسیر خودسازی است.
برای این منظور بر سالک راه خدا است که از حداقل شروع کند؛ ولى در اندیشه افزون سازى تدریجى باشد، براى مثال اگر کسی بخواهد غذای خود را تقلیل دهد، این کار باید به تدریج انجام شود، در غیر این صورت اگر بخواهد ناگهان غذای خود را مثلا به نصف کاهش دهد، علاوه بر اینکه به لحاظ بدنی دچار آسیب می شود، درصد موفقیت او نیز کاهش می یابد.
4. رعایت مراتب حال: رهرو این راه باید توجه داشته باشد که در روند خودسازى، مراحلی وجود دارد که باید به ترتیب طی شود وگرنه درصد موفقیت کاهش می یابد. یکی از مصادیق بارز رعایت این اصل در مورد تقدم واجبات بر مستحبات است. قرب نوافل و انجام مستحبات هنگامی در انسان موثر واقع می شود و به تعبیری، مورد قبول حق تعالی قرار می گیرد که قبل از آن سالک از مرحله انجام وظایف واجب عبودیت و بندگی اطمینان حاصل نموده باشد.
بنابراین لازم است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دام هاى شیطان و هواى نفس، جدیت کند. پس از مدتى که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات ربوبى، او را راهنمایى خواهد کرد: و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و ان اللَّه لمع المحسنین1 «و آنان که در راه ما به جان و مال جهد و کوشش کردند، به تحقیق آنان را به راه خویش هدایت مى کنیم و همیشه خدا، یار نکوکاران است».
5. عزم و استوارى: برای کسی که در این مسیر به تصمیم قاطع برای گذشتن از دنیا و رسیدن به خداوند نرسیده، امیدی برای موفقیت وجود ندارد. نیت و عزم استوار، تحمل و بردباری، صبر و مقاومت در مقابل شداید و سختی ها یکی از اصول مسلم خودسازی و موفقیت در این مسیر است. قرآن کریم می فرماید: ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. کسانی که گفتند پروردگار ما خدای یکتا است و در این راه استقامت کردند، ملائکه نازل شوند و مژده دهند که نترسید و محزون مباشید و بر شما باد بشارت به بهشتی که به شما وعده داده شده است. 2
بنابراین پس از تنظیم برنامه، بر سالک راه خدا لازم است با اراده قاطع، بر انجام دادن آن ایستادگى کند و نفس خود را از طفره رفتن و کسالت ورزیدن، با جدیت تمام باز دارد تا شاهد موفقیت باشد.
6. استعانت و توسّل: خداوند منبع اصلی قدرت حاکم بر هستی و مربی جهان است، بنابراین تمام استعداد و نیروی انسان نیز از خدای متعال است، پس بدون استعانت و طلب توفیق از او موفقیت انسان برای انجام هر کار در هاله ای از ابهام قرار دارد. حتی اگر تمامی شرایط برای انجام کاری فراهم باشد، ولی اراده خداوند بر انجام آن تعلق نگیرد، آن کارشدنی نمی شود. بنابراین براى موفقیت در جهاد اکبر و خودسازی نیز باید از خداوند بزرگ، استمداد جست و به ائمه اطهارعلیهم السلام متوسل شد.
حقیقت توسل به معنای وسیله قرار دادن معصومین(ع) برای رسیدن به خداوند و درخواست از او است. قرآن کریم می فرماید: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون. برای رسیدن به خداوند وسیله بجویید. دلیل نیاز به توسل مقام وساطت ایشان میان خداوند و سایر بندگان است. 3
7. اسوه گزینى: برای رفع نیازهای معرفتی انسان در این مسیر مفهوم و کلام و کتاب لازم است، ولی کافی نیست. نیاز به الگوی انسانی کاملی که مجسمه ارزش های اخلاقی و کمال باشد از نیازهای واقعی انسان در این مسیر است. الگویی که به دلیل داشتن شخصیت با فضیلت، جذاب و دوست داشتنی، انگیزه عمل را در انسان تقویت می کند و به طالب کمال نیروی حرکت و تحمل سختی می بخشد.
این موضوع برای موفقیت در مسیر خودسازی و کمال از اهمیت فراوانی برخوردار است، بنابراین افزایش معرفت و پیروى از الگوهاى راستین، مانند ائمه اطهارعلیهم السلام و بزرگان اخلاق، همواره باید مدّ نظر باشد.
8- رفق و مدارا با نفس: رعایت ظرفیت و کشش نفس و بدن یکی از اصول موفقیت در خودسازی است. بدن و روان انسان توان و ظرفیت خاصی دارد که اگر رعایت نشود، باعث تولید خستگی و دلزدگی خواهد شد و این حالت مطلوب انسان و اخلاق اسلامی نیست، از آن رو رفق و مدارا و میانه روی همواره مورد تاکید اساتید اخلاقی بوده است.
در کتاب های روایی بابی هست به نام اقتصاد در عبادت، بدین معنا که حتی عبادت را نباید به خود تحمیل نمود، عبادت تحمیلی باعث زدگی انسان می شود و حال بندگی را زایل و خود عمل را بی ثمر می نماید. یکی از شرایط موفقیت در خودسازی و عبادت ، اقتصاد در آن و رفق و مدارا با خود است.
على علیه السلام در ضمن نامه اى به حارث همدانى مرقوم فرمودند: و خادع نفسک فى العبادة و ارفق بها ولا تقهرها، وخذ عفوها و نشاطها، الا ماکان مکتوبا علیک من الفریضة و انه لابد من قضایها و تعاهدها عند محلها، نفست را در هنگام عبادت گول بزن و با آن مدارا کن و بر آن فشار و زور نیاور، در هنگامی که حالت گذشت و شادابى در نفس پدید آمده، از آن بهره گیر، مگر آنچه به عنوان واجب بر تو نوشته شده است، در واجبات ناگزیر از اداى آن هستى و در وقت و شرایطى که براى آن مقرر شده است، باید انجام بدهى .4
البته مؤ من حقیقی به مرتبه ای می رسد که تحت تاثیر فشارهای جسمانى و روانی افسردگى خاطر پیدا نمى کند. نقل است که یکى از انبیا به جایى مى رفت . در راه کسى را دید که دست و پایش فلج، چشمانش کور و بر لب ذکر الحمدالله داشت و یکى یکى نعمت هایی که خدا به او داده بود، مى شمرد و از خداوند خوشنود بود. این شادابى روح به واسطه اتصال به مبداء وجود است .
9- رعایت اقبال و ادبار قلب: در روایات اسلامی، تاکید فراوان شده است که در عبادت، میانه رو باشید و اقبال و ادبار قلب خویش را در نظر بگیرید. در حالتی که میل و اقبال دارید ، بیشتر عبادت کنید و در حالت بی حالی و ادبار، تنها به انجام واجبات اکتفا نمایید .امیر مومنان حضرت علی(ع) فرمود: ان للقلوب اقبالا و ادبارا، فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل، و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرایض. بدرستی که قلب انسان را اقبال و ادباری است. پس چون در حال پذیرش بود، آنرا به انجام مستحبات و نوافل بدارید و هنگامی که در حالت روی گردانی بود، به انجام واجبات اکتفا نمایید. 5
البته هر قدر انسان مجاهده نفس بیشتری کند و با خدا و قرآن و اهل بیت (ع ) انس بیشتری گرفته و دل از هواهای نفسانی تخلیه کند به تدریج اقبالش بیشتر شده و به صورت ملکه راسخه در می آید. آن گاه است که در همه حالات به یاد خدا و متوجه اوست و هیچ چیز نمی تواند او را از محبوب حقیقی باز دارد. این همان حالتی است که ازآن تعبیر به ((نماز دائم)) شده است :
خوشا آنان که الله یارشان بی // به حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنان که دایم در نمازند// بهشت جاودان ماوای شان بی
.10- سخت کوشی و تحمل سختی ها: رسیدن به آرمان بلند و گران سنگ لقای الهی درگرو تلاش و جهادى پر دامنه و دراز آهنگ است. بدون شک مبارزه جدى و بى امان با هواها و خواهش هاى نفسانى، بیرون راندن حب دنیا و تعلقات دنیوى از دل، عبودیت مطلقه پروردگار، پالودن نفس از رذایل و آراستن آن به فضایل، تهجد و شب زنده دارى و توسل و استشفاع به اولیاى گرام الهى و. همه ره توشه هاى این سیر خدایى است. این که: گویند به هرکس ندهند دلیلش بسیار واضح و روشن است. زیرا کسى که جهاد با نفس نکرد و دل به مادیات سپرد و در ظلمات نفس و نفسانیات خود را محبوس ساخت کى تواند که به سوى نورحق پر کشد و به لایتناهى عروج کند؟ ناز پرورده تنعم نبردراه به دوست //عاشقى شیوه رندان بلاکش باشد
اگر طالب موفقیت هستیم باید بپذیریم که همه چیز با کار و کوشش سخت ، برد باری و مقاومت در مقابل دشواری ها بدست می آید. کسی با خوش گذرانی و راحت طلبی به جایی نرسیده که ما دومین آن باشیم .
امام رضا (ع) مى فرمایند: و من سأل الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزاء بنفسه، هر کس از خدا توفیق را مسئلت کند در حالى که کوشا و تلاش گر نیست خود را به استهزاء و شوخى گرفته است. 6
در بحث دین داری و عبودیت حق تعالی نیز کوشش و صبر در مقابل نا همواری ها و ناملایمات زندگی، چه زندگی مادی و چه معنوی، از شرایط اصلی موفقیت محسوب می شود. قرآن کریم در مورد سختی نماز می فرماید: و انها لکبیره الا علی الخاشعین، نماز خواندن ، جز برای خاشعین ، کار ساده و آسانی نیست. 7 و در قیامت نیز به کسانی که صبورند، وعده بهشت بی حساب می دهد و می فرماید: ان الله یوفی الصابرین اجرهم بغیر حساب، به درستی که خداوند اجر صابران با بدون حساب خواهد داد. 8
در مورد روزه، حج، جهاد ، خمس، ذکوه، امر به معروف و سایر وظایف شرعی و عبادی نیز وضعیت به همین منوال است . انجام تمامی اینگونه تکالیف نیاز به صبر و مقاومت فراوان دارد. نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
دست از طلب ندارم تا کام من برآید// یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید
11- برنامه ، نظم ، تداوم: هدف خویش را در زندگی و رسیدن به قرب الهی مشخص نمایید و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید و بر آن برنامه پای بفشارید. هر عمل و عبادتی را پیوسته انجام دهید و تداوم داشته باشید. آنقدر ادامه دهید تا اثر آن ظاهر شود و شیرینی و نورانیت آن را در دل احساس کنید. نظم و برنامه ریزی از لوازم ضروری موفقیت در دین داری و یا هر کار دیگر است . امکان ندارد یک آدم بی انضباط و ولنگار در رسیدن به اهداف زندگی خود موفق باشد.
اگر روزی در برنامه های عبودی خود کوتاهى کردید بدانید، که به همان اندازه از توفیقات شما کاسته مى گردد، کوشایى و استقامت شرط توفیق است. على (ع) در روایتی فرموده است: من طلب شیئاً ناله او بعضه، هر کس طالب چیزى باشد و واقعاً بخواهد به آن برسد ، به تمام یا قسمتی از آن، حتما خواهد رسید. 9
12- طلب توفیق از خداوند: دعا و درخواست مخصوصاً با تضرع ، حال ، اشک چشم و دل شکسته، علاوه بر آثار مادى و معنوى استجابت و موفقیت در رسیدن به اهداف، دل را بر انجام اوامر الهى رقیق و آماده مى سازد و آن را از کدورت ها و تعلق و تشویش و اضطراب هاى ناشى از وسوسه هاى یأس آور شیطان و نفس اماره پالایش مى دهد.
در روایتى از امام جواد (ع) آمده که مؤمن نیاز به سه چیز دارد : المؤمن یحتاج إلى توفیق من الله ، وواعظ من نفسه ، وقبول ممن ینصحه، توفیق الهی و کسی که از درون او را نصیحت کند و پذیرش نصیحت از کسی که او را نصیحت کرده. 10
13- رعایت اعتدال: اعتدال، صفتى است پسندیده و به معناى میانه روى و پرهیز از افراط و تفریط در هر امرى است. کاربرد این اصل بیشتر در حوزه غرایز، امیال و هیجانات نفسانی انسان کاربرد دارد. انسان همواره در این عرصه ها در معرض افراط و تفریط قرار دارد و اگر تسلیم آن شود، عقلانیت خود را فراموش کرده و از راه راست خارج شده است.پرخوری، پرخوابی، هیجان بیش از حد غریزه شهوت و خشم و همچنین در مقابل آن، کم خوری مفرط، بی خوابی، خمود در شهوت و نداشتن غریزه خشم و غضب، مانع خودسازی و شکوفایی انسان است و چاره آن جز رعایت اعتدال در تمامی غرایز و امیال نیست. در مورد خوراک و خواب باید حد وسط و اعتدال را رعایت کرد به گونه ای که هم شکم پرور و تنبل بار نیاید و هم باعث مریضی و بی حال و ضعف نگرد، رعایت اعتدال در امر سلوک در همه امور شرط اساسی این راه است.
خشم به صورت غریزی در همه افراد بشر وجود دارد تا موانع حیات و کمال خویش را به وسیله آن دفع نماید اما این غریزه همچون دیگر غرایز باید کنترل شود. اگر هیجان خشم از حد اعتدال خارج گردد یکی از دام های شیطان خواهد شد. امام باقر علیه السلام فرمود: «غضب آتشی است از طرف شیطان که در دل بنی آدم افروخته می شود. به تعبیری می توان گفت: ریشه تمامی گناهان جز خروج از اعتدال و افراط و تفریط در امیال و غرایز نیست.
اعتدال در روابط اجتماعى که باعث تحکیم این روابط و تضمین سلامت آن مى شود. در حالیکه تندخویى و ترشرویى بیش از حد، باعث پراکندگىِ اطرافیان و در مقابل، نرمش بیش از حدّ و جدى نبودن در کارها و روابط باعث بروز تشتت در روابط اجتماعى مى گردد.
جوانى که وقت خود را یکسره صرف ورزش مى کند و یا کسى که تنها به تفریح و گردش و تفرج مى پردازد و از مطالعه کافى و یا از عبادت و… غافل مى شود مسیر درستى را انتخاب نکرده و به سوى تکامل پیش نخواهد رفت.
14- تامین اقتصادی : از نظر اسلام هم فقر مفرط مانع انجام وظایف بندگی است و هم ثروت فراوان. بهترین حالت برای ایجاد فراقت و تمرکز در بندگی خداوند، حالت توسط و تامین اقتصادی است. کسی که فقیر است دایم باید به فکر آب و نان خانواده خود باشد و همچنین کسی که مال و منال فراوان دارد ، همواره باید وقت و نیروی خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد ، این دو گروه معمولا در دین داری و عبودیت خداوند موفق نیستند.
قرآن کریم نسبت به ثروتمندی فراوان می فرماید: ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی، انسان همین که خود را ثروتمند و بی نیاز احساس کند ، سر به شورش و طغیان گری می گزارد 11 و در روایت از رسول اکرم (ص) است که کاد الفقر ان یکون کفرا، نزدیک است که فقر آدم فقیر را به کفر بکشاند. 12 در مقابل افرادی که از یک زندگی آبرو مند و ساده برخوردارند، فکری راحت و فرصتی مناسب برای بندگی خداوند و قرب به او در اختیار خواهند داشت و در این زمینه موفقیتشان بیشتر است.
پی نوشت:
1- عنکبوت، آیه آخر.
2- فصلت، 30.
3- مائده، 35.
4- بحارالانوار، ج 33 ص ، ص 509.
5- نهج البلاغه، حکمت 312.
6- بحار الانوار، ج 78،ص 356.
7- بقره ، 45.
8- زمر، 10 .
9- مطالب السئوول، ص37.
10- میزان الحکمة، ج4 ص 3598.
11 – سوره علق،آیه 6.
12- کافی،ج2 ،ص307.