خانه » همه » مذهبی » همپیمانی روسی ـ شیعی به نفع مسکو است

همپیمانی روسی ـ شیعی به نفع مسکو است


همپیمانی روسی ـ شیعی به نفع مسکو است

۱۳۹۴/۰۷/۲۶


۹۰ بازدید

همپیمانی روسی ـ شیعی به نفع مسکو است

یک کارشناس روس در مقاله ای سناریوی جالبی را در ارتباط با همپیمانی روسیه با ایران، عراق و سوریه در جنگ با داعش ترسیم کرده است که پایان آن به تجزیه عربستان و نابودی قطر منتهی می شود.

به گزارش مشرق، ولادیمیر آلکسییف در این مقاله با برشمردن مزایای فراوان این همپیمانی برای مسکو تبیین کرده است که چگونه روسیه با حملات هوایی و ایران و عراق و روسیه با گسیل داشتن نیروهای زمینی می توانند داعش را به سمت عربستان سعودی روانه کرده و با استفاده از آن عربستان را به چهار یا پنج قسمت تبدیل کنند.

همپیمانی روسی ـ شیعی به نفع مسکو است

یک کارشناس روس در مقاله ای سناریوی جالبی را در ارتباط با همپیمانی روسیه با ایران، عراق و سوریه در جنگ با داعش ترسیم کرده است که پایان آن به تجزیه عربستان و نابودی قطر منتهی می شود.

به گزارش مشرق، ولادیمیر آلکسییف در این مقاله با برشمردن مزایای فراوان این همپیمانی برای مسکو تبیین کرده است که چگونه روسیه با حملات هوایی و ایران و عراق و روسیه با گسیل داشتن نیروهای زمینی می توانند داعش را به سمت عربستان سعودی روانه کرده و با استفاده از آن عربستان را به چهار یا پنج قسمت تبدیل کنند.

این نویسنده روس معتقد است در صورت موفقیت این سناریو، قیمت نفت به 150 تا 200 دلار در هر بشکه می رسد و اتحادیه اروپا کاملا به نفت و گاز روسیه وابسته خواهد شد. در عین حال ایران و عراق نیز بزرگترین صادر کننده نفت جهان خواهند شد.

آنچه می خوانید ترجمه مقاله این نویسنده روس است:

مسکو 25 سال بعد از عقب کشیدن ارتش خود از افغانستان دوباره نیروهای خود را به خارج از حدود شوروی سابق فرستاده و در سوریه علیه گروه های تروریستی و افراطی مخالف بشار اسد عملیات جنگی شروع کرده است. این اقدام در شرایط رویارویی شدید با غرب بر سر اوکراین و تحریم های مالی، اقتصادی، نظامی و سیاسی غرب علیه روسیه نه فقط خطرناک است بلکه به خودکشی شباهت دارد. گفتنی است که کشورهای اساسی عربی و اسلامی نظیر ترکیه، عربستان سعودی و کشور ثروتمند قطر رفتار مسکو را به باد انتقاد شدیدی گرفته اند. سازمان «اخوان المسلمین» مصر و سوریه علیه روسیه جهاد مقدس اعلام کرده اند. شیخ یوسف القرضاوی رهبر مجمع جهانی علما نیز همین مطلب را بیان کرد. البته ایران، عراق و مصر کنشگران مهم دیگر منطقه ای که با سوریه ارتباط دارند، از رفتار مسکو پشتیبانی کرده اند. الجزایر، تونس و کشورهایی که قربانی انقلاب های رنگین ساخت آمریکا شده یا می توانند به هدف بعدی آن تبدیل شوند، به این جریانات با چشم مثبت می نگرند ولو اینکه اظهار نظر نمی کنند. در حالی که جنگ افغانستان موجب فروپاشی اتحاد شوروی شده بود، ببینیم این حوادث برای فدراسیون روسیه چه عواقبی به دنبال خواهد داشت؟

روسیه به این عملیات چه نیازی دارد؟

قرائن نشان می دهد که روسیه تصمیم راهبردی مبنی بر به چالش کشاندن آمریکا و برنامه های سلطه جویانه آن در خاور میانه را اتخاذ نموده است. رئیس جمهور روسیه با وجود افت شدید قیمت های نفت و تحریم های اقتصادی که به منظور مقابله با سیاست روسیه در اوکراین اعمال شده است، سعی می کند توان نظامی، وزن سیاسی و نفوذ اقتصادی مسکو را در منطقه ای گسترش دهد که مدتهاست که در مدار نفوذ واشنگتن قرار دارد. ملاقات اخیر باراک اوباما و ولادیمیر پوتین در سازمان ملل متحد این واقعیات را تغییر نداده است.

البته فعلاً نمی توان شرکت روسیه در جنگ افغانستان و در مناقشه سوریه را با هم مقایسه کرد. در حال حاضر فقط گروه نه چندان بزرگ نیروی هوافضایی روسیه که شامل ده ها هواپیما و بالگرد جنگی است، در سوریه فعالیت می کند. از ناحیه دریای خزر از طریق سرزمین ایران و عراق اولین ضربه موشکی به زیرساخت تروریستی در سوریه وارد آمد. مسکو هر گونه احتمال اعزام نیروی زمینی به سوریه را منتفی می داند. ولی در این صورت سئوال منطقی مطرح می شود که آیا می توان فقط به وسیله ضربات هوایی داعش و گروهک های تروریستی دیگر را سرکوب کرد؟ ایالات متحده و ائتلاف 60 کشور تحت ریاست آن یک سال است که مواضع داعش را در سوریه بمباران می کند ولی هیچ نتیجه ای حاصل نمی شود. زمانی در روسیه هم اعلام می شد که نیروی هوایی بدون عملیات زمینی نمی تواند داعش را از بین ببرد.

آیا ما شاهد یک تضاد فکری هستیم؟ یا اینکه نیروی هوایی ما از نیروی هوایی آمریکا و ناتو اینقدر قوی تر است؟ البته که خیر. بنا بر این، نمی توان فقط به وسیله ضربات نیروی هوایی به پیروزی دست یافت. ولی مسکو حاضر نیست نیروهای خود را به سوریه بفرستد. رمز این قضیه چیست؟ باید افزود که عربستان سعودی، ترکیه و قطر از آغاز بمباران ها کمک به نیروهای دست نشانده خود چون جبهه النصره، جیش الفتح، جیش الاسلام، احرار الشام و امثال آنها را مضاعف کرده اند. غرب هم در کمین نشسته و منتظر فرصت مغتنم برای ممانعت از عملیات مسکو در سوریه است. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه بعد از دو حادثه با جنگنده سو-30 روسی که وارد حریم هوایی ترکیه شد، از قطع روابط دوستانه با روسیه هشدار داد. به گفته وی، هر حمله به ترکیه به عنوان حمله به ناتو تلقی خواهد شد. اردوغان تأکید کرد که همه از روابط حسنه بین روسیه و ترکیه و همکاری آنها در زمینه های مختلف اطلاع دارند. ولی اگر این روابط دوستانه خاتمه یابد، طرف روس چیزهای زیادی از دست خواهد داد و باید این را بداند.

مسأله این است که مسکو نمی تواند با سقوط رژیم بشار اسد سازش کند زیرا این امر به معنی شکست راهبردی در مقابله با غرب و رژیم های محافظه کار عربستان خواهد بود که به وسیله بازی خود در جهت کاهش قیمت های نفت طی یک سال گذشته به اقتصاد روسیه لطمه شدیدی زده و به این کار ادامه می دهند. علاوه بر آن، از دست رفتن سوریه بدان معناست که قطر خط لوله بزرگ انتقال گاز خود را از طریق عربستان سعودی و اردن تا ساحل سوری و از آنجا به اروپای جنوبی خواهد ساخت. در این صورت همه برنامه های فدراسیون روسیه در زمینه ایجاد مسیر جنوبی صدور گاز از خارج خاک اوکراین خنثی شده و صادرات گاز به اتحادیه اروپا به میزان سی تا چهل درصد کاهش خواهد یافت. در واقع، تدابیر ما در سوریه در جهت نجات بشار اسد به معنی جنگ در راه بقای روسیه به عنوان قدرت نیرومند و غیر وابسته ای با اقتصاد مستقل خود تلقی می شود. در غیر این صورت وابستگی تحقیر آمیز به آمریکا و عوض شدن رژیم فعلی ولادیمیر پوتین با رژیم لیبرال غرب گرایی که همه دستورات واشنگتن را اجرا کرده و فقط برای غرب مواد خام تأمین کند، در انتظار ما خواهد بود.

بعد از آن به کجا برویم؟

امیدواریم که مسکو بفهمد که بسنده کردن به عملیات نیروی هوایی در سوریه به معنی ناکامی کاری است که شروع شده است. تنها راه حل موجود، حرکت به پیش تا دستیابی به نتیجه اساسی و آن بیرون راندن ایالات متحده از خاورمیانه و متزلزل کردن پایه های رژیم های محافظه کار عربستان به خصوص رژیم های سعودی و قطری است که به وسیله تنزل قیمت های نفت و فروش گاز به قیمت دامپینگ به اقتصاد ما لطمه می زنند و از طرف واشنگتن بازی می کنند. به این منظور باید پیمان محکم نظامی – سیاسی و اقتصادی روسیه با کشورهای هلال شیعی یعنی ایران، عراق، سوریه و یمن را بسته و به کنترل شیعیان بر مناطق شیعه نشین مانند بحرین، استان شرقی عربستان سعودی و استان های جنوبی سعودی نجران و جیزان مساعدت نمود.

حزب الله لبنان باید یکی از اعضای این پیمان شود. این پیمان از نظر وزن راهبردی (به لحاظ جمعیت، سرزمین، ثروت های طبیعی، موقعیت ژئوپلتیکی و غیره) از همه پیمان های دیگر روسیه قوی تر بوده و در بخش انرژی به نیرویی تبدیل خواهد شد که قیمت های جهانی نفت و گاز و جغرافیای توزیع این منابع را تعیین کرده و از سلاح انرژی برای مقابله با برنامه های غرب در زمینه تحمیل ارزش های لیبرال، هم جنس بازی و بچه بازی به جوامع با اخلاق سنتی استفاده خواهد نمود. بدون تردید، الجزایر، مصر، تونس، فلسطین و کشورهای دیگری که از سلطه آمریکایی – وهابی به تنگ آمده اند و نیز اقلیت های قومی و مذهبی مانند کردها، دروزها، اسماعیلیان، مسیحیان و دیگران می توانند بدان ملحق شوند.

ایران در هلال شیعی نقش کلیدی ایفا می کند زیرا پیروزی بر تروریست های سنی در سوریه و عراق بدون نیروهای مسلح ایران غیر ممکن است. این پاسخ به سئوالی است که فرق عملیات جاری نیروی هوافضایی روسیه در سوریه با رفتار ائتلاف آمریکا – ناتو – وهابیون چیست. واضح و روشن است که عملیات زمینی باید در پی ضربات به حساس ترین و مهم ترین تأسیسات داعش و سایر گروه های تروریستی شروع شود.

ایران، واحدهای ارتش ملی سوریه بعد از تجدید صف آرایی، ارتش منظم عراق، دسته های پیش مرگه کردی در سوریه و عراق و دسته های شبه نظامی شیعه و سنی که از طرف مقامات رسمی مشروع دمشق و بغداد می جنگند، باید در این عملیات شرکت کنند. شمار جمعی آنها می تواند از حد 500 هزار نفر بگذرد که این نیروها با پشتیبانی فدراسیون روسیه به صورت تانک های مدرن، سامانه های آتش متراکم، توپخانه، بالگرد ها و سامانه های ضد هوایی به نیرومندترین نیروی مسلح در منطقه تبدیل خواهد شد.

باید داعش و سایر شبه نظامیان گروه های افراطی را به سمت جنوب، به عربستان سعودی و قطر راند زیرا این کشورها با تزریقات مالی سرشار، صدور اسلحه و آمادگی شبه نظامیان و با استفاده از سم پاشی های تبلیغاتی شبکه های الجزیره و العربیه، آتش انقلاب های رنگین خاور میانه را دامن زدند. با عنایت به وضعیت نیروهای مسلح سوریه و عراق روشن می شود که فقط ارتش ایران با مشارکت مستشاران ستاد کل روسیه می تواند در رأس این گونه عملیات زمینی قرار گیرد. در حال حاضر نظامیان روس، ایرانی، سوری و عراقی فعالیت خود را خوب هماهنگ می کنند و در بغداد مرکز اطلاعاتی فعالیت می کند که هدف آن، تبادل اطلاعات درباره سازمان های تروریستی است ولی این مرکز می تواند در آینده به مرکز هماهنگی مقابله با تروریسم تبدیل شود.

چه چیزی در انتظار داعش و متحدان تروریست آن است؟

روشن است که عملیات زمینی ائتلاف نظامی – سیاسی شیعیان و روسیه باید زمانی شروع شود که نیروی هوافضایی روسیه قرارگاه های فرماندهی، مراکز ارتباطات، انبارهای اسلحه، کارگاه های ساخت مواد منفجره، پایگاه های آموزشی و ارتباطات نیروهای ضد اسد را نابود کند و شبه نظامیان مجبور شوند به خاک عراق فرار کنند. بعد از آن باید عملیات گسترده زمینی را در جهت بیرون راندن تروریست ها به عربستان سعودی شروع کرد. انجام این کار به وسیله تهاجم به آنها از سمت شمال، شرق، شمال غرب و جنوب شرق امکان پذیر است تا شبه نظامیانی که فرار می کنند، از طریق ولایت انبار عراق به پادشاهی سعودی سرازیر شوند. آنهایی را که در جنوب دمشق سنگر گرفتند، باید به سوی اردن که آنجا آموزش نظامی دیدند، راند. موقعی که ده ها هزار مرد مسلح وارد عربستان سعودی شوند، لحظه تعیین کننده در مبارزه با تروریسم فرار خواهد رسید زیرا نه تنها خود تروریست ها بلکه حامیان آنها یعنی عربستان سعودی و قطر نابود خواهند شد. نیروهای مسلح عربستان سعودی و قطر قادر نیستند به طور جدی با دسته های داعش و به اصطلاح مخالفان میانه رو مقابله کنند، به ویژه اگر از جنوب حوثی ها و طرفداران علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق یمن به ارتش سعودی ضربه وارد کنند. در استان شرقی عربستان سعودی و نیز در بحرین که شیعیان دو سوم جمعیت این جزیره را تشکیل می دهند، ناگزیر قیام آنها به وقوع خواهد پیوست. ایران حق خواهد داشت به منظور دفاع از شیعیان در برابر وحشی گری های داعش و هجوم ارتش سعودی به آنها کمک کند. در این شرایط بدنه عربستان سعودی ترک برداشته و این کشور به 5-4 قسمت تقسیم خواهد شد.

احتمال می رود که شیعیان استان شرقی و بحرین دولت شیعی خود و سنی های حجاز که از طرف حکام وهابی ریاض تبعیض می شوند، دولت سنی خود را ایجاد کنند. جیزان و نجران ، مناطق تاریخی یمن، دوباره به میهن خود خواهند پیوست. تنها نجد و صحرای ربع الخالی برای آل سعود باقی خواهد ماند ولی شبه نظامیان داعش به این مناطق هم فرار خواهند کرد تا شاید بتوانند آنجا مستقر شوند و خلافت خود را ایجاد کنند. در این شرایط رژیم قطر محکوم به نابودی است چرا که بدون کمک عربستان سعودی زنده نمی ماند. بر خلاف سال های 1991 و 2003 که ایالات متحده به آسانی صدام حسین را مغلوب کرد، این دفعه واشنگتن نمی تواند اقمار عربستانی خود را نجات دهد زیرا به این منظور باید ارتش حد اقل 300 هزار نفری (همراه با متحدان آمریکا در ناتو) را پیاده کند و تلفات آمریکایی در جنگ زمینی به هزارها نفر خواهد رسید. این امر برای آمریکا که به ضربات هوایی بدون تلفات انسانی عادت کرده است، قابل قبول نیست. اگر ساحل سعودی خلیج فارس دستخوش قیام شیعیان شود و در قلب صحرای عربستان شبه نظامیان داعش که زیر نظر نظامیان آمریکایی آموزش دیده و به سلاح های آمریکایی مسلح شده اند، فعالیت کنند، سربازان آمریکایی کجا می توانند پیاده شوند؟

آیا این وضع برای روسیه مفید است؟ بله، فوق العاده مفید است. شکست عربستان سعودی موجب رشد سریع قیمت های نفت تا سطح بشکه ای 200-150 دلار خواهد شد. کنار رفتن خاندان حاکم بر قطر باعث کاهش صدور گاز تغلیظ شده و رشد قیمت گاز لوله ای روسی خواهد شد. ایران و عراق به عنوان تولید کنندگان بزرگ نفت و گاز نیز برنده خواهند شد. در شرایط قیمت های بالای نفت و گاز تحریم های غربی علیه روسیه و ایران بدون ارفاق از سوی آمریکا خود به خود از بین خواهد رفت. اتحادیه اروپا به طور کامل به واردات انرژی از روسیه، ایران و عراق وابسته خواهد شد. ولی ترکیه با خطر جدا شدن تقریباً یک سوم خاک آن یعنی مناطق کردنشین روبرو خواهد شد. کردها از دست اردوغان، سیاست غیر پیگیرانه رهبر ترکیه نسبت به کردها و هواهای اسلام گرایانه وی به تنگ آمده اند.

******

البته این فقط یکی از سناریو های ممکن است که اجرای آن به اراده سیاسی روسیه، ایران، عراق و سوریه وابسته است. ولی به نظر می آید که مسکو چاره دیگری ندارد. اگر شرکت مسکو در عملیات جنگی در سوریه نتیجه ندهد، این امر به معنی شکست سیاست خارجی و حتی داخلی کشور خواهد بود زیرا نمی توان گفت که همه شهروندان روسیه از این عملیات حمایت کرده باشند. عواقب منفی این شکست روشن است و از جمله بر مواضع روسیه در دونباس (منطقه فرهنگی ـ اقتصادی شرق اوکراین) اثر خواهد گذاشت. روسیه باید بی چون و چرا کار را به پایان ببرد و داعش را به طور کامل از صحنه محو نماید. این کار نمی تواند بدون حمایت نیروی زمینی ایران و عراق انجام شود. اگر مسکو تشکیل ائتلاف با قوس شیعی را انتخاب کند، نه تنها بر تروریسم بلکه بر سلطه غربی و رژیم تحریم ها پیروز خواهد شد. برای تهران هم بسیار مهم است که نفوذ فزاینده خود را در خاورمیانه تثبیت کند و به خصومت همیشگی از سوی عربستان سعودی و متحدانش پایان دهد. فعلاً باید صبر کنیم تا تحولات بعدی را مشاهده کنیم. روسیه حق ندارد شکست بخورد چرا که این نه تنها شکست روسیه بلکه فاجعه و شکست بسیاری از کشورهای جهان خواهد بود.

منبع: ایران رو

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد