دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس شما با این مرکز پیش از پرداختن به پاسخ این سوال ، ابتدا باید به عنوان مقدمه بگوییم که به طور کلی در نگرش نسبت به فرهنگ و تمدن غرب سه دیدگاه وجود دارد که از آنها به سه دیدگاه افراطی ، تفریطی و میانه یاد می کنیم و به هر کدام از آنها اشاره ای می کنیم :
1 – دیدگاه افراطی :
این دیدگاه ، غرب را به عنوان یگانه راه پیشرفت دانسته و آن را به عنوان قبله آمال خویش قرار میدهد . از منظر این دیدگاه ، پیشرفته شدن یعنی غربی شدن و به همین دلیل برای رسیدن به پیشرفت لازم است «از نوک پا تا فرق سر غربی شد» . نماینده اصلی این تفکر ، روشنفکرانی همچون میرزا ملکم خان ، تقی زاده ، آخوندزاده ، احمد کسروی ، محمد علی فروغی و … بودند که تصور می کردند پیشرفت غرب را می توان با تقلید کورکورانه از غرب ، الگوهای غربی و به ویژه ظواهر غربی به دست آورد و به همین دلیل در مرحله اول به تقلید از غرب به دین ستیزی پرداخته و تلاش کردند تا شکل و ظاهر ایرانیان را به سبک غربی ها تبدیل نمایند تا به این ترتیب به زعم خود ایرانی ها به پیشرفت نایل شوند . آنان در این مسیر حتی پا را فراتر گذاشته و بر خلاف غرب که مسیر پیشرفت های خود را در بستر شعارهایی همچون توجه به انسان ، حقوق بشر ، آزادی ، حق انتخاب برای انسان و … به دست آورده بود منویات خود را از طریق به کار بستن سیاست زور و اجبار به کمک حاکم دست نشانده ای همچون رضاخان اجرایی می کردند ، به ویژه اینکه حکومت پهلوی نماینده سیاسی چنین تفکری بود و همین تفکر را تا پایان عمر سیاسی خویش در بهمن 57 ، ترویج می کرد .
2 – دیدگاه تفریطی :
این دیدگاه ، نگاهی به شدت منفی نسبت به غرب و هر آنچه به غرب منتسب است و به طور کلی جریان مدرنیته غربی داشته و معتقد است علوم و تکنولوژی معاصر در بستر عالم نفسانیت گرای غرب رشد کرده است و به همین دلیل ماهیت آن تحت تاثیر بستری که رشد کرده است تغییر یافته است و به همین دلیل پیشرفت و تمدن اسلامی با استفاده از این علوم ، نوعی تناقض می باشد . چرا که تمدن اسلامی ، نگاهی لاهوتی به ساحت انسان و جریان پیشرفت دارد ولی جهت گیری علوم و تکنولوژی معاصر ، ناسوتی می باشد و امکان جمع میان این دو جریان در کنار هم وجود ندارد . شاید بتوان شاخص ترین نماینده این جریان را در حال حاضر ، جریانی موسوم به فرهنگستان علوم اسلامی نامید و شاگردان مرحوم سید احمد فردید نیز تقریبا چنین دیدگاهی را می پذیرند . این دیدگاه اگر چه به لحاظ نظری استدلال های عمیقی در این زمینه ارائه می دهد اما واقعیت این است که در مقام عمل و واقع ، تاکنون راهکار کارآمدی ارائه نکرده است و حتی خود طرفداران این دیدگاه از حاصل تکنولوژی غربی استفاده می کنند .
3 – دیدگاه میانه :
این دیدگاه معتقد است غرب هم دارای جنبه های مثبت است و هم جنبه های منفی که می توان از جنبه های مثبت آن بهره برد ولی جنبه های منفی آن را باید به شدت طرد کرد، به عنوان مثال علم ، امری است خنثی و فاقد بار ایدئولوژیکی خاص که ممکن است در هر نقطه ای از جهان رشد کند و به همین دلیل می توان علم را از هر کجای دنیا ولو در دستان غرب و یا حتی دشمنان اسلام باشد ، کسب و مورد استفاده قرار داد . این دیدگاه غیر از مبنای واقع گرایانه ای که دارد متکی بر روایاتی است که برخی از آنها به طلب علم ، از هر کسی تاکید دارد . همچون این دو روایت : اطلبوا العلم و لو بالصین (بحار الانوار ، ج 1 ، ص 180) و نیز «َ الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَلْیَطْلُبْهَا وَ لَوْ فِی أَیْدِی أَهْلِ الشَّرِّ.»(تحف العقول ، ص 201)
از جمله پیروان این دیدگاه مقام معظم رهبری می باشد که معتقد است اخذ اصل علوم از غرب ایرادی ندارد ولی استفاده از الگوی پیشرفت غربی ، اشتباه بوده و به جای تقلید از الگوی غربی ، خود باید الگویی مطابق با فرهنگ و هویت خویش طراحی کنیم که ایشان آن را الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت می نامند . ایشان در زمینه اخذ اصل علوم معتقدند : «ما علم را از همه کس مى گیریم؛ حرفى نداریم. اسلام به ما گفته: «اطلبوا العلم ولو بالصّین». صین یعنى چین. چینِ آن روز وارث یک تمدن کهن و پیشرفته بود، با آن فاصله؛ و مطلقاً هم بویى از اسلام به مشامشان نرسیده بود؛ در عین حال پیغمبر فرمود علم و دانش و تجربه و – به زبان امروزى ما – فناورى را هرجا بود، بروید طلب کنید؛ یعنى شاگرد عالم بشوید، در مقابل عالم زانوى ادب بزنید و از او یاد بگیرید.
من یک وقت در جمع دانشجویىِ دیگرى گفتم هیچ ننگمان نمى کند که علم را از غربى ها و اروپایى ها یاد بگیریم؛ اما ننگمان مى کند که همیشه شاگرد بمانیم. شاگردى مى کنیم تا استعداد خود را پرورش دهیم و از درون بجوشیم. ما نمى خواهیم مثل استخرى باشیم که آبى را در ما سرازیر کنند و هر وقت هم خواستند، آب را بکشند یا اجازه ندهند بیاید، یا هرگونه آب آلوده یى را در این استخر بریزند. ما مى خواهیم مثل چشمه ى جوشان باشیم؛ مى خواهیم از خودمان بجوشیم؛ مى خواهیم استعدادهاى خود را به کار بگیریم».(دیدار با جمعی از دانشجویان استان کرمان ، 19/2/84 ، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3290 )
بنابر این دیدگاه امثال مقام معظم رهبری نسبت به مدرنیته و غرب تفکیک بین وجوه مثبت و منفی آن، بهره گیری از وجوه مثبت و اجتناب از وجوه منفی آن می باشد، در همین زمینه مقام معظم رهبری معتقدند: نفی غرب به هیچ وجه به معنی نفی تکنولوژی و علم و پیشرفت و تجربه های غرب نیست , نفی غرب به معنای نفی سلطه غرب است ( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از جوانان ۱۳/۱۱/۷۸) همچنین فرمودند: ما با تحمیل فرهنگ غرب بر ملتهای مسلمان مخالفیم فرهنگ غرب , فرهنگی است که در عین برخورداری از نقاط مثبت , نقاط منفی هم دارد , ما معتقد به تبادل فرهنگی هستیم ما می گوییم ملتی مثل ملت ایران یا دیگر ملل مسلمان باید در میان فرهنگهای عالم نگاه کنند و آنچه که برایشان مفید و بدرد بخور است جذب و از آن استفاده کنند ,آنچه راهم که برایشان لازم و مفید نیست باید طرد کنند اما دولتهای غربی , سردمداران نظامهای استکباری و به خصوص آمریکا اصرار دارند با انواع و اقسام طرق , فسادو بی بندباری را که جزو خصوصیات فرهنگ غربی است را به ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی تزیق و تحمیل کنند
( خطبه های نماز جمعه تهران ۱۴/۳/۷۳)
نتیجه چنین دیدگاهی اعتقاد به وجوه مثبت تمدن غرب می باشد که گاه در لابلای مواضع این شخصیت ها به چشم می خورد، به عنوان مثال مقام معظم رهبری به برخی از این موارد اینگونه اشاره می کند:
1- خطرپذیری
« یکی از خصوصیات خوب غربیها – که ما خصوصیات بد و خوب، هر دو را در کنار هم میبینیم و انکار نمیکنیم – خطرپذیری است. غربیها این خصوصیت مثبت را و به تبع آنها امریکاییها – که فرهنگ اروپاییها را اولبار گرفتند – خطرپذیرند. خطرپذیری میتواند جامعه را موفق کند.»(بیانات در دیدار نخبگان جوان، 25/6/1385.)
2- سختکوشی و انجام کار سخت
« یکی هم مسئلهی «کار سخت» نقطهی مقابل تنبلی است. نگذارید تنبلی و راحتطلبی و تن دادن به زندگىِ دور از مشکل، شما را وسوسه کند. اگر این حالت تنبلی وجود داشت، هیچکدام از این کشفیات مهم علمی به وجود نمیآمد.»(همان.)
3- وقت شناسی
4- توجه به سرمایه انسانی
« این فرهنگ و تمدّن[فرهنگ غرب] – به قول خودشان این ایدئولوژی – مردم را به کار و تلاش دعوت میکند و به وقتشناسی و رعایت دقایق و ذرّههای سرمایههای انسانی فرا میخواند.»(بیانات در دیدار با روحانیون و مبلغان، 26/2/1376)
5- روح ابتکار
6- روح اقدام
7- انضباط
« روح خطرپذیری – که انصافاً جزو خلقیات و خصال خوب اروپائیهاست – روح ابتکار، اقدام و انضباط، چیزهای بسیار لازمی است»(بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان، 27/2/1388.)
8- دعوت به شکوفا کردن استعدادها
9- دعوت به سازندگى
10- دعوت به تولید ثروت
11- دعوت به نوسازى دنیا(رک: پیش رفت یا پس رفت؟ نقد الگوی غربی از منظر رهبر معظم انقلاب، سایت خبرگزاری مهر، https://www.mehrnews.com/news/2424288)
شهید مطهری نیز از جمله کسانی بود که اعتقاد به وجوه مثبت و منفی تمدن غرب داشت و معتقد بود اسلام دین انصاف است و باید نسبت به تمدن غرب منصفانه نگریست، در نتیجه باید در عین حال که از وجوه منفی این تمدن اجتناب می کنیم به وجوه مثبت این تمدن نیز اعتراف نماییم. آن شهید بزرگوار به نظم و به سامانی و پیروی از قانون و انضباط در کارها(مسأله حجاب شهید مطهری134/ صدرا.)، توجه به سوادآموزی حساس بودن روی بهداشت و پاکیزکی عمومی(ده گفتار شهید مطهری153/ صدرا)، بزرگداشت بزرگان خود(امدادهای غیبی در زندگی بشر شهید مطهری140/ صدرا.)، تلاش در راه پیشبرد زندگی تجربه و کارشناسی(اسلام و نیازهای جهان امروز شهید مطهری24/ نشریه شماره 48 حزب جمهوری اسلامی.) و… اشاره می کند که مسلمانان بایستی به آنها به دیده احترام بنگرند و از کارها و رهاورد آنان سرمشق گیرند(رک: شهید مطهری و رویه دیگر تمدن غرب، حوزه، سیدعباس رضوی، مرداد و شهریور- مهر و آبان 1380، شماره 105 و 106، برگرفته از پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری، http://www.mortezamotahari.com/fa/ArticleView.html?ArticleID=78449)
1 – دیدگاه افراطی :
این دیدگاه ، غرب را به عنوان یگانه راه پیشرفت دانسته و آن را به عنوان قبله آمال خویش قرار میدهد . از منظر این دیدگاه ، پیشرفته شدن یعنی غربی شدن و به همین دلیل برای رسیدن به پیشرفت لازم است «از نوک پا تا فرق سر غربی شد» . نماینده اصلی این تفکر ، روشنفکرانی همچون میرزا ملکم خان ، تقی زاده ، آخوندزاده ، احمد کسروی ، محمد علی فروغی و … بودند که تصور می کردند پیشرفت غرب را می توان با تقلید کورکورانه از غرب ، الگوهای غربی و به ویژه ظواهر غربی به دست آورد و به همین دلیل در مرحله اول به تقلید از غرب به دین ستیزی پرداخته و تلاش کردند تا شکل و ظاهر ایرانیان را به سبک غربی ها تبدیل نمایند تا به این ترتیب به زعم خود ایرانی ها به پیشرفت نایل شوند . آنان در این مسیر حتی پا را فراتر گذاشته و بر خلاف غرب که مسیر پیشرفت های خود را در بستر شعارهایی همچون توجه به انسان ، حقوق بشر ، آزادی ، حق انتخاب برای انسان و … به دست آورده بود منویات خود را از طریق به کار بستن سیاست زور و اجبار به کمک حاکم دست نشانده ای همچون رضاخان اجرایی می کردند ، به ویژه اینکه حکومت پهلوی نماینده سیاسی چنین تفکری بود و همین تفکر را تا پایان عمر سیاسی خویش در بهمن 57 ، ترویج می کرد .
2 – دیدگاه تفریطی :
این دیدگاه ، نگاهی به شدت منفی نسبت به غرب و هر آنچه به غرب منتسب است و به طور کلی جریان مدرنیته غربی داشته و معتقد است علوم و تکنولوژی معاصر در بستر عالم نفسانیت گرای غرب رشد کرده است و به همین دلیل ماهیت آن تحت تاثیر بستری که رشد کرده است تغییر یافته است و به همین دلیل پیشرفت و تمدن اسلامی با استفاده از این علوم ، نوعی تناقض می باشد . چرا که تمدن اسلامی ، نگاهی لاهوتی به ساحت انسان و جریان پیشرفت دارد ولی جهت گیری علوم و تکنولوژی معاصر ، ناسوتی می باشد و امکان جمع میان این دو جریان در کنار هم وجود ندارد . شاید بتوان شاخص ترین نماینده این جریان را در حال حاضر ، جریانی موسوم به فرهنگستان علوم اسلامی نامید و شاگردان مرحوم سید احمد فردید نیز تقریبا چنین دیدگاهی را می پذیرند . این دیدگاه اگر چه به لحاظ نظری استدلال های عمیقی در این زمینه ارائه می دهد اما واقعیت این است که در مقام عمل و واقع ، تاکنون راهکار کارآمدی ارائه نکرده است و حتی خود طرفداران این دیدگاه از حاصل تکنولوژی غربی استفاده می کنند .
3 – دیدگاه میانه :
این دیدگاه معتقد است غرب هم دارای جنبه های مثبت است و هم جنبه های منفی که می توان از جنبه های مثبت آن بهره برد ولی جنبه های منفی آن را باید به شدت طرد کرد، به عنوان مثال علم ، امری است خنثی و فاقد بار ایدئولوژیکی خاص که ممکن است در هر نقطه ای از جهان رشد کند و به همین دلیل می توان علم را از هر کجای دنیا ولو در دستان غرب و یا حتی دشمنان اسلام باشد ، کسب و مورد استفاده قرار داد . این دیدگاه غیر از مبنای واقع گرایانه ای که دارد متکی بر روایاتی است که برخی از آنها به طلب علم ، از هر کسی تاکید دارد . همچون این دو روایت : اطلبوا العلم و لو بالصین (بحار الانوار ، ج 1 ، ص 180) و نیز «َ الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَلْیَطْلُبْهَا وَ لَوْ فِی أَیْدِی أَهْلِ الشَّرِّ.»(تحف العقول ، ص 201)
از جمله پیروان این دیدگاه مقام معظم رهبری می باشد که معتقد است اخذ اصل علوم از غرب ایرادی ندارد ولی استفاده از الگوی پیشرفت غربی ، اشتباه بوده و به جای تقلید از الگوی غربی ، خود باید الگویی مطابق با فرهنگ و هویت خویش طراحی کنیم که ایشان آن را الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت می نامند . ایشان در زمینه اخذ اصل علوم معتقدند : «ما علم را از همه کس مى گیریم؛ حرفى نداریم. اسلام به ما گفته: «اطلبوا العلم ولو بالصّین». صین یعنى چین. چینِ آن روز وارث یک تمدن کهن و پیشرفته بود، با آن فاصله؛ و مطلقاً هم بویى از اسلام به مشامشان نرسیده بود؛ در عین حال پیغمبر فرمود علم و دانش و تجربه و – به زبان امروزى ما – فناورى را هرجا بود، بروید طلب کنید؛ یعنى شاگرد عالم بشوید، در مقابل عالم زانوى ادب بزنید و از او یاد بگیرید.
من یک وقت در جمع دانشجویىِ دیگرى گفتم هیچ ننگمان نمى کند که علم را از غربى ها و اروپایى ها یاد بگیریم؛ اما ننگمان مى کند که همیشه شاگرد بمانیم. شاگردى مى کنیم تا استعداد خود را پرورش دهیم و از درون بجوشیم. ما نمى خواهیم مثل استخرى باشیم که آبى را در ما سرازیر کنند و هر وقت هم خواستند، آب را بکشند یا اجازه ندهند بیاید، یا هرگونه آب آلوده یى را در این استخر بریزند. ما مى خواهیم مثل چشمه ى جوشان باشیم؛ مى خواهیم از خودمان بجوشیم؛ مى خواهیم استعدادهاى خود را به کار بگیریم».(دیدار با جمعی از دانشجویان استان کرمان ، 19/2/84 ، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3290 )
بنابر این دیدگاه امثال مقام معظم رهبری نسبت به مدرنیته و غرب تفکیک بین وجوه مثبت و منفی آن، بهره گیری از وجوه مثبت و اجتناب از وجوه منفی آن می باشد، در همین زمینه مقام معظم رهبری معتقدند: نفی غرب به هیچ وجه به معنی نفی تکنولوژی و علم و پیشرفت و تجربه های غرب نیست , نفی غرب به معنای نفی سلطه غرب است ( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از جوانان ۱۳/۱۱/۷۸) همچنین فرمودند: ما با تحمیل فرهنگ غرب بر ملتهای مسلمان مخالفیم فرهنگ غرب , فرهنگی است که در عین برخورداری از نقاط مثبت , نقاط منفی هم دارد , ما معتقد به تبادل فرهنگی هستیم ما می گوییم ملتی مثل ملت ایران یا دیگر ملل مسلمان باید در میان فرهنگهای عالم نگاه کنند و آنچه که برایشان مفید و بدرد بخور است جذب و از آن استفاده کنند ,آنچه راهم که برایشان لازم و مفید نیست باید طرد کنند اما دولتهای غربی , سردمداران نظامهای استکباری و به خصوص آمریکا اصرار دارند با انواع و اقسام طرق , فسادو بی بندباری را که جزو خصوصیات فرهنگ غربی است را به ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی تزیق و تحمیل کنند
( خطبه های نماز جمعه تهران ۱۴/۳/۷۳)
نتیجه چنین دیدگاهی اعتقاد به وجوه مثبت تمدن غرب می باشد که گاه در لابلای مواضع این شخصیت ها به چشم می خورد، به عنوان مثال مقام معظم رهبری به برخی از این موارد اینگونه اشاره می کند:
1- خطرپذیری
« یکی از خصوصیات خوب غربیها – که ما خصوصیات بد و خوب، هر دو را در کنار هم میبینیم و انکار نمیکنیم – خطرپذیری است. غربیها این خصوصیت مثبت را و به تبع آنها امریکاییها – که فرهنگ اروپاییها را اولبار گرفتند – خطرپذیرند. خطرپذیری میتواند جامعه را موفق کند.»(بیانات در دیدار نخبگان جوان، 25/6/1385.)
2- سختکوشی و انجام کار سخت
« یکی هم مسئلهی «کار سخت» نقطهی مقابل تنبلی است. نگذارید تنبلی و راحتطلبی و تن دادن به زندگىِ دور از مشکل، شما را وسوسه کند. اگر این حالت تنبلی وجود داشت، هیچکدام از این کشفیات مهم علمی به وجود نمیآمد.»(همان.)
3- وقت شناسی
4- توجه به سرمایه انسانی
« این فرهنگ و تمدّن[فرهنگ غرب] – به قول خودشان این ایدئولوژی – مردم را به کار و تلاش دعوت میکند و به وقتشناسی و رعایت دقایق و ذرّههای سرمایههای انسانی فرا میخواند.»(بیانات در دیدار با روحانیون و مبلغان، 26/2/1376)
5- روح ابتکار
6- روح اقدام
7- انضباط
« روح خطرپذیری – که انصافاً جزو خلقیات و خصال خوب اروپائیهاست – روح ابتکار، اقدام و انضباط، چیزهای بسیار لازمی است»(بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان، 27/2/1388.)
8- دعوت به شکوفا کردن استعدادها
9- دعوت به سازندگى
10- دعوت به تولید ثروت
11- دعوت به نوسازى دنیا(رک: پیش رفت یا پس رفت؟ نقد الگوی غربی از منظر رهبر معظم انقلاب، سایت خبرگزاری مهر، https://www.mehrnews.com/news/2424288)
شهید مطهری نیز از جمله کسانی بود که اعتقاد به وجوه مثبت و منفی تمدن غرب داشت و معتقد بود اسلام دین انصاف است و باید نسبت به تمدن غرب منصفانه نگریست، در نتیجه باید در عین حال که از وجوه منفی این تمدن اجتناب می کنیم به وجوه مثبت این تمدن نیز اعتراف نماییم. آن شهید بزرگوار به نظم و به سامانی و پیروی از قانون و انضباط در کارها(مسأله حجاب شهید مطهری134/ صدرا.)، توجه به سوادآموزی حساس بودن روی بهداشت و پاکیزکی عمومی(ده گفتار شهید مطهری153/ صدرا)، بزرگداشت بزرگان خود(امدادهای غیبی در زندگی بشر شهید مطهری140/ صدرا.)، تلاش در راه پیشبرد زندگی تجربه و کارشناسی(اسلام و نیازهای جهان امروز شهید مطهری24/ نشریه شماره 48 حزب جمهوری اسلامی.) و… اشاره می کند که مسلمانان بایستی به آنها به دیده احترام بنگرند و از کارها و رهاورد آنان سرمشق گیرند(رک: شهید مطهری و رویه دیگر تمدن غرب، حوزه، سیدعباس رضوی، مرداد و شهریور- مهر و آبان 1380، شماره 105 و 106، برگرفته از پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری، http://www.mortezamotahari.com/fa/ArticleView.html?ArticleID=78449)