۱۳۹۳/۰۷/۱۴
–
۳۷۴۷۴ بازدید
سلام من وسواس دارم وزندگیم همش درشک است بیشتر شکم در پاکی ونجاست است مٽلا حتما بایدبعدازدستشویی پایم را بشورم ولباسم را عوض کنم ویا درنماز شک می کنم ایا ذکررا درست گفتم به همین دلیل نمی تونم درنمازجماعت شرکت کنم لطفا کمکم کنید چطوری با این مشکل مبارزه کنم
از ارتباط و حُسن اعتماد مجدد شما با «مجموعه پرسمان» صمیمانه تشکر میکنیم. با این توصیفی که از حالات خود بیان کردید، کاملاً معلوم از که از لحاظ فهم احکام شرعی دچار اشتباه شدهاید و در نتیجه دچار وسواس در این رابطه شدهاید که موجب آزار و اذیت خودتان و دیگران گردیدهاید. متأسفانه بیاطلاعی و کماطلاعی شما از برخی مسائل شرعی و فهم نادرستتان از برخی مسائل شرعی دیگر منشأ حالات وسواسگونه شما گردیده که اگر مسائل شرعی خود را از افراد صلاحیتدار بپرسید و یا زیر نظر متخصصین باتجربه آموزش ببینید، به طور حتم بخش عمدهای از مشکلتان بهبود مییابد و از بین میرود.کاملاً معلوم است که توجه افراطگونه و غیر ضروری درباره مسئله پاکی و نجسی پیدا کردهاید و شاید هیچ یک از اطرافیانتان مثل شما این گونه حساسیت بیش از حد و وسواس گونهای در خصوص دفع ادرار و ترشح آن به قسمتهایی از بدنتان نداشته باشند. به هر حال، تردیدی در این نیست که شما دچار وسواس در این زمینه شدهاید و عملاً نمیتوانید در برابر انگیزههای وسواسی، تاب مقاومت بیاورید و آن را رها سازید.
این را بدانید تا یقین صد در صد به نجس شدن چیزی نداشته باشید نه تنها مُجاز به نجس پنداشتن آن چیز و خودتان نیستید، بلکه مُجاز نیستید خودتان را آب بکشید و یا لباسهایتان را عوض کنید. ادامهی این روند ثمرهای جز تشدید بیماری وسواستان ندارد. باور بفرمایید که ما در مسئله پاکی و نجاست مأمور به ظاهر هستیم و به واقع امر و به حقیقت مطلب، مکلَّف و مأمور نیستیم، بنابراین اگر نجاست شیئی برای شخصی محرز نگردد ولی در واقع، آن چیز نجس باشد و خود فرد آن را نداند در این جا آن فرد موظف است بر اساس ظاهر عمل کند و تکلیفی بیش از این ندارد. یقین بدانید که خدا بیش از این از ما نخواستهاست. ائمه اطهار (علیهمالسلام) هم این گونه و بر اساس ظاهر عمل میکردند حتی در روایتی که منسوب به امام علی (علیهالسلام) است نقل شده است که آن حضرت وقتی میخواست به دستشویی برود، مقداری آب به پایین لباس خود میپاشیدند تا وقتی از دستشویی خارج شدند اگر رطوبتی در لباس خود دیدند و شک کردند که آن رطوبت از ترشحات دستشویی است یا غیر آن، چون قبلاً لباسشان به رطوبت پاک آغشته شده بود، شک در نجاست رطوبت مشکوک کرده و حکم به طهارت آن میکردند و با همان لباس نماز میخواندند؛ در صورتی که با وضع دستشوییهای آن زمان و نبود آب لوله کشی و کاشی و سرامیک، احتمال ترشح نجاست خیلی زیاد بود، اما امام (علیهالسلام) با این شیوه به پیروانش یاد میدهند که خیلی سخت نگیرند و تنها از نجاست یقینی اجتناب کنند. این روایت در کتاب چهل حدیث امام خمینی(ره) نقل شده است.(1)
این را بدانید، بر اساس آموزههای دینی و تعالیم اسلامی همه چیز در این دنیا به غیر از چیزهایی که دلیل خاص بر نجاست آنها داریم و یا نجاست آنها به صورت یقینی محرز شدهاست، پاک هستند. امام صادق(علیهالسلام) در روایتی فرمود: «کُلُّ شَی ءٍ طَاهِرٌ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ قَذِر»(2)؛ «همه چیز پاک و طاهر است مگر این که بدانی و یقین کنی که نجس شده است.»
با این حساب، چون شما دلیل یقینی به سرایت نجاست به سایر قسمتهای بدنتان ندارید، هرگز نمیتوانید حکم به نجاست آن نمایید.
این را بدانید که در زمان رسول خدا، پاک ترین و بهترین انسان ها زندگى مى کردند. در حالی که آب لولهکشى و امکانات امروز نبود و پیامبر و ائمه معصومین (علیهمالسلام) در کنار کفار که از منظر ما نجس هستند، زندگی میکردند و اینگونه حساسیتها را نداشتند. در زمان ما هم علما و مراجع بزرگوار هم به شیوه و روش پیامبر و ائمه عمل میکنند؛ در اینجا جا دارد که خاطرهای از امام خمینی (ره) را برای روشن شدن بهتر مطلب نقل کنیم:
اطرافیان امام، شیوه برخورد امام با پاکی و نجاست را این گونه بیان میکنند:
«امام خمینی (قدس سره ) در هواپیماى خارجى به دستشویى رفت، وضو گرفت و با دست تر دستگیره دستشویى هواپیما را لمس کرد. سپس شروع به نماز خواندن نمود و نیز امام در موقعی که در نوفل لوشاتو بودند خانهاى اجاره کردند که موکت داشت. امام وضو گرفت و پاهاى خود را شست و روى موکت راه رفت و در گوشهاى نماز خواندند.» با این که حضرت امام اهل کتاب (یهودی، مسیحی و زرتشتی ) را نجس مىدانستند، این گونه رفتار مىکند. این گونه برخود امام به دلیل بیتوجهی ایشان به پاکی و نجاست نیست، بلکه دقیقاً عمل به حکم شرعی است که در این مورد از پیامبر و ائمه معصومین (علیهمالسلام) صادر شده است که ایشان فرموداند که مبنای نجاست چیزی، یقین به نجاست آن است و در جایی که یقین ندارید حکم بر پاکی و طهارت آن است، حال امام خمینی چون یقین به نجاست دستگیره درِ دستشویی هواپیما و نجاست موکت نداشتند و با اینکه احتمال برخورد نجاست با آنها زیاد بود، ولی با این حال بنا را بر پاکی نهادند و همان طور به اقامه نماز پرداختند.
آیت الله مکارم شیرازى نیز در پاسخ شخصى که از بیمارى وسواسى رنج مى برد و به دعا و توسلات روى آورده بود، فرمود:
«مشکل شما در واقع از خود شما است و مقصر اصلى خودتان هستید. به همین دلیل دعاى شما مستحبات نمى شود. علت اصلى آن ندانستن مسئله است. مسئله اصلى این است که بر شما واجب نیست یقین به طهارت و غسل و مانند آن پیدا کنید. آنچه بر شما به عنوان یک وظیفه شرعى لازم است، این است که به مقدار سایر مردم آب بریزید و به همان قناعت کنید، هر چند شک در غسل و طهارت داشته باشید. ما مسئولیت شرعى این حکم را مى پذیریم. شما از امروز فقط به مقدار مردم آب بریزید و با بدن نجس و حالت نجاست (به گمان خودتان) نماز بخوانید. هیچ اشکالى هم ندارد و نماز و روزه شما کاملاً صحیح است. ما به این وسیله بر شما و تمام افراد وسواسى اتمام حجت مى کنیم. مخالفت با آن گناه است. ما از خداوند مى خواهیم که به شما توفیق توجه به این مسئله را عنایت کند و از دام شیطانى نجات پیدا کنید».
به هر حال، برای درمان بیماری وسواستان چارهای نیست که با تمام افکار و اعمال وسواسی به مقابله برخیزید و آنها را به گونهای قلع و قمع کنید که اجازه جولان و کوچکترین عرض اندامی پیدا نکنند. طبیعی است وقتی این گونه افکار به مدت بیشتری در ذهنتان بمانند بیشتر هم جولان خواهد داد و اسباب زحمتتان را فراهم میکنند به همین خاطر، اگر بتوانید در همان ابتدای کار جلوی آنها را بگیرید و اجازه ندهید این گونه افکار وسواسی در ذهنتان ماندگار گردند، موفقتر عمل خواهید نمود و در درمان بیماری وسواستان مثمرثمرتر واقع خواهید شد و گام مهمی را خواهید برداشت. پس، باید به محض خطور افکار وسواسی به ذهنتان در همان لحظات اولیه و ابتدای کار به مقابله با آنها بپردازید و جلوی پیشروی آنها را بگیرید.
نکته دیگری که در این جا تذکر آن ضروری است این است که بدانید، از آن جا که فرد وسواسی از حالت طبیعی و سلامت کامل روحی مقداری فاصله گرفته است به همین جهت، یقین او نیز مانند شک و تردیدهای او قابل اعتنا و توجه نیست و او وظیفه دارد به مانند عموم مردم عمل کند. بر فرض مثال، اگر فرد وسواسی یقین کند که چیزی نجس شده است، ولی دیگران یقین او را معتبر ندانند و برخلاف او اعتقادی به نجاست آن چیز نداشته باشند در این صورت، فرد وسواس نباید به یقین خود توجه کند و لازم است به مانند عموم مردم عمل کند تا وسواسی او بهبود یابد. طبیعتاً بعد از بهبودی کامل، یقین فرد وسواسی هم به مانند دیگران از اعتبار لازم برخوردار خواهد بود و او میتواند به آن بها بدهد و طبق آن عمل نماید. به هر حال، تا رهایی از بیماری وسواس و بهبودی کامل، سعی کنید به مانند عموم مردم عمل نمایید و به مقداری که آنها در طهارت و نجاست اهمیت میدهند و به گونهای که آنها نماز میخوانند، توجه کنید و از بیش از آن مقدار پرهیز کنید. برای رهایی از بیماری وسواس، راه مطمئنی غیر از این وجود ندارد.
از لحاظ روانشناختی «بیاعتنایی و بیتوجهی» و بیتفاوتی به نداهای درونی نسبت به توجه وسواس گونه به اعمال و رفتار خود و یا تکرار عمل وسواسی، جزء مراحل درمان وسواس به حساب میآید به طوری که مَراجع بزرگوار تقلید هم بر صحت این روش تأکید دارند و مبتلایان به وسواس را توصیه به بیتوجهی و بیاعتنایی نسبت به نداهای درونی که فرد وسواس را به دقت و بررسی بیش از حد فرا میخواند، میکنند.
با این اوصاف، در اولین قدم برای رهایی از این مشکل، توصیه میشود که هر جا احتمال ترشح نجاست میدهید، با بیاعتنایی از کنار آن بگذرید و به هیج وجه به وارسی آن نپردازید.
در خصوص اذکار نماز نیز همین که برای یکبار قرائت نمازتان را به تنهایی یا با کمک کارشناسان دینی اصلاح کنید و بعد از آن نمازهایتان را به همان شیوه بخوانید، کافی است.
اگر با این توضیحات نتوانستید بر مشکل خود فائق آیید، معلوم میگردد که بیماری وسواس در شما تثبیت و تشدید شده است؛ به همین خاطر لازم است به صورت حضوری به مراکز مشاورهای و خدمات روانشناختی معتبر مراجعه کنید و با کمک روانشناسان و روانپزشکان باتجربه بیماری وسواس خویش را درمان کنید، طبیعتاً اگر راهکارهای روانشناختی جواب ندهد، نیاز به دارو درمانی و روان درمانی هم پیدا میکنید.
این را بدانید که ارجاع برخی مبتلایان به بیماری وسواس به روانشناسان، روانپزشکان و دیگر متخصصین مربوطه با این دلیل است که در مشاورههای مکاتبهای و غیر حضوری به هیچ وجه نمیتوان به درمان کامل این گونه افراد پرداخت چرا که معمولاً بیماری و اختلال این گونه افراد با ارائه چند راهکار کلی درمان نمیشود و بهبود نمییابد، بلکه درمان نهایی نیازمند چندین و چند جلسه درمانی و به کارگیری تکنیکهای مختلف درمانی و ارائه تمرین روزانه است. گاهی لازم است عملکرد بیماران مبتلا به وسواس زیر نظر متخصصین مربوطه چک شود و تأثیر تکنیکها از نزدیک مشاهده شود تا در صورت لزوم دوباره آن تکنیک تکرار شود و یا در صورت عدم تأثیر، تکنیک کارآمد دیگری جایگزین گردد تا به تدریج فرد وسواس به بهبودی و درمان نهایی خود نزدیک گردد. گاهی وقتها وقتی شدت بیماری زیاد باشد، چارهای جزء دارو درمانی زیر نظر روانپزشک وجود ندارد تا وضعیت بیمار به حالت عادی برگردد تا بشود او را با استفاده از فنون و تکنیکهای رواندرمانگری، درمانهای شناختی و درمانهای رفتاری درمان کرد.
همواره موفق و کامروا باشید.
پینوشتها:
1. موسوی خمینی، روح الله، چل حدیث، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1387، ص403.
2. نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، قم : مؤسسة آل البیت علیهم السلام ، 1408ق ، ج2، ص583.
این را بدانید تا یقین صد در صد به نجس شدن چیزی نداشته باشید نه تنها مُجاز به نجس پنداشتن آن چیز و خودتان نیستید، بلکه مُجاز نیستید خودتان را آب بکشید و یا لباسهایتان را عوض کنید. ادامهی این روند ثمرهای جز تشدید بیماری وسواستان ندارد. باور بفرمایید که ما در مسئله پاکی و نجاست مأمور به ظاهر هستیم و به واقع امر و به حقیقت مطلب، مکلَّف و مأمور نیستیم، بنابراین اگر نجاست شیئی برای شخصی محرز نگردد ولی در واقع، آن چیز نجس باشد و خود فرد آن را نداند در این جا آن فرد موظف است بر اساس ظاهر عمل کند و تکلیفی بیش از این ندارد. یقین بدانید که خدا بیش از این از ما نخواستهاست. ائمه اطهار (علیهمالسلام) هم این گونه و بر اساس ظاهر عمل میکردند حتی در روایتی که منسوب به امام علی (علیهالسلام) است نقل شده است که آن حضرت وقتی میخواست به دستشویی برود، مقداری آب به پایین لباس خود میپاشیدند تا وقتی از دستشویی خارج شدند اگر رطوبتی در لباس خود دیدند و شک کردند که آن رطوبت از ترشحات دستشویی است یا غیر آن، چون قبلاً لباسشان به رطوبت پاک آغشته شده بود، شک در نجاست رطوبت مشکوک کرده و حکم به طهارت آن میکردند و با همان لباس نماز میخواندند؛ در صورتی که با وضع دستشوییهای آن زمان و نبود آب لوله کشی و کاشی و سرامیک، احتمال ترشح نجاست خیلی زیاد بود، اما امام (علیهالسلام) با این شیوه به پیروانش یاد میدهند که خیلی سخت نگیرند و تنها از نجاست یقینی اجتناب کنند. این روایت در کتاب چهل حدیث امام خمینی(ره) نقل شده است.(1)
این را بدانید، بر اساس آموزههای دینی و تعالیم اسلامی همه چیز در این دنیا به غیر از چیزهایی که دلیل خاص بر نجاست آنها داریم و یا نجاست آنها به صورت یقینی محرز شدهاست، پاک هستند. امام صادق(علیهالسلام) در روایتی فرمود: «کُلُّ شَی ءٍ طَاهِرٌ حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ قَذِر»(2)؛ «همه چیز پاک و طاهر است مگر این که بدانی و یقین کنی که نجس شده است.»
با این حساب، چون شما دلیل یقینی به سرایت نجاست به سایر قسمتهای بدنتان ندارید، هرگز نمیتوانید حکم به نجاست آن نمایید.
این را بدانید که در زمان رسول خدا، پاک ترین و بهترین انسان ها زندگى مى کردند. در حالی که آب لولهکشى و امکانات امروز نبود و پیامبر و ائمه معصومین (علیهمالسلام) در کنار کفار که از منظر ما نجس هستند، زندگی میکردند و اینگونه حساسیتها را نداشتند. در زمان ما هم علما و مراجع بزرگوار هم به شیوه و روش پیامبر و ائمه عمل میکنند؛ در اینجا جا دارد که خاطرهای از امام خمینی (ره) را برای روشن شدن بهتر مطلب نقل کنیم:
اطرافیان امام، شیوه برخورد امام با پاکی و نجاست را این گونه بیان میکنند:
«امام خمینی (قدس سره ) در هواپیماى خارجى به دستشویى رفت، وضو گرفت و با دست تر دستگیره دستشویى هواپیما را لمس کرد. سپس شروع به نماز خواندن نمود و نیز امام در موقعی که در نوفل لوشاتو بودند خانهاى اجاره کردند که موکت داشت. امام وضو گرفت و پاهاى خود را شست و روى موکت راه رفت و در گوشهاى نماز خواندند.» با این که حضرت امام اهل کتاب (یهودی، مسیحی و زرتشتی ) را نجس مىدانستند، این گونه رفتار مىکند. این گونه برخود امام به دلیل بیتوجهی ایشان به پاکی و نجاست نیست، بلکه دقیقاً عمل به حکم شرعی است که در این مورد از پیامبر و ائمه معصومین (علیهمالسلام) صادر شده است که ایشان فرموداند که مبنای نجاست چیزی، یقین به نجاست آن است و در جایی که یقین ندارید حکم بر پاکی و طهارت آن است، حال امام خمینی چون یقین به نجاست دستگیره درِ دستشویی هواپیما و نجاست موکت نداشتند و با اینکه احتمال برخورد نجاست با آنها زیاد بود، ولی با این حال بنا را بر پاکی نهادند و همان طور به اقامه نماز پرداختند.
آیت الله مکارم شیرازى نیز در پاسخ شخصى که از بیمارى وسواسى رنج مى برد و به دعا و توسلات روى آورده بود، فرمود:
«مشکل شما در واقع از خود شما است و مقصر اصلى خودتان هستید. به همین دلیل دعاى شما مستحبات نمى شود. علت اصلى آن ندانستن مسئله است. مسئله اصلى این است که بر شما واجب نیست یقین به طهارت و غسل و مانند آن پیدا کنید. آنچه بر شما به عنوان یک وظیفه شرعى لازم است، این است که به مقدار سایر مردم آب بریزید و به همان قناعت کنید، هر چند شک در غسل و طهارت داشته باشید. ما مسئولیت شرعى این حکم را مى پذیریم. شما از امروز فقط به مقدار مردم آب بریزید و با بدن نجس و حالت نجاست (به گمان خودتان) نماز بخوانید. هیچ اشکالى هم ندارد و نماز و روزه شما کاملاً صحیح است. ما به این وسیله بر شما و تمام افراد وسواسى اتمام حجت مى کنیم. مخالفت با آن گناه است. ما از خداوند مى خواهیم که به شما توفیق توجه به این مسئله را عنایت کند و از دام شیطانى نجات پیدا کنید».
به هر حال، برای درمان بیماری وسواستان چارهای نیست که با تمام افکار و اعمال وسواسی به مقابله برخیزید و آنها را به گونهای قلع و قمع کنید که اجازه جولان و کوچکترین عرض اندامی پیدا نکنند. طبیعی است وقتی این گونه افکار به مدت بیشتری در ذهنتان بمانند بیشتر هم جولان خواهد داد و اسباب زحمتتان را فراهم میکنند به همین خاطر، اگر بتوانید در همان ابتدای کار جلوی آنها را بگیرید و اجازه ندهید این گونه افکار وسواسی در ذهنتان ماندگار گردند، موفقتر عمل خواهید نمود و در درمان بیماری وسواستان مثمرثمرتر واقع خواهید شد و گام مهمی را خواهید برداشت. پس، باید به محض خطور افکار وسواسی به ذهنتان در همان لحظات اولیه و ابتدای کار به مقابله با آنها بپردازید و جلوی پیشروی آنها را بگیرید.
نکته دیگری که در این جا تذکر آن ضروری است این است که بدانید، از آن جا که فرد وسواسی از حالت طبیعی و سلامت کامل روحی مقداری فاصله گرفته است به همین جهت، یقین او نیز مانند شک و تردیدهای او قابل اعتنا و توجه نیست و او وظیفه دارد به مانند عموم مردم عمل کند. بر فرض مثال، اگر فرد وسواسی یقین کند که چیزی نجس شده است، ولی دیگران یقین او را معتبر ندانند و برخلاف او اعتقادی به نجاست آن چیز نداشته باشند در این صورت، فرد وسواس نباید به یقین خود توجه کند و لازم است به مانند عموم مردم عمل کند تا وسواسی او بهبود یابد. طبیعتاً بعد از بهبودی کامل، یقین فرد وسواسی هم به مانند دیگران از اعتبار لازم برخوردار خواهد بود و او میتواند به آن بها بدهد و طبق آن عمل نماید. به هر حال، تا رهایی از بیماری وسواس و بهبودی کامل، سعی کنید به مانند عموم مردم عمل نمایید و به مقداری که آنها در طهارت و نجاست اهمیت میدهند و به گونهای که آنها نماز میخوانند، توجه کنید و از بیش از آن مقدار پرهیز کنید. برای رهایی از بیماری وسواس، راه مطمئنی غیر از این وجود ندارد.
از لحاظ روانشناختی «بیاعتنایی و بیتوجهی» و بیتفاوتی به نداهای درونی نسبت به توجه وسواس گونه به اعمال و رفتار خود و یا تکرار عمل وسواسی، جزء مراحل درمان وسواس به حساب میآید به طوری که مَراجع بزرگوار تقلید هم بر صحت این روش تأکید دارند و مبتلایان به وسواس را توصیه به بیتوجهی و بیاعتنایی نسبت به نداهای درونی که فرد وسواس را به دقت و بررسی بیش از حد فرا میخواند، میکنند.
با این اوصاف، در اولین قدم برای رهایی از این مشکل، توصیه میشود که هر جا احتمال ترشح نجاست میدهید، با بیاعتنایی از کنار آن بگذرید و به هیج وجه به وارسی آن نپردازید.
در خصوص اذکار نماز نیز همین که برای یکبار قرائت نمازتان را به تنهایی یا با کمک کارشناسان دینی اصلاح کنید و بعد از آن نمازهایتان را به همان شیوه بخوانید، کافی است.
اگر با این توضیحات نتوانستید بر مشکل خود فائق آیید، معلوم میگردد که بیماری وسواس در شما تثبیت و تشدید شده است؛ به همین خاطر لازم است به صورت حضوری به مراکز مشاورهای و خدمات روانشناختی معتبر مراجعه کنید و با کمک روانشناسان و روانپزشکان باتجربه بیماری وسواس خویش را درمان کنید، طبیعتاً اگر راهکارهای روانشناختی جواب ندهد، نیاز به دارو درمانی و روان درمانی هم پیدا میکنید.
این را بدانید که ارجاع برخی مبتلایان به بیماری وسواس به روانشناسان، روانپزشکان و دیگر متخصصین مربوطه با این دلیل است که در مشاورههای مکاتبهای و غیر حضوری به هیچ وجه نمیتوان به درمان کامل این گونه افراد پرداخت چرا که معمولاً بیماری و اختلال این گونه افراد با ارائه چند راهکار کلی درمان نمیشود و بهبود نمییابد، بلکه درمان نهایی نیازمند چندین و چند جلسه درمانی و به کارگیری تکنیکهای مختلف درمانی و ارائه تمرین روزانه است. گاهی لازم است عملکرد بیماران مبتلا به وسواس زیر نظر متخصصین مربوطه چک شود و تأثیر تکنیکها از نزدیک مشاهده شود تا در صورت لزوم دوباره آن تکنیک تکرار شود و یا در صورت عدم تأثیر، تکنیک کارآمد دیگری جایگزین گردد تا به تدریج فرد وسواس به بهبودی و درمان نهایی خود نزدیک گردد. گاهی وقتها وقتی شدت بیماری زیاد باشد، چارهای جزء دارو درمانی زیر نظر روانپزشک وجود ندارد تا وضعیت بیمار به حالت عادی برگردد تا بشود او را با استفاده از فنون و تکنیکهای رواندرمانگری، درمانهای شناختی و درمانهای رفتاری درمان کرد.
همواره موفق و کامروا باشید.
پینوشتها:
1. موسوی خمینی، روح الله، چل حدیث، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1387، ص403.
2. نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، قم : مؤسسة آل البیت علیهم السلام ، 1408ق ، ج2، ص583.