خانه » همه » مذهبی » وعده های قرآن در بهشت

وعده های قرآن در بهشت


وعده های قرآن در بهشت

۱۳۹۲/۰۳/۱۱


۳۲۱۴ بازدید

چرادرقرآن سوره ای مثل مؤمنون هست که راجب مردان مؤمنه ووعده حوریان بهشتی بهشون داده شده اما درموردزنان مؤمن گفته نشده ووعده همسران بهشتی بهشون داده نشده؟ مثلا میگن الذین یؤمنون بالغیب و یوقیمون الصلوة … اصلا صیغه مؤنث نداره؟


در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید.
الف . منظور از مومنون مردان مومن نیست بلکه معنایی اعم از زنان و مردان مومن است .

توضیح بیشتر این که زبان قرآن، زبان فرهنگ محاوره است نه بر اساس ادبیات دستوری؛ مراد از فرهنگ محاوره این است که هر کتابی که به زبان خاصی نازل یا نوشته شده، ادبیات و شیوه گفت وگوی همان زبان را رعایت نماید و با توجه به این که بالاخره قرآن باید به یکی از زبان های مردم نازل می شد و عربی، کامل ترین زبان است (حتی در زمان حاضر)، قرآن کریم به اقتضای ادبیات و فصاحت و بلاغت، قواعد گفت وگو و محاوره عربی را رعایت نموده است. در این زبان، خطاب ها به صورت مذکر آورده می شود.
وقتی خداوند، معارفی را با الفاظ مذکر و به ظاهر، خطاب به مردان بیان می کند، می خواهد به ما بفهماند که فرهنگ قرآن، اعم از مذکر و مؤنث است و اگر مطلبی با خطاب الذین و امثال آن باشد که مخصوص مردان به نظر می رسد، منظور، مرد در مقابل زن نیست؛ بلکه براساس فرهنگ محاوره­ای است؛ به عنوان مثال، خدای سبحان در سوره نحل می فرماید: «من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیاتاً طیبه».1 در این آیه، چهار لفظ مذکر بیان شده، اما در اثنای آیه می فرماید: چه زن باشد و چه مرد که با یکدیگر، هماهنگ به نظر نمی رسند.
در اول آیه فرمود: «من عمل صالحا» که لفظ «عمل»، به صورت مذکر بیان شده، بعد در ادامه فرمود: «من ذکر و انثی و هو مؤمن فلنحیینه» که در این­جا نیز لفظ «مؤمن»، ضمیر «هو» و ضمیر مفعولی «ه» مذکر آمده است. بنابراین، باید دید که جمله «من ذکر و انثی»، بیان چیست؟ اگر بیان «عمل» است که «عمل»، فقط مذکر را شامل می شود و ضمیر «ه» نیز به مذکر برمی گردد؛ امّا پاسخ صحیح آن است که خداوند در این­جا می خواهد به ما بفرماید که تعبیر به صورت مذکر، بر اساس فرهنگ محاوره است؛ نه این­که عمل و حیات طیب، مخصوص مرد باشد.
در آیه دیگری می فرماید: «ان المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات… اعدَّ الله لهم مغفره و اجراً عظیماً».2
در این­جا، در ابتدا، سخن از مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و … در کنار یکدیگر است، اما در انتهای آیه نمی فرماید: «اعد الله لهم و لهن»؛ بلکه می فرماید: «اعد لهم»؛ یعنی دیگر به این فکر نباشید که هر جا سخن از «کم» و «هم» شد، منظور مرد است؛ بلکه طرز برداشت از قرآن را به ما نشان می دهد.
در جای دیگر درباره مریم علیهاسلام می فرماید: «صدقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتین». این تعبیر، برای این نیست که ما قانتات نداریم؛ چون صریحاً در سوره احزاب فرمود: «و القانتین و القانتات»؛3 بلکه برای حفظ فرهنگ محاوره است. در طرف عکس قضیه نیز براساس فرهنگ محاوره، زن تبهکار را در زمره مردان تبهکار می شمارد و در سوره یوسف، «و استغفری لذنبک انک کنت من الخاطئین» آمده است و «من الخاطئات»، ذکر نشده است و علت این نیست که ما خاطئات نداریم؛ بلکه برای رعایت فرهنگ محاوره است.
در فرهنگ محاوره می گویند: مردم، قیام کردند که مقصود، اعم از زن­ها و مردهاست و نمی گویند: زن­ها و مردها قیام کردند یا می گویند: مردم، رأی دادند و نمی گویند: زن­ها، رأی دادند. «الذین» در قرآن، یعنی «مردم» و نه «مردان» و مردم، شامل زن و مرد است. بنابراین، نباید گفت که قرآن، مردگراست.
حسن قدوسی زاده
پی نوشت:
1. نحل، آیه 97.
2. احزاب، آیه 35.
3. احزاب، آیه 35.

 
  ب. همسران زنان بهشتی
در قرآن مجید این بشارت داده شده است که مؤمنان در صورتى که همسران و فرزندانشان نیز مؤمن باشند در کنار یکدیگر خواهند بود .
1. « ادخلوا الجنّة انتم و ازواجکم تحبرون ؛ وارد بهشت شوید شما و همسرانتان در نهایت شادباشى » ،  ( سوره زخرف، 70 ). علامه طباطبایى در ذیل آیه شریفه مى گوید: منظور از زوج همان زنان با ایمانى هستند که در دنیا بودند .( تفسیر المیزان، 18 / ص 129 )
2. « هم و ازواجهم فى ظلال على الارائک متکؤن ؛ آنها و همسرانشان در سایه هاى قصرها و درختان بهشتى بر تختها تکیه کرده اند ».( یس / 56 )
و آیاتى که داخل شدن همسران صالح را به بهشت وعده داده شده است. از جمله: الف . « ربّنا و ادخلهم جنات عدن التى وعدتهم و من صلح من ءابائهم و ازواجهم و ذرّیاتهم انک انت العزیز الحکیم ؛ پروردگارا، آنان را به باغهاى جاوید که وعده شان داده اى با هر که از پدران و همسران و فرزندانشان که به صلاح آمده اند داخل کن؛ زیرا تو خود ارجمند و حکیمى ».( سوره مؤمن / 8 )
ب . « جنات عدن یدخلونها و من صلح من ءابائهم و ازواجهم و ذریاتهم … ؛ بهشتهاى عدن که آنان با پدران و همسرانشان و فرزندانشان که درستکارند، در آن داخل مى شوند و …».( رعد / 23 )
از این آیات استفاده مى شود که زنان و مردانى که در این دنیا همسر یکدیگرند، هرگاه هر دو با ایمان و بهشتى باشند در آنجا به هم ملحق مى شوند. و هم در بهترین شرایط و حالات زندگى مى کنند. و در برخى از نصوص آمده است که همسر با ایمان فرد مؤمن بسیار زیباتر و دلپذیرتر از حوریان بهشتى خواهد بود و این به جهت عبادات و اعمال صالحى است که در این جهان انجام داده است و از
مضمون برخى آیات و روایات، چنین بر مى آید که مسأله ى لذت هاى جنسى اختصاص به مردان ندارد؛ بلکه زنان نیز در بهشت مى توانند براى خویش شوهرانى دلخواه برگزینند .( براى آگاهى بیشتر ر.ک: بهشت و حوریان بهشتى، سید محمدجواد حسینى )
واژه حور از نظر لغت به معناى مطلق خروج از حالت سابق و تبدیل به گونه جدید است .
براى آگاهى بیشتر ر.ک :
– مصطفوى، حسن، التحقیق فى کلمات القرآن، ج 2، ص 335 .
اما در تبدیل به گونه جدید دو نظر میان مفسران است. گروهى از جمله علامه طباطبایى بر این عقیده اند که: دقت و توجه درباره اوصافى که در قرآن مجید براى حور بیان گردیده، چنین استفاده مى شود که این تبدیل به گونه اوصاف زنانه است نه به موجودى که آثار و اوصاف مردانه را در بر داشته باشد، به همین جهت به نظر مى رسد که مراد از حور طائفه مونث باشد نه طائفه مذکر .( ترجمه المیزان، ج 18، ص 240 و ج 19، ص 223 و 247 )
اما این که پس پاداش زنان مومن در بهشت چیست؟ در منابع کلامى و روایى چنین آمده که در روز قیامت، اگر مرد زن مؤمن، اهل بهشت بود همو را اختیار مى کند و اگر از اهل جهنم بود مردى را از میان مردان بهشتى برمى گزیند. شاید فلسفه این کار این باشد که زن برخلاف مرد از نظر طبیعت تعددپذیر نیست. به همین جهت مردى را انتخاب مى کند .
اما گروهى از جمله استاد آیت الله مکارم شیرازى در مقابل مدعى اند که حورالعین مى تواند مذکر هم باشد، براساس این نظر شاید علت این که اوصاف حورى به کار رفته در قرآن بر مؤنث دلالت مى کنند نه بر مذکر، به این جهت بوده است که گفتگو و محاوره در آن آیات با طائفه مردان مؤمن بوده است نه با زنان مؤمن دنیوى، لذا اسلوب محاوره اقتضا داشت که چنین اوصافى براى موجودات فوق ذکر شود .
از مضمون برخى آیات و روایات، چنین برمى آید که مسأله لذت هاى جنسى اختصاصى به مردان ندارد؛ بلکه زنان نیز در بهشت مى توانند براى خویش شوهرانى دلخواه برگزینند .
اصطلاح «حور» نیز اختصاصى به زنان ندارد؛ بلکه حورهاى مذکر نیز در بهشت وجود دارند .
براى نمونه به این حدیث توجه کنید که از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود : « قال النبی(ص): ان فی الجنه سوقا ما فیها شری و لا بیع الا الصور من الرجال والنساء من اشد تهی صوره دخل فیها و ان فیها مجمع حورالعین … ؛ در بهشت بازارى است که در آن خرید و فروشى نیست، تنها در آن جا تصویر مردان و زنان وجود دارد. هر کس که تمایلى به آنان پیدا کند، از همان جا بر او وارد مى شود …».( بحار الانوار، ج 8، ص 148 )
در بهشت هم حوریان بهشتى وجود دارند که از نعمت هاى بهشتى هستند و در دنیا نبوده اند. همچنین، زنان دنیا ـ که اهل بهشت باشند ـ با زیبایى و شکوهى برتر از حوریان در بهشت حضور دارند؛ چنانچه مایل باشند به شوهران خویش مى پیوندند وگرنه هرگونه که بخواهند عمل مى کنند .
چون که لذت هاى بهشت مخصوص مردان بهشت نیست، بلکه کسى که داخل بهشت شود، چه زن و چه مرد، از نعمتها و زیبائیها لذت خواهد برد. قرآن کریم مى فرماید : «… و فیها ما تشتهیه الانفس و تلذّ الاعین ؛ در بهشت آنچه دل خواهد و چشم از آن لذت مى برد موجود است ».( زخرف / 71 )  در این امر (لذّت بردن) بین مرد و زن بهشتى فرقى نیست؛ هر کدام از آنها هر نوع لذتى بخواهند برایشان مهیا است و براى زنان بهشتى نیز مردان بهشتى بدلخواهشان هست .
 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد