ولادت و آغاز امامت امام عصر(ع) پیچیده ترین مواجهه حق و باطل
۱۳۹۳/۱۰/۰۳
–
۴۸ بازدید
ولادت و آغاز امامت امام عصر(ع) پیچیده ترین مواجهه حق و باطل
نهم ربیع الاول سالروز امامت امام دوازدهم شیعیان امام زمان مهدی موعود(ع) است. رویدادی که در سال ۲۶۰ هجری قمری رخ داد و از جهت تاریخی شباهت فراوانی با بعثت پیامبر اسلام و واقعه غدیر خم دارد به گونه ای که می توان آن را در دوازدهمین و آخرین غدیر امامت و ولایت دانست.
ولادت و آغاز امامت امام عصر(ع) پیچیده ترین مواجهه حق و باطل
نهم ربیع الاول سالروز امامت امام دوازدهم شیعیان امام زمان مهدی موعود(ع) است. رویدادی که در سال 260 هجری قمری رخ داد و از جهت تاریخی شباهت فراوانی با بعثت پیامبر اسلام و واقعه غدیر خم دارد به گونه ای که می توان آن را در دوازدهمین و آخرین غدیر امامت و ولایت دانست.
تکریم و پاسداشت این روز باعث ایجاد فضای امید و نشاط و آینده نگری مقدس خواهد شد و بلکه ظرفیت ها و استعدادهای این روز برای ایجاد امید و نشاط بیشتر از جشن نیمه شعبان است بدان جهت که نیمه شعبان سال روز ولادت امام عصر و نهم ربیع الاول سال روز امامت و ولایت ایشان.
فعلیت ولایت و امامت آن امام غایب تاریخ بشر را نسبت به ظهور نزدیک تر ساخته و پاس داشت آن در چارچوب مبانی فرهنگ دینی می تواند این روز را که سال روز غیبت نیز است به دوران ظهور نزدیک تر سازد.
حجت الاسلام محمد رضایی در کتاب “نهم ربیع الاول (چرایی، چیستی، چگونگی) عهدی دوباره با امام زمان” قرائتی علمی و تحلیلی درون دینی از این رویداد مهم ارائه داده است که بخش هایی از آن را با هم می خوانیم؛
آغاز امامت امامان معصوم در تاریخ
در فرهنگ ولایت شناسی، ولایت باوری و ولایت زیستی شاهد دوازده زادروز و سال گشت تولد برای امامت معصومین هستیم. شاید زادروز و سال روز ولایت هیچ امامی به اندازه امام اول و امام دوازدهم دارای اهمیت نباشد چرا که امام اول مبنا و پایه خط امامت و ولایت است و تا مومن با شادی تجلی تکوینی (ولادت) و تشریعی (امامت و ولایت) آن امام سلوک ننماید، نمی تواند به مسیر ولایت حق راه یابد و سلوک معنوی با تجلی و فعلیت و عینیت تکوینی و تشریعی امام دوازدهم عمق و کمال این ولایتمداری را محقق سازد.
بدین جهت است که در دوازده تجربه آغاز امامت و ولایت هیچ کدام به اندازه اولین و آخرین آغاز ها دارای اهمیت نمی باشد به ویژه که در تاریخ دینداری شیعیان هم هیچ زادروز و آغاز امامت امامی به اندازه میلاد و به امامت رسیدن این دو بزرگوار مورد توجه دوست و دشمن نبوده است.
به عنوان نمونه موضوع وصایت امیرالمومنین برای آخرین پیامبر در ادیان و مذاهب آسمانی گذشته وارده شده بود و درباره ولادت و امامت امام موعود هم به صورت کلی و جزیی گزاره های دینی در ادیان پیش از اسلام و نیز در قرآن و احادیث نبوی وجود داشت. بدین جهت حساسیت اجتماعی نسبت به این دو امام بیشتر بود.
البته این حساسیت فراوان به معنی آمادگی جامعه دینی اسلامی برای پذیرش امامت و ولایت معصومین نبوده و نیست بلکه همان گونه که تولد و بعثت پیامبر با وجود پیشگویی های پیامبران پیشین در غربت اتفاق افتاده است آغاز امامت نیز با نوعی غربت، مهجوریت، هجوم و فشار از سوی رهبران و جوامع باطل همراه بوده است.
در مطالعه تاریخ و سیره معصومین مساله آغاز امامت را می بایست از زوایای متعددی نگریست تا بتوان به تحلیل درستی از تاریخ امامت دست یافت. این مساله از جهت رقابت ماورایی ابلیس و مدیریت آسمانی حق تعالی، از جهت دشمنی ها و نابود گری های شیطان انسانی، از جهت مدیریت غیبی و زمینه سازی هر یک از امامن برای امام بعدی و در نهایت از منظر بازتاب های آن بر جامعه شیعه قابل تحلیل است.
اگر این نگاه جامع در مطالعه زندگی امامان لحاظ شود معلوم خواهد شد که چرا در مساله ولادت و آغاز امامت امام دوازدهم شاهد پیچیده ترین مواجهه حق و باطل هستیم.
بر این اساس آغاز امامت امام اول سه مرحله دارد که عبارت است از: آغاز ولایت در روز غدیر، آغاز امامت پس از رحلت پیامبر و آغاز خلافت که بدون پذیرش مقام امامت ایشان از سوی جامعه اسلامی همراه بود و امام در مقام خلیفه چهارم به خلافت رسید.
آغاز های مهدوی هم سه مرحله دارد که عبارت اند از: آغاز امامت که مصادف با غیبت صغری بود، آغاز غیبت کبری و زمان ظهور.
تحلیل و تفسیر چرایی رخ داد این دو وضعیت تاریخی را در دعای افتتاح خواهیم یافت؛ آنجا که می خوانیم: “اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا و غیبه ولینا”. بدین معنا که تخلف سیاسی اجتماعی صحابه پس از رحلت پیامبر مهجوریت قرآن و طرد امامت از جامعه اسلامی را به دنبال داشت امری که سرانجام آخرین شروع امامت را با غیبت همراه ساخت.