خانه » همه » مذهبی » ولایت فقیه و ولایت رسول الله

ولایت فقیه و ولایت رسول الله


ولایت فقیه و ولایت رسول الله

۱۳۹۵/۱۰/۳۰


۴۰۲ بازدید

با توجه به آیه “انما ولیکم الله و الرسول والذین امنوا الذین یقیمون الصلاة و یوتون الزکوة و هم راکعون” و معنى ان که ولایت امت اسلام را فقط به خدا پیامبر و امام محدود میکند چگونه میتوان ولایت فقیه را همان ولایت رسول الله دانست

1.اگر بخواهیم بر اساس ظاهر آیه 55 سوره مائده در مورد تعیین تکلیف ولایت بر امت اسلامی قضاوت کنیم در آن صورت حتی ولایت ائمه اطهار علیهم السلام نیز قابل اثبات نخواهد بود چرا که این آیه ظاهرا درباره اثبات ولایت برای کسی است که در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در زمان نزول این آیه در وسط نماز به سائلی انگشتری خود را داده بود که به اجماع شیعه و جمع کثیری از اهل سنت، این شخص جز امیر المومنین علی علیه السلام کس دیگری نبود(رک : ترجمه تفسیر المیزان، ج6، ص20، همچنین برای بررسی مدارک اهل سنت رک: سایت اطلاع رسانی آیت الله میلانی، http://www.al-milani.com/farsi/library/lib-pg.php?booid=43&mid=216&pgid=2582 )،
اصل شان نزول این آیه در مورد بحث ولایت، وصایت و جانشینی پیامبر اسلام صلی الله و علیه وآله بوده و مقصود این بوده جانشین پیامبر همان فردی است که در منظر عموم مسلمانان اقدام به این کار کرده و بعدها نیز در روایات شیعه و سنی ماجرای آن نقل شده است. لذا اگر حصر ولایت به صورت کلی هم در اینجا وجود داشته باشد حصر ولیّی است که بلافاصله بعد از پیامبر زمام امور مسلمین را باید بر عهده بگیرد ، نه اینکه ولایت به صورت کلی محصور به ایشان باشد و گرنه حتی ولایت سایر ائمه معصومین نیز قابل اثبات نبود . بنابر این تنها دلیل برای اثبات ولایت این آیه شریفه نبوده و آیات دیگری نیز بر آن دلالت دارد از جمله آیه 59 سوره نساء «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» و از آنجا که لازمه وجوب اطاعت مطلق و بدون قید و شرط ، عصمت است ، تنها مصداق آن معصوم علیه السلام خواهد بود که روایات متعددی بر این مطلب دلالت دارد .
2.ولایت فقیه مستند به ادله عقلی و نقلی متعددی است و جایگاه رهبری و هدایت جامعه در عصر غیبت است که با توجه به ضرورت وجود حکومت دینی و جامعیت اسلام امری ضروری است .از این رو حضرت امام آن را امری بدیهی دانسته اند بدین معنا که پس از تصدیق اصول دین یعنی توحید و معاد، ضرورت نبوت و رسالت مطرح می گردد. ضرورت نبوت خود به خود و بدیهاً ضرورت امامت را به مثابه ادامه نبوت در پی دارد و در اثر پذیرش ضرورت امامت است که می توان به ضرورت ولایت فقیه رسید . بر همین اساس ایشان فرمودند: «همان دلایلی که لزوم امامت پس از نبوت را اثبات می کند، عیناً لزوم حکومت در دوران غیبت ولی عصر (عج) را در بردارد… و آیا خردمندانه است که بگوییم خداوند حکیم به هرج و مرج میان مسلمین و پریشانی احوال آنها رضا داده است.» (خمینی ، سید روح الله ، البیع ، قم: اسماعیلیان , 1363 ،ج2 ، ص ۴۶۱)
3.منظور از اینکه ولی فقیه همان ولایت رسول الله را دارد بدین معنا نیست که نعوذ بالله مقام ولی فقیه را با پیامبر اکرم و ائمه اطهار یکسان بدانیم زیرا کسی با آن بزرگواران قابل مقایسه نیست ، اما بدان معناست که که ولی فقیه به عنوان رهبر جامعه در راستای انجام وظایف و مسئولیت های اجتماعی و حکومتی
تمام اختیاراتی را که پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام در امر حکومت وسیاست و اداره جامعه بر عهده داشتند را ، دارا می باشد و همانگونه که حضرت امام فرموده اند: « فقیه عادل ، همه اختیاراتی که پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام در امور سیاست و حکومت دارا بودند ، را داراست و معقول نیست در اختیارات آن دو فرقی باشد ، زیرا حاکم هر شخصی که باشد ، مجری احکام الهی و اقامه کننده حدود شرعی و گیرنده خراج و مالیات و تصرف کننده در آن ها بر طبق مصالح مسلمین است… فقیه همه اختیارات امام علیه السلام را دارا می باشد مگر آن که دلیلی قائم شود که اختیاری که برای امام ثابت است به دلیل جهات شخصی معصوم است نه جهت ولایت و حکومت و یا اگر مربوط به امور حکومتی و سیاسی است اختصاص به معصوم دارد مانند آنچه در جهاد ابتدایی مشهور است .» ( البیع،ج2 ، ص 467-497)
البته برای اینکه برای کسی این تصور ایجاد نشود که معنای ولایت مطلقه , همطراز قرار دادن فقیه با معصوم علیه السلام است ، ایشان می فرمایند : « وقتى مى گوییم ولایتى را که رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) داشتند، بعد از غیبت، فقیه عادل دارد، براى هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه (ع) و رسول اکرم (ص) است. زیرا اینجا صحبت از مقام نیست؛ بلکه صحبت از وظیفه است «ولایت»، یعنى حکومت و اداره کشور و اجراى قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم است؛ نه اینکه براى کسى شأن و مقام غیر عادى به وجود بیاورد و او را از حد انسان عادى بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، «ولایت» مورد بحث، یعنى حکومت و اجرا و اداره، بر خلاف تصورى که خیلى از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه وظیفه اى خطیر است.» (خمینی ، سید روح الله ، ولایت فقیه ، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ، 1377، ص 51-52)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد