خانه » همه » مذهبی » وهابيت چه اشكالاتي به شيعيان مي گيرند؟

وهابيت چه اشكالاتي به شيعيان مي گيرند؟

از حيث زماني شيعه مدت 12 قرن قبل از وهابيت بوجود آمد كه همان پيروان علي ابن ابي طالب ـ عليه السلام ـ بوده و طبق فرمايش قرآن و سفارشات خود پيامبر در طول اين مدت سعي داشته كه هميشه در احترام و پاسداشت اين خاندان نهايت اهتمام را به كار بگيرد.
در قرن دوازده فرقه اي تندرو وافراطي بوجود آمد كه بنام وهابيت معروف است آنها اشكالاتي بر تمام مسلمانان مي گيرند. اين اشكالات كه بر شيعه و ساير فرقه هاي مسلمان از طرف وهابيت وارد مي شود به طو ر غالب بر محور شرك و توحيد مي باشد كه به صورت مختصر به آنها اشاره مي شود.
1. به اعتقاد وهابيون كساني كه به پيامبران و اوليا و صالحين توسل مي كنند از اعتقاد به توحيد خارج شده و مشرك مي شوند[1]و لذا توسل به افراد ذكر شده را رد مي كنند و آنرا بدعت در اسلام مي دانند.
در نقد اين ديدگاه بايد گفت كه احاديث و روايات زيادي وارد شده كه افراد صالح و پيامبران و معصومين وسيله هستند و واسطه بين خالق و مخلوق مي باشند. و از همين مقوله است كه «مالك بن انس»به منصور دوانيقي در حرم پيامبر چنين گفت:«پيامبر وسيله تو و وسيله پدرت آدم است.[2] كه اشاره به دستورد خداوند به آدم جهت توسل به انوار مقدسه پنج تن مي باشد. و باز در روايتي آمده كه مرد نابينائي محضر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ آمده و از پيامبر خواست كه آن حضرت از خداوند براي او عافيت بخواهد و حضرت پذيرفتند. اين روايت و روايات مختلف باتفاق شيعه و سني صحيح است و معناي آن همان توسل است.[3]2. به اعتقاد وهابيون ساختن مسجد و برگزاري نماز و دعا در كنار قبور اوليا و ائمه و پيامبر و صالحين جايز نيست.[4]در پاسخ بايد كفت كه اين فرقه هيچ دليل شرعي و عقلي بر آن ندارند، زيرا در قرآن درباره جواز ساختن مسجد و بنا بر روي قبور به صورت صريح آيه اي وجود دارد: «در محل خوابگاه اصحاب كهف ما مسجد اتخاذ كرديم».[5]در آيه ديگر در رابطه با خواندن نماز در كنار قبور مي فرمايد:« از مقام ابراهيم براي خود نمازگاهي اتخاذ كنيد».[6]به اعتقاد شيعه كه سيره مستمر مسلمين هم بوده و بعد از رحلت پيامبر و دفن آن حضرت در روضة شريفه كه داراي بنا بود و بعد از آن هم همواره تعمير و تكريم مي شد همواره محل برگزاري نماز مسلمانان بود، هدف از مصلي و مسجد قرار دادن كنار قبور اولياء و ائمه و انبياء پرستش خود اهل قبور نمي باشد بلكه خدا را در اين اماكن مقدس مورد پرستش و عبادت قرار مي دهند.
3. از مسائلي كه وهابيون دربارة آن حساسيت خاصي دارند و به شيعه در اين مورد هم اشكال مي گيرند تعمير قبور و ساختن بنا بر روي قبور اولياء و پيامبران و معصومين ـ عليهم السلام ـ  است.[7]همانطور كه ذكر شده طي قرون گذشته سيره مسلمين بر اين بوده كه قبور انبياء و اولياء را همواره آباد نگه مي داشتند كه قبر رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ هم مستثني از اين امر نبود و از اين گذشته اين عمل مصداق دوستي و احترام به آن بزرگواران است كه خداوند به پيامبرش مي فرمايد:«بگو من به رسالت مزد و اجري جز ابراز علاقه و دوستي به خويشاوندانم نمي خواهم.»[8]و همچنين پيامبر را روزي كه دفن كردند در حجرة مخصوص عايشه دفن نمودند كه داراي بنا بود و اگر ردّي از پيامبر در اين رابطه مي بود اصحاب و از جمله علي ـ عليه السلام ـ به اين نحو عمل نمي كرد.[9]همچنين در ملل و امم گذشته با بناي ياد بود بر مزار افراد صالح سعي مي كردند كه ياد آنها هيچ وقت فراموش نشود. همچون اصحاب كهف كه در قرآن از آن ذكري به ميان آمده است. و اگر اين عمل منافات با توحيد داشت خداوند آنرا بيان نمي كرد و يا در ردّ ‌آن آيه ديگري نازل مي فرمود.
4. اشكال ديگر وهابيان بر شيعه اين است كه نبايد به قصد زيارت قبور پيامبر و ائمه سفر كرد و اين كار را مصداق شرك مي دانند.[10]بايد گفت كه در رابطه با زيارت اهل قبور نه تنها از طرف پيامبر منعي نشده بلكه خود آن حضرت به زيارت اهل قبور در بقيع مي رفتند و خلفاي ثلاثه هر گاه از سفر بر مي گشتند به زيارت قبر پيامبر مي رفتند و اين عمل به طور كلي سيره مسلمين بوده و خلفا و حكام به زيارت قبر پيامبر مي رفتند اين كار مختص شيعه نيست.
همچنين سفارش پيامبر اين است كه به زيارت اهل قبور برويد كه اين عمل ماية ياد آوري سراي ديگر است.[11]5. ايراد ديگر وهابيون به شيعه طلب شفاعت از پيامبر و ائمه و صالحين است كه اين عمل را مصداق شرك به خداوند مي دانند و آنرا رد مي كنند.[12]در جواب اين مورد هم بايد گفت كه روايات زيادي داريم كه اصحاب و ياران آن حضرت در زمان حياتشان از وجود مبارك پيامبر طلب شفاعت مي كردند واگر اين عمل مخل توحيد و موجب شرك به خداوند بود حتماً از طرف پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و ساير معصومين رد مي شد. و مردم را راهنمائي مي كردند. انس بن مالك مي گويد: از پيامبر درخواست كردم كه در روز قيامت در حق من شفاعت كند وي پذيرفت و گفت شفاعت خواهم كرد گفتم كجا تو را پيدا كنم فرمود كنار صراط.[13]اينكه وهابيون اشكال مي كنند آنها اشتباه كرده مي پندارند طلب شفاعت به اين است كه شيعه خدا را فراموش كرده و از بنده خدا (پيامبر) شفاعت مي طلبد در حالي كه شفاعت خواستن از نبيّ مكرم اسلام و ائمه معصومين ـ عليه السلام ـ عبارت است از اينكه آن حضرات از خداوند درباره بنده اش بخشش و غفران بخواهند و اين از قبيل دعا براي برادر ايماني است كه رسول خدا فرمود:«هر كس در حق برادر مسلمانش دعا كند دعايش مستجاب مي شود.»[14]و در قرآن هم آمده كه:«واگر مخالفان هنگامي كه به خود ستم مي كردند (و فرمانهاي خدا را زير پا مي گذاردند) به نزد تو مي آمدند و از خدا طلب آمرزش مي كردند و پيامبر هم براي آنها استغفار مي كرد. خدا را توبه پذير و مهربان مي يافتند.»[15]اين در حال حيات پيامبر بود ولي با رحلت پيامبر نيز اين امر منقطع نمي شود.
6. بر شيعه خرده مي گيرند كه تبرك جستن به آثار ائمه و معصومين شرك است و با توحيد منافات دارد.[16]در جواب بايد گفت كه تبرك جستن و طلب شفاء‌كردن نه تنها به خاطر قداست آنهاست بلكه در قرآن هم آمده آنجا كه از زبان حضرت يوسف مي فرمايد:«پيراهن مرا ببريد و به ديدگان پدرم بيافكنيد، او بينائي خود را باز مي يابد.[17]و شيعه هم به آثار معصومين تبرك مي جويد به خاطر مقام و قرب آن حضرات به خداوند است و همة اين موارد مذكوره در چهارچوب وسيله و واسطه بودن آن بزرگواران بين خداوند و مخلوقات است و نه بعنوان پرستش چرا كه پرستش فقط از آن خداوند است.
بنابراين وهابيون بخاطر عقايدي كه بعد از 12 قرن از آغاز اسلام ابداع كردند و عقايد جديدي آوردند بيشتر به خاطر دشمني و كينه با ائمه معصومين بوده كه به سيره مسلمين خرده ميگيرندو به خاطر محبّت و علاقه شيعيان به ائمه ـ عليهم السلام ـ آنان را آماج تيرهاي اتهام و تكفير قرار مي دهند.

معرفي منابع براي مطالعه بيشتر:
1. فرهنگ و عقايد اسلامي، جلد 3 . جعفر سبحاني.
2. توسل يا استمداد از ارواح مقدسه، سبحاني.

پي نوشت ها:
[1] . سيد محسن امين، كشف الارتياب، مكتبة اسلاميه كبري، چاپ سوم، 1347 هجري. صفحه 139.
[2] . علامه سيد هاشم بحراني، تفسير برهان، جلد 1، دارالكتب العلمية، قم، صفحه 87.
[3] . احمد بن حنبل، المسند، جلد 4 صفحه 138.
[4] . كشف الارتياب پيشين، صفحه 266 و 411.
[5] . سوره كهف، آيه 21.
[6] . سوره بقره، آيه 125.
[7] . محمد جواد مشكور ، موسوعه فرق اسلامي،‌انشارات مجمع بحوث اسلامي، چاپ اول 1415، بيروت صفحه 522.
[8] . سوره شوري، آيه 23.
[9] . نورالدين علي سمهودي، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفي،‌بيروت، دار احيا التراث العربي، 1995، صفحه 383.
[10] . جعفر سبحاني،‌في ظلال التوحيد،‌دامشعر، چاپ اول 1421 هجري، تهران صفحه 208.
[11] . صحيح مسلم، جلد 3 دارالكتب العلميه، بيروت باب مايقال عند دخول القبور، صفحه 64.
[12] . جعفر سبحاني، پيشين صفحه 247.
[13] . جعفر سبحاني، آئين وهابيت، انتشارات اسلامي، صفحه 267.
[14] كشف الارتياب، پيشين،‌صفحه 243.
[15] . سوره نساء،‌آيه 64.
[16] . سبحاني، پيشين، صفحه 185.
[17] سوره يوسف، آيه 92.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد