از دیگر اتهامات وهابیان به شیعه
پاسخ به اتهامات وهابیان
در صحیح بخاری و نسایی آمده؛ انس بن مالک می گوید مادر بزرگ من ملیکه روزی از پیامبر دعوت کرد که برای صرف غذا به منزل او تشریف فرما شوند، تا از غذایی که درست کرده است، تناول فرمایند، حضرت دعوت او را پذیرفته و از آن غذا میل فرمود و رو به حاضران فرمودند: برخیزید تا با شما نماز بخوانم. انس میگوید حصیر بلندی آوردم و آن را با آب تر کردم، پیامبر برخواستند و صف جماعت تشکیل شد و کوچک و بزرگ به حضرتش اقتدا کردند.
و ابن ماجه شبیه همین روایت را از انس بن مالک با اندک تغییری نقل کرده، که انس گفته: برخی از عمههای من غذایی پختند و از رسول خدا درخواست کردند که تشریف بیاورند و در منزل آن زن، نماز اقامه فرمایند.
ابن ماجه به جای حصیر تعبیر به فحل کرده است و خود گفته است که فحل همان حصیری است که رنگش سیاه شده است.
از روایات وارد شده در موضوع سجده از کتب اهل سنت یک اصل دست آمد و آن حقیقت سجده بر خاک و زمین در هنگام استطاعت و توانایی است، اما در هنگام عذر فقط میتوان بر لباس متصل به بدن سجده کرد، چرا که سنت نبوی چنین میگوید.
ابوبکر بیهقی در سنن کبری به اسناد خود نقل میکند رسول گرامی اسلام در منزل ام سلیم به خواب قیلوله رفته بودند، ام سلیم سفرهای گسترده بود تا از عطر مبارک پیامبر برگیرد و بهره مند شود و حصیری برای آن حضرت میگستراند تا آن حضرت بر آن حصیر نماز گزارند.
در کتب لغت آمده است که یکی از معانی کلمه فحل، حصیر است و در صحیح ترمذی آمده است که ام سلیم برای ما زیراندازی گسترد که پیامبر گرامی بر روی آن نماز اقامه فرمودند.
و نیز در صحیح ترمذی به نقل از ابن عباس آمده است که پیامبر گرامی بر روی خمره که همان حصیر است نماز میخواندند.
و در صحیح مسلم به نقل از ابوسعید حذری آمده است به محضر پیامبر شرفیاب شدم، دیدم که پیامبر گرامی بر روی حصیر سجده میفرمایند.
در صحیح بخاری،سنن ابن ماجه و صحیح نسائی آمده است که جناب میمونه همسر گرامی پیامبر می گفت: پیامبر اکرم نماز میخواندند و من در کنار ایشان بودم، آنقدر نزدیک که گاهی لباس مبارکشان در هنگام سجده به من برخورد میکرد در حالی که بر روی خمره (حصیر) نماز بپا میداشتند.
طبرانی در کتاب اوسط ج 8 ص 348 و در کتاب کبیر می گوید عبدالله بن عمر می گفت: پیامبر گرامی بر روی حصیر نماز می خواندند و سجده می کردند و ابویعلی هر دو نقل کرده اند از جناب ام سلمه همسر گرامی رسول خدا که گفت: پیامبر حصیری داشتند که بر روی آن نماز بپا میداشتند.
باز از طبرانی به اسنادی که برخی از آنها صحیح است نقل می نماید از انس بن مالک، که رسول گرامی اسلام بر حصیر سجده میکردند و نماز میخواندند.
تاکنون روایاتی را دیدیم که شاهد سجده پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر روی حصیر بود که ظاهراً بدون عذر پیامبر بر حصیر سجده میفرمودند که اثبات میکنند که پیامبراکرم علاوه بر سجده بر خاک، مقید بودند به آنچه از زمین می روید سجده فرمایند و حصیری که از لیفه خرما بافته شده دقیقاً از همان موارد است و همانگونه که ابو حنیفه و شوکانی در نیل الاوطار و دیگران گفتهاند؛ نوع روایات ضرورت سجده بر زمین و آنچه از آن میروید را گوشزد نموده .
اما اکنون به روایاتی خواهیم پرداخت که در هنگام عذر، اجازه سجده بر روی اشیایی غیر از زمین را صادر کردهاند.
اولین روایت، حدیث انس بن مالک است که گفت: با پیامبر نماز می خواندیم، هوا بسیار گرم و سوزاننده بود، بدین سبب امکان سجده کردن بر روی زمین برای همه نبود. یکی از همراهان که توانایی سجده بر زمین سوزان را نداشت، لباسش را پهن کرد و بر آن سجده مینمود.
این روایت با اندک تفاوتی در لفظ در کتابهای صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، سنن ابوداوود، سنن دارمی، مسند احمد و سنن کبرای بیهقی و نیل الاوطار نقل شده است.
شوکانی مولف کتاب نیل الاوطار که از کتب اهل سنت است میگوید: این روایت دلالت دارد بر جواز سجده کردن به اشیایی غیر از زمین به خاطر جلوگیری از شدت گرما و البته اشاره به اصلی دارد و آن اصل سجده کردن به زمین است چرا که مشروط کردهاند جواز سجده بر غیر زمین را به عدم توانایی.
در کتابهای و جوامع حدیثی تالیف شده در سه قرن اولیه اسلام، که به زمان پیامبر اکرم نزدیکتر بوده ، دلیلی که تجویز نماید سجده کردن بر غیر زمین را ملاحظه نشده است.
انس بن مالک می گوید هرگاه که در روزهای گرم و آتشین به پیامبر در نماز اقتدا می کردیم، به جهت فرار از گرما، پیشانی را در هنگام سجده روی لباسهایمان می گذاشتیم. این روایت را ابن ماجه در کتاب سنن خودش آورده است.
طبرانی و ابویعلی به نقل از ابن عباس نقل کردهاند که پیامبر بر روی پیراهن مبارکشان سجده میفرمودند که حمل بر همان صورت قبلی (هنگام عذر) میشود.
بخاری نقل میکند که حسن بصری گفته است جماعت بر کلاهها و عمامههای خویش سجده میکردند در حالی که (به جهت گرما و یا مشکلات دیگر) دستانشان در آستینهایشان بود.
اینجا یک روایت مرفوعهای است (روایت مرفوعه روایتی است که یا زنجیره سندی ندارد و در اصطلاح به آن می گویند مرسله و یا سند دارد اما در متن نیامده است که به آن مرفوعه می گویند) که در مسند احمد بن حنبل آمده که پیامبر گرامی نماز می گذارد یا دوست می داشت که نماز بگذارد بر پوست دباغی شده.
که در سلسله سند این روایت شخص یونس بن حرث واقع شده که بیشتر علما و رجالیون اهل سنت او را تضعیف کرده اند از جمله خود احمد بن حنبل و به چنین روایتی، هیچگاه در احکام شرعی استدلال نمی شود و همچنین در سلسله سند به نام ابوعون عبیدالله بن سعید ثقفی کوفی برخورد میکنیم که او هم مجهول است و ابن حجر گفته است که روایت او (ابو عون) از مغیره بن شعبه مرسل است و مضافاً در متن این روایت سخنی از سجده و حکم آن نیامده است و پیامبر میتوانسته روی پوست دباغی شده نماز بخوانند و در عین حال روی زمین سجده فرمایند.
پس با مشکلاتی که این روایت مرفوعه از حیث سند و متن دارد نمی توان توجهی به آن نمود.
علاوه بر آن که با آن روایات فراوانی که ضرورت سجده بر خاک در هنگام نماز را گوشزد میکند اصلاً قابل توجه و توجیه نیست.
تقریباً روایات وارد شده در موضوع سجده از کتب اهل سنت را یاد آور شدیم و یک اصل دست ما آمد و آن حقیقت سجده بر خاک و زمین است در هنگام استطاعت و توانایی، اما در هنگام عذر فقط میتوان بر لباس متصل به بدن سجده کرد، چرا که سنت نبوی چنین میگوید.
پس اعتقاد به جواز سجده به فرش و سجاده های بافته شده از نخ و …. و التزام به این نحو سجده کردن و فرش کردن مساجد برای سجده روی آن، بدعت محض است و مسئلهای است که خلاف شرع مبین است و نابخشودنی.
مسئله دیگری که قابل توجه است و پیشتر نیز به آن شاره شد این است: که خمره همان حصیر است و فحل که از برگهای درخت خرما میبافند و بساط که آن نیز همان حصیر است، که در روایات به آنها اشاره شده، همه از آن چیزهایی محسوب میشوند که به زمین و آنچه از آن می روید حمل میگردند و سجده کردن در هنگام نماز به آنها مانعی ندارد، برخلاف آنچه از پشم حیوانات است و یا از ابریشم و کرک و اینجور چیزهاست، که هیچ دلیلی برای جواز سجده بر آن نیست و در سنت نبوی مستندی برای جواز آن نمیباشد و در تمام صحاح شش گانه اهل سنت، دلیلی که تجویز نماید سجده بر آن را، پیدا نمیشود حتی در کتابهای و جوامع حدیثی تالیف شده در سه قرن اولیه اسلام، که به زمان پیامبر اکرم نزدیکتر بوده ، دلیلی که تجویز نماید سجده کردن بر غیر زمین را ملاحظه نشده است.
پس اعتقاد به جواز سجده به فرش و سجاده های بافته شده از نخ و …. و التزام به این نحو سجده کردن و فرش کردن مساجد برای سجده روی آن، بدعت محض است و مسئله ای است که خلاف شرع مبین است و نابخشودنی ، چرا که با سنت خدا و پیامبر مخالفت دارد و در این خصوص حافظ کبیر ابوبکر بن ابی شیبه در مصنف جلد 2 از سعید بن مسیب و محمدبن سیرین نقل می کند که نماز بر فرش، پدیده ای نوظهور است و روایت صحیحه از پیامبر می گوید بدترین کارها، پدیده های نوظهور در دین است و هر پدیده ای در دین بدعت است.