۱۳۹۲/۰۹/۲۵
–
۱۵۳۳ بازدید
دانشجوی طالب علم چه خصوصیاتی باید داشته باشد
با سلام به شما پرسشگر گرامی؛
با توجه به این که هر فصلی از دوران زندگی انسان از جهتی می تواند سرنوشت ساز باشد باید عرض کنیم دوره دانشجویی یک دوره زودگذر، موقتی و محدود است یعنی دیری نمی پاید که شما این فرصت را از دست می دهید و باید به صورت قهری بعد از چند سال با دانشگاه خداحافظی کنید و جای خود را برای ورودی های جدید بدهید و فصل دیگری در زندگی شما گشوده می شود که آن فصل کار، تلاش، فعالیت های اجتماعی و بالاخره پذیرش مسؤولیت های شغلی، خانوادگی و اجتماعی – سیاسی است؛ از این رو دوره دانشجویی از جهت رشد و پیشرفت علمی برای یک دانشجو دوره سرنوشت ساز است.
بنابراین هدف اصلی او باید دانش افزایی و کسب مهارت های لازم علمی و عملی باشد؛ البته نباید از مسائل فرهنگی، ارزشی و اجتماعی، سیاسی نیز غفلت کند؛ بلکه باید در عین حال که خوب درس بخواند و وظیفه اصلی خویش را انجام می دهد، به این گونه مسائل نیز توجه داشته باشد تا در دام جریان های سیاسی و انحرافات فکری و دیگر مسائل نیفتد و در مواقع حساس بتواند با بصیرت و بینش لازم موضع گیری صحیح داشته باشد و مورد سوء استفاده گروه ها قرار نگیرد؛ چنانکه مقام معظم رهبری می فرماید:
«فعالیت سیاسى، براى پیداشدن قدرت تحلیل در دانشجوست. این دانشجو اگر قدرت تحلیل سیاسى نداشته باشد، فریب مى خورد؛ و فریب خوردن دانشجو، درد بزرگى است که تحملش خیلى سخت است. بالاخره اگر دانشجویان بخواهند قدرت تحلیل پیدا کنند، باید فعالیت سیاسى بکنند؛ باید سیاست را بخوانند، بنویسند، بگویند، مذاکره و مباحثه کنند. تا این کار نشود، دانشجویان توانایى پیدا نمى کنند. عقیده ى من، هنوز هم همین است.»
و انجام چنین کاری یعنی انجام تمامی وظایف مختلف دانشجویی مستلزم برنامه ریزی صحیح و استفاده بهینه از اوقات شبانه روزی است تاانشاء الله بتوانید ضمن انجام وظایف فرهنگی و سیاسی و اجتماعی خویش، از متخصصین متعهد و آگاه بشوید. در ادامه مناسب دیدیم پیرامون برنامه ریزی نکاتی را خدمت شما دانشجوی گرامی ارائه نماییم:
برنامه ریزى چیست؟ چرا اهمیّت دارد؟ اصول آن کدامند؟ لوازم آن چیست؟
یکى از تفاوت هاى اساسى میان انسان و حیوان این است که حیوان فقط در زمان حال زندگى مى کند و انسان در سه زمان: گذشته، حال و آینده. گذشته، محمل تجارب است، حال، منزلگاه تصمیم گیرى است، و آینده، سکوى رشد و ارتقاء. انسان با تجزیه و تحلیل رویدادهاى گذشته، دست به برنامه ریزى زمان حال مى زند و آینده را رقم مى زند.
متخصصان برنامه ریزى مى گویند:
نگرش انسان نسبت به آینده باید از زاویه سه افق صورت گیرد: افق باز، افق دور و افق روشن.
T }افق باز:
ضامن مانورِ فکرى آدمى نسبت به مصالح و مسائل پیرامونى و یکى از عوامل دورى آدمى از اندیشه هاى محدود و برنامه هاى جزئى نگرى است. هر انسانى که از افق باز بهره مند است، در برابر معادلات زندگى، به صورت خطى نمى اندیشد؛ بلکه نگرش او حالت شبکه اى و گسترده دارد و راه حل هاى مختلف را فقط از زاویه یک راه نمى بیند و به اصطلاح پژوهش گران، به ورطه تکسبببینى نمى افتد؛ لذا راه هاى مختلف را آزمایش مى کند. افق باز، روش مؤثرى در نگرش است و در همه فعالیت هاى هدفمند به کار مى آید.
T }افق دور:
یکى از خصلت هاى ممتاز انسان، خصلت دوراندیشى ( Providence ) است. افق دور در نگاه و نگرش آدمى، ضامن شفاف شدن ابهامات آینده است و تصمیمات آتى را رقم مى زند. افراد دوراندیش در مقایسه با دیگران، تصویرى شفاف تر در مسائل، رفتارها، عکس العمل، رویدادها و اتّفاقات دارند.
T }افق روشن:
بهره مندى انسان از زاویه روشن و کم ابهام، با استفاده از دو افق قبلى میسّر است. افق روشن، محصول دو افق دور و باز است. افقِ روشن، میوه انسان در اصل برنامه ریزى بهینه و کارآمد براى آینده در حال اتّفاق است.
محصول این سه افق، بحث شناخت (Recognition ) است. بنابراین سه افق اساس برنامه ریزى، عبارت است از:
1. خودشناسى
2. جهت بخشى فعالیت ها
3. بهبود کیفیت زندگى در ظرف زمان
تا شناخت موجود نباشد، ضمانتى براى آینده وجود ندارد.
مى توان آینده را به زمان حال منتقل نمود، یعنى مى توان زمینه ساختن پله هاى آینده را در زمان حال بررسى نمود وآن ها را شکل داد.
تعداد بسیار اندکى از مردم وقت کافى در اختیار دارند. همه از کمبود وقت مى نالند. طبق تخمین ها و برآوردهاى انجامشده، حدود 30 الى 40 درصد توان انسان ها به کار گرفته مى شود و محاسبات نشان مى دهد که افراد، 60درصد از زندگى کارى خود را هدر مى دهند. بیشتر وقت ها، انرژى ها، توانایى ها و استعدادها به هدر مى روند، چون شناخت کافى وجود ندارد، هدف ها روشن نیست و برنامه ریزى ها و اولویت گذارى ها دقیق نمى باشد.
عمر ما محدود است. ما یک بار فرصت زندگى کردن داریم. امروزه طبق محاسبات انجام شده، یک انسان با امید به زندگى طولانى، حداکثر 000/200 ساعت از زمان را، به عنوان وقت قابل استفاده، در اختیار دارد.
T }استفاده از سرمایه عمر:
استفاده بهینه و بهتر از «زمانِ» محدود و ارزشمند، تنها از طریق برنامهریزى و «مدیریت زمان» که هوشیارانه، مستمر و پایدار تدوین شده باشد، فراهم مى شود. مدیریت زمان که در واقع، همان برنامهریزى است، به معناى تسلط و کنترل بر فرصت ها و جهت دادن به فعالیت هاست.
T }برنامه ریزى فرصت ها: