پائولو کوئلیو و علل گسترش آثار او در ایران/بخش اول
۱۳۹۲/۰۳/۱۰
–
۲۴۸ بازدید
پائولو کوئلیو رمان نویس برزیلى است که افکارش به عنوان یکى از عرفان هاى نوظهور مطرح گردیده. آثار او از پرخواننده ترین کتاب هاى دو دهه اخیر در سطح جهان بوده است. کتاب معروف او کیمیاگر در سال ۱۳۷۶ پرفروش ترین کتاب در ایران گردید. او در سال ۱۳۷۹ به دعوت مرکز بین المللى گفت وگوى تمدن ها به ایران سفر کرد.
این مقاله در پى آن است که با روش اسنادى و توصیفى ـ تحلیلى علت گسترش آثار وى را در ایران بررسى نماید. همچنین مبانى فکرى، نحوه ورود آثار او به ایران، کارگزاران او، شیوه هاى تبلیغى او براى جذب مخاطب و سرعت نشر آثار او در ایران را واکاوى کند.
برخى از نتایج به دست آمده عبارت است از اینکه در ایران، آثار کوئلیو اولین بار در سال 1374 ترجمه شد و پس از آن قریب 28 ناشر آثار او را وارد بازار کتاب کردند. سفر ده روزه کوئلیو به ایران، در فروش آثارش تأثیر بسزایى داشت. ارتباط گسترده او با خوانندگان از طریق فضاى مجازى و قرار دادن رایگان کتاب هایش در اینترنت نیز از ابزارهاى تبلیغى دیگر اوست. سرعت نشر آثار او در ایران بسیار بالا ارزیابى مى شود.
کلیدواژه ها: پائولو کوئلیو، عرفان، جنبش، حجازى، کیمیاگر.
مقدّمه
از میان قالب هاى ادبى در ادبیات منثور، مى توان گفت: قالب «داستان کوتاه»، «داستان بلند» و «رمان» از جمله بهترین قالب ها براى انتقال مفاهیم ارزشى، اعتقادى و دینى و از اثرگذارترین آنهاست. گذشتگان ما به این حوزه توجه ویژه داشتند. داستان هاى کوتاه مثنوى معنوى، گلستان سعدى، داستان هایى که در کتاب هاى حدیثى و اخلاقى مورد توجه بزرگان بوده، و داستان راستان شهید مطهّرى، همگى از جمله داستان هاى کوتاهى هستند که هنوز هم طراوت و تازگى خود را حفظ کرده اند. با وجود کارهاى خوبى که صورت گرفته، محصولات ما در مقایسه با رمان هاى ترجمه اى ناچیز است، اگرچه تعداد قابل توجهى از آثار داخلى نیز توسط افراد شرق زده یا غرب زده نگاشته شده است.
هرچند امروزه تعداد مخاطبان رمان و به طور کلى، کتاب نسبت به مخاطبان رسانه هاى صوتى و تصویرى ناچیز است، اما نقش اجتماعى و فرهنگى رمان ها را نباید نادیده گرفت، علاوه بر اینکه بسیارى از برنامه هاى صوتى و تصویرى بر اساس کتاب ها و رمان ها تدوین و تولید مى شود. نکته حایز اهمیت این است که در حال حاضر، خوانندگان کتاب هاى رمان و داستان در رتبه اول بعد از کتاب هاى درسى و کمک درسى قرار دارند.
جذابیت و اثرگذارى این عرصه موجب شده است که حتى برخى از ادیان و معنویت هاى نوظهور اندیشه هاى خود را در قالب رمان و داستان عرضه کنند. براى نمونه، مى توان به آثار پائولو کوئلیو اشاره کرد که تقریبا تمام آثارش در قالب رمان و داستان هاى کوتاه و بلند عرضه شده و توانسته است مخاطبان فراوانى در دنیا و به ویژه در کشور ما جذب کند و بسیارى از اندیشه هاى لیبرالیستى و ضددینى خود را به صورت نامرئى و پنهان به خوانندگان منتقل نماید.1
آمریکا امروزه به جاى راهبرد جنگ فیزیکى، «جنگ نرم» را براى گسترش سیطره نفوذ خود انتخاب نموده است. تلاش در الگو معرفى کردن اندیشمندان سکولار براى کشورهاى هدف، یکى از مهم ترین ابزارها در این زمینه است. از این روست که عرفان پائولو کوئلیو نیز از سوى ادبیات استعمار نو حمایت مى شود؛ چراکه عرفان او یک سلوک شخصى و مروّج پلورالیسم، نسبیت گرایى و مدارا با ظلم است.
افکار و آموزه هایى که از سوى عرفان هاى نوظهور، به ویژه در دهه اخیر، در کشور شیوع پیدا کرده آسیب هایى جدّى متوجه عقاید نسل جوان کرده است که سیاست گذارى براى مقابله با آنها را ضرورى مى نماید. اما براى سیاست گذارى، پیش از هر چیز باید شناخت صحیح و دقیقى از هریک از این عرفان نماها پیدا کنیم تا متناسب با این شناخت، راه هاى برخورد با آنها تدوین شود. چه بسا عدم شناخت دقیق ماهیت هر کدام و همچنین میزان نفوذ آنها در نقاط گوناگون کشور، چگونگى گسترش، و شیوه هاى تبلیغى سبب شود تا سیاست هاى مقابله ما به جاى تضعیف، به تقویت آنها منجر شود.
اما در رابطه با پائولو کوئلیو، آثارى به رشته تحریر درآمده که عمدتا معطوف به توصیف و نقد افکار باطل اوست که مى توان به کتاب هاى آفتاب و سایه ها و نگرشى بر آراء و اندیشه هاى پائولو کوئلیو نوشته محمدتقى فعالى اشاره کرد که اولى به صورت مختصر و دومى مفصل تر به این مطلب پرداخته است. همچنین مقاله هاى «نقد و بررسى دین از نگاه پائولو کوئلیو»2 و «نقد و مبانى خداشناسى و انسان شناختى پائولو کوئلیو»3 به چاپ رسیده که اولى دیدگاه هاى دین شناختى و دومى مبانى خداشناختى و انسان شناختى کوئلیو را به نقد کشیده که البته به نسبت دو کتاب اول منظم تر و دسته بندى شده تر است.
اما در تحقیقات گذشته، کمبودى احساس مى شود و آن نگاه جریانشناسانه به آثار کوئلیو است. این مقاله این نگاه را دنبال مى کند و تلاش دارد تا با روش توصیفى ـ تحلیلى به دنبال پاسخ به این سؤال باشد که علت گسترش آثار کوئلیو در ایران چه بوده است؟ براى پاسخ به این سؤال اصلى، به دنبال پاسخ به برخى سؤالات فرعى است؛ از جمله: کارگزاران و حامیان کوئلیو چه افرادى بوده اند؟ کدام شیوه هاى تبلیغى موجب گسترش آثار کوئلیو گردیده است؟ سرعت نشر آثار کوئلیو در ایران چگونه بوده است؟ آیا مطالبى که در آثار کوئلیو وجود دارد با مبانى دینى ما در تعارض است؟
پائولو کوئلیو کیست؟
پائولو کوئلیو (کوئیلو)4 در 24 اوت سال 1947 در کشور برزیل به دنیا آمد. در سن هفت سالگى به دبستان مذهبى عیسوى ها در ریودوژانیو وارد شد. تعلیمات سخت و خشک مذهبى تأثیر بدى بر کوئلیو گذاشت. به گفته خودش بر اثر تحمیل باورهاى خاصى درباره خداوند و امور مذهبى به تدریج، ایمان مذهبى خود را از دست داد. اما این دوران تأثیر مثبتى هم بر او داشت و آرزوى زندگى اش را در همان مدرسه یافت؛ مى خواست نویسنده شود.
اما والدین پائولو مى خواستند مهندس یا حقوقدان شود. به همین دلیل، سعى کردند شوق نویسندگى را در او از بین ببرند. فشار آنها و بعد آشنایى وى با کتاب مدار رأس السرطان اثر هنرى میلر، روح طغیان را در او برانگیخت و باعث روى آوردن او به شکستن قواعد خانوادگى شد. پدرش رفتار او را ناشى از بحران روانى دانست و به همین دلیل تا هفده سالگى، دوبار در بیمارستان روانى بسترى شد و بارها تحت درمان الکتروشوک قرار گرفت. اما هر بار از آنجا فرار کرد.
پس از خلاصى از بیمارستان، به یک گروه نمایش پیوست. از نظر طبقه متوسط آن دوران، نمایش سرچشمه فساد اخلاقى بود؛ زیرا همچنان که خود کوئلیو مى گوید، در محیط نمایش، افراد همجنس باز زیاد بودند.5 در پى آن، پدر کوئلیو او را براى بار سوم در بیمارستان روانى بسترى کرد.وقتى کوئلیو از بیمارستان روانى بیرون آمد، براى مدتى در بحران روحى فرورفته بود.
سى سال بعد، کوئلیو رمان «ورونیکا تصمیم مى گیرد بمیرد» را در سال 1998 منتشر کرد که بیانگر تجارب شخصى او در این خصوص بود. در دهه 1960 به جنبش هیپى گرى که در سراسر جهان گسترده بود، پیوست. پائولو، که به گفته خودش آدمى افراطى است و هیچ وقت میانه رو نبوده، در آن دوران هر کارى را که ممنوع بود، انجام مى داد. در همین زمان ها بود که با تمام وجود، به سکس و مواد مخدر روى آورد. به گفته خودش، مواد مخدر را از حدود سن 20 سالگى آغاز کرد و علت روى آوردنش به مواد مخدر را عصیان و سرکشى مى داند.
او در این باره مى گوید: مواد مخدر ممنوع بود و هر چه ممنوع بود مرا به خود جذب مى کرد، و این براى من و جوانان نسل 1968 نوعى اعتراض و مخالفت با پدر و مادر بود. ما از راه هاى مختلف اعتراض مى کردیم و یکى از این راه ها اعتیاد بود.6 به گفته خودش، او در استفاده از مواد مخدر، خیلى افراط کرده بود، به گونه اى که ابتدا کوکائین و سپس مواد روان گردان، توهم زا، ال.اس.دى. پیوتى، مسکالین و مارى جوانا و برخى دیگر از مواد افیونى را مصرف مى کرد. بعدها قوى ترها را کنار گذاشت و فقط کوکائین و مارى جوانا را نگه داشت تا اینکه به تدریج و در سال 1982 همه را ترک کرد.7 امروز فقط به سیگار و مشروبات الکلى معتاد است.
پس از مدتى، او همراه با یکى از خوانندگان مشهور برزیل به نام رائول سیکزاس اقدام به چاپ مجموعه داستان هاى طنز سکسى به نام کرینگ-ها (Kring-ha) کردند. آنها خلق این آثار را شیوه اى براى رسیدن به آزادى انسان ها قلمداد کردند. حکومت وقت کتاب هاى مزبور را مضر دانست و آنها را به زندان انداخت. رائول خیلى زود آزاد شد، اما کوئلیو براى مدتى طولانى در زندان ماند؛ چراکه او را به عنوان مغز متفکرى شناختند که داستان هاى طنز سکسى را خلق کرده بود. در مجموع، کوئلیو 3 بار بیمارستان روانى و 3 بار زندان را تجربه کرد، اما تجربه زندان براى او خیلى دردناک و تحقیرآمیز است.8
در همین زمان ها بود که کوئلیو به جادو روى آورد و حتى به اتفاق همسرش نزد کرولى رفت؛ شخصیتى جادویى و از رهبران شیطان پرستى که او را شریرترین و هرزه ترین مرد جهان مى نامند. کوئلیو به اتفاق رائول وارد یک انجمن سرّى شد که نامش را فاش نکرده است، اما خودش مى گوید:در آن انجمن شیطانى، آزادى کامل حکم فرما بود، هیچ قانونى وجود نداشت. تو مى توانستى موجود وحشتناکى باشى یا یک آدم بسیار دوست داشتنى. آزادى جنسى کامل، آزادى اندیشه کامل، هر جور آزادى، حتى آزادى ظلم کردن.
در قیاس با آنچه در آنجا انجام مى شد، آیین هاى شیطان پرستانه، که من خیلى خوب مى شناختم، هیچ بود. این کارها خیلى خطرناک بود، خطرناک تر از کلیساى شیطان پرستان. آن وقت من و رائول تصمیم گرفتیم که کار هنرى خود را در خدمت این انجمن سرّى بگذاریم. در وراى کلمات ترانه ها، باورهاى اساسى این فرقه را مى گنجاندیم؛ کاملاً تکنیکى و دقیق.9
کوئلیو در مسیر شهرت
در سال 1988 کوئلیو رمان کیمیاگر را خلق کرد. این کتاب کاملاً نمادین بود و تمام مطالعات یازده ساله پائولو را درباره کیمیاگرى، در قالب داستانى استعارى ـ که اساس آن داستانى از دفتر ششم مثنوى است ـ خلاصه مى کرد، اما در ابتدا چندان مورد توجه قرار نگرفت.در سال 1990، کتاب بریدا را منتشر کرد که در آن، درباره عطایاى هر انسان صحبت مى کرد. این کتاب با استقبال زیادى مواجه شد و موجب شد کیمیاگر دوباره مورد توجه قرار گیرد. کیمیاگر رکورد فروش تمام کتاب هاى تاریخ نشر برزیل را شکست و حتى نامش در کتاب رکوردهاى «گینس» نیز ثبت شد.
در ماه مه 1993، انتشارات «هارپر کالینز»، کیمیاگر را با شمارگان اولیه 50000 نسخه منتشر کرد. ده سال بعد، در سال 2002 مدیر اجرایى «هارپر کالینز» به پائولو نوشت: کیمیاگر به یکى از مهم ترین کتاب هاى تاریخ نشر ما تبدیل شده است.موفقیت کیمیاگر در ایالات متحده، آغاز فعالیت بین المللى پائولو بود. تهیه کنندگان متعددى از «هالیوود» علاقه زیادى به خرید امتیاز ساخت فیلم از روى این کتاب نشان دادند و سرانجام، شرکت «برادران وارنر» در سال 1993، این امتیاز را خرید. در سپتامبر سال 1993، کیمیاگر در صدر کتاب هاى پرفروش استرالیا قرار گرفت.
در آوریل سال 1994، کیمیاگر در فرانسه منتشر شد و با استقبال عالى منتقدان و خوانندگان مواجه گردید و در فهرست پرفروش ها قرار گرفت. کمى بعد، این کتاب پرفروش ترین کتاب فرانسه شد و تا پنج سال بعد، جاى خود را به کتاب دیگرى نداد. پس از موفقیت خارق العاده در فرانسه، کوئلیو راه موفقیت را در سراسر اروپا پیمود و پدیده ادبى پایان قرن بیستم دانسته شد. از آن هنگام، هریک از کتاب هاى پائولو کوئلیو، که در فرانسه منتشر شده، بى درنگ پرفروش شده است. حتى در یک دوره، سه کتاب کوئلیو همزمان در فهرست ده کتاب پرفروش فرانسه قرار داشت.
انتشار کنار رود پیدرا نشستم و گریستم در سال 1994، موفقیت بین المللى پائولو را تثبیت کرد. در این کتاب، پائولو درباره بخش مادینه وجودش صحبت کرده است. در سال 1995، کیمیاگر در ایتالیا منتشر شد و فروش بى نظیرى داشت. سال بعد، پائولو دو جایزه مهم ادبى ایتالیا را دریافت کرد. در سال 1996، انتشارات «ابژتیوا»ى برزیل، حق امتیاز کتاب کوه پنجم را خرید و یک میلیون دلار پیش پرداخت کرد. این رقم بالاترین مبلغ پیش پرداختى است که تاکنون به یک نویسنده برزیلى پرداخت شده است. همان سال، پائولو نشان «شوالیه هنر و ادب» را از دست فیلیپ دوس بلازى، وزیر فرهنگ فرانسه، دریافت کرد.
پائولو در سال 1996، به عنوان مشاور ویژه برنامه «همگرایى روحانى و گفت وگوى بین فرهنگ ها» برگزیده شد. همان سال، کیمیاگر در آلمان منتشر شد. نسخه نفیس آن شش سال تمام در فهرست کتاب هاى پرفروش نشریه اشپیگل قرار داشت و در سال 2002، تمام رکوردهاى فروش آلمان را شکست. در مارس 1998، نمایشگاه بزرگى در پاریس برگزار شد که پائولو هفت ساعت تمام مشغول امضا کردن کتاب هایش بود. در ماه مارس سال 1999، نشریه ادبى لیر، پائولو کوئلیو را دومین نویسنده پرفروش جهان، در سال 1998 اعلام کرد.
در سال 1999، او جایزه معتبر «کریستال» را از «انجمن جهانى اقتصاد» دریافت کرد و داوران اعلام کردند: «پائولو کوئلیو، با استفاده از کلام، پیوندى میان فرهنگ هاى متفاوت برقرار کرده که او را سزاوار این جایزه مى سازد.» همان سال با کتاب ورونیکا تصمیم مى گیرد بمیرد در نمایشگاه کتاب بوئنوس آیرس شرکت کرد. رسانه ها شگفت زده شدند. در میان آن همه نویسندگان برجسته آمریکاى لاتین، استقبالى که از پائولو کوئلیو شد، بى نظیر بود.
مطبوعات نوشتند: «مسئولانى که از 25 سال پیش در این نمایشگاه کتاب کار مى کرده اند، ادعا مى کنند که هرگز چنین استقبالى ندیده اند.» مردم از چهار ساعت پیش از شروع مراسم، پشت درهاى نمایشگاه تجمع کردند و مسئولان نمایشگاه اجازه دادند که آن روز، نمایشگاه استثنائا چهار ساعت دیرتر تعطیل شود.
در ماه سپتامبر 1999 پس از سفرهاى طولانى به اقصانقاط جهان، کوئلیو از کشور اسرائیل دیدن کرد. تمام کتاب هاى او در این کشور فروش فوق العاده اى داشت و مسئولان حکومت از مضامین به کار گرفته شده توسط او حمایت کردند. در سال 2001 اتحادیه ناشران اسپانیا اعلام کرد که کیمیاگر از پرفروش ترین کتاب هاى اسپانیاست. در سال 2002، معتبرترین نشریه ادبى پرتغالى به نام ژورنال دلتراس اعلام کرد که فروش کیمیاگر، از هر کتاب دیگرى در تاریخ زبان پرتغالى بیشتر بوده است. فروش آثار او در پرتغال، بیش از یک میلیون نسخه بوده است.
در ماه مه 2000 (خرداد 1379) پائولو به ایران آمد. ده روز در ایران بود. مدت زمانى که در ایران حاضر بود. شرط گذاشته بود سر سفره اش مشروبات الکلى باشد که متأسفانه اینچنین شد. او اولین نویسنده غیرمسلمانى بود که پس از انقلاب به ایران سفر مى کرد. کوئلیو از سوى «مرکز بین المللى گفت وگوى تمدن ها»، وزارت «فرهنگ و ارشاد اسلامى»، و ناشر ایرانى اش، انتشارات «کاروان» دعوت شده بود. پائولو با انتشارات «کاروان» قرارداد همکارى بست و با توجه به اینکه ایران معاهده بین المللى «کپى رایت» را امضا نکرده است، او اولین نویسنده اى بود که رسما از ایران حق التألیف دریافت مى کرد.
پائولو هرگز تصور نمى کرد که در ایران، با چنین استقبال گرمى روبه رو شود. فرهنگ ایران کاملاً با فرهنگ غرب متفاوت بود. هزاران خواننده ایرانى در همایش ها و مراسم امضاى کتاب او شرکت کردند. تاکنون کوئلیو نوزده کتاب به زبان فارسى دارد. از مهم ترین کتب وى کیمیاگر است که در سال 1376 پرفروش ترین کتاب سال در جمهورى اسلامى ایران شد.
در همان سال، رمان شیطان و دوشیزه پریم، همزمان در ایتالیا، پرتغال، برزیل و ایران منتشر شد و در سال 2001 در بسیارى از کشورهاى جهان منتشر گردید و در سى کشور در صدر کتاب هاى پرفروش قرار گرفت. در سال 2001 پائولو جایزه «بامبى»، یکى از معتبرترین و قدیمى ترین جوایز ادبى آلمان، را دریافت کرد.10
در سال 2002 پائولو به عضویت فرهنگستان ادب برزیل انتخاب شد. دو روز پس از اعلام این انتخاب، پائولو سه هزار نامه تبریک از سوى خوانندگان کتاب هایش دریافت کرد و مورد توجه تمام مطبوعات کشور قرار گرفت. هرچند میلیون ها خواننده شیفته پائولو هستند، اما او همواره مورد انتقاد منتقدان ادبى بوده است. منتقدان ادبى برزیل او را نویسنده اى سطح پایین با آثارى ساده و شبیه به هم در زمینه خودیارى به خویشتن مى دانند.11
در ماه سپتامبر سال 2002 پائولو به روسیه سفر کرد و به شدت تحت تأثیر قرار گرفت. چهار کتاب او همزمان در فهرست کتاب هاى پرفروش قرار داشت: شیطان و دوشیزه پریم، کیمیاگر، کتاب راهنماى رزم آور نور، و کوه پنجم. در مدت دو هفته، بیش از 250000 نسخه از کتاب هاى او در روسیه به فروش رسید. مدیر کتاب فروشى «ام.د.کا» اعلام کرد: ما هرگز این همه آدم را ندیده بودیم که براى امضا گرفتن از یک نویسنده جمع شده باشند. ما قبلاً مراسم امضاى کتاب براى بوریس یلتسین و گورپاچف و حتى پوتین برگزار کرده بودیم، اما با این همه استقبال مواجه نشده بود.12 بنا بر نقل نشریه اپوکا، چاپ برزیل در سال 2000، او یکى از پنج نویسنده پرخواننده در جهان است.13
مبانى فکرى کوئلیو
پائولو کوئلیو ـ همان گونه که گذشت ـ در دوران جوانى، به دلیل آموزش هاى تحمیلى کاتولیک، که در مدرسه به او آموخته بودند، از مسیحیت متنفر شده بود تا جایى که بعدها در خصوص دین، به پلورالیزم دینى معتقد شد که این اعتقاد تا امروز هم در او وجود دارد و در آثارش نیز یافت مى شود. یکى از محورهاى تعالیم او در آثارش این است که هر کارى که دل انسان گفت باید انجام داد، و قلب بهترین راهنماى انسان است. او مدتى شیفته افکار کارل مارکس، انگلس، هگل و ارنستو چگوارا شد و به مطالعه آثار مارکس و انگلس پرداخت.14 تفکرات کمونیستى نیز در آثار او وجود دارد.
همچنین او از فرقه اى به نام «رام» (Ram) تأثیراتى گرفت. مدتى بعد به جادوگرى پرداخت و براى یافتن شخصیت مورد علاقه اش، کارلوس کاستاندا، که از مشاهیر معناگرایى سرخ پوستى است، تمام آمریکاى لاتین را زیرپا گذاشت. او خود مى گوید: کاستاندا براى من بت محسوب مى شود.15 وى در این سفر با جادوگران متعددى آشنا شد و تجربه هاى خود را در کتاب والکرى ها بازگو کرده است. او در آثارش به وضوح متأثر از برخى اندیشه هاى ممزوج با سحرِ عرفان سرخ پوستى است.
نویسندگان محبوب کوئلیو، که از آنها در آثارش بسیار بهره گرفته، عبارتند از: خورخه لوئیس بورخس، ویلیام بلیک، ژرژه آمادو، و هنرى میلر.16 کوئلیو زمانى که در بحران معنوى بود، فرقه هاى متعددى را تجربه کرد. از جمله، او به شدت متأثر از مشرب هاى معنوى شرق آسیاست و یوگا، بودیسم، هندوئیسم و تائوئیسم بر او تأثیرات جدّى گذاشته است. علاوه بر اینها، استفاده از مواد مخدر و مواد الکلى در آثار او نمایان است و شاید بتوان گفت: در کمتر اثرى از اوست که در آن نامى از شراب و مواد الکلى برده نشده باشد.
کوئلیو پیام هایى را به خوانندگان آثار خویش منتقل مى کند که بسیار گسترده است و در طیف وسیعى قرار مى گیرد؛ برخى از آنها ادبى است و برخى دیگر عرفانى؛ بعضى از آنها از سنت معنوى مکزیکى همچون عرفان ساحرى کاستاندا تبعیت مى کند و بعضى دیگر حامل مضامین شرقى است؛ برخى از این نگرش ها ریشه در مدرنیته دارد و برخى از آنها مربوط به دوران پست مدرن است. به سختى مى توان گفت: این اندیشه ها و نگرش ها از بنیادى روشن و مشخص سرچشمه گرفته است؛ زیرا میان آنها انسجامى نمى توان یافت و گسیختگى و تناقض از مشخصه هاى بارز افکار و تعالیم کوئلیو است.
شاید علت اختلاف هاى شدید در میان اندیشه هاى او این باشد که منابع آن بسیار متنوع و متفاوت است، شاید هم کوئلیو اصلاً به دنبال ارائه دیدگاهى منسجم نباشد و تنها خواسته است در هر اثرى به تناسب، دیدگاه یا دیدگاه هایى را مطرح کند. ولى جاى این سؤال هست که چگونه مى توان تفکرات ضددینى را با تعالیم دینى در یک جا نشاند؟ چگونه مى توان تعابیر ضداخلاقى را در کنار اخلاق قرار داد؟ چگونه مى توان هنجارگرایى را با راهبردهاى آنارشیستى در کنار هم گرد آورد؟
چگونه مى توان بایدها و نبایدهاى او را با اندیشه تسامح و تساهل به ساحلى واحد رساند؟ جادوگرى با رئالیسم چه نسبتى دارد؟ عشق مقدس را با بى عفتى و روسپى گرى چه کار؟ ترویج مستى و مى خوارگى با عرفان و اشراق چه تناسبى دارد؟ اینها و ده ها سؤال دیگر حاکى از آن است که کوئلیو هرگز یک «متفکر» نیست، بلکه او را باید تنها در حد و قواره یک نویسنده شهیر دانست که به دنبال کسب درآمد از طریق خلق آثار است. بنابراین، معرفى کوئلیو به عنوان یک اندیشمند و صاحب سبک فکرى، نادرست است.
البته در آثار وى جذابیت هاى دلنشین و انگاره هاى زیباى هنرى کم نیست.بر این اساس، در مجموع مى توان گفت: دستمایه هاى اولیه معنویتى که کوئلیو سعى دارد آن را به صورت رمان هاى متنوع در ذهن خوانندگان جاى دهد، ممزوجى است از عرفان مسیحیت ـ که دین اوست ـ و عرفان ساحرى ـ که از آثار کارلوس کاستاندا الهام گرفته ـ همراه با افکار مارکس.
البته بدون تردید، پائولو تحت تأثیر افراد مختلف دیگرى هم بوده و از نگرش هاى متنوعى الهام پذیرفته است؛ افرادى همچون خورخه لوییس بورخس، هنرى ویلر، ژورژه آمادو، خیام، مولوى، یونگ، و پولس قدّیس. کوئلیو، همچنین از کتاب هاى عرفان اسلامى، حتى قرآن، از عهد جدید و عهد عتیق، تائوته چنیگ، کتاب مقدس تائوئیست ها، متون مقدس بودایى و مانند آن استفاده مى کند؛ زیرا اساسا در معنویت هاى نوظهور، حقیقت مهم نیست، بلکه کارایى مهم است. در این صورت، اهمیت ندارد که کدام دین و آیین معنوى کامل تر و درست تر است، بلکه هر کدام که تو را آرام مى کند، مى تواند دین تو باشد!
کارگزاران نشر آثار کوئلیو در ایران
به دلیل آنکه ابزار اصلى کوئلیو در نشر افکارش، قالب رمان و داستان است، بنابراین، عمده ترین عاملان و ترویج دهندگان آثار او در ایران، مترجمان و ناشرانى هستند که آثار او را در ایران ترویج و تبلیغ مى کنند، هرچند مروجان او منحصر به مترجمان و ناشران نیستند.اولین بار در سال 1374 با انتشار کتاب کیمیاگر آثار پائولو کوئلیو وارد ایران شد. اولین مترجم کوئلیو در ایران خانم دل آرا قهرمان است. وقتى کیمیاگر با ترجمه او براى اولین بار منتشر شد، هیچ کس پائولو را نمى شناخت. کتاب را یکى از دوستان قهرمان از پاریس برایش فرستاد. دانشجویان و گروه هاى گوناگون کتاب را مى خواندند و دل آرا قهرمان را براى سخنرانى دعوت مى کردند.17
پس از او، طاهره صدیقیان، حسین نعیمى، مریم افراشى، آرش حجازى، حسین شهرابى، سوسن اردکانى، بهرام جعفرى، فریبا ریاضى، کیومرث پارساى، محمد مجلسى، محمود سلطانیه، میترا میرشکار، شیرین لارودى، و ناهید ایران نژاد از دیگر مترجمان آثار کوئلیو محسوب مى شوند.18 کمّیت رو به رشد آثار این نویسنده سبب شده بود بعضى به ترجمه یک یا دو اثر از او اکتفا کنند و بعضى دیگر دستپاچه و هیجان زده، ترجمه هاى دست و پاشکسته روانه بازار کتاب کردند.19
اما شاید براى کسانى که خواننده ترجمه هاى آثار کوئلیو در ایران هستند، نام آرش حجازى از دیگر مترجمان آشناتر باشد. حجازى داراى مجوز رسمى و انحصارى از شخص کوئلیو براى ترجمه آثار او در ایران است.20 او انتشارات «کاروان» را در سال 1376 تأسیس کرد و سه سال بعد کوئلیو را به ایران دعوت کرد و در همین سفر کوئلیو امتیاز انحصارى ترجمه آثارش را به او و انتشارات «کاروان» داد.
هرچند چون قانون «کپى رایت» در ایران معتبر نیست، ناشران دیگرى نیز به چاپ و انتشار آثار کوئلیو پرداخته اند. آرش حجازى همان کسى است که در جریان کشته شدن ندا آقاسلطان در اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهورى سال 1388 در صحنه حادثه بود و متهم به دست داشتن در قتل ندا آقاسلطان است. وى چند روز پس از حادثه، از کشور فرار کرد و به انگلستان پناهنده شد. جالب اینجاست که پائولو از مقامات انگلیس خواست تا ویزاى آرش حجازى، دانشجوى دانشگاه آکسفورد بریتانیا، را تمدید کنند تا مجبور به بازگشت به ایران نباشد.21
علاوه بر انتشارات «کاروان»، که ناشر رسمى آثار پائولو در ایران است، 16 ناشر دیگر نیز آثار وى را منتشر نموده اند،22 اما این تعداد روز به روز در حال گسترش بود.23 تعداد این ناشران تا سال 2005 (1384) به 28 ناشر رسیده است.24از عاملان دیگرى که نقش مهمى در سفر کوئلیو به ایران داشتند، سیدمحمد خاتمى، رئیس مرکز بین المللى گفت وگوى تمدن ها و عطاءالله مهاجرانى، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامى در دوره اصلاحات هستند. آرش حجازى با همکارى این دو نهاد و مهاجرانى در دوره اصلاحات، توانست پائولو کوئلیو را در خرداد ماه 1379 به ایران بیاورد. این سفر در استقبال از آثار کوئلیو تأثیرات بسزایى داشت و موجب شد آثار کوئلیو در دهه 80 به چاپ هاى متعدد برسد.
حمایت سران رژیم صهیونیستى از کوئلیو
کوئلیو در سال 2001 براى سخنرانى به اجلاس «داووس» دعوت شد و تنها شخصیت هاى عالى رتبه کشورهاى قدرتمند سیاسى و اقتصادى در آن حضور مى یابند و حتى شخصیت هاى رده دوم اجازه ورود به این اجلاس را ندارند. کوئلیو در این نشست، درباره آثار خود و نوع عرفانى که القا مى کند، مطالبى بیان داشت! در آن نشست، شیمون پرز (از مسئولان عالى رتبه رژیم صهیونیستى) از او قدردانى کرد و گفت:
«معنویتى که شما مبلغ آن هستید در خاورمیانه بسیار براى ما مفید است و ما بدین شیوه، مى توانیم صلح و آرامش یهودیان را در کشور خود حکم فرما کنیم.»25 این مطلب دلیل روشنى است بر نوع عرفانى که از سوى کوئلیو ترویج مى شود؛ همان معنویت و عرفانى که با ترویج تساهل و تسامح و اباحیگرى روحیه جهاد و مبارزه را از مسلمانان فلسطینى به نفع غاصبان اسرائیلى مى گیرد.
از همین رو، برخى از صاحب نظران پائولو کوئلیو را متعلق به نوعى از جریان معنویت منسوخ اومانیستى مى دانند که به شدت مورد توجه نظام سلطه است و توسط رسانه هاى وابسته تبلیغ و ترویج مى شود؛ معنویتى که فاقد شریعت است و بر آموزه هاى مسیحیت یهودى شده (یا همان صهیونیسم مسیحى) تأکید دارد، اگرچه رابطه پائولو کوئلیو و کانون هاى صهیونیستى بسیار مستحکم تر از این است.
خود وى در مصاحبه اى که در 19 دسامبر 2007 با نشریه فوکوس مونیخ انجام داد، به رابطه گسترده اش با این محافل اشاره کرد. کوئلیو در آن مصاحبه گفت: «براى 10 سال است که عضو مرکز “شیمون پرز براى صلح” (Shimon Perez Center for Peace) هستم. این نهادى است که به خود آقاى پرز متعلق است و تلاش هایى را که براى برقرارى صلح در خاورمیانه انجام مى شود، سازمان مى دهد.»
پائولو کوئلیو پیش از این نیز به دعوت نخست وزیر رژیم صهیونیستى، به عضویت «بنیاد شوراى مدیران بنیاد پرز» درآمده بود و در یکى از سفرهایش از دست شیمون پرز به خاطر خدماتش به عالم ادبیات و عرفان، جایزه دریافت کرد. در همان مراسم، شیمون پرز آرزو کرده بود که آثار کوئلیو در تمام دنیا منتشرشودو بیشترین مخاطب را داشته باشد.بنابر آمارى که از سوى برخى مراکز انتشاراتى غرب ارائه شده، انتشار آثار کوئلیو پس از کتاب مقدس بیشترین هزینه و سرمایه را در دنیا به خود اختصاص داده و به همین دلیل، از گسترده ترین چاپ و توزیع جهانى برخوردار بوده است!26
پینوشتها:
1ـ احمدحسین شریفى، جنگ نرم، ص 102ـ104.
2ـ حامد حسینیان، «نقد و بررسى دین از نگاه پائولو کوئلیو»، معرفت کلامى، ش 5، بهار 1390، ص 159ـ187.
3ـ حامد حسینیان، «نقد و مبانى خداشناسى و انسان شناختى پائولو کوئلیو»، حکمت عرفانى، ش 1، پاییز 1390، ص 133ـ164.
4ـ مترجمان آثار کوئلیو، نام خانوادگى او را به هر دو صورت نوشته اند.
5ـ پائولو کوئیلو، اعترافات یک سالک، ترجمه دل آرا قهرمان، ص 61.
6ـ همان، ص 55، 61و 140.
7ـ همان، ص 141 و 143.
8ـ پائولو کوئلیو، چون رود جارى باش، ترجمه آرش حجازى، ص 14و15.
9ـ همو، اعترافات یک سالک، ص 127ـ128 و 132.
10ـ همو، چون رود جارى باش، ص 13ـ22.
11ـ محمدتقى فعالى، نگرشى بر آراء و اندیشه هاى پائولو کوئلیو، ص 88.
12ـ پائولو کوئلیو، چون رود جارى باش، ص 22.
13ـ نشریه اپوکا برزیل، 29 آپریل 2000.
14ـ پائولو کوئلیو، اعترافات یک سالک، ص 20و53.
15ـ همان، ص 20و186.
16. www. paulocoelho.ir.
17. www. salamatiran.com
18ـ شهاب شهرزاد، زندگى و آثار پائولو کوئیلو، ص 70.
19ـ شهلا زرلکى، جاودگر سرزمین سامبا، بررسى و نقد آثار پائولو کوئلیو، ص 109.
20ـ این مجوز همراه دستخط کوئلیو در مقدمه اغلب کتاب هایى که از وى ترجمه و انتشار داده، درج گردیده است.
21. www.asriran.com
22ـ حمید نگارش، «رهبران تباهى»، مربیان، ش 34، در: www.manaviat.com
23ـ نگارنده با مراجعه به لیست کتاب هاى موجود درباره پائولو کوئلیو در کتابخانه تخصصى ادبى و هنرى وابسته به دفتر تبلیغات قم تعداد 23 ناشر که کتاب هاى وى را به چاپ رسانده اند احصا کرده است؛ از جمله انتشارات: ثالث، روزبهان، روایت، فکر روز، البرز، فرزان روز، نى نگار، فرهنگ کاوش، نداى دانش، محراب دانش، میترا، جامى، پر، نگارستان کتاب، افراز، زرین، شیرین، دنیاى نو، فکر نو، پیکان، بهجت، علم، مرکز.
24. www.arman.parsiblog.com
25ـ احمدحسین شریفى، درآمدى بر عرفان حقیقى و عرفان هاى کاذب، ص 80.
26. www.shia-leaders.com
محمدرضا انوارى/ دانشجوى کارشناسى ارشد تبلیغ و ارتباطات فرهنگى دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام.
منبع: ماهنامه معرفت شماره