۱۳۹۲/۰۸/۱۶
–
۱۵۶ بازدید
پایه گذار تفکر داعش چه کسی است؟
«داعش» یا همان «دولت اسلامی عراق و شام»، نماد حقیقی تفکر اموی است که امام حسین علیه السلام برابر آن به پا خاست، ترکیبی از تزویر و ثروت اندوزی و دگم اندیشی و خشونت طلبی که اسطوره آن معاویه و یزید هستند.
برخی روایت ها از میدان های جنگ سوریه حکایت می کند که اعضای این گروه حتی در آستانه مرگ نیز از مدح و ستایش معاویه دست نمی کشند. طبیعی است چنین کسانی باور نخواهند کرد، هزینه سلاح های پیشرفته شان را صاحبان بهترین کازینوهای اروپا و شبکه های ماهواره ای مستهجن و نیز نفت عربستان تحت سلطه آمریکا تهیه می کنند.
اگر اندکی کلمه “داعش” را جستجو کنید، برخی فتواها و احکامی که در مکان هایی که اشغال کرده و مستقر شده اند را خواهید یافت. اگر به دشمن ترین دین ستیزان ضد اسلامی هم مأموریت بدهند که چهره اسلام را تخریب کنند، بهتر از این ها نمی توانند.
احکام و فتاوای ارتجاعی، مانند ممنوع بودن نشستن زن روی صندلی (مانند ممنوعیت رانندگی زنان در عربستان) خونخواری های بی سابقه در جهان اسلام، کشتارهای بی حد و مرز در میان مخالفان حتی از دیگر مخالفان اسد مانند ارتش آزاد و …، انفجارهای روزمره در عراق میان بازار و مدرسه، همه و همه شاخصه هایی است که می توان این جماعت را از دیگران باز شناخت.
اگر القاعده ثمره هماهنگی سرویس های جاسوسی پاکستان و عربستان و آمریکا و انگلیس بود، داعش نیز ثمره هماهنگی سرویس های جاسوسی قطر، عربستان، ترکیه، فرانسه و انگلیس است. اگر چه اخیراً بسیاری از کشورها، جز عربستان، به علت رفتارهای خطرناک این گروه، از حمایت از آن دست کشیده اند.
پایه گذاران تفکر این زامبی های دینی را در همان حکومت امویان می توان یافت. امویان سلطنتشان را بر سه محور استوار کردند “تزویر” و “قدرت” و “خشونت”. معاویه اگر چه در مقابل مردم رئوف می نمود، اما در سیاست و قدرت خشن بود. قصه بخشیدن گوسفند به کودکان فقیر یک روستا و فرستادن افرادش به لباس سربازان امیرالمومنین علی(ع) برای جمع کردن آنها گوشه کوچکی از تزویر معاویه است. به عبارت دیگر خط مشی معاویه و اموی ها بدین شرح است: فریب بده (تزویر)، اگر نشد بترسان یا بخر (قدرت)، اگر باز هم نشد، بکش (خشونت)
این روش در صدر اسلام توانست بر جامعه اسلامی غلبه و حکومت کند. مردم مسلمان فراموش کردند که اینها فرزندان رهاشدگان اسلامند. اما وقتی امویان فکر می کردند که در قدرتمند ترین موقعیت خود هستند و هیچکس جلودارشان نیست، پروردگار با خون حسین(ع) و یارانش رسوایشان کرد.
به راستی اگر این دین صاحب نداشت و پروردگار خود را ضامن حفاظت از این ذکر قرار نداده بود، اگر انقلاب حسین نبود، همان سالهایی که مستر همفر گفت،(دویست سال پیش) از اسلام چیزی جر یک پیرمرد فرتوت و دگم خواب رفته بر الاغ باقی نمی ماند و یا در سالهای اخیر نیز به حمایت و برنامه ریزی دین ستیزان صد انسانیت از اسلام جز همین گروه جزم اندیش خشونت طلب داعش نمادی نمی ماند.
برخی روایت ها از میدان های جنگ سوریه حکایت می کند که اعضای این گروه حتی در آستانه مرگ نیز از مدح و ستایش معاویه دست نمی کشند. طبیعی است چنین کسانی باور نخواهند کرد، هزینه سلاح های پیشرفته شان را صاحبان بهترین کازینوهای اروپا و شبکه های ماهواره ای مستهجن و نیز نفت عربستان تحت سلطه آمریکا تهیه می کنند.
اگر اندکی کلمه “داعش” را جستجو کنید، برخی فتواها و احکامی که در مکان هایی که اشغال کرده و مستقر شده اند را خواهید یافت. اگر به دشمن ترین دین ستیزان ضد اسلامی هم مأموریت بدهند که چهره اسلام را تخریب کنند، بهتر از این ها نمی توانند.
احکام و فتاوای ارتجاعی، مانند ممنوع بودن نشستن زن روی صندلی (مانند ممنوعیت رانندگی زنان در عربستان) خونخواری های بی سابقه در جهان اسلام، کشتارهای بی حد و مرز در میان مخالفان حتی از دیگر مخالفان اسد مانند ارتش آزاد و …، انفجارهای روزمره در عراق میان بازار و مدرسه، همه و همه شاخصه هایی است که می توان این جماعت را از دیگران باز شناخت.
اگر القاعده ثمره هماهنگی سرویس های جاسوسی پاکستان و عربستان و آمریکا و انگلیس بود، داعش نیز ثمره هماهنگی سرویس های جاسوسی قطر، عربستان، ترکیه، فرانسه و انگلیس است. اگر چه اخیراً بسیاری از کشورها، جز عربستان، به علت رفتارهای خطرناک این گروه، از حمایت از آن دست کشیده اند.
پایه گذاران تفکر این زامبی های دینی را در همان حکومت امویان می توان یافت. امویان سلطنتشان را بر سه محور استوار کردند “تزویر” و “قدرت” و “خشونت”. معاویه اگر چه در مقابل مردم رئوف می نمود، اما در سیاست و قدرت خشن بود. قصه بخشیدن گوسفند به کودکان فقیر یک روستا و فرستادن افرادش به لباس سربازان امیرالمومنین علی(ع) برای جمع کردن آنها گوشه کوچکی از تزویر معاویه است. به عبارت دیگر خط مشی معاویه و اموی ها بدین شرح است: فریب بده (تزویر)، اگر نشد بترسان یا بخر (قدرت)، اگر باز هم نشد، بکش (خشونت)
این روش در صدر اسلام توانست بر جامعه اسلامی غلبه و حکومت کند. مردم مسلمان فراموش کردند که اینها فرزندان رهاشدگان اسلامند. اما وقتی امویان فکر می کردند که در قدرتمند ترین موقعیت خود هستند و هیچکس جلودارشان نیست، پروردگار با خون حسین(ع) و یارانش رسوایشان کرد.
به راستی اگر این دین صاحب نداشت و پروردگار خود را ضامن حفاظت از این ذکر قرار نداده بود، اگر انقلاب حسین نبود، همان سالهایی که مستر همفر گفت،(دویست سال پیش) از اسلام چیزی جر یک پیرمرد فرتوت و دگم خواب رفته بر الاغ باقی نمی ماند و یا در سالهای اخیر نیز به حمایت و برنامه ریزی دین ستیزان صد انسانیت از اسلام جز همین گروه جزم اندیش خشونت طلب داعش نمادی نمی ماند.