جواب اجمالی : پیامبر و مسلمانان هرگز به بدحجابان و بی حجابان حمله نکردند و نمی کنند . بی حجابی و بدحجابی منکری است که با مراحل مختلف امر به معروف و نهی از منکر با آن برخورد می شود .
اگر بدحجابان و بی حجابان قصد افساد فی الارض و اشاعه و گسترش فساد در جامعه را داشته باشند با آنها برخورد می شود .
توضیح بیشتر :
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً59
لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فیها إِلاَّ قَلیلاً60مَلْعُونینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً61سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً62
ترجمه:
59) اى پیامبر، به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو بخشى از مقنعه هاى خویش را به خود نزدیک کنند تا گردن و سینه آنان آشکار نشود. این پوشش نزدیک ترین راه است براى این که آنان به عفت و حجاب شناخته شوند و در نتیجه مورد آزار فاسقان قرار نگیرند، و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
60) اگر منافقان و کسانى که در دل هایشان بیمارى است و شایعه افکنانِ در مدینه، از کارهایشان باز نایستند، قطعاً تو را بر ضد آنان مى شورانیم تا از مدینه بیرونشان کنى، آن گاه جز زمانى کوتاه در مجاورت تو در این شهر نخواهند زیست.
61) این در حالى است که آنان لعنت شده اند; هر کجا یافت شوند باید دستگیر گردند و همگى به سختى کشته شوند.
62) تبعید و کشتن منافقان و هم مسلکان آنان، که طغیانگرى را از حد مى گذرانند سنّتى است که خدا آن را در میان کسانى که پیش از شما درگذشته اند جارى ساخته است، و هرگز در سنت خدا تغییر و دگرگونى نخواهى یافت.
در پاسخ به سوال شما ابتدا توجه به سه مقدمه ضروری است؟
1- صفت حیا و عفت در زن و غیرت در مرد یک امر فطری است. بنابراین زن از نظر فطری و طبیعت، عفت و پاکدامنی را دوست دارد و از بی عفتی و برهنگی نفرت دارد. هر چند شاید به موجب نداشتن اعتقاد و ایمان قوی به خداوند بزرگ و روز قیامت و یا در اثر وسوسة شیاطین و غرق شدن در گناهان جلو فطرت آنها گرفته شود و به بی حجابی روی بیاورند. امّا این نمی تواند مجوزی برای مخالفت با فطرت انسانی باشد.
2-چادر نماد حجاب و کاملترین شکل آن و بهترین نوع رعایت حجاب است و خانمهایی که می خواهند خیلی ساده و راحت و کاملتر حجاب خود را رعایت کنند بهتر است که از چادر استفاده کنند.
3-امر به معروف برای هر مسلمان معتقد و مومنی واجب است ولی آنهم شرایط و ضوابطی دارد که در صورت حصول آن هر انسانی مکلف به انجام آن است. که در رابطه با زنان بد حجاب و بی حجاب هم این امر به معروف و نهی از منکر با شرایطی که ذکر شد واجب است.
حال بعد از ذکر این مقدمات برای اینکه بدانیم که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام بی حجابی وجود داشته یا خیر و برخورد این بزرگواران با بی حجابان چگونه بوده لازم است بدانیم که تا چه زمانی حجاب واجب نبوده و از کی حجاب واجب شده و وضعیت زنان قبل و بعد از نزول آیه حجاب و واجب شدن آن چگونه بوده است لذا به نکات ذیل دقت بفرمایید:
1- به نظر مى رسد حکم ایجاب حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. شاهد بر آن، آیات سوره نور است که داستان معروف افک در آن آمده است. در همین زمان بود که منافقین و اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ایجاد شایعه درباره زنان پیامبر(ص) و با درست کردن مزاحمت هاى خیابانی براى زنان آزاده به بهانه کنیز انگاشتن آنها قلوب پیامبر و مسلمانان را جریحه دار بکنند. به دنبال این اوضاع و شرایط بود که خداوند آیات مربوط به پوشش را براى بازگویى به امت نازل فرمود و حجاب و حد و مرز و اندازه آن بعد از نزول آن آیات واجب شد. پس تا اینجا معلوم می شود که تا حدود 19 سال بعد از بعثت پیامبر حجاب کامل میان مسلمانان واجب نبود اما به علت علل و عواملی که ذکر شد هم حجاب واجب شد و هم دیگر کسی نمی توانست بی حجاب باشد چراکه مسلمانان در صدر اسلام و در زمان پیامبر بسیار مقید به رعایت احکام اسلامی و دستورات الهی بودند.
2- آیات مربوط به حجاب در دو سوره از قرآن (نور و احزاب) آمده است. سوره نور، آیه 30 و 31 کیفیت پوشش را بیان مى کند. ابتدا مى فرماید: بگو (اى پیامبر) براى مؤمنین و مؤمنات که نگاه هایشان را کوتاه کنند یعنى هنگام نگاه به یکدیگر به صورت خیره به هم نگاه نکنند. از نگاه به گونه وراندازى و استقلالى پرهیز کنند. آنگاه به زنان مومن خطاب کرده و مى فرماید: وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَ؛ می باید روسرى (و به تعبیر بعضی دیگر چادرهایی) خود را بر روى سینه و گریبان خویش قرار دهند، (احزاب، آیه 59). هم به این مطلب اشاره دارد. در این آیه چنین آمده است: اى پیغمبر… به زنان مؤمن بگو که جلباب هاى (روسرى یا چادر) خویش را به خود نزدیک سازند. روشن است که وقتى به زن بگویند روسرى یا چادرت را به خود نزدیک کن مقصود این است آن را رها نکن، آن را جمع و جور کن و خود را با آن بپوشان. مطلبی که هم اکنون نیز متاسفانه میان بعضی از زنان رعایت نمی شود و تنها روسری های خود را بر روی سر می اندازند اما به پوشش موهای جلوی سر وگردن و اطراف سینه های خود توجی ندارند (اطلاعات بیشتر درباره کیفیت خاص پوشش را از همان آیه 31 سوره نور که گذشت بهتر مى توانید استنباط کنید.)
3- صاحب کتاب تفسیر کشاف، وضع زنان را در پیش از نزول آیات حجاب چنین شرح مى دهد: زنان، گریبان هایشان گشاد و باز بود، گردن و سینه و اطراف سینه هاشان دیده مى شد و داخل روسرى ها را معمولاً از پشت سر برمى گرداندند (همان طور که الان بین مردان عرب متداول است) و قهراً قسمت هاى گردن و بناگوش و سینه دیده مى شد، (کشاف، ج 3، ص 231). اما توجه به این نکته بسیار ضروری است که درباره حضور زنان در اجتماع، باید خاطر نشان کنیم که زنان قبل از نزول این آیات چنان نبوده است که مثل مردان با سر باز در معرض اجتماع رفت و آمد بکنند، بلکه چون بد حجاب بودند و این موجب مسائل نامناسبی برای بعضی شد لذا خداوند برای جلوگیری از فساد حجاب را واجب کرد، بنابراین آنچه در جامعه رواج داشت و قرآن به مبارزه با آن برخاست، پدیده بدحجابى بود، نه بى حجابى.
4- چنان که گذشت، افراد هوس باز و اراذل با ایجاد مزاحمت ها باعث دلتنگى زنان مدینه مى شدند. روشن است که با آمدن حکم حجاب و دستور مجازات این گونه افراد به طور طبیعى حضور زنان راحت تر و چشمگیرتر انجام مى شد.
اما نحوه برخورد را نیز خود خداوند در قرآن کریم به آن اشاره کرده و درباره مجازات آنان مى فرماید: «اگر اینها دست از عمل زشت خود برندارند، تو را فرمان مى دهیم که به آنها حمله برى که دیگر جز اندکى در پناه تو نخواهند بود»، (احزاب، آیه 60) ، بنابراین مى توان گفت با وجوب حجاب هم خود زنان به آرامش و ایمنی بیشتری رسیدند و هم ارازل و اوباش سرکوب شدند و هم خداوند با تعیین مجازات متخلفین به برخورد با مسئله بی حجابی پرداخت و راه و رسم حفظ حجاب و نحوه مقابله با متخلفان را به همگان نشان داد و پیامبر اکرم و ائمه معصومین نیز طبیعتا وظیفه داشتند برای حفظ جامعه و نیز عمل به دستورات الهی با بد حجابان برخورد کنند.
براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- تفسیر المیزان، ج 15، ص 127 به بعد. 2- کشاف، ج 3، ص 227. 3- مسأله حجاب،مرتضى مطهرى. 4- حجاب در ادیان،محمدى آشنانى.
اگر بدحجابان و بی حجابان قصد افساد فی الارض و اشاعه و گسترش فساد در جامعه را داشته باشند با آنها برخورد می شود .
توضیح بیشتر :
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً59
لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فیها إِلاَّ قَلیلاً60مَلْعُونینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً61سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً62
ترجمه:
59) اى پیامبر، به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو بخشى از مقنعه هاى خویش را به خود نزدیک کنند تا گردن و سینه آنان آشکار نشود. این پوشش نزدیک ترین راه است براى این که آنان به عفت و حجاب شناخته شوند و در نتیجه مورد آزار فاسقان قرار نگیرند، و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
60) اگر منافقان و کسانى که در دل هایشان بیمارى است و شایعه افکنانِ در مدینه، از کارهایشان باز نایستند، قطعاً تو را بر ضد آنان مى شورانیم تا از مدینه بیرونشان کنى، آن گاه جز زمانى کوتاه در مجاورت تو در این شهر نخواهند زیست.
61) این در حالى است که آنان لعنت شده اند; هر کجا یافت شوند باید دستگیر گردند و همگى به سختى کشته شوند.
62) تبعید و کشتن منافقان و هم مسلکان آنان، که طغیانگرى را از حد مى گذرانند سنّتى است که خدا آن را در میان کسانى که پیش از شما درگذشته اند جارى ساخته است، و هرگز در سنت خدا تغییر و دگرگونى نخواهى یافت.
در پاسخ به سوال شما ابتدا توجه به سه مقدمه ضروری است؟
1- صفت حیا و عفت در زن و غیرت در مرد یک امر فطری است. بنابراین زن از نظر فطری و طبیعت، عفت و پاکدامنی را دوست دارد و از بی عفتی و برهنگی نفرت دارد. هر چند شاید به موجب نداشتن اعتقاد و ایمان قوی به خداوند بزرگ و روز قیامت و یا در اثر وسوسة شیاطین و غرق شدن در گناهان جلو فطرت آنها گرفته شود و به بی حجابی روی بیاورند. امّا این نمی تواند مجوزی برای مخالفت با فطرت انسانی باشد.
2-چادر نماد حجاب و کاملترین شکل آن و بهترین نوع رعایت حجاب است و خانمهایی که می خواهند خیلی ساده و راحت و کاملتر حجاب خود را رعایت کنند بهتر است که از چادر استفاده کنند.
3-امر به معروف برای هر مسلمان معتقد و مومنی واجب است ولی آنهم شرایط و ضوابطی دارد که در صورت حصول آن هر انسانی مکلف به انجام آن است. که در رابطه با زنان بد حجاب و بی حجاب هم این امر به معروف و نهی از منکر با شرایطی که ذکر شد واجب است.
حال بعد از ذکر این مقدمات برای اینکه بدانیم که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام بی حجابی وجود داشته یا خیر و برخورد این بزرگواران با بی حجابان چگونه بوده لازم است بدانیم که تا چه زمانی حجاب واجب نبوده و از کی حجاب واجب شده و وضعیت زنان قبل و بعد از نزول آیه حجاب و واجب شدن آن چگونه بوده است لذا به نکات ذیل دقت بفرمایید:
1- به نظر مى رسد حکم ایجاب حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. شاهد بر آن، آیات سوره نور است که داستان معروف افک در آن آمده است. در همین زمان بود که منافقین و اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ایجاد شایعه درباره زنان پیامبر(ص) و با درست کردن مزاحمت هاى خیابانی براى زنان آزاده به بهانه کنیز انگاشتن آنها قلوب پیامبر و مسلمانان را جریحه دار بکنند. به دنبال این اوضاع و شرایط بود که خداوند آیات مربوط به پوشش را براى بازگویى به امت نازل فرمود و حجاب و حد و مرز و اندازه آن بعد از نزول آن آیات واجب شد. پس تا اینجا معلوم می شود که تا حدود 19 سال بعد از بعثت پیامبر حجاب کامل میان مسلمانان واجب نبود اما به علت علل و عواملی که ذکر شد هم حجاب واجب شد و هم دیگر کسی نمی توانست بی حجاب باشد چراکه مسلمانان در صدر اسلام و در زمان پیامبر بسیار مقید به رعایت احکام اسلامی و دستورات الهی بودند.
2- آیات مربوط به حجاب در دو سوره از قرآن (نور و احزاب) آمده است. سوره نور، آیه 30 و 31 کیفیت پوشش را بیان مى کند. ابتدا مى فرماید: بگو (اى پیامبر) براى مؤمنین و مؤمنات که نگاه هایشان را کوتاه کنند یعنى هنگام نگاه به یکدیگر به صورت خیره به هم نگاه نکنند. از نگاه به گونه وراندازى و استقلالى پرهیز کنند. آنگاه به زنان مومن خطاب کرده و مى فرماید: وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَ؛ می باید روسرى (و به تعبیر بعضی دیگر چادرهایی) خود را بر روى سینه و گریبان خویش قرار دهند، (احزاب، آیه 59). هم به این مطلب اشاره دارد. در این آیه چنین آمده است: اى پیغمبر… به زنان مؤمن بگو که جلباب هاى (روسرى یا چادر) خویش را به خود نزدیک سازند. روشن است که وقتى به زن بگویند روسرى یا چادرت را به خود نزدیک کن مقصود این است آن را رها نکن، آن را جمع و جور کن و خود را با آن بپوشان. مطلبی که هم اکنون نیز متاسفانه میان بعضی از زنان رعایت نمی شود و تنها روسری های خود را بر روی سر می اندازند اما به پوشش موهای جلوی سر وگردن و اطراف سینه های خود توجی ندارند (اطلاعات بیشتر درباره کیفیت خاص پوشش را از همان آیه 31 سوره نور که گذشت بهتر مى توانید استنباط کنید.)
3- صاحب کتاب تفسیر کشاف، وضع زنان را در پیش از نزول آیات حجاب چنین شرح مى دهد: زنان، گریبان هایشان گشاد و باز بود، گردن و سینه و اطراف سینه هاشان دیده مى شد و داخل روسرى ها را معمولاً از پشت سر برمى گرداندند (همان طور که الان بین مردان عرب متداول است) و قهراً قسمت هاى گردن و بناگوش و سینه دیده مى شد، (کشاف، ج 3، ص 231). اما توجه به این نکته بسیار ضروری است که درباره حضور زنان در اجتماع، باید خاطر نشان کنیم که زنان قبل از نزول این آیات چنان نبوده است که مثل مردان با سر باز در معرض اجتماع رفت و آمد بکنند، بلکه چون بد حجاب بودند و این موجب مسائل نامناسبی برای بعضی شد لذا خداوند برای جلوگیری از فساد حجاب را واجب کرد، بنابراین آنچه در جامعه رواج داشت و قرآن به مبارزه با آن برخاست، پدیده بدحجابى بود، نه بى حجابى.
4- چنان که گذشت، افراد هوس باز و اراذل با ایجاد مزاحمت ها باعث دلتنگى زنان مدینه مى شدند. روشن است که با آمدن حکم حجاب و دستور مجازات این گونه افراد به طور طبیعى حضور زنان راحت تر و چشمگیرتر انجام مى شد.
اما نحوه برخورد را نیز خود خداوند در قرآن کریم به آن اشاره کرده و درباره مجازات آنان مى فرماید: «اگر اینها دست از عمل زشت خود برندارند، تو را فرمان مى دهیم که به آنها حمله برى که دیگر جز اندکى در پناه تو نخواهند بود»، (احزاب، آیه 60) ، بنابراین مى توان گفت با وجوب حجاب هم خود زنان به آرامش و ایمنی بیشتری رسیدند و هم ارازل و اوباش سرکوب شدند و هم خداوند با تعیین مجازات متخلفین به برخورد با مسئله بی حجابی پرداخت و راه و رسم حفظ حجاب و نحوه مقابله با متخلفان را به همگان نشان داد و پیامبر اکرم و ائمه معصومین نیز طبیعتا وظیفه داشتند برای حفظ جامعه و نیز عمل به دستورات الهی با بد حجابان برخورد کنند.
براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- تفسیر المیزان، ج 15، ص 127 به بعد. 2- کشاف، ج 3، ص 227. 3- مسأله حجاب،مرتضى مطهرى. 4- حجاب در ادیان،محمدى آشنانى.