بین الملل تابناک: در سالیان گذشته برخی کشورها با تبعیت از آمریکا و غرب، اقداماتی علیه منافع و کشتی های ایران در سواحل و آب های بین المللی انجام داده اند که در تمامی موارد با واکنش قاطع ایران مواجه شده است.
آخرین موردی که در چند روز اخیر شاهد آن بوده ایم، توقیف نفتکش ایران از سوی دولت یونان و واکنش مقتدرانه و فوری ایران به این اقدام غیرقانونی بوده است.
۳۰ فروردین ماه سالجاری (۱۴۰۱) گارد ساحلی یونان از توقیف یک نفتکش روسی ۱۱۵ هزار تنی به نام پگاس که به نام «لانا» تغییر کرده، با ۱۹ خدمه در نزدیکی سواحل جزیره «اویا» این کشور خبر داد و مقامات یونانی هم این اقدام در راستای اجرای تحریمهای اتحادیه اروپا علیه روسیه به خاطر درگیری نظامی با اوکراین اعلام کردند.
آنگونه که سازمان بنادر و دریانوردی جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای در این باره اعلام کرد: «این کشتی با شرایط آب و هوایی نامناسب مواجه شده و دارای مشکلات فنی بوده، مطابقات قوانین بینالمللی درخواست کمک کرده و بر اساس مقررات و استانداردهای فنی و بینالمللی، کشتیهایی که در وضعیت خطر ایمنی قرار میگیرند و درخواست کمک رسانی دارند باید از سوی کشوری که در نزدیکی سواحل آن قرار گرفتهاند به نقطه امن سواحل منتقل شوند و پس از آن، اقدامات لازم برای تعمیرات صورت پذیرد و بعد از رفع خطر به مسیر بینالمللی خود ادامه دهند.»
پس از آن بود که چهارشنبه چهارم خرداد ماه خبر احضار کاردار یونان به وزارت امور خارجه ایران منتشر شد. رئیس اداره مدیترانه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در دیدار کاردار یونان ضمن یادآوری تعهدات بینالمللی دولت یونان با توجه به توقف اضطراری کشتی مذکور به خاطر نقص فنی، تسلیم در برابر فشارهای غیرقانونی آمریکا را غیر قابل پذیرش و محکوم خواند و تصریح کرد: تصرف در محموله کشتی با پرچم جمهوری اسلامی ایران، مصداق راهزنی بینالمللی است که مسؤولیت آن با دولت یونان و تصرف کنندگان غیرقانونی است.
جمعه شب ششم خرداد ماه نیز اخباری منتشر شد از اینکه ایران اقدام به توقیف دو کشتی یونانی در پاسخ به اقدام دولت یونان کرده است. روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای اعلام کرد: نیروی دریایی سپاه امروز (جمعه) ۲ فروند نفتکش یونانی را به دلیل تخلفات انجام گرفته در آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس توقیف کرد. این دو کشتی در خلیج فارس، یکی در نزدیکی عسلویه و دیگری در نزدیکی بندرلنگه در نزدیکی جزیره هندورابی توقیف شدهاند. هر دو کشتی با نامهایPrudent Warrior و Delta Poseidon و تحت پرچم یونان حرکت می کردهاند که توسط نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توقیف شدند.
وزارت امور خارجه یونان هم اعلام کرد که اعتراض خود را به ایران برای توقیف دو نفتکش منتقل کرده است. بر اساس اعلام وزارت امور خارجه یونان، دو خدمه از یکی از نفتکشها یونانی بوده و هفت خدمه از نفتکش دوم تابعیت یونانی داشتهاند. وزارت امور خارجه یونان پس از این حادثه، به شهروندان این کشور برای سفر به ایران هشدار داد وو از ایران خواست تا فورا این دو نفتکش و خدمه آن را آزاد کنند.
«عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه رای الیوم و تحلیلگر برجسته جهان عرب در مقاله جدید خود عنوان کرد که توقیف این کشتیها توسط جمهوری اسلامی ایران پیامی قوی به یونان و آمریکا و همه کشورهای متحد اروپا بود؛ به این معنی که هرگونه تجاوزی به منافع ایران در آبهای منطقهای یا بینالمللی و در داخل یا خارج از قلمرو این کشور پاسخی مستقیم و فوری به همراه خواهد داشت.
در ادامه این مقاله آمده است، ایران در سال 2019 در واکنش به توقیف یک نفتکش ایرانی توسط قایقهای نیروی دریایی انگلیس در تنگه جبل الطارق که عازم سوریه بود، دو نفتکش انگلیسی را توقیف کرد. در سال 2020 نیز قایقهای نیروی دریایی ایران یک کشتی متعلق به کشور کره جنوبی که با پیروی از تحریمهای غیرقانونی آمریکا 7 میلیارد دلار درآمد نفتی ایران را مسدود کرده است، توقیف نمود. علاوه بر آن ایران همواره به انگلیس و آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره هرگونه تحرک مشکوک و یا تجاوز علیه منافع ایران در آبهای منطقه هشدار داده و به همین دلیل است که تاکنون هیچ نفتکش ایرانی مورد هجوم اسرائیل قرار نگرفته است.
در همین رابطه، «محمد قیصری» کارشناس مسائل بین المللی در گفتگو با تابناک اظهار داشت: پس از آنکه دولت یونان یک فروند کشتی تحت پرچم جمهوری اسلامی ایران (ظاهرا مالکیت کشتی متعلق به یک شرکت روسی و محموله بار آن متعلق به ایران بوده است) را در سواحل یونان توقیف کرده و محموله نفتی آن را با هماهنگی و احتمالا درخواست یا دستور ایالات متحده آمریکا توقیف کرد، نیروی دریایی سپاه پاسدران انقلاب اسلامی نیز در اقدامی متقابل دو نفتکش غول پیکر یونانی را در آبهای خلیج فارس توقیف کرد. البته جمهوری ایلامی ایران پیش از این از طریق کانالهای دیپلماتیک مراتب اعتراض خود و برهذر داشتن یونان از چنین اقداماتی را ابلاغ کرده بود؛ چنانکه چهارشنبه گذشته کاردار این کشور (در غیاب سفیر) به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شدید دولت جمهوری اسلامی ایران به وی ابلاغ شد که ظاهرا موضوع با کم توجهی طرف یونانی مواجه شده یا ایران پاسخ لازم را دریافت نکرد. بنابر این آنچه از ظاهر امر بر میآید این است که تذکرات دیپلماتیک و یادآوری سابقه و پیشینه حسنه روابط دوجانبه با هدف برکنار ماندن یونان از دست زدن به چنین اقدامات خصمانه ای، احتمالا در طول هفته گذشته نتیجه بخش نبوده و همین امر موجب شده است که راهی برای ایران جزء اقدام متقابل نماند و احتمالا همین امر منجر به توقیف دو نفتکش بزرگ یونانی با قابلیت حمل نزدیک به دو میلیون بشکه نفت توسط ایران شد.
وی افزود: اینکه یونان با چه قصد و نیتی دست به توقیف کشتی تحت پرچم ایران زده، اهمیت چندانی ندارد و در این زمینه تحلیل ها و گمانه زنی های فراوان وعمدتا متناقضی نیز در رسانه های بین المللی منتشر شده است. اما آنچه که مهم است این است که این اقدام یونان؛ به ویژه پس از تحویل محموله آن به ایالات متحده امریکا، عموما در قالب استراتژی و در راستای راهبرد آمریکا و برخی دولت های غربی مبنی بر فشار مضاعف بر ایران فهم شده است که بر خلاف تجربه روابط دیرینه و حسنه دو کشور و انتظارات متقابل بوده است.
قیصری ادامه داد: موضوعی که موجب حیرت و تعجب بسیاری از کارشناسان و حتی افکار عمومی یونانیها به ویژه پس از از اقدام متقابل و قاطع ایران مبنی بر توقیف نفتکش های یونانی شد و در رسانه های این کشور نیز انعکاس یافت این بود که اساسا چرا و با چه انگیزه و هدفی دولت یونان دست به توقیف کشتی ایرانی و تحویل آن به آمریکا و ایجاد یک بحران بی ثمر و خودساخته زده که پیامدهای آن (توقیف نفتکشهای یونانی و احتمال توقیفها و اقدامات بیشتر علیه منافع یونان در خلیج فارس) مستقیما متوجه یونان و روابط حسنه میان دو کشور شده است. موضوعی که البته موجب تعجب اینجانب و بسیاری از تحلیلگران و صاحبنظران حوزه مسائل بین المللی نیز بوده است. به ویژه اینکه اراده و جدیدت جمهوری اسلامی ایران در این ارتباط، پیش از ماجرای یونان و در موارد مشابهی همچون توقیف کشتی کره جنوبی و نفتکش انگلیسی استناایمپرو در خلیج فارس در مقابل اقدام انگلیسیها مبنی بر توقیف نفتکش ایرانی در جبل الطارق و اقدامات خصمانه دولت کره (در حالی که هم انگلستان و هم کره از ظرفیت و توان بین المللی به مراتب بیشتر و برتری از یونان برخوردارند)، آزموده شده بود و دولت جمهوری اسلامی ایران این پیام راهبردی را به جهان مخابره کرده بود که هرگونه رویکرد خصمانه در این زمینه با اقدام متقابل و قاطع ایران مواجه خواهد شد؛ به ویژه در حوزه خلیج فارس و دریای عمان که ایران از اشراف اطلاعاتی و عملیاتی و برتری استراتژیک و ژئوپلتیک قابلی برخوردار است.
تاثیر بر امنیت عرضه و انتقال انرژی
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: پیامد این موضوع، سوای تاثیر مستقیم آن بر روابط حسنه و دیرپای دو کشور که هم اکنون در بیانیه های وزارت خارجه دو کشور مبنی بر محکومیت اقدام طرف مقابل و طرح آن ذیل موضوع غیردوستانه راهزنی دریایی، میتواند به طور نامحسوس بر بازار انرژی به ویژه در این شرایط حساس بین المللی تاثیرگذار باشد. اگرچه دو نفتکش توقیف شده یونانی به نام «دلتا پوزایدون» و «پرادنت واریر »، با طولی درحدود ۲۷۴ متر در زمره سوپرتانکرهای انتقال نفت به شمار می روند و محموله توقیفی آنها که در حدود ۱.۸ میلیون بشکه نفت است، مقدار قابل توجهی است، اما این میزان نفت در کل مبادلات نفتی منطقه خلیج فارس و بازار انرژی در این منطقه، وزن زیادی در تغییر معادلات قیمت نفت ندارد. با این وجود و با توجه رشد صعود قیمت نفت، تداوم چنین اتفاقاتی میتواتند به دلیل خدشهدار کردن امنیت عرضه انرژی از طرفی و افزایش هزینه بیمه کشتیرانی به دلیل افزایش ریسک، در نهایت منجر به افزایش قیمت تمام شده بهای انرژی شود.
گرهی که با دست باز میشود را نباید با دندان باز کرد
قیصری در ادامه افزود: ضرب المثلی در زبان فارسی هست که می گوید گرهی را که با دست باز می شود را نباید با دندان باز کرد. با توجه به تعداد قابل توجه کشتیهای تجاری و نفتکش یونانی در منطقه خلیج فارس، احتمالاً یونان از ترس آسیبهای احتمالی (توقیف یا سایر اقدامات) درصدد ارجاع موضوع به مجامع بینالمللی برآید. اما تجربه حوادث مشابه قبلی در این زمینه (همچون ماجرای کشتی استناایمپرو و نفت کش کره ای) و پیشدستی یونانی ها در دستزدن به چنین اقدامی (توقیف کشتی ایرانی) از طرفی و برتری ایران در منطقه خلیج فارس و آسیبپذیری یونان به جهت وجود سایر کشتیهای یونانی در منطقه از طرف دیگر، یونان را وادار به پرهیز از تنشهای رودررو و مستقیم با ایران یا دست کم تشدید تنش خواهد کرد. همچنانکه به تجربه درخواهد یافت که مسیر حل احتمالی چنین بحرانهایی، نه از طریق مجامع بینالمللی، بلکه از طریق کانالهای دیپلماتیک و مساعی سیاسی است.