درگیری ایجاد نشد اما نفوذ سریع اسلام در جزیره عربستان سبب شد که آوازه پیامبر(ص) در تمام کشورهای اطراف بپیچد، و با اینکه تا آن روز برای حجاز اهمیتی قائل نبودند، طلوع اسلام و قدرت ارتش پیامبر(ص) که حجاز را در زیر یک پرچم بسیج کرده بود، آنها را از آینده کار خود بیمناک ساخت.روم شرقی که هم مرز با حجاز بود فکر می کرد که ممکن است یکی از نخستین قربانیان پیشرفت سریع اسلام باشد، لذا سپاهی در حدود چهل هزار نفر با اسلحه کافی و مجهز، آنچنان که در خور دولت نیرومندی همانند امپراطوری روم در آن زمان بود، گردآوری کرد، و در مرز حجاز متمرکز ساخت، این خبر به وسیله مسافران به گوش پیامبر(ص) رسید، و پیامبر برای اینکه درس عبرتی به روم و سایر همسایگان بدهد بی درنگ فرمان آماده باش صادر کرد سخنگویان پیامبر(ص) در مدینه و نقاط دیگر صدای پیامبر(ص) را به گوش مردم رساندند و چیزی نگذشت که سی هزار نفر برای پیکار با رومیان آماده شدند که از میان آنها ده هزار سوار و بیست هزار پیاده بود(۱).پیامبر خدا(ص) در این مسیر حضرت علی علیه السلام را با خود به جبهه نبرد تا اگر در مدینه حادثه ای روی داد به مقابله برخیزد و منافقان از اینکه علی علیه السلام در مدینه ماند بسیار ناراحت شدند. نیروهای پیامبر(ص) در شعبان سال نهم هجرت به سرزمین تبوک رسیدند ولی خبری از نیروهای رومیان نبود و رومیان عقب نشینی کرده بودند(2). این حرکت پیامبر یک نوع مانور جنگی بود و اگر هیچ سودی نداشت جز همین , کافی است که آن را به سود اسلام و پیامبر بدانیم و اگر فرض کنیم که منافقان در آن نقشی داشتند دراین صورت باید گفت: عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد(۳).
پی نوشت:
1- قصه های قرآن، حضرت آیت الله مکارم شیرازی
2- فروغ ابدیت ج 1 ص385
3- سیره رسول خدا ,جعفریان ص 644,دفتر نشر الهادی چاپ دوم .
پی نوشت:
1- قصه های قرآن، حضرت آیت الله مکارم شیرازی
2- فروغ ابدیت ج 1 ص385
3- سیره رسول خدا ,جعفریان ص 644,دفتر نشر الهادی چاپ دوم .