عصراسلام: اخوان ثالث در پاورقی شعر «عید آمد» در مجموعه شعر ارغنون، مینویسد: «همیشه از وضع شکل و اداهای اینگونه مبشران سیاهچهرهٔ نوروزی که در تهران مرسوم است نفرت داشتهام. گمان نمیکنم که از ابتدا جز در تهران جای دیگری تقلید این بقایای نفرتانگیز عهد توحش و بردهداری مرسوم میبوده باشد»
در این که تا سال ۱۳۰۷ که قانون منع برده داری در ایران تصویب شد، در ایران مانند بسیاری از کشورهای دیگر، برده داری مرسوم بود، تردیدی نیست. تلخترین جنبه برده داری در ایران، اخته کردن مردان برده بود که جنایتی غیر انسانی بر علیه آنان بود. بردگان که هم سفید و هم سیاه بودند، به سرعت در جامعه جذب می شدند و مانعی برای اختلاط آنها با سایر مردم وجود نداشت.
خیلی از همین بردگان به سرعت رشد میکردند و حتی به مقامات بالای سیاسی و اجتماعی میرسیدند. یعنی بر خلاف غرب، در ایران، برده داری الزاما با نژادپرستی همراه نبوده است.
نکته پایانی در بحث برده داری:
در ایران معمولا ۴ گروه برده داشتیم، بردههای سفیدِ گرجی و اسلاو (صقلب) و ارمنی، بردههای ترک و مغول و قزاق و چرکس آسیای میانه، بردگان سیاه کنیایی، حبشی و زنگباری(غلام زنگی) و بردگان بنگالی و هندو و حتی پارسی ی هندی.
ترکیبی از همه نژادها! از اوایل قرن ۱۳ هجری که با فشار انگلستان انتقال برده با کشتی ممنوع شد، ثروتمندان در جریان حج، بردگان سیاه را از بازار برده فروشان مکه و مدینه می خریدند و با خود به ایران می آوردند. پیشوند «حاجی» در نام حاجی فیروز، یادآور محل خرید این نوع بردگان است.
کام