پیمان شانگهای – آسه آن – اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا آ سه آن
۱۳۹۲/۱۰/۱۶
–
۹۷۰ بازدید
پیمان شانگهای و آسه آن چه بود؟
1 – اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا معروف به آسه آن (ASEAN)
اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا معروف به آسه آن (ASEAN) مخفف Association of Southeast Asia Nation است که در جامعه جنوب شرقی آسیا با مشارکت مالزی، تایلند و فیلیپین در ژوئیه 1961 بهمنظور توسعه همکاریهای اقتصادی و فرهنگی میان اعضا بهوجود آمد. از آنجا که تایلند و فیلیپین عضو سیتو و مالزی هم عضو پیمان دفاعی بریتانیا بود، هریک از دولتهای عضو اتحادیه، بهنوعی با قدرتهای غربی پیوند داشته و این امر نهایتا منجر به بروز اختلافات سیاسی میان اعضا شد و عملا فعالیت اتحادیه مذکور را متوقف نمود. پس از برکناری سورکانو توسط سوهارتو از حکومت در اندونزی بسیاری از اختلافات میان کشورهای اندونزی، مالزی، تایلند، فیلیپین و سنگاپور از بین رفت و و این کشورها برآن شدند تا برای مقابله با گسترش و رواج ایدهها و ایدئولوژیهای کمونیستی رایج در چین و ویتنام به مشارکت با یکدیگر پرداخته و اتحادیهای را تشکیل دهند. بر این اساس با صدور اعلامیه بانکوک در 8 آگوست 1967 از سوی پنج کشور اندونزی، مالزی، فیلیپین، تایلند و سنگاپور، اتحادیه ملل جنوب شرقی آسیا در منطقه تشکیل گردید. در ادامه با پیوستن برونئی دارالسلام (8 ژانویه 1984)، ویتنام (28 جولای 1995)، لائوس و میانمار (23 ژولای 1997) و کامبوج (30 آپریل 1999) به این اتحادیه، هماکنون آ سه آن دارای ده عضو است. آسه آن پس از آمریکا، ژاپن و اتحادیه اروپا چهارمین منطقه قدرتمند تجاری در جهان محسوب میشود.[1]
همکاری کشورهای عضو آ سه آن، در زمینههای صنعتی، تجاری، سرمایهگذاریهای مشترک، امور مالی و بانکداری، کشاورزی، انرژی، تکنولوژی و تحقیقات مشترک، آموزش و پرورش، توسعه اجتماعی، جهانگردی، امور فرهنگی و حمل و نقل و ارتباطات است.[2]اهداف[3]تشکیل این اتحادیه اهدافی را دنبال میکند که از جمله آن به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
1. تسریع رشد و توسعه منطقه از طریق مشارکت همگانی کشورهای عضو؛
2. تضمین صلح و ثبات منطقه؛
3. همکاریهای گسترده در زمینههای اقتصادی؛
4. گسترش همکاریها در زمینه فنی و تحقیقات؛
5. افزایش سطح بخشهای کشاورزی، حمل و نقل و صنایع کشورهای عضو.
تشکیلات[4]ارکان اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا عبارتند از:
1. اجلاس سران؛ بالاترین مرجع مدیریتی اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا، اجلاس سران کشورهای عضو است. در سال 1992 توافق شد که این اجلاس هر سه سال یکبار با حضور سران دول برگزار شود.
2. اجلاس وزیران؛ اجلاس وزیران آ سه آن با حضور وزیران امور خارجه کشورهای عضو، بهطور سالانه و هر سال در یکی از کشورهای عضو برگزار میشود.
3. کمیته دائمی؛ تشکیل جلسات این کمیته بهطور معمول هر دو ماه یک بار میباشد که شامل وزیران امور خارجه کشور میزبان و سفرای دیگر کشورهای عضو در همان کشور میباشد.
4. دبیرخانه؛ دبیرخانه اصلی آ سه آن در جاکارتا پایتخت اندونزی در سال 1976 تأسیس شد؛ که بهمنزله بدنه اصلی هماهنگکننده فعالیتهای آ سه آن است و دبیر کل آن برای مدت 5 سال تعیین میشود.
5. کمیتهها و اجلاس مقامهای ارشد؛ اجلاس وزیران معمولا از طریق سه کمیتهی فرهنگ و اطلاعات، علوم و فناوری و توسعه اجتماعی هماهنگ و برگزار میشود. همکاری سیاسی اعضای اتحادیه در اجلاس مقامهای ارشد سیاستگذاری و هماهنگ میشود.
سایر نشستهای آ سه آن[5]بهجز اجلاس و نشستهای رسمی در سطح سران دولتها و وزرای کشورها، نشستهای دیگری نیز در آ سه آن صورت میگیرد.
– مجمع منطقهای آ سه آن: این مجمع متشکل از 27 عضو (10 کشور عضو به اضافه استرالیا، بنگلادش، کانادا، چین، ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، هند، ژاپن، کره جنوبی، کره شمالی، مغولستان، پاکستان، زلاندنو، روسیه، پاپو آگینه نو، تیمور شرقی و سریلانکا) بوده و از سال 1994 آغاز بهکار کرده است. هدف این مجمع گسترش گفتگوهای چندجانبه در منطقه آسیا-اقیانوسیه و توسعه همکاریها در زمینههای مختلف است.
– نشست آسیا-اروپا: یک فرایند گفتگوهای غیررسمی بین آ سه آن و اتحادیه اروپا است که از سال 1996 شروع شده است.
– آ سه آن به اضافه سه: گفتگوهایی که بین مقامات دولتهای عضو آ سه آن و سه کشور چین، ژاپن و کره جنوبی که در حاشیه هر اجلاس سران آ سه آن بهمنظور بهبود روابط بین دولتهای عضو آ سه آن و سه کشور فوق برگزار میشود.
– اجلاس آ سه آن-روسیه: رهبران دولتهای عضو آ سه آن و رئیس جمهور روسیه هر ساله در طی یک نشست، به تبادل نظر و گفتگو پیرامون موضوعات فیمابین میپردازند.
– اجلاس آسیای شرقی: مجمعی است کاملا آسیایی که سالانه توسط 16 کشور شرق آسیا و منطقه آ سه آن برگزار میگردد. روسیه از سال 2005 درخواست شرکت در این اجلاس را مطرح کرده است و هم اکنون بهعنوان عضو ناظر در این اجلاس شرکت میکند.
– نشست آ سه آن-سر: گفتگوهایی که بین مقامات دولتهای عضو آ سه آن و استرالیا و زلاندنو برگزار میشود.
روابط خارجی آ سه آن[6]اتحادیه اروپا؛ در مارس 1980 یک توافقنامه همکاری بین کشورهای عضو آ سه آن و جامعه اروپا امضا شد. هدف از انعقاد این توافقنامه، تحکیم روابط تجاری موجود و افزایش همکاری در محورهای علمی و کشاورزی بود.
جمهوری خلق چین؛ تلاش برای بهبود روابط مشورتی بین آ سه آن و چین در سال 1993 آغاز شد و متعاقب آن، کمیتههای مشترکی در مورد همکاری اقتصادی و تجاری و همچنین همکاری علمی و فنّی تشکیل دادند. روابط بین دو طرف با اعلام حمایت چین از توسعه آ سه آن در سال 1997 تحکیم بیشتری یافت.
ژاپن؛ اجلاس آ سه آن و ژاپن در سال 1997 برای بحث در زمینههای تجارت، سرمایهگذاری، انتقال فناوری و افزایش مساعدت برگزار شد.
استرالیا؛ بهموجب برنامه همکاری اقتصادی استرالیا و آ سه آن، استرلیا فعالیتهای آ سه آن را مورد حمایت مالی قرار داد و مبادرت به تشکیل شورای بازرگانی مشترک در سال 1980 کرد.
زلاندنو؛ روابط همکاری با زلاندنو بر مبنای برنامه ارتباط بین نهادی و برنامه افزایش تجارت و سرمایهگذاری استوار بود و بهموجب آن کمکهای مالی متوجه توسعه جنگلها، فناوری تولید لبنیات و مدیریت دامپزشکی بود و در نوامبر 1993 کمیته مدیریت زلاندنو و آ سه آن بهمنظور نظارت بر اجرای طرحهای همکاری آغاز بهکار کرد.
ایالات متحده؛ آ سه آن و آمریکا در سال 1990 یک گروه مشترک کاری تشکیل دادند که هدف آن بررسی روابط اقتصادی بین آ سه آن با آمریکا و همچنین شناسایی و تعیین برنامههایی بود که بهموجب آنها مناسبات اقتصادی میتوانست تقویت شود. با تشکیل مجمع امنیت منطقهای آ سه آن مقامهای بلندپایه آمریکایی در ژوئیه 1994 با وزیران خارجه کشورهای عضو آ سه آن ملاقات کردند و این نشست را اقدام مثبتی برای برقراری ثبات در جنوب شرق آسیا دانستند.
کانادا: طرحهای همکاری آ سه آن و کانادا شامل فناوری شیلات، صنایع مخابراتی، بهرهگیری از انرژی خورشیدی و یک مرکز کاشت درختان جنگلی میباشد.
کره جنوبی: کره در ژوئیه 1991 بهعنوان شریک در گفتگو مورد پذیرش آ سه آن قرار گرفت و در دسامبر همان سال، اتاق بازرگانی مشترک آ سه آن و کره تشکیل شد. طرحهای همکاری در خلال سال 1995 در ارتباط با توسعه منابع انسانی، علوم و فناوری، توسعه کشاورزی و تجارت و سیاستهای سرمایهگذاری به اجرا درآمدند.
موافقت نامه تجارت آزاد آ سه آن – افتا (AFTA)
افتا (ASEAN Free Trade Area) موافقتنامهای است که بین دولتهای عضو آ سه آن که در 28 ژوئیه 1992 در سنگاپور در زمینه کاهش تعرفههای تجاری و گمرکی به امضای مقامات کشورهای عضو رسید. در هنگام امضای این موافقتنامه، آ سه آن شامل 6 عضو (مالزی، اندونزی، سنگاپور، تایلند، فیلیپین و برونئی دارالسلام) بوده است و 4 عضو دیگر که در سالهای بعد به آن پیوستند (ویتنام، میانمار، لائوس و کامبوج)، همه تعهدات معاهده افتا را بهطور کامل قبول نکرده و فقط بخشی از آنرا پذیرفتهاند.
بحران آسیای جنوب شرقی[7]دوره طلایی رشد اقتصادی این کشورها از پیمان پلازا در سال 1985 آغاز شد. در آن زمان ارزش همه ارزهای آسیایی بهطور رسمی و غیر رسمی به دلار تثبیت شد. با کاهش نرخ برابری دلار بین سالهای 1985-1994 صادرات این کشورها که بهتدریج به طرف کالاهای صنعتی با ارزشتر مانند صنایع الکترونیک و نیمه رساناها رفته بود، افزایش یافت. در سال 1995 بر اثر توانمندی تدریجی اقتصادی آمریکا و از بین رفتن پیمان پلازا، افزایش نرخ برابری دلار به ین، به گران شدن صادرات آسیای جنوب شرقی آسیا و در نتیجه بحران تجاری آن کشورها در سال 1996 انجامید؛ بهطوریکه رشد این کشورها در سطح 4 درصد متوقف شد. تداوم بحران تجاری زمینهساز بروز بحران پولی تایلند در ژوئیه 1997 شد. پس از کاهش ارزش پول تایلند، فقدان برنامهریزی مشترک بین اعضای آ سه آن بهویژه بین اندونزی، مالزی و فیلیپین و وجود نرخ ارز ثابت و قادر نبودن بانکهای مرکزی کشورهای مذکور، باعث شد تا این بحران پا را از اعضای آ سه آن و کشورهای جنوب شرق آسیا فراتر گذاشته و حتی کشوری همچون کره جنوبی را در آستانه ورشکستگی قرار بدهد. بحران اقتصادی آسیای جنوب شرقی از مجموعه عواملی بهوجود آمد که در گذر زمان شکل گرفتهاند:
1. استفاده از نظام نرخ ارز ثابت؛
2. کاهش ارزش پول چین و افزایش ارزش دلار؛
3. آزادسازی تحرّک سرمایه و کسری حساب جاری؛
4. ضعف نظام مالی و عملکرد نامناسب بانکها و مؤسسات مالی در اعطای وام و وامگیری؛
5. سرمایهگذاری بیش از حد ظرفیت اقتصادی؛
6. رقابت چین و ژاپن با کشورهای آسیای جنوب شرقی؛
7. تضعیف قدرت رقابت و کاهش توان صادراتی کشورهای آسیای جنوب شرقی
8. گسترش سفتهبازی ارز؛
9. ورشکستگی شرکتها و ایجاد جو بیاعتمادی در میان سرمایهگذاران؛
10.سرعت منطقهای شدن فعالیتهای اقتصادی در آسیا و سرایت بحران به همه کشورهای منطقه؛
11.غفلت سیاستگذاران و ضعف بانکهای مرکزی کشورها در هنگام مقابله با بحران؛
12.سیاستهای تعدیلی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی.
[1]. http://www.aseansec.org/about_ASEAN.html
[2]. تک روستا، علی؛ پیشین، ص 135-138
[3]. ابراهیمینژاد، مهدی؛ سازمانهای مالی و پولی بینالمللی، تهران، سمت، 1387، چاپ ششم، ص249.
[4]. آشنایی با اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن)، بررسیهای بازرگانی، 1380، شماره163، ص53-54.
[5]. موسیزاده، رضا؛ سازمانهای بینالمللی، تهران، میزان، 1388، چاپ دهم، ص330-331.
[6]. آقایی، سیدداوود؛ سازمانهای بینالمللی، تهران، نسل نیکان، 1383، چاپ سوم، ص330-340 و آشنایی با اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن)، پیشین، ص56-59.
[7]. ابراهیمی نژاد، مهدی؛ پیشین، ص250-257.
(www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=41459 )
پیمان شانگهای :
سوسیال امپریالیسم شوروی همواره به عنوان خصم درجه یک چین در سیاست خارجی این کشور جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده بود. در طول مرزهای 7500 کیلومتری چین و اتحاد شوروی چندین درگیری به وقوع پیوست. در 1960 با بروز اختلاف عقیده بین دو قطب کمونیستی جهان هر دو طرف ارتش بزرگی در مرزهای خود جمع آوری کردند و نتیجة این آماده باش ها آن بود که به هر صورت در مناطق Heliogjiag و Tielieketi و سین کیانگ دوطرف به سوی یکدیگر آتش گشودند. درگیری های جسته و گریخته تا می 1989 که گورباچف از پکن بازدید کرد و دستور داد که موانع توسعه همکاری ها بین دو کشور برطرف شود ادامه داشت. در این ملاقات دنگ شیائوپنگ رهبر چین نیز رسماً اعلام کرد که روابط دو کشور از این پس عادی خواهد بود.
تقارن زمانی این واقعه با آغاز فروپاشی پیمان ورشو و سپس اتحاد شوروی این تحلیل را تقویت می نماید که گورباچف و رهبری شوروی برای آمادگی با مقابله با بحران های جبهه غربی خود سعی کردند جبهه شرق یعنی چین را آرام کنند.
دو سال و نیم پس از ملاقات دنگ و گورباچف اتحاد شوروی تجزیه شد و بسیاری اینگونه تحلیل کردند که بار دیگر بین روسیه با نفی کمونیسم و چین دارای مواضع کمونیستی اختلاف بروز خواهد کرد. اما دنگ شیائوپنگ با عنایت به تغییرات شوروی اعلام کرد: ما روابط خود را که شامل روابط سیاسی است با آن ها (روسیه) ادامه خواهیم داد و مبنای روابط با 5 اصل همزیستی مسالمت آمیز در روابط خارجی چین خواهد بود و هیچ درگیری ایدئولوژیکی بین دو کشور بروز نخواهد کرد، چه آن ها بخواهند سوسیالیست بمانند یا نمانند.
از طرف دیگر باید توجه کرد که تقارن این تحولات با تصمیم رهبری چین به سیاست درهای باز و برنامه توسعه و جلب سرمایه گذاری خارجی این رهبری را وادار می کرد که محیط خارجی کشور را تا آنجا که می تواند آرام نگهدارد تا بتواند سیاست های داخلی را بر مبنای برنامه تنظیم شده و با آرامش دنبال کند.
به هر صورت با سیاست اتخاذشده در زمان دنگ شیائوپنگ دو رهبر بعدی یعنی جیانگ زمین و خوجین تائو نیز توانستند ارتباط سازنده ای با روسیه و کشورهای به وجود آمده در آسیای مرکزی برقرار کنند.
در نوامبر 1989، 6 ماه پس از ملاقات دنگ گورباچف چین و اتحاد شوروی روند اعتمادسازی را برای کاهش نیروهای نظامی مستقر در مرزها آغاز کردند. در دسامبر 1991 تجزیه شوروی آغاز شد و موضوع مرزها تبدیل به موضوعی بین چین از یکطرف و روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان از طرف دیگر گردید. پیچیدگی این مذاکرات و اهمیت آن برای چین از آنجا ناشی می شود که استان سین کیانگ چین که در بطن خود تجزیه طلبی قوم ایغور را می پروراند با قرقیزستان، تاجیکستان و قزاقستان همسایه است و نیروهای قومی آزادشده در آن کشورها تحریک هایی را در آن سوی مرزها و در چین آغاز کرده بودند.
در عرض هفت سال 22 دور مذاکره بین طرفین صورت پذیرفت و نهایتاً اجماع در بین پنج کشور به وجود آمد و توافق تقویت اعتمازسازی نظامی در مناطق مرزی در 26 آوریل 1996 بین طرفین در شانگهای امضاء شد که نقطه آغازین آنچه سازمان همکاری های شانگهای بعداً نامیده شد است.
سال بعد سند دیگری بین طرفین تحت عنوان توافق دوجانبه کاهش نیروهای نظامی مرزی در اجلاس سران در مسکو در 25 24 آوریل 1997 امضاء شد.
از آنجا که این مذاکرات و دستاوردها به دید رهبران کشورهای مزبور خیلی خوش آمد، اینگونه تصمیم گرفته شد که پروسه مزبور ادامه یافته و همکاری پنج عضو گسترش بیشتری یابد، بعد از سه جلسه سران دیگر در 1998 و 1999 و 2000 همکاری ها به مسائل سیاسی، دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی و سایر مسائل توسعه یافت.
در 14 ژوئن سال 2001 ازبکستان که تاکنون از این پروسه جدا مانده و سیاست مستقلانه ای را پیش گرفته بود با دیدن روند همگرایی این کشورها و محاصره خود توسط این پنج کشور ابراز علاقه کرد که به این مجموعه اضافه شود و با حضور ازبکستان پروسه همکاری پنج کشور در 15 ژوئن 2001 سازمان همکاری شانگهای بنیان نهاده شد، با حضور ازبکستان عملاً کشورهای بین چین و روسیه غیر از مغولستان (که به دنبال نزدیکی با آمریکا و ژاپن بود) در یک مجموعه هر چند ناتوان جمع شده بودند.
می توان گفت سازمان همکاری شانگهای یک سازمان همکاری چندجانبه از نوع دیگر در آغاز قرن 21 محسوب می شود و باید تأکید کرد که اولین سازمانی است که چین در تشکیل آن نقش کلیدی ایفا کرده است.
واقعه 11 سپتامبر سازمان نوپای شانگهای را با اولین چالش عمده خود روبرو کرد. حمله گسترده آمریکا سه ماه بعد از این واقعه به افغانستان و فشار برای حضور نظامی در اکثر کشورهای آسیای مرکزی و تهدید اینکه هر کسی به آمریکا کمک نکند جزو کمپ تروریسم محسوب می شود، کشورهای نوپای آسیای مرکزی را وادار به اتخاذ سیاست های بسیار منعطف نسبت به آمریکا نمود. به طوری که حتی چین و روسیه نیز نتوانستند در مقابل این هجوم سیاسی واکنشی غیر از همکاری کامل داشته باشند. لذا سازمان همکاری شانگهای با ملاحظه و حساسیت های چین و روسیه اجباراً نقش ضدتروریستی بیشتری را در کنار همکاری های اقتصادی خود در آسیای مرکزی به عهده گرفت تا بتواند از بروز مشکلات ساختاری جلوگیری کند.
در اجلاس ماه ژوئن 2002 در سن پترزبورگ، رهبران کشورهای عضو سه سند همکاری را به منظور حفظ روند همکاری های سازمان امضاء نمودند، این اسناد که مهمترین آن منشور سازمان همکاری شانگهای و توافق بر همکاری نهادینه علیه تروریزم بود با بیانیه رهبران سازمان که بر ادامه و تعهد همکاری جمعی اعضاء تأکید می کرد، بسیار با اهمیت تلقی شد زیرا نه تنها در مقابل حضور نظامی و سیاسی آمریکا گروه از خود هویتی جداگانه تعریف می کرد بلکه سطح همکاری ها و از جمله همکاری ضدتروریستی را نیز افزایش می داد.
در 29 می 2003 که شرایط بین المللی با اشغال عراق وارد پیچیدگی جدیدی شده بود اجلاس سازمان در مسکو برگزار شد. یکجانبه گرایی آمریکا شرایط جدیدی را رقم می زد که همه می توانستند در آتش آن بسوزند. در این اجلاس تصمیم گرفته شد که دبیرخانه سازمان در پکن شکل گیرد که در تاریخ 15 ژانویه 2004 آغاز به کار کرد. همینطور مرکز ضدتروریسم در تاشکند پایتخت ازبکستان برای هماهنگی امنیتی و سیاسی تشکیل شد.
اگر چین و روسیه را دو بازیگر اصلی برای تشکیل سازمان شانگهای بدانیم ورای کاهش خصومت های مرزی با یکدیگر هر یک از این سازمان به صورت ابزار در سیاست بین المللی نیز استفاده کرده اند. بطوری که هر یک در روابط خود با آمریکا دیگری را در مجموعه خود برای توازن استراتژیک به حساب می آورد از نظر دولت چین پروسه مذاکرات شانگهای که منجر به عادی سازی و افزایش اعتماد با کشورهای عضو گردید در مرحله اول توانست دستاوردهای عمده و مهمی را برای سیاست خارجی این کشور به ارمغان آورد. از جمله اینکه:
۱) چین و روسیه بالأخره بعد از تاریخی از مشکلات مسائل مرزی خود را حل کردند.
۲) مذاکرات سنگینی که با قزاقستان برای حل مسئله مرزی 1700 کیلومتری صورت پذیرفت باعث شد چین بتواند نفوذ قابل قبولی در بخشهای انرژی آن کشور به دست آورد.
۳) بین چین و قرقیزستان در سالهای 1996 و 1999 دو توافق صورت پذیرفت و مسائل مرزی 1000 کیلومتری دوطرف حل و فصل شدند.
۴) و بالأخره در 17 می 2002 با تاجیکستان نیز توافق حل مسائل مرزی صورت پذیرفت و چین توانست در بازار تاجیکستان وارد شود.
۵) چین همواره با نیروهای جدایی طلب استان سین کیانگ خود که توانسته بودند از پشت جبهه فعالی در قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان برخوردار شوند با حساسیت زیادی برخورد می کرد. پروسه همکاری های شانگهای منجر گردید که سیاست واحدی از روسیه تا چین در مقابل این نیروها اتخاذ شود و همچنین بتوانند با قاچاق مواد مخدر و اسلحه و مهاجرت های غیرقانونی و جنایات سازمان یافته برخورد مشابهی کنند.
۶) کشورهای عضو برای تحکیم روابط غیر از جلسات سالانه رهبران جلساتی در سطوح نخست وزیران، وزرای دفاع، وزرای فرهنگ، وزرای اقتصاد و تجارت و مسئولین امنیتی و نظامی برقرار می نمایند تا در جزئیات روابط بتوانند همگونی و همکاری را توسعه دهند.
در سال 2005 کشورهای هند، ایران، پاکستان و مغولستان به عنوان کشورهای ناظر به این سازمان دعوت شدند. تأثیرات حضور ایران و هند در این سازمان در صورت قبول عضویت آنان بسیار با اهمیت خواهد بود.
حضور مغولستان تأثیر سیاسی زیادی به دلیل محصور بودن این کشور و اقتصاد ضعیف و عقب افتاده اش ندارد. اگرچه همگونی سرزمینی در پیمان شانگهای را افزایش می دهد. پاکستان یک متحد بالمال چین بوده و لاجرم در سایه سیاسی این کشور در سازمان حرکت خواهد کرد. هند نقش رقیب استراتژیک و یک خصم بالقوه برای چین را بازی می کند و اگر به آن همکاری استراتژیک آمریکا را نیز اضافه کنیم حضور هند در این مجموعه از دینامیک بودن آن خواهد کاست.
و در نهایت ایران با تعریفی از منافع ملی خود و آنچه که می تواند در یک مجموعه سیاسی و امنیت به مشارکت بگذارد و تعهداتی که به عهده بگیرد موضوع بحث دیگری خواهد بود. آینده سازمان همکاری شانگهای هنوز به قدرت سیاسی و دیپلماتیک روسیه و چین برای تعریفی از نظام سیاسی بین الملل و نقشی که هر یک از این دو قدرت امیدوار به رهبری جهانی برای خود و ائتلاف خود قائل هستند وابسته است. خیلی زود است که به آن یک سازمان سیاسی اتلاق کرد و بسیار زودتر که آن را یک مجموعه امنیتی و نظامی هماهنگ تعریف کرد.
( پیمان شانگهای از منظر تاریخ و ایران www.bashgah.net/fa/content/show/18240 )