۱۳۹۳/۰۸/۱۵
–
۵۱۹ بازدید
چه کسانی از سپاه عمر سعد به لشکر امام حسین (ع) پیوستند؟
در برخی از منابع (مانند اَلْعِقْدُ الْفَرید، الامامة و السیاسة و تاریخ مَدِینة دِمَشق) آمده است که چون عمر بنسعد، پیشنهادهای حسین بنعلی را نپذیرفت، سی نفر از لشکر او جدا شده به حسین پیوستند و گفتند: فرزند پیامبر پیشنهادهایی به شما میکند و شما هیچ یک را نمیپذیرید؟. اینان با حسین بنعلی ماندند و جنگیدند. سید ابنطاووس نیز میگوید: شب عاشورا سی و دو نفر از لشکر ابنسعد جدا شدند و به امام حسین پیوستند(اَلْمَلْهُوف علی قَتْلَی الطُّفُوف، ص154) ابن نما که معاصر سیّد ابنطاووس است، هم بدون ذکر تعداد، اشاره کرده است که «گروهی از اصحاب ابنسعد نزد آنها آمدند».(مُثِیرالاحزان، ص 52) به نظر میرسد گزارش سیّد ابنطاووس و ابننما برگرفته از گزارشات اَلْعِقْدُ الْفَرید، الامامة و السیاسة و …باشد.لیکن بنا بر شواهدی که وجود دارد گزارش پیوستن سی نفر قابل اعتماد نیست. یکی از پژوهشگران معاصر تذکّر داده که اگر چنین امری صحّت داشت، به علّت اهمیّت آن میبایست توسط روات متعدّد گزارش، و در منابع بیشتری نقل میشد و محدود به دو سه منبع که متأخران نیز از آنها گرفتهاند، نمیشد. ثانیاً پیوستن یک گروه سی نفری به سپاه اندک امام تأثیر بزرگی در صحنة نظامی داشت و میبایست آثار آن در جنگ روز عاشورا ظاهر میشد، در حالی که نشانههایی از آن در مقاتل به چشم نمیخورد.( شیخ محمّدمهدی شمسالدّین، انصار الحسین، ص60 ـ 59)همچنین در مورد هیچ یک از شهدای کربلا نیامده که جزء آن سی یا سی و دو نفر بوده اند(مانند حرّ)، لذا نمیتوان گفت: چه بسا این گروه، سی و دو نفر از همان هفتاد و دو نفر بودند. همچنین احتمال این که پیوستن چنین گروهی به اردوی حسینی، توسط مورّخان کتمان شده، ـ زیرا نشانه حقانیّت و مظلومیّت آن حضرت و قسوت و ستمگری دشمنان او است ـ منتفی است، زیرا ابنسعد و امثال او که از متّهمان کتمانکاری و تحریف حقایق در اینگونه موارد هستند، این قضیّه را آورده است، امّا به لحاظ دقّتهای تاریخی، پذیرش آن دشوار به نظر میرسد و قرائن و شواهد، آن را تأیید نمیکند.
به هر حال برخی افراد حضورشان از سپاه عمر سعد به سپاه امام قطعی است به طور مثال عبدالله بنعُمَیْر کَلْبِی از شهدای کربلاست. به گزارش طبری از ابومِخْنَف، وی از قبیله بَنیعُلَیْم و ساکن کوفه بود. هنگامی که مردم در نُخَیْله آماده رفتن به کربلا می شدند پرسید چه خبر است گفتند به جنگ حسین فرزند فاطمه می روند. گفت: دوست داشتم با مشرکان بجنگم ولی امیدوارم ثواب جنگ با دشمنان نوه پیامبر، کمتر از جهاد با مشرکان نباشد. لذا با همسرش مشورت کرد و او هم عبدالله را تشویق کرد و گفت مرا با خود ببر. آنان شبانه به امام حسین ملحق شدند.( طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص429)
نیز از بَلاذُری نقل شده که شخصی به نام عمّار بنابیسلامه قصد کشتن ابن زیاد را داشت که موفّق نشد و به امام حسین پیوست.( بَلاذُری، انسابالاشراف، ج3، ص388)
علاوه بر اینها یزید بنزیاد بنمهاصر (ابوالشعثاء کندی) نیز ابتداء در سپاه عمر سعد بود، امّا به سپاه امام پیوست و روز عاشورا جزء نخستین کسانی بود که به نبرد پرداخت و به شهادت رسید.
به هر حال برخی افراد حضورشان از سپاه عمر سعد به سپاه امام قطعی است به طور مثال عبدالله بنعُمَیْر کَلْبِی از شهدای کربلاست. به گزارش طبری از ابومِخْنَف، وی از قبیله بَنیعُلَیْم و ساکن کوفه بود. هنگامی که مردم در نُخَیْله آماده رفتن به کربلا می شدند پرسید چه خبر است گفتند به جنگ حسین فرزند فاطمه می روند. گفت: دوست داشتم با مشرکان بجنگم ولی امیدوارم ثواب جنگ با دشمنان نوه پیامبر، کمتر از جهاد با مشرکان نباشد. لذا با همسرش مشورت کرد و او هم عبدالله را تشویق کرد و گفت مرا با خود ببر. آنان شبانه به امام حسین ملحق شدند.( طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص429)
نیز از بَلاذُری نقل شده که شخصی به نام عمّار بنابیسلامه قصد کشتن ابن زیاد را داشت که موفّق نشد و به امام حسین پیوست.( بَلاذُری، انسابالاشراف، ج3، ص388)
علاوه بر اینها یزید بنزیاد بنمهاصر (ابوالشعثاء کندی) نیز ابتداء در سپاه عمر سعد بود، امّا به سپاه امام پیوست و روز عاشورا جزء نخستین کسانی بود که به نبرد پرداخت و به شهادت رسید.