خانه » همه » مذهبی » چرایى امامت

چرایى امامت


چرایى امامت

۱۳۹۲/۰۸/۱۲


۲۴۵ بازدید

یک. اجماع بر ضرورت رهبرى دینى

اصل لزوم امامت امرى بدیهى و مورد اتفاق همه اندیشمندان و عالمان شیعه و سنى است.

ابن خلدون اندیشمند نامدار اهل سنت مى نویسد: «امامت و رهبرى براى جامعه بشرى یک ضرورت است». «۱»

او سیاست و مدیریت را به سه گونه تقسیم کرده است:

۱. سیاست غریزى که مبتنى بر تمایلات و خواسته هاى طبیعى غریزى بشر است. چنین سیاستى به استبداد و خشونت مى انجامد.

۲. سیاسیت خرد بنیاد، که مبتنى بر یافته هاى دانش و اندیشه بشرى است.

این قسم بر گونه پیشین برترى دارد اما نسبت به گونه سوم در رتبه فروترى قرار دارد.

یک. اجماع بر ضرورت رهبرى دینى

اصل لزوم امامت امرى بدیهى و مورد اتفاق همه اندیشمندان و عالمان شیعه و سنى است.

ابن خلدون اندیشمند نامدار اهل سنت مى نویسد: «امامت و رهبرى براى جامعه بشرى یک ضرورت است». «1»

او سیاست و مدیریت را به سه گونه تقسیم کرده است:

1. سیاست غریزى که مبتنى بر تمایلات و خواسته هاى طبیعى غریزى بشر است. چنین سیاستى به استبداد و خشونت مى انجامد.

2. سیاسیت خرد بنیاد، که مبتنى بر یافته هاى دانش و اندیشه بشرى است.

این قسم بر گونه پیشین برترى دارد اما نسبت به گونه سوم در رتبه فروترى قرار دارد.

3. سیاست دینى که مبتنى بر قوانین و آموزه هاى شرعى است. برخلاف دیگر گونه ها در چنین سیاستى مصالح معنوى و اخروى بشر جایگاه اصیل خویش را باز یافته و منافع و مصالح دنیوى بشر ناظر به آن تنظیم مى شود.

پیشاهنگان این گونه رهبرى دو دسته اند: پیامبران و جانشینان آنها.

دو. ضرورت پاسدارى از دین

با توجه به این که:

اولًا: بعثت انبیاء همیشگى نیست و با رسالت حضرت ختمى مرتبت گزینش انبیاء به آخر رسید.

ثانیاً: با وجود آزمندى ها و هواخواهى ها در انسان امکان ایجاد انحراف و تحریف در دین الهى و به استخدام در آوردن آن در جهت منافع نامشروع خود همواره وجود دارد. افزون بر آن تفسیرهاى نادرست و ناصواب از دین نیز زمینه اى براى گسترش تحریفات و عدم مصونیت دین از تحریف است.

در چنین وضعیتى رفته رفته هدایتگرى دین از دست رفته و چه بسا در مسیر اغواگرى انسان به پدیده اى متمایز با فلسفه اساسى خود تبدیل مى شود.

دکتر یثربى در این باره مى نویسد:

«اگر چنین فرض کنیم که قوانین و تعالیم الاهى، براى آخرین بار اعلام شده و نبوت ختم گردد، بعد از آن این معارف و نظام مبتنى بر آنها، بى حمایت و هدایت از طرف خداوند رها گردد، بدون تردید، این بشر طمع ورز و استخدام کننده، همین معارف و نظام را هم مورد طمع و استخدام قرار داده، در راه اغراض و امیال خود به تحریف آن ها پرداخته، مردم را از دست یافتن و عمل به آن معارف محروم مى سازد. وقتى که این کار پیش از ختم نبوت اتفاق مى افتاد، پیامبر بعدى، به اصلاح تحریف ها و انحرافات پرداخته، تعالیم اصیل آسمانى را احیا مى کرد.

اما در دوران ختم نبوت، اگر مسأله امامت را نپذیریم، دیگر کسى با الهام و عنایت الاهى، به حمایت و هدایت بشر نمى پردازد و چنین شرایطى از دو جهت سبب هلاکت اکثریت مى شود:

یکى از آن جهت که قسمت عمده مردم روى زمین، هنوز اسلام را نپذیرفته اند، براى همیشه در کفر باقى مى مانند.

و دیگرى از آن جهت که دین اسلام در اثر تحریف و استخدام این و آن، چنان که مى بینیم اثر هدایت و حمایتى خود را از بشر، نداشته و در نتیجه مسلمانان به وضع بدى دچار خواهند شد. چنان که عملًا مى بینیم از اختلاف اعتقادى گرفته تا تقسیمات سیاسى که همدیگر را نه تنها حمایت نمى کنند، بلکه تحقیر و تخریب هم مى کنند. و معلوم است که در چنین شرایطى اکثریت مردم از هدایت آسمانى بهره نگرفته، و نسبت به دین بر حق آسمانى قاصر و مقصر به شمار رفته و اهل نجات نخواهند شد.

بنابراین، نتیجه دین که باید نجات و خیر اکثریت مى شد، شر و شقاوت اکثریت خواهد شد» «1».

او در تبیین روشن تر ضرورت امامت به واقعیت تاریخى استناد جسته، مى نویسد:

«تجربه تاریخى ما، از جریان کار پس از رحلت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نیز، براى اهل تحقیق، دلیل روشنى از ضرورت تحقق امامت است. نظام دینى که به دست پیامبر و یارانش در مدینه تأسیس شد، از همان آغاز مورد تهدید آزمندان و قدرت طلبان قرار گرفت. و این تهدید که در آغاز آشکار بود، با تثبیت قدرت اسلام که با فتح مکه تحقق یافت، حالت پنهانى و زیرزمینى پیدا کرد و در انتظار فرصت مناسب ماند. عوامل این تهدید، از هرگونه زمینه سازى و توطئه، براى فراهم آوردن شرایط علنى شدن و اقدام عملى خود، غافل نبودند. تا آنکه پس از حدود سى سال از درگذشت پیامبر این تهدید عملًا کامیاب شده و عوامل تهدید، قدرت را به دست گرفتند و نظام «خلافت» را به «سلطنت» تغییر دادند» «2».

بنابراین نه تنها بدون امامت حق، دین هرگز به هدف نهایى خود که هدایت و حمایت همه انسان ها در همه اعصار و در همه جهان است نخواهد رسید، چه بسا در جهت خلاف نیز از آن سوء استفاده شده و به ضد خود تبدیل گردد.

افزون بر آنچه گذشت ادله دیگرى بر ضرورت امامت وجود دارد که رعایت اختصار ما را از ذکر آن ها باز مى دارد. «1»

از کتاب پرسمان دانشجویی – امام شناسی

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد