برترینها – ایمان عبدلی: سیر نزول شهاب حسینی سرعت عجیبی دارد، در واقع کاملا «باورنکردنی» است، مگر میشود بازیگری که آن کیفیت را مثلا در «برادرم خسرو» بروز داده، در اجرای «همرفیق» انقدر مبتذل و بدون ایده و سطحی باشد؟ گاهی گمان میکنم این، آن نیست!
هر چقدر هم که پیشنهادات مالی سنگین باشد و هر چقدر هم که کفگیر سینما به ته دیگ خورده باشد، باورکردنی نیست که از ستاره تابناک سینمای ایران صدای موتور دربیاید، پلنگ خطاب کردنش را با تساهل فرض بر یک شوخی موقعیت میگیریم، که البته در فضای متشنج امروز جامعه ایران، چنین بیاحتیاطی هم پذیرفته نیست، اما صدای موتور درآوردنش، انصافا عجیب است، این نه یک تمهید کمیک برای جذابیت اجراست و نه یک روش برای وایرال کردن همرفیق که اساسا دیگر جانی ندارد، این قطعا حراج اعتبار شهاب حسینیست که در بازیگری، جزو بهترینهای سینمای ایران است، کاش این همرفیق زودتر تمام شود تا شهاب تمام نشود.
همین روزها یکی از شبکههای ماهوارهای برنامهای موسیقی محور را کلید زده که در قسمت دومش محسن نامجو و حرفهایش خبرساز شده، با اصل و اساس آن شبکه ماهوارهای کاری نداریم و البته درک میکنیم که بسیاری از محدودیتها اجازه ساخت چنین برنامهای را در داخل نمیدهد اما خب طرح کلی کار نشان میدهد که «تاکشو» ساختن هم میتواند واجد ایدههای تازه باشد با هدفگذاری و تمرکز روی یک ساحت خاص.
در واقع شهاب حسینی قربانی طرح کهنه و گنگ همرفیق شده که تلاش دارد با چند تزئین نظیر بمرانی و برند شهاب، خودش را بالا نگه دارد. تمرکز روی مفهوم «رفاقت» به تنهایی سازنده یک محصول جذاب نیست، احتمالا باید برای گسترش این مفهوم و توزیع و توسعه آن در بافت برنامه ایده و طرح داشت، این که هر برنامه مهمان یک سلبریتی و رفیق سلبریتی باشد که نه ایده را پردازش میکند و نه مخاطب را پای برنامه نگه میدارد، باز هم ارجاع میدهم به آن برنامه ماهوارهای که با «بکینگ ترک» تلاش دارد قرائت تازهای از آثاری دستچین شده بدهد، در واقع هم به گفتمان موجود در ترانهها میپردازد و هم با یک دورهمی به قولی نمک و فلفل کار را ارائه میدهد، تمرکز روی سوژه هم باقی میماند و یک برنامه موسیقیمحور ارائه میشود.
در همرفیق حتی به گنجینه سینمای کیمیایی هم ارجاع داده نشده، مگر میشود از رفاقت ساخت و از چنین گنجینهای استفاده نکرد؟ یا چه لزومی دارد از بینندگان کلیپ رفاقت خواست؟
راههای دیگری برای تعاملی کردن برنامه نبود؟ مثلا پژوهش و تحقیق در رفاقتهای خاص، از دل واقعیت. کاری که ماه عسل هم درساحت دیگر انجام داده، اینجا آن بعد تعاملی برنامه هم تامین میشد و احتمالا به وایرال شدنش هم کمک میکرد، آن وقت نیازی نبود که شهاب صدای موتور بدهد.