چرا تروریستها، پایتخت راهبردی خود را دو دستی تقدیم اسد کردند؟
۱۳۹۳/۰۲/۳۱
–
۷۹ بازدید
چرا تروریستها، پایتخت راهبردی خود را دو دستی تقدیم اسد کردند؟
حمص در قلب سوریه واقع شده و مرکز ثقل راهبردی و سیاسی دولت دمشق است، حلب نیز مرکز ثقل اقتصادی این کشور است. حمص مسیر ارتباطاتی حلب به دریای مدیترانه است و براندازی آن میتواند موجب محاصره اقتصادی حلب شود.
به گزارش جهان، سرتیپ امین حطیط تحلیلگر مسایل راهبردی در مقاله ای در روزنامه الثوره سوریه توافق حمص و رفتارها و اهتمامات موجود نسبت به این شهر از زمان آغاز تجاوز به سوریه را بررسی کرده و نوشت که حمص بین شهرهای سوریه از چند جنبه منحصر به فرد است.
چرا تروریستها، پایتخت راهبردی خود را دو دستی تقدیم اسد کردند؟
حمص در قلب سوریه واقع شده و مرکز ثقل راهبردی و سیاسی دولت دمشق است، حلب نیز مرکز ثقل اقتصادی این کشور است. حمص مسیر ارتباطاتی حلب به دریای مدیترانه است و براندازی آن میتواند موجب محاصره اقتصادی حلب شود.
به گزارش جهان، سرتیپ امین حطیط تحلیلگر مسایل راهبردی در مقاله ای در روزنامه الثوره سوریه توافق حمص و رفتارها و اهتمامات موجود نسبت به این شهر از زمان آغاز تجاوز به سوریه را بررسی کرده و نوشت که حمص بین شهرهای سوریه از چند جنبه منحصر به فرد است.
این ویژگی ها باعث شده که تجاوز طلبان به سوریه حمص را به عنوان پایتخت انقلاب موهوم خود معرفی کنند و آن را با اتاقهای عملیات ویژه مجهز کنند، اتاقهایی که پیشرفته ترین اتاق ها در تمام سوریه است و باعث می شود ارتباط مستقیم ماهوارهای بین نیروهای مهاجم در سوریه با نیروهای ناتو و اسرائیل ترکیه و نیروی دریایی اتحادیه اروپا که در دریای مدیترانه فعال است، ایجاد شود.
فرماندهی تجاوزکاران به سوریه حمص را دارای مزایای راهبردی و عملیاتی ویژهای میداند که عبارتند از:
– حمص در قلب سوریه واقع شده و مرکز ثقل راهبردی و سیاسی دولت دمشق است، حلب نیز مرکز ثقل اقتصادی این کشور است. حمص مسیر ارتباطاتی حلب به دریای مدیترانه است و براندازی آن میتواند موجب محاصره اقتصادی حلب شود.
– این شهر پایگاه لوجستیک و ورودی تمام حمایت ها و پشتیبانی های خارجی از طریق شمال لبنان و خطوط امداد رسانی کوتاهی است که تنها ۶۰ کیلومتر با مرزها فاصله دارد. این مسیر در کمتر از یک شبانه روز با پای پیاده قابل عبور است و با خودروها و یورش ماشین آلات نظامی نیز به همراه تغذیه آتش نیز در کمتر از دو ساعت طی می شود.
– این شهر میتواند گروه های موسوم به انقلابیون را با نیروهای سوری لازم تقویت کند، چرا یکی از سه مرکز پرجمعیت در سوریه است، از سوی دیگر این شهر می تواند بر رویکردهای ارتش عربی سوریه نیز تاثیر بگذارد، چرا که ساکنان این شهر یکی از منابع اصلی تشکیل نیروهای ارتش هستند.
– تسلط بر حمص باعث شد تا ارتش سوریه بسیاری از پایگاه های عملیات و مراکز لوجستیک با اهمیت خود را که به سبب موقعیت جغرافیایی این شهر در آن احداث شده بود، به دست آورد، در مقابل نیروهای متجاوز نیز می توانند در تجاوزهای خود به سوریه از این مراکز استفاده کنند.
– این شهر یک برگه ذخیره بود که می توان در صورت نیاز در راستای طرح تجزیه سوریه مورد استفاده قرار گیرد. چرا که در صورت ممکن نشدن براندازی کامل سوریه، تجزیه بهترین کاری است که پیش روی دشمن قرار دارد، در این صورت نیاز است که در منطقه مرکزی سوریه دولتی کوچک تقسیم شود که از شمال لبنان تا طرابلس کشیده شده باشد.
– اشغال حمص توانسته بود یکی از خطوط اصلی کمک به مقاومت لبنان از طریق سوریه را متوقف کند. ادامه این روند میتوانست باعث قطع سایر شریان های کمک رسانی به مقاومت لبنان از طریق سوریه شود.
این ویژگی ها باعث شده بود تحلیلگران مسایل راهبردی و نظامی به سادگی این نکته را بیان کنند که حمص و سرنوشت این شهر می تواند حوادث آینده سوریه را رقم بزند و کسی که این شهر را در اختیار داشته باشد، میتواند در دو معرکه نظامی و سیاسی پیروز باشد.
از این رو بود که مشاهده کردیم در موضوع تجاوز به حمص گروه های بسیار زیادی از عناصر مسلح وارد عمل شدند و تقریبا تعداد این نیروها به یک چهارم کل نیروهای موجود در سوریه رسیده بود. ۳۵ هزار نفر از ۱۷۰ هزار نفر تنها در شهر حمص مستقر بودند و از این تعداد بیش از ۱۱ هزار نفر از مبارزان سوری و غیر سوری آموزش های نظامی خارجی را از عناصر اروپایی و خلیجی و اسرائیلی دریافت کرده بودند.
مقامات سوری اهمیت منطقه حمص را به خوبی می دانستند و از خطرات خروج این منطقه از دست دولت آگاه بودند. آنها همچنین نگران این بودند که در کمینهایی که در این شهر برای آنها کار گذاشته شده، گرفتار شوند. آنها می دانستند که سهل انگاری و ساده گرفتن رقیب کشنده است، همانطور که انفعال و واکنش دفاعی بی برنامه نیز خطرناک است.
به همین علت بود که طرح دفاعی از حمص و مناطق اطراف آن طراحی شد تا تجاوزهای دشمن در منطقه نتواند به اهداف خود برسد. این طرح مبتنی بر استراتژی چهار رکنی بود که اولین رکن آن ثبات نیروهای نظامی سوریه در هر نقطه یا در داخل منطقه بود.
عامل دوم ممانعت از تشکیل سازمان یا گروه های کمین کرده در اطراف حمص بود. سومین رکن از این راهبرد جدا کردن این منطقه از لبنان در حد توان بود و در نهایت پاکسازی منطقه از طریق سیاست مهار و جهش های کوتاه برنامه ریزی شده بود. این طرح از دو سال پیش با پاکسازی منطقه بابا عمرو آغاز شده بود.
امروز می توانیم بگوییم که بعد ازموفقیت ارتش عربی سوریه در پاکسازی کامل شهر حمص و امن کردن آن بدون سلاح های تروریستی تفاهمی ایجاد شد که بر اساس آن برون رفتی برای عناصر مسلح قرارداده شد که به آنها اجازه خروج از شهر و نجات خودشان داده شد. این بعد از شکست آنها در حمص ایجاد شد و بین چهار گزینه فرار، مرگ، تسلیم یا خروج به این صورت باید گزینه ای را انتخاب می کردند. به همین علت بهترین گزینه که آخرین راهکار بود را بر گزیدند.
این گزینه برای ارتش عربی سوریه نیز مناسب بود، چرا که این موضوع باعث تحقق اهداف آن در پاکسازی شهر می شد و دیگر نیازی به دادن هزینههای اضافی و ریخته شدن خون نظامیان ارتش نبود. این اقدام همچنین فرصت تجهیز مناطق دیگر سوریه به نیروهای بیشتر را فراهم می کند. فرصت امداد رسانی به دو منطقه محاصره شده نبل و الزهرا که تقریبا از دو سال پیش تحت محاصره قرار دارند را نیز فراهم می کند.
به این ترتیب میتوان گفت که سوریه پیروزی بزرگی را در عرصه دفاعی به دست آورد و موفق شد بدون در نظر گرفتن راهکار، مأموریت خود را به اجرا بگذارد. البته سازش یا آشتی در حمص صورت نگرفت، چرا که عناصر این آشتی یا سازش مشاهده نمیشد، چیزی که در توافق حمص به دست آمد را می تواند برون رفتی نامید که ارتش عربی سوریه برای شورشیان فراهم کرده است تا بتواند به اهداف خود در پاکسازی شهر بدون دادن هزینه های بیشتر دست پیدا کند. البته اگر پیروزی های دو سال پیش ارتش سوریه در عملیات نظامی یقین شورشیان به شکست در حمص نبود، این توافق به دست نمیآمد.
تحولات اخیر در سوریه پیام هایی داشت که عناصر مسلح می توانند از آن استفاده کنند.
الف: خطرناک ترین و مهم ترین مرحله تجاوز از دست مخالفان خارج شده و روند مبارزههای دفاعی بعد از حمص پرشتاب تر از قبل خواهد بود، بویژه اینکه لبنان از عرصه مبارزات خارج شده و راههای امداد رسانی به عناصر مسلح از طریق این کشور بسته شده است.
ب: ماهیت جنگ الان تغییر کرده است، دیگر هیچ عاقلی تصور نمی کند که تروریست ها بتوانند چیزهایی که در حمص و سایر مناطق از دست داده اند را جبران کنند. معرکههایی که در راستای جنگ جهانی علیه سوریه شکل خواهد گرفت نیز جنگهایی خواهد بود که پایان مشخصی دارد و شامل شکست عناصر مسلح و تسریع آنها در خروج از میدان برای نجاتشان خواهد بود.
ج: ارتش عربی سوریه قدرت لازم برای مقابله با کسانی که به جنگ اصرار دارند را در اختیار دارد و می تواند نمونه های القصیر و قلمون در قتل تروریست ها و پاکسازی اراضی را پیاده کند. ارتش همچنین می تواند گزینه حمص را برای خارج کردن تروریست ها اجرا کند، حال انتخاب با عناصر مسلح است که باید یکی از این دو گزینه را دنبال کنند.
د: سوریه از خود دفاع میکند و هدف آن این است که امنیت و ثبات را با کمترین هزینههای ممکن به خود بازگرداند. حال اگر بتواند بدون خونریزی و با حفظ دارایی های عمومی این کار را انجام دهد که بهتر است و در این رابطه تاخیر نمی کند. از سوی دیگر سوریه به این ترتیب تمام مانورهای تبلیغاتی غرب و بازی آنها با مسایل انسانی را از بین می برد.
ه: زمان و هزینه های این اقدام، سوریه را از انجام ادامه مأموریت خود باز نمی دارد. حمص دلیلی برای صبر و اراده سوریه است که بعد از دو سال اقدام نظامی همچنان به دنبال تحقق آرمان های خود است.
و: معرکه حمص و قلمون و غوطه دمشق اولین صفحات از فصل پایان بحران در سوریه است که تاریخ آنها را ثبت خواهد کرد.
نکته پایانی اینکه توافق حمص بار دیگر نشان داد که تجاوز به سوریه شکست خورده و باید به عقب بازگردد. عناصر مسلح بار دیگر به اهداف خود نرسید و جنگ فرسایشی نیز که متجاوزان آن را به عنوان برون رفتی از شکست خودشان مطرح کردند، حتی به صورت صوری نمیتواند انتقام از سوریه بگیرد.
اگر اوباما با خبث طینت خود خندیده و فکر کند که موفق به تخریب سوریه شده، سوریه با اطمینان پاسخ خواهد داد که مهم در این جنگ این است که کسی بخواهد اراده خود را به دیگری تحمیل کند، این بار سوریه اراده خود را به دیگران تحمیل کرده و اراده تجاوزطلبان را شکسته است. جاهایی که ویران شد امکان تعمیر دارد و این اتفاق بعد از ثبت موقعیت استراتژیک این کشور محقق خواهد شد، بنابراین سوریه آماده است تا به ایفای نقش منطقه ای فعال خود بعد از پیروزی قریب الوقوع در روند سیاسی و انتخابات ریاست جمهوری آینده بازگردد.