در اینگونه موارد – که اتفاقاً تعداد آنها در قرآن کریم کم نیست – نیازی نداریم که در هر مورد لزوماً دلیلی برای تقدیم و تأخیر، استفاده از یک نام به جای نام دیگر و … ارائه کنیم و همین که با این تفاوتها، سخن شیواتر و زیباتر میشود کافی است. با این وجود، برای آنچه در پرسش آمده است در کتب تفسیری دلیلی ارائه شده که ما بدون نقد آن، تنها به نقل آن بسنده میکنیم:
در آیه 7 سوره احزاب میخوانیم: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ میثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ میثاقاً غَلیظاً».
در این آیه پروردگار متعال بعد از ذکر کلمه «نبیّین» که دلالت بر تمام انبیای الاهی دارد، نام پنج تن از انبیای اولوا العزم را به ترتیب زمانی ذکر نمود تا عظمت و شرافت و برتری آنان را نسبت به سایر انبیا برساند، و در بین انبیای اولوا العزم نیز ابتدا با اشاره از پیامبر اسلام(ص) یاد کرده تا عظمت و شرافت و برتری ایشان را نسبت به تمامی پیامبران حتی پیامبران اولوا العزم بفهماند،[1] اما در آیه: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسى أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیهِ»،[2] حضرت نوح را از جهت ذکر بر پیامبر اسلام مقدم داشته با اینکه تقدم شرافتی پیامبر اسلام اقتضا میکرد، در اینجا نیز از جهت ذکر، بر تمام انبیای اولوا العزم حتی بر حضرت نوح مقدم شود.
مفسران در وجه تقدم نام حضرت نوح(ع) بر پیامبر اسلام(ص) در این آیه گفتهاند: «علت تقدم ذکری حضرت نوح بر ایشان به این دلیل بود که مقصود پروردگار حکیم در اینجا بیان اصالت و قدمت، دین اسلام بوده و چون دین حضرت نوح قدیمیترین شریعتها و اصیلترین دینها و دارای عهدی طولانی بوده پروردگار حکیم، حضرت نوح را از جهت ذکری مقدم داشته و سپس دین اسلام را تشبیه به دین ایشان کرده تا اصالت و قدمت دین اسلام را بفهماند و این تقدم ذکری حضرت نوح دارای هدفی معین[3] بوده و منافاتی با تقدم شرافتی پیامبر اسلام ندارد.[4]
در آیه 7 سوره احزاب میخوانیم: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ میثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ میثاقاً غَلیظاً».
در این آیه پروردگار متعال بعد از ذکر کلمه «نبیّین» که دلالت بر تمام انبیای الاهی دارد، نام پنج تن از انبیای اولوا العزم را به ترتیب زمانی ذکر نمود تا عظمت و شرافت و برتری آنان را نسبت به سایر انبیا برساند، و در بین انبیای اولوا العزم نیز ابتدا با اشاره از پیامبر اسلام(ص) یاد کرده تا عظمت و شرافت و برتری ایشان را نسبت به تمامی پیامبران حتی پیامبران اولوا العزم بفهماند،[1] اما در آیه: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسى أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیهِ»،[2] حضرت نوح را از جهت ذکر بر پیامبر اسلام مقدم داشته با اینکه تقدم شرافتی پیامبر اسلام اقتضا میکرد، در اینجا نیز از جهت ذکر، بر تمام انبیای اولوا العزم حتی بر حضرت نوح مقدم شود.
مفسران در وجه تقدم نام حضرت نوح(ع) بر پیامبر اسلام(ص) در این آیه گفتهاند: «علت تقدم ذکری حضرت نوح بر ایشان به این دلیل بود که مقصود پروردگار حکیم در اینجا بیان اصالت و قدمت، دین اسلام بوده و چون دین حضرت نوح قدیمیترین شریعتها و اصیلترین دینها و دارای عهدی طولانی بوده پروردگار حکیم، حضرت نوح را از جهت ذکری مقدم داشته و سپس دین اسلام را تشبیه به دین ایشان کرده تا اصالت و قدمت دین اسلام را بفهماند و این تقدم ذکری حضرت نوح دارای هدفی معین[3] بوده و منافاتی با تقدم شرافتی پیامبر اسلام ندارد.[4]