خانه » همه » مذهبی » چرا در دوران جاهليت، زمان ماههاي حرام را به تأخير مي انداختند؟

چرا در دوران جاهليت، زمان ماههاي حرام را به تأخير مي انداختند؟

سوره توبه، آيه 37: («إِنَّمَا النَّسى ءُ زِيَادَةٌ فى الْكفْرِ يُضلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يحِلُّونَهُ عَاماً وَ يحَرِّمُونَهُ عَاماً لِّيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سوءُ أَعْمَلِهِمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكفِرِينَ»).

«نسى ء» بر وزن «كثير» از ماده «نساء» به معنى تاخير انداختن است (و خود اين كلمه مى تواند اسم مصدر يا مصدر باشد) و به داد و ستدهائى كه پرداخت پول آن به تاخير مى افتد «نسيه» گفته مى شود.
در زمان جاهليت عرب گاهى يكى از ماههاى حرام را تاخير مى انداختند يعنى مثلا به جاى ماه محرم، ماه صفر را انتخاب مى كردند و تشريفات آن بدينگونه بود كه يكى از سران قبيله «بنى كنانة» در مراسم حج در سرزمين «منى» در يك اجتماع نسبتا بزرگ پس از تقاضاى مردم اين جمله را بر زبان جارى مى كرد و مى گفت: من ماه محرم را امسال به تاخير انداختم و ماه صفر را به جاى آن انتخاب كردم!
و ازابن عباس نقل شده اول كسى كه اين سنت را بر قرار ساخت «عمرو ابن لحى» بود و بعضى گفته اند «قلمس» مردى از بنى كنانه بود. فلسفه اين كار در نظر آنها به عقيده بعضى اين بوده است كه گاهى تحمل سه ماه حرام پشت سر هم (ذى القعده ، ذى الحجه ، و محرم) مشكل بوده و آن را به پندار خود مايه تضعيف روح جنگجوئى و ركود كار سربازان مى شمردند، زيرا عرب در جاهليت علاقه عجيبى به غارتگرى و خونريزى و جنگ داشت، و اصولا(جنگ و غارت ) جزئى از زندگى او را تشكيل مى داد، و تحمل سه ماه آتش بس پى در پى براى آنها طاقت فرسا بود، لذا كوشش مى كردند لااقل ماه محرم را از اين سه ماه جدا كنند.
اين احتمال نيز داده شده است كه گاهى به خاطر افتادن ذى الحجه در تابستان مسئله حج بر آنها دشوار مى شد و مى دانيم حج و مراسم آن براى عرب جاهلى تنها مسئله عبادت نبود بلكه اين مراسم بزرگ كه از زمان ابراهيم (عليه السلام ) به يادگار مانده بود كنگره عظيمى محسوب مى شد كه مايه رونق تجارت و اقتصاد آنها بود و فوائد گوناگونى از اين اجتماع نصيب آنها مى شد، لذا جاى ماه ذى الحجة را به ميل خود تغيير داده، و ماه ديگرى را كه هوا در آن ماه، آمادگى بيشترى داشت به جايش قرار مى دادند، و ممكن است هر دو فلسفه  براي اين رفتار جاهلي صحيح باشد.
اما به هر صورت اين عمل سبب مى شد كه آتش جنگها همچنان فروزان بماند، و فلسفه ماههاى حرام پايمال شود، و مراسم حج بازيچه دست اين و آن و وسيله اى براى منافع مادى آنها گردد. قرآن اين كار را زيادى در كفر شمرده، زيرا علاوه بر شرك و كفر اعتقادى كه داشتند با زير پا گذاشتن اين دستور مرتكب (كفر عملى )هم مى شدند، به خصوص اينكه با اين كار دو عمل حرام انجام مى دادند يكى اينكه حرام خدا را حلال كرده بودند، و ديگرى اينكه حلال خدا را حرام نموده بودند.

منبع:

تفسير نمونه ج7 ص409و410

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد