شاید چند نمودار که مقایسه آمار انتخاباتی سال نود و دو و امسال است بتواند در تحلیل وضعیت موجود کمک کننده باشد. در انتخابات سال نود و دو سطح توجه به قالیباف -که مهمترین گزینه انتخابات بود- در شروع رقابت بسیار بیشتر مورد توجه بود؛ اما در روزهای پایانی شیب توجه به روحانی به ناگاه رشد فزاینده پیدا کرد.
نمودار دیگری نقش تبلیغات هفته اول را نشان میدهد که روحانی توانست خود را سریع در رسانهها مهم کند؛ که احتمالا آن را باید ناشی از مستند تبلیغاتی و گفتگوی ویژه خبری معروف او با عابدینی دانست!
نمودار همتی هم در هفته اول شرایط تا حدودی مشابه با روحانی در سال نود و دو دارد که به یکباره شیب تبلیغاتش رشد پیدا کرده است.
نقش حضور همسر همتی در تلویزیون و توجه دادن افکار عمومی به او؛ رجوع بخشی از اصلاحات به او به عنوان گزینه نهایی؛ حمایت صریح کارگزاران از وی را شاید دلایل همین جستجوی بالای وی در فضای مجازی دانست.
در فاصله دو نظرسنجی چند روزه ایسپا آرای همتی نزدیک به دو برابر رشد داده است؛ و همان طور که خود او گفت آمده تا کسانی که با صندوق قهر کردهاند را پای صندوق بکشاند و این یعنی احتمال دارد برای ادامه کار هم حمایت طیف وسیعتری از اصلاحات را جلب کند؛ هم تندتر و رادیکال تر شود تا آرای خاموش بیدار شود.
برخلاف اینسو که حالا کاندیداهای ماندگار در میدانشان زیاد است؛ احتمالا در شرایط رشد توجه به همتی اجماع بر او نیز صورت بگیرد و همه این تحلیل ها به ما این جمع بندی را می رساند که باید همتی را جدی تر گرفت.
پی نوشت:
البته مناظرات انتخاباتی می تواند در کل این فرایند هم بسیار موثر باشد!
میکائیل دیانی