«وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدَان»و گياه و درخت براى او سجده مى كنند.[1]
واژه نجم در اصل به معناي طلوع و ظهور است و به هر چيزي كه طلوع دارد مثل ستاره يا گياه يا چيز هاي ديگر اطلاق مي شود. مثلا وقتي گياهي در حال روييدن است مي گويند: نَجَمَ النبتُ يَنْجُم.[2] بنابراين انتخاب هر معني اي براي واژه نجم با توجه به قرينه هاي موجود است. در اين ايه به اين دليل كه نجم در كنار شجر به معناي درخت آمده، مفسران آنرا به گياه معنا كرده اند.[3] مفسران معناي دقيق نجم را در اين آيه گياهاني دانسته اند كه ساقه ندارد و شجر را نيز گياهي مي دانند كه ساقه دارد و در زمستان هم زنده مي ماند مانند درخت. البته برخي نيز با توجه به آيه قبل كه از ماه و خورشيد سخن مي گويد«الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بحُِسْبَان»، همان معناي ستاره را براي آن مناسب دانسته اند.[4]
پي نوشت:
[1] .الرحمن،6
[2] . لسان العرب، دار صادر،بيروت،1414ق، ج12، ص: 568
[3] . الميزان في تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1417ق ،ج19، ص: 96؛ تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية،تهران،1374،ج23، ص: 103
[4] . مجمع البيان في تفسير القرآن، انتشارات ناصر خسرو،1372، ج9، ص: 300