1- طبق براهین عقلی و آیات و روایات متعدّد، حکم و فرمان فقط از آنِ خداست؛ غیر خدا حقّ ندارد فرمان صادر کند. امّا احکام اجتماعی و حکومتی خدا ـ که توسّط انبیاء و ائمه اطهارعلیهم السلام بیان شده اند ـ مجری می خواهند. طبق براهین عقلی و آیات و روایات متعدّد، تا فرد معصوم حاضر است، کسی غیر از او حقّ ندارد در مسند حکومت بنشیند و احکام اجتماعی اسلام را اجرا کند. لذا اگر کسی غیر معصوم در مسند حکومت بنشیند، غاصب است. امّا در زمان غیبت امام معصوم، باز جامعه حاکم می خواهد؛ و حاکم جامعه باید حتماً احکام خدا را اجراء نماید. امّا چه کسی حاکم جامعه شود؟ روشن است؛ کسی که حکم خدا را بهتر از همه بشناسد؛ در مقام اجرا، اهل خیانت نباشد؛ شجاعت لازم برای اجرای حکم خدا را داشته باشد؛ و آن اندازه مدبّر باشد که بتواند مصالح جامعه و دین را تشخیص دهد. اینها شرائطی است که هم عقل آنها را برای جانشین حکومتی معصوم لازم می داند هم خود معصومین علیهم السلام آن را برای جانشین خودشان در امر حکومت لازم دانسته اند. چنین کسی همان فقیه عادل و شجاع و مدبّر است؛ که در زمان غیبت معصوم، عقلاً و شرعاً باید متصدّی امور حکومتی مسلمین باشد. لذا چنین کسی، نایب امام غایب است در امور حکومتی. چون نائب یعنی کسی که مسئولیّت کسی دیگر را به جانشینی از او انجام می دهد. پس دقّت شود که ولیّ فقیه، جانشین و نایب امامت امام غایب نیست؛ بلکه جانشین و نایب حاکمیّت سیاسی امام غایب می باشد. چون امام معصوم در زمان غیبتش، همچنان امام است؛ لکن به خاطر غایب بودنش، امکان آن را ندارد که حکومت سیاسی را علنی داشته باشد. لذا تنها برای این وجه از وجوه امامتش، جانشین(نائب) تعیین نموده است. 2 ـ امام معصوم، نایب خود را چگونه تعیین می کند . ویژگی های کلّی نایب را هم عقل می داند هم خود ائمه اطهارعلیهم السلام فرموده اند: فقاهت، عدالت، شجاعت و سیاست(قدرت تدبیر و تشخیص مصالح ). روشن است که با قید نخست، اکثریّت مردم خارج می شوند. پس نایب را باید در بین مجتهدین یافت. امّا هر مجتهدی عادل نیست. پس برخی مجتهدین نیز با قید عدالت خارج و مجتهدین عادل میمانند. امّا از بین مجتهدین عادل نیز همگی شجاع نیستند. لذا مجتهدین عادلی که آثار شجاعت در آنها نیست، و توان و امکان مبارزه با طاغوت و ظلم را ندارند، از مجموعه افراد واجد شرایط نیابت خارج می شوند. مجتهدین عادل و شجاع هر چند انگشت شمار هستند، باید از بین اینها آگاهان به سیاست و تدبیر قدرت را گزینش می نماییم. اگر در بین فقهای شجاع عادل آگاه تنها یک نفر تمام این ویژگی ها را دارد، به فرد مورد نظر معصومین علیهم السلام رسیده ایم. امّا اگر چند نفر با این ویژگی ها وجود داشتند، آنگاه خبرگان، هم اندیشی می کنند تا ببینند از بین این چند نفر، کدامشان در این صفات، بارزتر است. 3ـ در مورد امام خمینی(ره) این ویژگی ها چنان در آن مرد بی بدیل روشن بود که اساساً کسی به گزینه دیگری فکر نمی کرد. لذا مثل روز روشن بود که او مصداق بارز مجتهدین عادل و شجاع و مدبّر است. بعد از امام راحل، سه گزینه بیشتر در بین نمایندگان مجلس خبرگان وجود نداشت. عدّه ای می گفتند شورای رهبری، جامعه را اداره کند. اعضاییی که برای شورای رهبری معرّفی نمودند عبارت بودند از آیة الله مشکینی، آیة الله موسوی اردبیلی و آیة الله خامنه ای. عدّه ای دیگر، برخی مراجع قم را کاندیدا نمودند. برخی نیز آیة الله خامنه ای را به عنوان کاندیدا مطرح ساختند. شورای رهبری رأی نیاورد. بین آیة الله خامنه ای و یکی از مراجع مطرح آن روزگار رأی گیری شد؛ که آیة الله خامنه ای با چهار پنجم آراء مأخوذه به عنوان ولیّ فقیه برگزیده شد. در این مجلس، آقای هاشمی رفسنجانی و سیّداحمد خمینی(ره) شهادت دادند که نظر امام راحل(ره) نیز با آیة الله خامنه ای بوده است. برخی از شاگردان عارف بزرگ، آیة الله بهاء الدینی نقل نموده اند که آن بزرگوار در زمان امام خمینی(ره) خبر داده بودند که بعد از امام خمینی، رهبری امّت با آقای خامنه ای است. وقتی آقای منتظری قائم مقام رهبری می شود، برخی شاگردان آیة الله بهاء الدینی، که قبلاً از ایشان خبر رهبری آیة الله خامنه ای را شنیده بودند، نگران می شوند؛ لذا خدمت ایشان می رسند و عرض نگرانی می کنند. آن بزرگوار می فرماید: : «آقای منتظری رهبر نمی شود، همه ی امید ما فرزند عزیز زهرا سید علی خامنه ای است. ایشان را اطاعت و حمایت کنید .» حجتالاسلام حسین حیدری کاشانی نقل می کنند: «در یکی از سفرهای مقام معظم رهبری به قم، معظم له به منزل آیت الله بهاءالدینی تشریف بردند و با ایشان دیدار کردند. روز بعد، بنده به اتفاق یکی از دوستان، به محضر آن عارف پاک رسیدیم و از ایشان پرسیدیم: آیا دیروز مقام معظم رهبری به اینجا آمده بودند؟ حضرت آیت الله بهاءالدینی در پاسخ فرمودند: بله! چند دقیقه خورشید این جا تابید و رفت. او چون خورشید، دارای خیر و برکات است .»
یکی از شگفتی های شخصیّت مقام معظّم رهبری همین است که عرفای زمان، ارادت ویژه به ایشان دارند .
علّامه حسن زاده آملی در مورد ایشان فرموده اند: « رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید. عالمی، عادلی، رهبری، مؤمنی، موحدی، سیّاسی، دلداری، رهبری، انسان ربانی، پاک، منزه، که دنیا شکارش نکرده من جایی ندارم که عرض کنم .»
و فرموده اند: « خدایا به حق پیغمبر و آل پیغمبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی، حضرت آیتالله معظم خامنهای عزیز را مستدام بدار. و الهی آمین، الهی آمین، الهی آمین. بعدد کلماتت آمین . »
آن بزرگوار در سفری که رهبر معظم انقلاب به شهرستان آمل در سال 1377 داشتند، کتاب عرفانی خودشان موسوم به «انسان در عُرف عرفان» را به محضر رهبری تقدیم نمودند. در ابتدای کتاب، تقدیم نامه ای به شرح زیر نوشته اند :
« بسم الله الرحمن الرحیم
الم تلک آیات الکتاب الحکیم هدی و رحمه للمحسنین
با سلام و دعای خالصانه، و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبرعظیم الشأن کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم، جناب خامنه ای کبیر ـ متّع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف ـ این اثر نمونه دوران را اعنی، رساله انسان در عرف عرفان را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالاسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران ، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلدطیب و خطه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران ، به پیشگاه مبارک آن ولیّ بحقّ که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم می دارم، و عزّت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقه الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم .
یارب دعای خسته دلان مستجاب کن .
1377/3/20 حسن حسن زاده آملی »
البته ایشان سخنانی بالاتر از اینها نیز دارند؛ که نزد اهلش باید گفته شود .
یکی از شگفتی های شخصیّت مقام معظّم رهبری همین است که عرفای زمان، ارادت ویژه به ایشان دارند .
علّامه حسن زاده آملی در مورد ایشان فرموده اند: « رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید. عالمی، عادلی، رهبری، مؤمنی، موحدی، سیّاسی، دلداری، رهبری، انسان ربانی، پاک، منزه، که دنیا شکارش نکرده من جایی ندارم که عرض کنم .»
و فرموده اند: « خدایا به حق پیغمبر و آل پیغمبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی، حضرت آیتالله معظم خامنهای عزیز را مستدام بدار. و الهی آمین، الهی آمین، الهی آمین. بعدد کلماتت آمین . »
آن بزرگوار در سفری که رهبر معظم انقلاب به شهرستان آمل در سال 1377 داشتند، کتاب عرفانی خودشان موسوم به «انسان در عُرف عرفان» را به محضر رهبری تقدیم نمودند. در ابتدای کتاب، تقدیم نامه ای به شرح زیر نوشته اند :
« بسم الله الرحمن الرحیم
الم تلک آیات الکتاب الحکیم هدی و رحمه للمحسنین
با سلام و دعای خالصانه، و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبرعظیم الشأن کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم، جناب خامنه ای کبیر ـ متّع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف ـ این اثر نمونه دوران را اعنی، رساله انسان در عرف عرفان را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالاسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران ، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلدطیب و خطه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران ، به پیشگاه مبارک آن ولیّ بحقّ که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم می دارم، و عزّت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقه الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم .
یارب دعای خسته دلان مستجاب کن .
1377/3/20 حسن حسن زاده آملی »
البته ایشان سخنانی بالاتر از اینها نیز دارند؛ که نزد اهلش باید گفته شود .
انتخاب نايب عام