خانه » همه » مذهبی » چشم انداز مسائل ایران و آمریکا در گفتگوی دکتر ایزدی

چشم انداز مسائل ایران و آمریکا در گفتگوی دکتر ایزدی


چشم انداز مسائل ایران و آمریکا در گفتگوی دکتر ایزدی

۱۳۹۲/۰۷/۰۵


۷۵ بازدید

طی هفته های اخیر تحولات مهمی در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رقم خورد. بیان حکیمانه رهبر معظم انقلاب مبنی بر نرمش قهرمانانه در دیپلماسی و نامه اوباما به دکتر روحانی مبنی بر حل مسالمت آمیز مسائل ایران و آمریکا، گویای اتفاقات جدیدی در سیاست خارجی ایران و آمریکا بود. سخنرانی اوباما در سازمان ملل و اذعان به احترام به حق برخورداری ایران از انرژی صلح آمیز هسته‌ای و نیز اشاره وی به فتوای رهبری در زمینه تحریم بمب اتم، این سؤالات را در افکار عمومی به وجود آورده که آیا سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران دچار تغییرات جدی خواهد شد؟

طی هفته های اخیر تحولات مهمی در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رقم خورد. بیان حکیمانه رهبر معظم انقلاب مبنی بر نرمش قهرمانانه در دیپلماسی و نامه اوباما به دکتر روحانی مبنی بر حل مسالمت آمیز مسائل ایران و آمریکا، گویای اتفاقات جدیدی در سیاست خارجی ایران و آمریکا بود. سخنرانی اوباما در سازمان ملل و اذعان به احترام به حق برخورداری ایران از انرژی صلح آمیز هسته‌ای و نیز اشاره وی به فتوای رهبری در زمینه تحریم بمب اتم، این سؤالات را در افکار عمومی به وجود آورده که آیا سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران دچار تغییرات جدی خواهد شد؟ آیا پذیرش ایران هسته ای از سوی آمریکائی ها واقعی است و شاهد کاهش تحریم ها خواهیم بود؟ چشم انداز مسائل ایران و آمریکا چگونه ترسیم می شود؟

دکتر جهانبخش ایزدی، استاد روابط بین الملل که اخیرا به اتاق فکر رئیس جمهور، روحانی، دعوت شده است، در گفتگو با پای��اه بصیرت به این سؤالات پاسخ می دهند:

بصیرت: با توجه به سخنان آقای روحانی در سازمان ملل و همچنین مواضع باراک اوباما در سخنرانی سازمان ملل می‌توان انتظار تغییراتی در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران به ویژه در دو موضوع برنامه هسته‌ای ایران و تحریم‌ها را داشت؟

دکتر ایزدی: به اعتقاد کلی بنده مقوله سیاست خارجی یک مقوله واحد است، زمینه این تحولات باید به‌گونه‌ای باشد که کلیت نگاه دو کشور به یک تفاهم برسد. نوعی بدبینی در ایران نسبت به آمریکا وجود دارد که در مجموع آمریکایی‌ها در چند مسئله با ایران مشکل جدی دارند. اولا بین حرف و عمل‌شان تفاوت اساسی وجود دارد، ثانیاً در طول این سال‌ها بسیار به مردم و کشور ایران اجحاف کردند، ثالثاً با دشمنان جمهوری اسلامی به یک شکلی ارتباط دارند و آنها را تأیید به حمله یا اقدام و ضرر به ایران کردند، رابعاً موضوعات گسترده‌ای در حوزه‌‌های اختلاف وجود دارد، یعنی فقط مسئله هسته‌ای نیست. مسئله هسته‌ای، تحریم‌ها، حقوق‌بشر، تروریسم، رژیم صهیونیستی، امنیت منطقه و… مسائل بین دو طرف است، بنابراین با وجود این موضوعات سخت بتوان از منظر دیپلماسی آنها را از هم تفکیک کرد. اگر اینها را در نظر بگیریم جزء جزء کردن و بخش بخش کردن مسئله کمک ماهوی و تعیین‌کننده‌ای به حل مسائل میان دو کشور نمی‌کند. افزون بر این حتی اگر ما این مسائل را هم فاکتور بگیریم، در یک مقوله خاص به نام تحریم یا به نام مسئله هسته‌ای که اینها البته ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، باز همین نگاه حاکم است که آنها نامتوازن برخورد می‌کنند. این کمک زیادی به حل مسئله نمی‌کند. مثلا اگر غربی‌ها و آمریکایی‌ها عنوان کنند غنی‌سازی 20 درصدی را متوقف بکنید و سپس آن مواد را به خارج بفرستید و سایت فردو را هم از آمادگی خارج کنید، بعد ما در ازای این کارها به شما مسکوکات و فلزات گرانبها یا قطعات هواپیما می‌دهیم، خوب این نگاه نامتوازن است، برای همین است که بین قول و فعل‌ها از یک طرف و بین توازن امتیازات از طرف دیگر تفاوت وجود دارد و اینها فقط لفظ نیست. از این فراتر اینکه آن چیزی که اتفاق افتاد در این چند روز اخیر اینکه آقای اوباما در واقع کلیدواژه صحبتش این بود که ما به ایران هسته‌ای اجازه تولید سلاح نمی‌دهیم، ما ایران واجد شرایط سلاح هسته‌ای را نمی‌پذیریم، نشان می‌دهد که آن نگاه غلیظ سیاسی همچنان وجود دارد.

صحبت‌های اوباما این است که یک گفتمانی در ایران عوض شده و افراد جدیدی روی کار آمده‌اند و این‌ها موضوع خوبی تلقی می‌شود. اما مسئله روابط ایران و آمریکا را باید به صورت یک مجموعه کامل ببینید.

اما در حوزه تحریم‌ها، باید آنها را کالبدشکافی کرد: ما چند مورد تحریم داریم: 1ـ تحریم‌های حقوقی که دلایل منشوری و حقوقی و قانونی به سبک سازمان ملل بر آنها حاکم است. این مثلاً ناظر بر قطعنامه‌های 1696،1737، 1747، 1703، 1835 و 1927 است. خوب این‌ها تحریم‌های بین‌المللی هستند که آمریکایی‌ها بسیار استناد می‌کنند به اینکه این تحریم‌ها، تحریم‌های سازمان ملل است که اجماع جهانی پشت سر آنها قرار دارد. 2ـ بخشی از تحریم‌ها، از نوع بایکوت است، یعنی محصولات شما را نمی‌خرند. این نوع تحریم‌ها با آنها متفاوتند که عمدتاً تحریم‌های یک‌جانبه یا به نظر بنده تحریم‌های ثانویه است. خود این تحریم‌های ثانویه بخشی متعلق به اروپا است و بخش دیگرش به آمریکا ارتباط پیدا می‌کند و بخش آمریکا نیز دو بخش دارد: بخشی متعلق به آن دستور اجرایی است که در حوزه دولت است و بخش دیگر تحریم‌های کنگره است. هر کدام از اینها مسیر برداشتن خودش را دارد و نمی‌توان یک حکم واحد برای اینها صادر کرد. آن چیزی که مشاهده می‌شود این است که اگر اینها امتیازی از ایران بگیرند یا معامله‌ای که بخواهند با ایران صورت بدهند، به شرطی که آن طور که ایران می‌گوید حقوق هسته‌ای‌اش به رسمیت شناخته بشود، به نظر بنده این عدم توازن باعث می‌شود که رسیدن به یک تفاهم مشکل بشود. بین تحریم و غنی‌سازی ارتباط معناداری وجود دارد. اگر آنها بپذیرند که ایران سطحی از غنی‌سازی در خاک خودش داشته باشد، در آن صورت ایران هم سطح غنی‌سازی را از متوسط به پایین بیاورد، به این معنا است که بخشی از تحریم‌های معنا‌دار و مهم و اثرگذار باید حذف بشود. اگر این اتفاق حاصل شود به‌تدریج به سمت و سویی گرایش پیدا می‌شود که مسائل حل و فصل شود. البته در سخنان هر دو رئیس‌جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل هم بود که این پروسه طولانی دارد.

بصیرت: آیا واقعاً مواضع آمریکایی‌ها با توجه به سخنان اوباما در سازمان ملل نشان‌دهنده یک تغییر جدی در سیاست خارجی آنهاست یا اینکه یک بازی فریبکارانه است؟

دکتر ایزدی: اگر شما بخواهید این موضوع را فریبکارانه بدانید یا نه باید به خود ساختار آمریکا و عملکرد آنها نگاه کنیم. باید واقف بود که اساساً سه دسته از کشورها با حل و فصل مسائل ایران با غرب و مشخصاً با آمریکا مخالف هستند و در این جهت همه ابزارهای‌شان را به کار می‌گیرند: یکی روس‌ها هستند که با کارت ایران بازی می‌کنند. به طور مثال در هر شرایط که فشارها از آن طرف افزایش پیدا می‌کند، به اندازه کمی مخالفت می‌کنند وقتی می‌بیند آن طرف کوتاه می‌آید آنها شعله را فروزان می‌کنند. آن یکی دیگر صهیونیست‌ها هستند. صهیونیست‌ها هیچ دلیلی ندارند که مسئله ایران و آمریکا حل بشود، برای اینکه ذات و ماهیت رژیم صهیونیستی در مناقشات منطقه‌ای و منازعات منطقه‌ای است. تهدید از نظر صهیونیست‌ها عامل بقای آنها است و دلیلی ندارند که از این هسته خارج شوند و پوسته عوض کنند. یکی هم کشورهای عربی البته تابلو دار هستند که آنها هم این قضیه را می‌پسندند که نه حمله نظامی به ایران صورت بگیرد و نه ایران با کشورهای غربی(که مشخصاً آمریکا است) به تفاهم برسد. اما باید با درک این نگاه‌ها طوری وارد این حوزه دیپلماسی شد که بتوان منافع کشور را تأمین کرد و دیگران در تنظیم مناسبات ما با کشورهای غربی (مشخصا آمریکا) تعیین‌کننده نباشند.

بصیرت: با توجه به این مباحث یعنی نگاه صلح‌طلبانه ایران می‌توان گفت که ایران در قبال رویکرد جنگ‌طلبانه آمریکا در موضوع سوریه، نوعی رودست به آمریکایی‌ها زده است؟

دکتر ایزدی: در مسئله سوریه آخرین تحولی که اتفاق افتاد توافق بین روسیه و آمریکا بود. سوریه متعهد شد که سلاح‌های شیمیایی را در یک بازه زمانی با شفافیت کامل در اختیار ناظران بین‌المللی قرار بدهد و بازرسان بیایند و اول آمار بگیرند و به‌تدریج اینها را در داخل سوریه منهدم و سپس با لیست کامل از سوریه خارج کنند و به یک کشور دیگری انتقال دهند و در آنجا سرنوشت‌سازی شود. این موضوعی است که اتفاق افتاده است. هر کشوری در این موضوع دخیل بود معنایش این است که کاری کرده که حمله به سوریه صورت نگیرد.

خوب از اینجا به بعد مسئله اساسی وجود دارد، اگر بازرسان آژانس به این نتیجه نرسند که همه سلاح‌های شیمیایی سوریه را نابود کرده‌اند و اگر کارشکنی ببینند و گزارش بدهند، پرونده سوریه بسته نخواهد شد و آن قدر این موضوع به طول می‌انجامد که تمام مراکز صنعتی و نظامی و امنیتی سوریه را سرکشی بکنند و این موضوع کمکی به حل بحران سوریه نمی‌کند و یک مسیر موازی دیگری علیه نظام سوریه باز می‌شود، در نتیجه پرونده باز خواهد ماند و یک چیزی شبیه به عراق از سوریه در می‌آید. شما به گفتمان آمریکایی‌ها توجه کنید که می‌گویند ما به مخالفان کمک می‌کنیم و نمی‌گذاریم موازنه به نفع رژیم اسد به هم بخورد. این مسئله ربطی به مشروعیت رژیم اسد ندارد. این نگاه نسبت به سوریه وجود خواهد داشت و آن وقت بستر برای حمله به دلیل اینکه سوریه همکاری نمی‌کند درخصوص سلاح‌های شیمیایی برای حمله به نظام سوریه به وجود می‌آید.

بصیرت: در مجموع چشم‌انداز سیاست آمریکا در قبال ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دکتر ایزدی: من فکر می‌کنم تحولی که در ایران اتفاق افتاده اولاُ چیدمان دیپلماسی در کشور را عوض کرده و به تعبیر آمریکایی‌ها تیمی روی کار آمده است که ادبیات بین‌الملل را خوب می‌فهمند؛ کار در نظام بین‌الملل را خوب درک می‌کنند و این خیلی مهم است. دوم این که ادبیات مسئولان اجرایی کشور تغییر کرده است و کمتر بویی از مناظره خشونت، تهدید و جنجال‌آفرینی و ماجراجویی در آن وجود دارد، بلکه بیشتر مواضع صلح‌طلبانه و دیپلماسی و منطقی است. این اتفاق یک تصویر مثبتی از سیاست خارجی کشور را به مشام آنها رسانده است. این تعویض نگاه و تغییر دیدگاه باعث می‌شود که آنها از این وضعیت تهدید و برخورد مفاهیم امنیتی خارج بشوند و یک مقدار گفتمان‌ها به سمتی برود که هم ادبیات تکریم و هم احترام متقابل در آن باشد و فراموش نکنیم که اولین مسئله برای اینکه دو کشور کنار هم بنشینند و گفت‌وگو کنند، همین وضعیت است، یعنی وضعیتی ایجاد بشود که احساس بکنند که حقوق هر دو طرف قابل درک است و من سر جمع این وضعیت را مثبت ارزیابی می‌کنم.

با تشکر از جناب دکتر ایزدی که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.

مصاحبه از: وحید قاسمی

پایگاه بصیرت

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد