فرشتگان وظایف مهم و بسیار متنوعی از سوی خداوند بر عهده دارند:
– گروهی حاملان عرشند (حاقه، 17).
– گروهی مدبران امرند (نازعات، 5).
– گروهی مأمور قبض ارواحند (اعراف، 37).
– گروهی مراقب اعمال بشرند (انفطار، 10 تا 13).
– گروهی حافظ انسان از خطرات و حوادثند (انعام، 61).
– گروهی مأمور عذاب و مجازات اقوام سرکشند (هود، 77).
– گروهی مؤمنان را در جنگ ها یاری و کمک می کنند (احزاب، 9).
– گروهی مبلغان وحی و آورندگان کتب آسمانی برای انبیا هستند (نحل، 2).
با توجه به اینکه انسان(غیر معصوم) به واسطه لغزش و گناه از خدای متعال فاصله میگیرد، هنگامی که به خود آمد و از گناهش پشیمان شد و یا هنگام نیاز، شایسته است بندگان مخلص و مقرّب درگاه الهی، کسانی را که در پیش خداوند منان آبروی بیشتری دارند، واسطه قرار دهد.
اینکه انسان، فرشتگان را واسطه درخواست خویش از پروردگار قرار دهد، در دعاها نیز وجود دارد.
امام علی علیه السلام در مقام آموزش نماز فرج میفرماید: در دعایش بگو: «و أسألک بحق أنبیائک المرسلین و بحق حملة عرشک و بحق ملائکتک المقربین و بحق جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و عزرائیل و بحق محمد و آله و عترته صلواتک علیهم أن تصلی على محمد و آل محمد و أن تجعل خیر عمری آخره و خیر أعمالی خواتیمها و أسألک مغفرتک و رضوانک یا أرحم الراحمین» (-طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص 329)
به حق پیامبران مرسل، به حق نگهدارندگان عرش، به حق فرشتگان مقربت، به حق جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و به حق محمّد و آل او صلی الله علیه و آله که بر محمد و آل او درود فرستى، و قسمت بهتر عمرم را در آخر آن قرار دهى و بهترین اعمالم آخرین آنها قرار دهى و از تو مغفرت و خشنودى ترا درخواست مى کنم اى ارحم الراحمین.
فرشته ها به اذن الهی مامور می شوند و انجام تکالیف که برعهده ایشان گذشته شده.
آنها مستقلا قدرتی در اختیار ندارند تا بدان وسیله خیر و یا شری به انسان برسانند و یا به گفته های انسان ها اعمالی را انجام دهند .
اما اینکه انسان مستقیماً با فرشتگان ارتباط برقرار کند، موضوعی نیست که به سادگی برای غیر پیامبران و اولیای الهی ممکن باشد.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِید»؛[1] انسان هیچ سخنى (از نیک و بد) بر زبان نمیآورد جز آنکه «رقیب» و «عتید» (نگهبانان محافظ) نزد او است (و آنها را مینویسند).
در روایات، از جمله روایت وارده از امام صادق علیه السلام چنین آمده است: «برای هر فردی از انسان، دو ملک وجود دارد که هر چه را انسان بر زبان میآورد مینویسند، سپس آنرا به دو فرشته بالاتر از خود تحویل میدهند که این دو فرشته سخنان نیک و بد را جدا میکنند و هر یک را به صورت جداگانه ثبت مینمایند…».[2]از طرفی، روایاتی نیز اعلام میکنند که نام و یا صفت این دو فرشته، «رقیب» و «عتید» است. مانند روایتی که داستان سخن گفتن مرده با سلمان فارسی را شرح میدهد؛ در آن روایت آمده است؛ در هنگام مرگ دو نفر با چهرهای بسیار زیبا نزد انسان میآیند یکی سمت راست و دیگری سمت چپ مینشینند، سلام میدهند و میگویند ما کتاب اعمالت را آوردهایم آنرا بگیر، انسان میپرسد چه کتابی؟ آنان میگویند ما همان دو فرشتهای بودیم که در دنیا با تو بودیم و تمام کارهای خوب و بد تو را مینوشتیم این همان کتاب اعمال تو است. کتاب خوبیها در دست رقیب و کتاب بدیها در دست عتید است، انسان با دیدن خوبیها خوشحال میشود و با دیدن بدیها غمگین شده و گریه میکند… .[3]با کنار هم قرار دادن آیه مطرح بیان شده و روایاتی که اشاره گردید، به دست میآید که هر انسانی دو مأمور و موکل برای نوشتن اعمال دارد به نامهای عتید و رقیب که تا دم مرگ با انسان هستند. بنابراین به تعداد هر انسانی فرشته عتید و رقیب وجود دارد.
اما اساس و فلسفه گماردن فرشتگان موکل بر انسان بنابر سخن امام صادق علیه السلام این است که گماردن این فرشتگان بر انسان سبب شده تا بندگان بر اطاعت خداوند و ترک معصیت او بیشتر مواظب اعمال و رفتار خویش باشند، چه بسا انسانی همت به انجام معصیت و گناه میکند، اما با یاد آوردن جایگاه آن دو فرشته از انجام گناه خودداری مینماید و میگوید؛ پروردگارم مرا میبیند و نگهبانان من بر علیه من شهادت خواهند داد.
همچنین خداوند با لطف و رأفت خود (علاوه بر رقیب و عتید) فرشتگان دیگری را نیز موکل انسان قرار داده، تا از آنان در مقابل دامهای شیطان و گزند حشرات موذی زمین و آفتهای بسیاری که به اذن خدا نمیبینند، دفاع نمایند تا اینکه مرگش فرا برسد.[4]________________________________________
[1]. ق، 18.
[2]. «مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ مَعَهُ مَلَکَانِ یَکْتُبَانِ مَا یَلْفِظُهُ ثُمَّ یَرْفَعَانِ ذَلِکَ إِلَى مَلَکَیْنِ فَوْقَهُمَا فَیُثْبِتَانِ مَا کَانَ مِنْ خَیْرٍ وَ شَرٍّ وَ یُلْقِیَانِ مَا سِوَى ذَلِک». کوفى اهوازى، حسین بن سعید، الزهد، محقق، مصحح: عرفانیان یزدى، غلامرضا، ص ۵۳، المطبعة العلمیة، قم، چاپ دوم، 1402 ق.
[3]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق، مصحح، جمعى از محققان، ج 22، ص 374 – 376، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.
[4]. رعد، 11؛ بحار الأنوار، ج 5، ص 323.
– گروهی حاملان عرشند (حاقه، 17).
– گروهی مدبران امرند (نازعات، 5).
– گروهی مأمور قبض ارواحند (اعراف، 37).
– گروهی مراقب اعمال بشرند (انفطار، 10 تا 13).
– گروهی حافظ انسان از خطرات و حوادثند (انعام، 61).
– گروهی مأمور عذاب و مجازات اقوام سرکشند (هود، 77).
– گروهی مؤمنان را در جنگ ها یاری و کمک می کنند (احزاب، 9).
– گروهی مبلغان وحی و آورندگان کتب آسمانی برای انبیا هستند (نحل، 2).
با توجه به اینکه انسان(غیر معصوم) به واسطه لغزش و گناه از خدای متعال فاصله میگیرد، هنگامی که به خود آمد و از گناهش پشیمان شد و یا هنگام نیاز، شایسته است بندگان مخلص و مقرّب درگاه الهی، کسانی را که در پیش خداوند منان آبروی بیشتری دارند، واسطه قرار دهد.
اینکه انسان، فرشتگان را واسطه درخواست خویش از پروردگار قرار دهد، در دعاها نیز وجود دارد.
امام علی علیه السلام در مقام آموزش نماز فرج میفرماید: در دعایش بگو: «و أسألک بحق أنبیائک المرسلین و بحق حملة عرشک و بحق ملائکتک المقربین و بحق جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و عزرائیل و بحق محمد و آله و عترته صلواتک علیهم أن تصلی على محمد و آل محمد و أن تجعل خیر عمری آخره و خیر أعمالی خواتیمها و أسألک مغفرتک و رضوانک یا أرحم الراحمین» (-طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص 329)
به حق پیامبران مرسل، به حق نگهدارندگان عرش، به حق فرشتگان مقربت، به حق جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و به حق محمّد و آل او صلی الله علیه و آله که بر محمد و آل او درود فرستى، و قسمت بهتر عمرم را در آخر آن قرار دهى و بهترین اعمالم آخرین آنها قرار دهى و از تو مغفرت و خشنودى ترا درخواست مى کنم اى ارحم الراحمین.
فرشته ها به اذن الهی مامور می شوند و انجام تکالیف که برعهده ایشان گذشته شده.
آنها مستقلا قدرتی در اختیار ندارند تا بدان وسیله خیر و یا شری به انسان برسانند و یا به گفته های انسان ها اعمالی را انجام دهند .
اما اینکه انسان مستقیماً با فرشتگان ارتباط برقرار کند، موضوعی نیست که به سادگی برای غیر پیامبران و اولیای الهی ممکن باشد.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِید»؛[1] انسان هیچ سخنى (از نیک و بد) بر زبان نمیآورد جز آنکه «رقیب» و «عتید» (نگهبانان محافظ) نزد او است (و آنها را مینویسند).
در روایات، از جمله روایت وارده از امام صادق علیه السلام چنین آمده است: «برای هر فردی از انسان، دو ملک وجود دارد که هر چه را انسان بر زبان میآورد مینویسند، سپس آنرا به دو فرشته بالاتر از خود تحویل میدهند که این دو فرشته سخنان نیک و بد را جدا میکنند و هر یک را به صورت جداگانه ثبت مینمایند…».[2]از طرفی، روایاتی نیز اعلام میکنند که نام و یا صفت این دو فرشته، «رقیب» و «عتید» است. مانند روایتی که داستان سخن گفتن مرده با سلمان فارسی را شرح میدهد؛ در آن روایت آمده است؛ در هنگام مرگ دو نفر با چهرهای بسیار زیبا نزد انسان میآیند یکی سمت راست و دیگری سمت چپ مینشینند، سلام میدهند و میگویند ما کتاب اعمالت را آوردهایم آنرا بگیر، انسان میپرسد چه کتابی؟ آنان میگویند ما همان دو فرشتهای بودیم که در دنیا با تو بودیم و تمام کارهای خوب و بد تو را مینوشتیم این همان کتاب اعمال تو است. کتاب خوبیها در دست رقیب و کتاب بدیها در دست عتید است، انسان با دیدن خوبیها خوشحال میشود و با دیدن بدیها غمگین شده و گریه میکند… .[3]با کنار هم قرار دادن آیه مطرح بیان شده و روایاتی که اشاره گردید، به دست میآید که هر انسانی دو مأمور و موکل برای نوشتن اعمال دارد به نامهای عتید و رقیب که تا دم مرگ با انسان هستند. بنابراین به تعداد هر انسانی فرشته عتید و رقیب وجود دارد.
اما اساس و فلسفه گماردن فرشتگان موکل بر انسان بنابر سخن امام صادق علیه السلام این است که گماردن این فرشتگان بر انسان سبب شده تا بندگان بر اطاعت خداوند و ترک معصیت او بیشتر مواظب اعمال و رفتار خویش باشند، چه بسا انسانی همت به انجام معصیت و گناه میکند، اما با یاد آوردن جایگاه آن دو فرشته از انجام گناه خودداری مینماید و میگوید؛ پروردگارم مرا میبیند و نگهبانان من بر علیه من شهادت خواهند داد.
همچنین خداوند با لطف و رأفت خود (علاوه بر رقیب و عتید) فرشتگان دیگری را نیز موکل انسان قرار داده، تا از آنان در مقابل دامهای شیطان و گزند حشرات موذی زمین و آفتهای بسیاری که به اذن خدا نمیبینند، دفاع نمایند تا اینکه مرگش فرا برسد.[4]________________________________________
[1]. ق، 18.
[2]. «مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ مَعَهُ مَلَکَانِ یَکْتُبَانِ مَا یَلْفِظُهُ ثُمَّ یَرْفَعَانِ ذَلِکَ إِلَى مَلَکَیْنِ فَوْقَهُمَا فَیُثْبِتَانِ مَا کَانَ مِنْ خَیْرٍ وَ شَرٍّ وَ یُلْقِیَانِ مَا سِوَى ذَلِک». کوفى اهوازى، حسین بن سعید، الزهد، محقق، مصحح: عرفانیان یزدى، غلامرضا، ص ۵۳، المطبعة العلمیة، قم، چاپ دوم، 1402 ق.
[3]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق، مصحح، جمعى از محققان، ج 22، ص 374 – 376، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.
[4]. رعد، 11؛ بحار الأنوار، ج 5، ص 323.